سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
(خاله رویا )ازتلخ وشیرین زندگی با همسرش می گوید+تصاویرهمسر
آزیتا رضایی و مجتبی ظریفیان قبل از آن كه زن و شوهر باشند یك زوج هنری هستند كه بچههای ایران آنها را با نام خاله رویا و عمو مهربان میشناسند.
رضایی در رشته ادبیات فارسی تحصیلكرده و سالها سابقه كار تئاتر كودك را در كارنامه حرفهایاش دارد.
ظریفیان نیز دامپزشكی خوانده و پس از سالها كار تئاتر سال 87 وارد تلویزیون شده و بازی و اجرای برنامههای پرمخاطبی چون «موتور امداد»، «صبح به خیر بچهها» و «یه لقمه خنده» را برعهده گرفته است.
این زوج هنری همچنین اجراهای مشتركی را در برنامههای «آبرنگ»، «شكوفههای بهاری» و «رستوران كودكان» و ...با یكدیگر داشتهاند آنها با همكاری هم میكوشند خاطراتی خوش، در ذهن كودكان از خود برجای گذارند.
گفتگو با عمو مهربان و خاله رویا
ابتدا بگویید چطور با یكدیگر آشنا شدید؟
آزیتا: سال 81 قرار بود تئاتر «شهر خوب بچهها» را نویسندگی و كارگردانی كنم و از مجتبی دعوت كردم در آن كار بازی كند. او هم قبول كرد. بعد كمكم دستیار كارگردان و شاعر كار شد و چند تئاتر با هم كار كردیم. سال 87 نامزد شدیم و سال 88 هم ازدواج كردیم.
معیارتان برای ازدواج چه چیزهایی بود؟
آزیتا: درستكاری و راستگویی برایم مهم بود نه این كه یك شخص بخواهد از خود تصویری دروغین بسازد.
مجتبی: این كه بتوانم به او اعتماد كنم و به اصطلاح خیالم از همه نظر راحت باشد.
چه ویژگی خاصی در همسرتان دیدید كه با او ازدواج كردید؟
آزیتا: یكرنگی
آزیتا رضایی (خاله رویا ) از تلخ وشیرین زندگی با همسرش می گوید
مجتبی: آزیتا صورت معصومی داشت و شخصیتی محكم. در ضمن او خیلی اجتماعی و كاربلد بود.
همسرتان چقدر در پیشرفت شما موثر بوده؟
آزیتا: زیاد. گاهی میشود كه دوست ندارم كاری را بپذیرم، اما مجتبی اصرار میكند و كمكم میكند بعد میبینم چه خوب شد كه قبول كردم.
مجتبی: خیلی. من تئاتر، فوتبال و درس خواندن را دوست داشتم. همسرم باعث شد تصمیم نهایی را بگیرم و تئاتر را انتخاب كنم و داشتههایش را بیمنت در اختیار من گذاشت.
در كارها چقدر با هم مشورت میكنید؟
آزیتا: زیاد مشورت میكنم، اما تصمیم نهایی را خودم میگیرم.
مجتبی: چون همكار هستیم، باید مشورت كنیم. ما مكمل هم هستیم ولی حق رای خود را داریم.
دست پختتان چطور است؟
آزیتا: به نظرم بد نیست. (با خنده)
غذای مورد علاقه شما چیست؟
آزیتا: غذاهای گیاهی و البته هر غذایی كه با بادمجان درست شده باشد.
مجتبی: گراتنی كه آزیتا درست كند، خورش بادمجان مامانم و لازانیای خاله مریم را دوست دارم.
چقدر با هم روراست هستید؟
آزیتا: صد درصد. تا به حال سعی كردهایم حتی یك بار هم به یكدیگر دروغ نگوییم.
مجتبی: بالای نود درصد. ما همه چیمان رو است. چیز قایمكی نداریم.
