سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
عجیبترین ایستگاه های اتوبوس +عکس
همه میدانند که شوروی سابق چه اشکالات و اشتباهات بزرگی را مرتکب شده بود، اما ساخت بناهای عجیب و زیبا به هیچ وجه جزو اشکالات آنها نبود.
وبسایت فرادید: همه میدانند که شوروی سابق چه اشکالات و اشتباهات بزرگی را مرتکب شده بود، اما ساخت بناهای عجیب و زیبا به هیچ وجه جزو اشکالات آنها نبود.
به گزارش سی ان ان، کشورهایی که پیشتر تحت حاکمیت شوروی سابق بودند، در ساخت خیابان و بزرگراه و ایستگاههای اتوبوس یک سر و گردن از رقبای خود بالاتر بود.
مقامات شوروی سابق، پیش از فروپاشی در دهه 90 میلادی، صدها ایستگاه اتوبوس در خاک خود ساختند. آنها به معماران خود آزادی کامل دادند تا هر طور که میخواهند ایدهی خود را پیاده کنند.
بنابراین مسافرانِ مسیر استونی به ارمنستان میتوانستند از این ایستگاههای اتوبوس فضایی مانند نهایت استفاده را ببرند؛ ایستگاههایی که معماری آنها کاملا متفاوت از نماهای عادی ایستگاههای اتوبوس است.
ایستگاهی در آبخازیا
بسیاری از این ایستگاهها – که بعضا معماری بروتالیستی هم دارند – به خاطر کریستوفر هِرویگ، عکاس کانادایی، است که دیده شدهاند و اگر او نبود، شاید کسی از چندان اطلاعی از آنها نداشت.
هرویگِ 40 ساله در سال 2002 تصمیم گرفت از لندن تا سن پترزبورگ را با دوچرخه رکاب بزند و هر یک ساعت یک بار، یک عکس جالب و تماشایی بگیرد.
او میگوید: «من از دوچرخهام پیاده میشدم و از چیزهایی عکاسی میکردم که به طور معمول سوژه عکاسیِ من نبودند؛ چیزهایی مثل لباس، سیمهای برق، صندوق پست و ایستگاههای اتوبوس... ولی وقتی به خاک شوروی سابق رسیدم، این ایستگاههای اتوبوس نگاهم را جذب کردم و عکاسی از آنها به نظر ارزشمند رسید.
آبخازیا - پیتسوندا
در وسط بیابان!
هرویگ در نهایت عازم سفری طولانی شد که بیش از یک دهه به طول انجامید. او از خاک 14 کشور عبور کرد تا مکانهای گردشگریِ بسیاری را از نزدیک دید. هرویگ اما در طول سفر، چشمش به کنار جادهها بود تا مبادا ایستگاه اتوبوسی را از دست بدهد.
حاصل تلاش او به کتابی به نام «ایستگاههای اتوبوس شوروی» درآمد که در ماه سپتامبر امسال نیز به چاپ دوم خود رسید.
علاقهی او به این ایستگاههای اتوبوس همیشه توسط افراد محلی تحسین نمیشد. او میگوید: «بسیاری از این ایستگاهها در اطراف شهرها و یا حتی روستاها نبودند. آنها اغلب در وسط بیابان بودند، مخصوصا در قزاقستان؛ اصلا کسی اطراف ایستگاهها نبود تا از آنها استفاده کنند.»
هرویگ در ادامه میگوید: «مواردی هم که توسط اهالی استفاده میشدند، توجه آنها را جلب نکرده بود. مثلا وقتی که من میخواستم از ایستگاهها عکاسی کنم، آنها فکر میکردند که دارم آنها را مسخره میکنم! مردم ارزش عکاسی از این ایستگاهها را در اغلب موارد درک نمیکردند...بسیاری از اهالی فکر میکردند که این ایستگاهها کاملا بیارزش هستند، زیرا آنها زبالههای خود را در آنها پرتاب میکردند و یا حتی برای دستشویی کردن از آنها استفاده میکردند. با این حال، اکثر ایستگاههای اتوبوس در شرایط نسبتا خوبی قرار دارند... به نظرم این ایستگاهها بخش جالبی از تاریخ ما هستند و بازتاب ایدههای پشت آنها کاری جالب است. من میخواهم بگویم که قصدم از این پروژه همین بوده و باید به آنها اهمیت داد... البته اکثر مردم آنجا با من همعقیده نبودند.»
قزاقستان
هشت پا، امواج و سفینههای فضایی
البته کسانی هم بودند که با من موافق بودند؛ اغلب راننده تاکسیهایی که هرویگ برای عکاسی از این ایستگاهها استفاده میکرد، به او کمک میکردند تا محل این ایستگاههای اتوبوس را شناسایی کند.
