سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود...


"قطره و سد" نام اثر هنریست که من با استفاده از 75000 درب بطری پلاستیکی که در طول یک سال از محل زندگی ام جمع آوری کرده ام، ساختم.

وبسایت لاپلاس: "قطره و سد" نام اثر هنریست که من با استفاده از 75000 درب بطری پلاستیکی که در طول یک سال از محل زندگی ام جمع آوری کرده ام، ساختم. این یک تمرین جالب برای نشان دادن الگوی مصرف جامعه در آن زمان بود. کسانی که این درها را به روی زمین می انداختند شاید فکر نمی کردند آسیب به این بزرگی به محیط زیستشان می زنند. تصاویر این اثر هنری را در فرهنگ و هنر مشاهده کنید.

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود...

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود...

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود...

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود...

قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود...


ویدیو مرتبط :
قطره قطره تا دریا

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

طنز؛ قطره قطره جمع گردد وانگهی فیلم شود


جون تو راه نداره. من عضو کمپین قطره قطره ام. دیگه وجدانم اجازه نمی ده. خب حالا تعریف کن ببینم چی نوشتی می خوام به کارگردان یه خلاصه بدم.





ماهنامه خط خطی - زهرا فرنیا:

- فیلمنامه نویس: بیا یه آشی پختم برات روش سی قسمت روغنه.
* تهیه کننده: نمی شود نود قسمت باشه؟

- جون تو راه نداره. من عضو کمپین قطره قطره ام. دیگه وجدانم اجازه نمی ده.
* خب حالا تعریف کن ببینم چی نوشتی می خوام به کارگردان یه خلاصه بدم.

- یه دختر و پسرن که عاشق هم می شن.
* از کدوم فیلم کپی زدی دقیقا؟

- بخدا هیچ کدوم! یعنی نه فیلم به خصوصی... جونِ تو هیشکی نمی فهمه.
* جون خودت! حالا چجوری دختر و پسره میان تو بازی؟

- پسره پول داره و جهاندیده، از ناف اروپا میاد عاشق یه دختر آفتاب مهتاب ندیده می شه و برای ازدواج باهاش به خانواده اش پشت می کنه. بعد که ازدواج می کنن زندگی شیرین می شه.. بعدم که خب تلخ می شه، آخرشم دوباره شیرین می شه.
* ببین نه اینکه بخوانم بزنم تو ذوقت هااااا... ولی یه کم تکراریه، چیز بهتری تو دست و بالت نداری؟

- چرا... یکی دیگه هم دارم. دختره پولداره و جهاندیده، از قلب آمریکا میاد و عاشق یک پسر آفتاب  مهتاب ندیده می شه و برای ازدواج باهاش به عمو و زن عموش پشت می کنه. بعد که ازدواج می کنن زندگی تلخ می شه، بعد شیرین می شه، بعد تلخ می شه، آخرشم که خب تا شیرین نشه عمرا بذارم کسی از پای تی وی جُم بخوره.
* آهااان! این شد فیلمنامه بده ببرمش به کارگردان بدم تا هفته بعدی بفرسته ش رو آنتن.
*****
کارگردان بعد از شنیدن توضیحات تهیه کننده:
- کارگردان: ببین الان حسش نیست بشینم بخونمش. با همین توضیحاتی که گفتی یه سری بازیگر بهت می گم، برو بیارشون، فردا پنج شنبه ست، پس فردا هم که جمعه است... از دوشنبه دو هفته دیگه شروع می کنیم.
* تهیه کننده: نه عشقم! من باید اینو تا دو سه روز دیگه بفرستم رو آنتن یه کم زودتر شروع کن.

- آخه دوشنبه دو هفته دیگه بارون میاد. اصغری گفته.
* تو پیش بینی یاهو هم زده؟

- چک نکردم... ولی من رو حرف شبکه یک حرف نمی زنم. سر اون یکی سریاله رو سفیدم کرد.
* بارون نباشه چی می شه؟

- ئه! زبونت رو گاز بگیر. تو که می دونی من اگه فیلمم رو با صحنه بارون شروع نکنم، اون اثری که باید و شاید روی مخاطب بذاره رو نمی گذاره. اصلا دلم برنمی داره بی بارون شروع کنم.
* حالا نمی شه صحنه بارون رو بسازی همین فردا؟

- صحنه بارون رو بسازیم؟ امکان نداره. من عضو کمپین قطره قطره ام... دیگه هیچ وقت صحنه بارون رو با آب شرب همسایه ها نمی سازم.
* خب باشه اصلا هر چی شما بگی. لااقل اسمشو بگو برم به شبکه بگم قراره ساخته بشه.

- اسم شخصیت داستان چیه؟
* لیلا، اون ور آب لیلی صداش می زنن.

- خب اسمش می شه «تنهایی لیلا».