چقدر به گذشت و فداكاری در زندگی اعتقاد دارید؟
آزیتا: بدون گذشت كه اصلا زندگی امكانپذیر نیست. خوب است در قبال اشتباهات همسرمان از جمله طلایی «اشكالی نداره» استفاده كنیم.
مجتبی: به نظر من گذشت كلید خوشبختی است. آدم هر قدر گذشت كند، همان اندازه گذشت میبیند، بسیاری مسائل را كه ما بزرگ میكنیم، با گذشت حل شدنی است.
اولین هدیهای كه از همسرتان گرفتید، چه بود؟
آزیتا: یك سرویس ظرف صنایع دستی با نقاشی روی شیشه.
مجتبی: كتاب شازده كوچولو
آخرین باری كه همسرتان را غافلگیر كردید، كی بود؟
آزیتا: روز تولدش بود.پانزده اسفند سال گذشته.
مجتبی: روز تولدش بود. با همكاری مادر و خواهر و دوستش مونیكا برایش جشن گرفتیم.
اهل قهر كردن هستید؟
آزیتا: نه. توانش را ندارم چون كار سختی است، اما گاهی سرسنگین میشوم.
مجتبی: نه به خدا. نمیتوانم با آزیتا قهر كنم.
فكر میكنید چه عواملی باعث موفقیت در زندگی مشترك میشود؟
آزیتا: زنها و مردها اصلا شبیه هم نیستند و دو دنیای كاملا متفاوت دارند، حالا قرار است بیایند و در كنار هم زندگی كنند و اگر قلق یكدیگر دستشان بیاید خوب زندگی میكنند. شناخت كلیدهای ورودی مانند احساسات طرف مقابل، خانوادهاش، رفتار سنجیده داشتن، بخشنده بودن و درس گرفتن از اشتباهات گذشته عوامل مهمی است.
مجتبی: به نظر من درك متقابل، حمایت خانوادهها و كینهای نبودن.
بهترین تفریح شما چیست؟
آزیتا: منچ بازیكردن.
مجتبی: با پسرخالههایم پلیاستیشن و فوتبال بازی كنم.
ارزشمندترین چیزی كه در زندگی دارید، چیست؟
آزیتا: همدیگر رو.
مجتبی: خانوادهام، خواهرانم و خواهر خانمم.
چه آرزویی برای همسرتان دارید؟
آزیتا: شاد بودن.
مجتبی: بتوانیم در كنار هم برای بچهها برنامههای خوبی بسازیم كه لایق چشمهای معصومشان باشد.
با مشكلات زندگی چطور كنار میآیید؟
آزیتا: كار سختی است، اما با فكر و درایت مشكلات را پشت سر میگذاریم.
مجتبی: الان مشكلات اقتصادی بیشتر شده و این مختص یك قشر خاص نیست مال همه مان است، شاید بهتر باشد صبوری كنیم و كمتر سختگیری كنیم تا راحت تر بگذرد.
رابطهتان با كارهای خانه چطور است؟
آزیتا: اصلا خوب نیست. كار خانه را دوست ندارم، اما انجام میدهم. دلم میخواهد كسی باشد كه كمكم كند. به نظر من خانهداری یك شغل است، اما شغل من نیست. در ضمن از اتوكردن لباس خیلی بدم میآید.
مجتبی: فاجعه است. البته گاهی خانه را جارو میكنم.
كدام یك از شما بیشتر اهل پول خرج كردن است؟
آزیتا: در امور مربوط به خانه من بیشتر خرج میكنم چون درایت اقتصادی بیشتری دارم. مجتبی بیشتر ولخرجی میكند از بس كه مهربان است عاشق این است كه ببیند كی چی دوست دارد و برود برایش بخرد خیلی هم هله و هوله میخرد.
مجتبی: فكر میكنم پنجاه ـ پنجاه خرج میكنیم. البته خانمها بهتر مدیریت اقتصادی بلدند. من زیاد حساب جیبم را ندارم.
