سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

عکس: جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند...


۸۴ نفر از جمعیت کمابیش دو هزار نفری روستای چهاربرج در خراسان شمالی را معلولان تشکیل می‌دهند.

جام جم سرا:  ۸۴ نفر از جمعیت کمابیش دو هزار نفری روستای چهاربرج در خراسان شمالی را معلولان تشکیل می‌دهند؛ معلولانی که ۳۳ نفرشان نابینای مطلق، ۲۴ نفر معلول جسمی حرکتی، ۲۰ نفر معلول ذهنی و ۷ نفرشان ناشنوایند. یک عکاس گوشه‌ای از زندگی در این روستا را به تصویر کشیده است.

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند

جایی که خانه‌هایش همیشه تاریکند


ویدیو مرتبط :
جانبازی که چشم هایش همیشه اشک دارد

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آخرین نقاش قهوه‌خانه‌ای و نگرانی‌هایش + عکس



محمد فراهانی,نقاشان قهوه‌خانه‌ای,نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای

 

خبرگزاری فارس: نه طاقت نشستن دارد، نه دراز کشیدن، نه غذا می‌خورد، نه آب... اما با این حال گاهی در رویا دستش را در هوا تکان می‌دهد و نقشی بر پرده خیال می‌کشد... آخرین نقاش قهوه‌خانه‌ای، حمایت مسئولان را انتظار می‌کشد.

 

خبرگزاری فارس: آخرین نقاش قهوه‌خانه‌ای و نگرانی‌هایش + عکس


به گزارش خبرنگار هنرهای تجسمی فارس، محمد فراهانی تنها بازمانده قافله نقاشان قهوه‌خانه‌ای است که روزگاری نه چندان دور نقاشی‌هایشان طرفداران و خریداران بسیاری داشت، در آن روزگاران که بازار این نقاشی‌ها رونقی داشت، سفارش‌های بسیاری با موضوعات مذهبی از جمله عاشورا ، داستان‌های حماسی شاهنامه‌ و آداب و رسوم ایرانی به آن‌ها داده می‌شد و نقالان و راویان با استفاده از تصاویر این پرده‌های بزرگ نقاشی، داستان‌ها و روایات مذهبی و یا بزمی و رزمی را با شور و هیجان روایت می‌کردند.

 

در آن روزگار رونق نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای، محمد مدبر و حسین قوللرآقاسی جلوداران این نوع نقاشی بودند که شاگردان بسیاری را تربیت کردند.

 

 

محمد فراهانی,نقاشان قهوه‌خانه‌ای,نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای

 

اما با ظهور نقاشی مدرن در ایران و همچنین رواج استفاده از رادیو و تلویزیون، رفته رفته از طرفداران نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای کاسته شد تا جایی که بعدها، این هنر  تنها به واسطه حضور معدود نقاشان قهوه‌خانه‌‌ای، زنده ماند و هر از گاهی از آثار آن‌ها به مناسبت‌های مختلف استفاده می‌شد.  اما در طول سالیان گذشته این هنرمندانی که بعدها از آن‌ها با عنوان نقاشان خیالی‌نگار یاد می‌شد،‌یکی پس از دیگری از دنیا رفتند که از آن جمله می‌توان به عباس بلوکی‌فر، سیدحسن اسماعیل‌زاده (چلیپا)،‌ حسین همدانی،‌ احمد خلیلی و علی‌اکبر لرنی اشاره کرد.

 

اکنون از این قافله تنها محمد فراهانی باقی مانده است که او هم این روزها حال خوشی ندارد.

 

فراهانی 76ساله از 5 تیرماه سال جاری به دلیل درد شدید شکم در بیمارستان بقیةالله (عج) بستری شده است.

