سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

فرهنگ لغت طنز ايراني



 

 

ادب : يعني كمك به يك خانم زيبا در عبور از خيابان حتي اگر به كمك احتياج نداشته باشد

 

ازدواج : قمار زندگي است و در قمار برد با كسي است كه بيشتر تقلب كند

 

الكل : مايه گرانبهايي كه همه چيز را محفوظ نگاه مي دارد مگر اسرار را

 

اوراقچي : تنها موجودي كه زنها را بهترين رانندگان دنيا ميدان


ايده آل : شوهري كه بتواند با زنش بهمان دقت و ملايمتي كه در مورد تازه اش دارد رفتار كند

 

زوج ايده آل : شوهر كر و زن لال

 

بوسه : تصادفي كه فقط يك سيلي به آدم ضرر مي زند

 

بيست سالگي : دوراني كه پسر ها دنبال معشوقه مي گردند دختر ها دنبال شوهر

 

چشم : عضويكه چشم چرانها با آن ارتزاق مي كنند

 

خسيس : كسي كه وقتي خانه اش آتش مي گيرد براي اينكه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشاني بدود

 

خوش بين : مردي كه تصور كند وقتي زني پاي تلفن خداحافظي كند گوشي را خواهد گذاشت

 

دست : عضوي كه در سينما نزد بند نمي شود

 

دوران تجرد : دوراني كه معمولا براي مردها بعد از ازدواج شروع مي شود

 

رفيق : كسي كه هميشه به شما مقروض است

 

سوءظن : سعي در دانستن چيزيكه بعدا" انسان آرزو مي كند اي كاش آنرا نمي دانست

 

سينما : جايي كه پشت سر شما حرف مي زنند


عشق : دردسري كه براي فراموش كردن آن بايد تازه تري پيدا كرد

 

سرخ پوست : مرد خوشبختي كه وقتي زنش اورا مي بوسد صورتش ماتيكي نمي شود

 

سنجاق قفلي : تنها قفلي كه بدون كليد باز مي شود

 

مرد مجرد : كسي كه هنوز عيوبي دارد كه خود نمي داند

 

معجزه : دختر خانمي كه زنگ آخر جيم شود و به سينما نرود

 

موش : خانم هايي كه نصفه شب به جيب شوهر هايشان شبيخون مي زنند

 

هالو : شوهري كه دستكش ظرفشويي را بجاي اندازه دست خودش اندازه دست خانم بخرد.

 

 

 


ویدیو مرتبط :
دیکشنری، مترجم و فرهنگ لغت آبادیس

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

طنز : فرهنگ لغت دانشجویی!


 

 

 

فرهنگ لغت دانشجویی!

صبح بخیر : به مناسبت شروع ترم بهمن و خیرمقدم به ترم جدیدیها



دانشجوی تازه وارد : هالوی خوش شانس

دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان کوهستان

دانشجویان پرسر و صدا : گروه لیان شان پو

دانشجوی پزشکی : به خاطر یک مشت دلار

خانواده دانشجویان : بینوایان

دانشجوی مدل رپی : الو، الو، من جوجوام

انتخاب درس افتاده : زخم کهنه

اولین امتحان : جدال با سرنوشت

مراقبین امتحان : سایه عقاب

تقلب : عملیات سری

روز دریافت کارنامه : روز واقعه

اعتراض دانشجو : بایکوت

اعتراض برای کیفیت غذا : می خواهم زنده بمانم

دانشجوی اخراجی : مردی که به زانو در آمد

آینده تحصیل کرده : دست فروش

رئیس دانشگاه : مرد نامرئی

استاد راهنما : گمشده

دانشجویی که تغییر رشته داده : بازنده

سرویس دانشگاه : اتوبوسی به سوی مرگ

کتابخانه دانشگاه : خانه عنکبوتان

ژتون فروشی : آژانس شیشه ای

علت نیافتن بعضی از دانشجویان : رابطه پنهان

التماس برای نمره : اشک کوسه

سوار شدن به اتوبوس : یورش

ترم آخر : بوی خوش زندگی

تسویه حساب : خط پایان

عمر دانشجو : بر باد رفته

مسئول خوابگاه : کاراگاه گجت

ادامه تحصیل تا دکترا : دیدار در استانبول!