اوقات فراغت را چه میكنید؟
آزیتا: اوقات فراغتی به آن صورت نداریم. اگر وقتی باشد با خانوادههایمان میگذرانیم، تئاتر میرویم. من عاشق خواهرزادهام هستم و بیشتر با او بازی
میكنم.
مجتبی: من عضو تیم فوتبال هنرمندان هستم. با بچهها به نفع خیریه بازی برگزار میكنیم. چندی پیش برای كمك به زلزلهزدگان آذربایجان بازی كردیم.
چه پستی دارید؟
مجتبی: فوروارد و هافبك وسط.
اهل مطالعه هستید؟
آزیتا: مطالعه را خیلی دوست دارم. بیشتر در زمینه شعر و ادبیات و روانشناسی كودك مطالعه دارم.
مجتبی: مطالعه تخصصی كم دارم، اما به شعر طنز و كتاب كودك علاقهمندم.
بزرگترین آرزوی شما چیست؟
آزیتا: رسیدن به یقین و فرزانگی. دوست دارم به مرتبهای برسم كه با خودم، خدا و جهان پیرامونم در صلح و آشتی كامل باشم.
مجتبی: همیشه شاد و سالم زندگی كنم.
یك جمله یادگاری به ما بدهید.
آزیتا: زندگی بدون شادی ارزشی ندارد. شاد باش و شادیها را تقسیم كن.
مجتبی: شاد بودن هنر است/ شاد كردن هنری والاتر/ لیك هرگز مپسندم به خویش/ كه چو یك شكلك بیجان شب و روز/ بیخبر از همه خندان باشم / بیغمی عیب بزرگی ست كه دور از ما باد.
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
عکسهای عمو مهربان و خاله رویا
منبع:jamejamonline.ir
ویدیو مرتبط :
برنامه بامابیا عمو مهربان و خاله رویا
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
عمو، عمه، دایی و خاله در آستانه انقراض!
عمو، عمه، دایی و خاله در آستانه انقراض!
افزایش سن ازدواج،تمایل زوجهای جوان به فزرند کمتر، اشتغال زنان، مشکلات اقتصادی،اجتماعی و ... از جمله دلایلی است کهخانوادهها ترجیج میدهند فرزندکمتری داشته باشند. کارشناسان پیشبینی میکنند با ادامه این روند نسل خاله، عمو،دایی و عمه تا 50 سال دیگر منقرض شود.
به گزارش خبرنگار مهر، خاطره کودکی هایمان تصویر کهنه ای از خانه مادر بزرگ است که حیاطش پر بود از دختر دایی و پسر خاله هایی که خاطرات خوش دوران کودکی مان را می ساختند.
خاطرات کودکی مادر و پدرهایمان اندکی از کودکی ما شلوغ تر بود و تعداد بچه های فامیل هم بیشتر. اما کودکان تنهای امروز تنها داستان های حیاط های شلوغ و عیدهای باصفای گذشته را شنیده اند. در گذشته های نه چندان دور تقریبا خانواده تک فرزندی اندک بود و در خانواده های سنتی داشتن فرزند بیشتر سبب دلگرمی والدین بود و به نوعی کمک حال زندگی شان به شمار می آمد. اما امروزه معدود خانواده هایی هستند که بیش از یک فرزند دارند و می توان گفت نسل خاله، عمو، دایی و عمه در حال انقراض است. مسئله ای که سبب نگرانی بسیاری از کارشناسان حوزه خانواده شده و آن را ارمغان زندگی مدرن و ماشینی امروز می دانند.
زندگی مدرن و دغدغه های تک فرزندی
محمد جمشیدی استاد جامعه شناسی تغییر در الگوهای خانواده و ارتباط های میان زنان و مردان را عامل بروز تک فرزندی می داند و در مورد معایب تک فرزندی می گوید: درون گرایی و انزوا در کمین تک فرزندها است و مشکلاتی مانند ناتوانی در حل مسائل و حساسیت بالا از دیگر مشکلات این گروه از فرزندان است.