 

 

محمد فراهانی,نقاشان قهوه‌خانه‌ای,نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای

 

فرصتی برای دیدار با این نقاش خیالی‌نگار دست داد و برای عیادتش راهی بیمارستان شدیم. او را بیمار و رنجور یافتیم در حالی که از شدت درد  ناله می‌کرد، نه طاقت نشستن داشت و نه دراز کشیدن، نه توان خوردن غذا داشت و نه آب. این‌ها را اضافه کنید به همه نگرانی‌هایی که بابت تأمین مخارج بیمارستان و هزینه‌های درمانی‌اش دارد.

 

دخترش ایران فراهانی که امورات پدرش را با وسواس و دقت بسیار انجام می‌دهد در پاسخ به اولین سؤال ما درباره وضعیت بیمه و تأمین هزینه‌های درمان این هنرمند از سوی مسئولان می‌گوید: نماینده وزارت ارشاد به عیادت پدر آمد و قول پیگیری وضعیت ایشان را داده است.

 

 

محمد فراهانی,نقاشان قهوه‌خانه‌ای,نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای

 

او به بیمه یک‌ساله محمدفراهانی هم اشاره می‌کند و می‌گوید: پدرم به صورت یک ساله از سوی مرکز هنرهای تجسمی بیمه شده بود که حالا این بیمه مدت‌هاست که تمام شده است و تنها یک بار از آن استفاده کردیم و توانستیم مدتی پیش که پدرم در بیمارستان بستری بود، مخارج بیمارستانش را که یک میلیون و هشتصد هزار تومان بود،‌ به هشتصد هزار تومان کاهش دهیم ولی باز هم مجبور به پرداخت این 800 هزار تومان بودیم چون تنها 40 درصد این هزینه را بیمه تقبل کرد.

 

دختر این هنرمند از بی‌توجهی مسئولان نسبت به وضعیت بیمه پدرش انتقاد کرده و می‌گوید: از میان نقاشان قهوه‌خانه‌ای تنها پدر من باقی مانده است که او هم در این وضعیت بدون هیچ گونه حمایتی از سوی مسئولان در بیمارستان به سر می‌برد،‌واقعاً چه کسی باید از این هنرمندان حمایت کند؟

 

محمد فراهانی توانایی حرف زدن ندارد اما با حالتی رنجور درباره پیگیری بیمه درمانی‌اش توضیح می‌دهد: من تنها نقاش قهوه‌خانه‌ای هستم که مانده‌ام، همه نقاشان دیگر از دنیا رفته‌اند، بیمه نیستم و حقوق بازنشستگی هم ندارم، هیچ وقت از ما حمایت درستی نشد.

 

او در وضعیتی که دیگر توان آموزش نقاشی را ندارد، هنوز هم‌ از آرزوی دیرینه‌اش که آموزش به جوانان علاقه‌مند است، سخن می‌گوید و ادامه می‌دهد: ما بارها برای آموزش این نوع نقاشی به مسئولان پیشنهاد کردیم و از آن‌ها خواستیم که جایی را برای آموزش به شاگردان در اختیار ما قرار دهند ولی کسی گوشش به این حرفها بدهکار نبود،‌حالا هم که این جا هستم...

 

 

محمد فراهانی,نقاشان قهوه‌خانه‌ای,نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای

 

فراهانی،‌درد شدیدی را تحمل می‌کند، بنابراین او را آسوده گذاشتیم تا استراحت کند.

 

در ادامه از دخترش ایران فراهانی درباره آثار نیمه تمام پدرش پرسیدیم که در پاسخ توضیح می‌دهد: پدر تنها یک پرده بزرگ نیمه تمام دارد با موضوع عاشورا که تنها چند صورت از شخصیت‌های آن از  جمله صورت شمر ناتمام باقی مانده است. این پرده را برای خودش به یادگار نگه داشته است.

 

او به امضای پدرش پای آثارش هم اشاره می‌کند و می‌گوید: امضای پدرم با عنوان «به قلم محمد فراهانی» پای همه آثارش هست که این آثار در موزه‌های مختلفی از جمله رضا عباسی، میراث فرهنگی و ... نگهداری می‌شود.

 

دختر این هنرمند به نگرانی‌های مادرش هم اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: مادرم نگران وضعیت پدرم است و این که اگر نتواند دیگر نقاشی کند چگونه می‌توانند امرار معاش کنند.

