سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

لغت آکبند از کجا آمده است!؟


همه شما در ایران واژه آکبند را حتما شنیده اید. آیا هیچوقت فکر کردید که این از کجا آمده و به چه معنی میباشد؟

سیمرغ: همه شما در ایران واژه آکبند را حتما شنیده اید. آیا هیچوقت فکر کردید که این از کجا آمده و به چه معنی  میباشد؟

آیا میدانستید واژه آکبند نه واژه ای لاتین است و نه پارسی؟! آیا می دانید این واژه از طرف چه کسانی  و چطور وارد زبان پارسی شده؟

قدیما که بندر آبادان بهترین بندر ایران بود و تمام کشتی  های تجاری (که اکثرا از کشور انگلستان وارد ایران می شدند) انجا بارشون رو تخلیه میکردند یا بار میزدند، روی برخی  از اجناس که خیلی  مرغوب بودند یک نوار کشیده شده بود ونوشتهشده بود:

( UK BAND (United Kingdom Band به معنی  بسته بندی شده انگلیس!

ولی  کارگرهای عزیز آن رو آکبند می  خواندند و همین طور شد که این تلفظ اشتباه در تمام ایران منتشر شد و همه به جنسی که بسته بندی شده و ظاهرا نو میباشد، می گویند آکبند!


ویدیو مرتبط :
در 15 ثانیه یك لغت زبان یاد بگیر!!!(لغت خارج از كتاب)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فرهنگ لغت طنز ايراني



 

 

ادب : يعني كمك به يك خانم زيبا در عبور از خيابان حتي اگر به كمك احتياج نداشته باشد

 

ازدواج : قمار زندگي است و در قمار برد با كسي است كه بيشتر تقلب كند

 

الكل : مايه گرانبهايي كه همه چيز را محفوظ نگاه مي دارد مگر اسرار را

 

اوراقچي : تنها موجودي كه زنها را بهترين رانندگان دنيا ميدان


ايده آل : شوهري كه بتواند با زنش بهمان دقت و ملايمتي كه در مورد تازه اش دارد رفتار كند

 

زوج ايده آل : شوهر كر و زن لال

 

بوسه : تصادفي كه فقط يك سيلي به آدم ضرر مي زند

 

بيست سالگي : دوراني كه پسر ها دنبال معشوقه مي گردند دختر ها دنبال شوهر

 

چشم : عضويكه چشم چرانها با آن ارتزاق مي كنند

 

خسيس : كسي كه وقتي خانه اش آتش مي گيرد براي اينكه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشاني بدود

 

خوش بين : مردي كه تصور كند وقتي زني پاي تلفن خداحافظي كند گوشي را خواهد گذاشت

 

دست : عضوي كه در سينما نزد بند نمي شود

 

دوران تجرد : دوراني كه معمولا براي مردها بعد از ازدواج شروع مي شود

 

رفيق : كسي كه هميشه به شما مقروض است

 

سوءظن : سعي در دانستن چيزيكه بعدا" انسان آرزو مي كند اي كاش آنرا نمي دانست

 

سينما : جايي كه پشت سر شما حرف مي زنند


عشق : دردسري كه براي فراموش كردن آن بايد تازه تري پيدا كرد

 

سرخ پوست : مرد خوشبختي كه وقتي زنش اورا مي بوسد صورتش ماتيكي نمي شود

 

سنجاق قفلي : تنها قفلي كه بدون كليد باز مي شود

 

مرد مجرد : كسي كه هنوز عيوبي دارد كه خود نمي داند

 

معجزه : دختر خانمي كه زنگ آخر جيم شود و به سينما نرود

 

موش : خانم هايي كه نصفه شب به جيب شوهر هايشان شبيخون مي زنند

 

هالو : شوهري كه دستكش ظرفشويي را بجاي اندازه دست خودش اندازه دست خانم بخرد.