او ادامه می دهد: اگر والدین، مراقبتی افراطی از تک فرزند خود به عمل آورند او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل می کنند، فرزندشان از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند که این موضوع ناتوانی او را شدت خواهد بخشید. اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات سخت و ناراحت کننده رو به رو شوند یا امکان آشکار کردن این نوع احساسات را برای او فراهم نکنند، تحمل وی را برابر این نوع احساسات ضعیف خواهند کرد. حمایت بیش از حد این والدین، فرزند را با روحیه حساس و ضعیف تربیت می کند. ولی در خانواده های چند فرزندی چنین مواردی کمتر مشاهده می شود.
خلا عاطفی کودکان تنها / تهدیدی سلامت اجتماعی با تک فرزندی
تک فرزندی و عدم تمایل زوج ها به داشتن بیش از یک فرزند در آینده ممکن است تاثیر منفی در سلامت روان کودکی که بزرگسال شد، بگذارد.
این را حسن خلیلی روانشناس و از مخالفان تک فرزندی به مهر می گوید: تک فرزندی سبب می شود تا 50 سال دیگر برای نسلهای آینده داشتن عمو، خاله، عمه و دایی تاریخی شود که به نوعی مشکلات و اختلالات روانی را در پی خواهد داشت.
او ادامه می دهد: وجود یک فرزند در خانواده ها باعث می شود که این فرزند به دلیل نداشتن همبازی و یا هم صحبت در محیط خانه، دچار نوعی از خلا عاطفی شود و این خلا در کودک رشد کرده و در آینده در سلامت روان و نسل های بعدی تاثیر منفی می گذارد.
خلیلی به زوج ها توصیه می کند: در صورت فراهم بودن شرایط و در حد متعادل تا دو فرزند داشته باشند، البته داشتن دو تا سه فرزند در روند افزایش جمعیت تاثیر زیادی ندارد.
بالا رفتن سن ازدواج دلیل تک فرزندی خانواده ها
اما یکی از دلایلی افزایش تک فرزندی در میان خانواده های ایرانی بالا رفتن سن ازدواج است. مادران و پدرانی که بسیار دیر تشکیل خانواده داده اند و حالا تنها فرصت داشتن یک فرزند را دارند معمولا تفاوت سنی والدین نیز با کودکانشان بسیار بالا است .
نکته ای که زهرا شریفی متخصص زنان وزایمان نیز بر آن تاکید دارد و می گوید: سن مناسب بچه دار شدن برای خانم ها حدود 23 تا 28 سالگی است و این محدوده زمانی می تواند تا 35 سال هم ادامه داشته باشد، این محدودیت بیولوژیکی برای زنان تعیین کننده بهترین اختلاف سنی بین والدین و فرزندان است. از لحاظ زیستی و اجتماعی خارج از این محدوده فرزندپروری ایده آل به نظر نمی رسد.
او با بیان این که بارداری در سنین بالا، سلامت مادر و جنین را به خطر می اندازد می گوید: مادر در دوره 30 تا 40سال نیاز به این دارد که از لحاظ شغلی، مالی و زندگی شخصی به ثبات رسیده باشد؛ بنابراین بچه دارشدن در این شرایط شاید با بی حوصلگی، انرژی ناکافی و دیگر عواقب بارداری در سن بالا همراه شود. از آنجایی که بچه دار شدن خود حاوی استرس است و نیاز زیاد به تلاش زیاد و سازگاری با شرایط جدید دارد، بهتر است تا در سنین پایین تر از 35سال انجام شود.
به مسائلی مانند بالار فتن سن ازدواج و... می توان مشکلات اقتصادی و سیاست های کاهش جمعیت که تا سال گذشته همچنان در کشور دنبال می شد را اضافه کرد و ادامه این روش نسلی تنها را به وجود می آورد که با سنت های قدیمی ما نیزمانند دید و بازدید از فامیل در تضاد است./مهر