 

او به آثاری سفارشی اشاره دارد که بدون تسویه حساب از سوی برخی از شرکت‌های صنایع غذایی خریداری شده‌اند و در ادامه می‌گوید: آثار پدرم را با قیمت‌های پایین خریداری می‌کنند و پدر هم چون تنها از این راه امرار معاش می‌کند، چاره‌ای جز فروش آثارش به قیمت اندک ندارد.تعدادی تابلو سفارشی هم برای شرکت‌های صنایع غذایی کار کرده بود که هنوز بخشی از این پول را پرداخت نکرده‌اند.

 

او در بخش دیگری از سخنانش به وضعیت جسمانی محمد فراهانی که بر اثر نقاشی کردن به وجود آمده است اشاره می کند و می‌گوید: پدرم زمان نقاشی کردن از یک سوی پرده شروع به نقاشی می‌کرد و شرایط قرار گرفتنش در برابر تابلو به گونه ای بوده است که حالا ستون فقراتش به سمت داخل انحراف پیدا کرده است.

 

او گاهی در حین خواب نیز دستش را بلند می‌کند و گویی قلم به دست دارد،‌طرحی روی هوا می‌کشد.

 

محمد فراهانی,نقاشان قهوه‌خانه‌ای,نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای

 

ایران فراهانی در ادامه درباره وضعیت زندگی این نقاش قهوه‌خانه‌ای می‌گوید: پدر و مادرم در یک خانه 60 متری زندگی می‌کنند و در این فضای اندک پدر نقاشی هم می‌کند که مطمئناً بوی رنگی که در فضا می‌پیچد،‌سلامت ریه‌هایش را نیز به خطر انداخته است.

 

ایران فراهانی درباره مبلغ هزینه‌های بیمارستان این نقاش قهوه‌خانه‌ای هم توضیح می‌دهد: تاکنون که حدود یک هفته از بستری شدن پدر می‌گذرد حدود 4 میلیون تومان هزینه بیمارستان ایشان شده است.

 

او درباره شاگردان محمد فراهانی هم توضیح می‌دهد: پدرم خودش شاگرد حسین قوللرآقاسی بود که بیش از 10 سال نزد او شاگردی کرد و بعدها جوانان علاقه‌مند بسیاری برای آموزش به او مراجعه کردند اما چون جایی برای آموزش در اختیار نداشت از پذیرفتن آن‌ها معذور بود تنها شاگرد او احمد میرزایی است که همیشه در کنار پدر حضور داشت و همراه او نقاشی می‌کرد.

 

دختر این هنرمند نقاش به نیاز امروز پدرش اشاره می‌کند و می‌گوید: نیاز امروز او دیگر آموزش نیست چون توانایی آموزش را دیگر ندارد بلکه او اکنون نیازمند حمایت و رسیدگی از سوی مسئولان است که بتواند از بیمه درمانی و حقوق بازنشستگی بهره‌مند شود.

 

وقت ملاقات تمام می‌شود و استاد محمد فراهانی تنها بازمانده از قافله نقاشان قهوه‌خانه‌ای را به همراه تمام دردها و نگرانی‌هایش به ناچار در بیمارستان بقیةالله (عج) تنها می‌گذاریم و به وظایف متولیان فرهنگ و هنر کشور می‌اندیشیم که چگونه این نقاشان قهوه‌خانه‌ای که تعدادشان از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نمی‌کرد و کاری جز نقاشی کردن بلد نبودند، یکی پس از دیگری از میان ما رفتند بدون آن که هنرشان به نسل‌های مشتاق بعدی انتقال یابد و برای گذران زندگی آن‌ها در دوران حیاتشان و تأمین هزینه‌های درمانی در دوران کهولت و ناتوانی آن‌ها تدبیری از پیش اندیشیده شده باشد.

 

تا دیر نشده،‌ این آخرین بازمانده نقاشی قهوه‌خانه‌ای را دریابیم.