هرویگ میگوید: «بعضی از رانندهها خودشان را سخت درگیر این بازی میکردند تا در نهایت مکان ایستگاهها شناسایی شود. یکی از رانندهها، علیرغم اینکه خیلی دیر شده بود، دست بردار نبود و عزمش را جزم کرده بود تا ایستگاه پیدا شود.»
هرویگ میگوید که مکان برخی از ایستگاهها او را وا داشت تا به نقاطی سفر کند که اصلا قصد سفر به آنجا را نداشته است: «من اصلا نمیخواستم به ارمنستان، بلاروس، اوکراین، مولداوی و حتی بخشی از آبخازیا سفر کنم... اما چارهای نداشتم و باید برای پروژه به آن کشورها هم سفر میکردم. اگر به خاطر این ایستگاهها نبود اصلا به آن کشورها سفر نمیکردم.»
ایستگاه مورد علاقهی هرویگ در آبخازیا ساخته شده است؛ منطقهای که گرجستان هنوز ادعای حاکمیت بر آن را دارد. آن ایستگاه توسط «زوراب تسرتلی» ساخته شده که او بعدها رئیس آکادمی هنر روسیه شد.
قزاقستان - کاراکول
هرویگ میگوید: «زوراب تسرتلی، هنرمندی پیشرو بود که معادلهها را بر هم زد. طرحهای او شبیه مجسمه و پویاتر بود – یک ایستگاه شبیه هشت پا، یکی شبیه موج، یکی شبیه صدف و دیگری شبیه سفینه فضایی بود. ایستگاههای طراح شده توسط او از نظر طرح و رنگآمیزی با دیگر ایستگاههای اتوبوس تفاوت داشت.»
آزادی کامل
هرویگ معتقد است که این ایستگاههای اتوبوس تنها فرصت برای هنرمندان آن دوره بود تا بتوانند زیر نظر حکومت مستبد شوروی آزادانه فعالیت کنند. من فکر میکنم که در آن سالها کسی در کار هنرمندان در این پروژهها دخالت نمیکرد، چرا که این ایستگاهها فرم کوچکی از معماری محسوب میشدند.
هرویگ اصالتا کانادایی است اما در حال حاضر در اردن زندگی میکند. او میگوید که پروژههای ایستگاههای اتوبوسش به اتمام رسیده، اما احتمال اینکه بعدها دوباره بر روی آن کار کند همچنان وجود دارد.
قزاقستان - تاراز
به گزارش سی ان ان، کشورهایی که پیشتر تحت حاکمیت شوروی سابق بودند، در ساخت خیابان و بزرگراه و ایستگاههای اتوبوس یک سر و گردن از رقبای خود بالاتر بود.
مقامات شوروی سابق، پیش از فروپاشی در دهه 90 میلادی، صدها ایستگاه اتوبوس در خاک خود ساختند. آنها به معماران خود آزادی کامل دادند تا هر طور که میخواهند ایدهی خود را پیاده کنند.
بنابراین مسافرانِ مسیر استونی به ارمنستان میتوانستند از این ایستگاههای اتوبوس فضایی مانند نهایت استفاده را ببرند؛ ایستگاههایی که معماری آنها کاملا متفاوت از نماهای عادی ایستگاههای اتوبوس است.
ایستگاهی در آبخازیا
بسیاری از این ایستگاهها – که بعضا معماری بروتالیستی هم دارند – به خاطر کریستوفر هِرویگ، عکاس کانادایی، است که دیده شدهاند و اگر او نبود، شاید کسی از چندان اطلاعی از آنها نداشت.
هرویگِ 40 ساله در سال 2002 تصمیم گرفت از لندن تا سن پترزبورگ را با دوچرخه رکاب بزند و هر یک ساعت یک بار، یک عکس جالب و تماشایی بگیرد.
او میگوید: «من از دوچرخهام پیاده میشدم و از چیزهایی عکاسی میکردم که به طور معمول سوژه عکاسیِ من نبودند؛ چیزهایی مثل لباس، سیمهای برق، صندوق پست و ایستگاههای اتوبوس... ولی وقتی به خاک شوروی سابق رسیدم، این ایستگاههای اتوبوس نگاهم را جذب کردم و عکاسی از آنها به نظر ارزشمند رسید.
آبخازیا - پیتسوندا
در وسط بیابان!
هرویگ در نهایت عازم سفری طولانی شد که بیش از یک دهه به طول انجامید. او از خاک 14 کشور عبور کرد تا مکانهای گردشگریِ بسیاری را از نزدیک دید. هرویگ اما در طول سفر، چشمش به کنار جادهها بود تا مبادا ایستگاه اتوبوسی را از دست بدهد.
حاصل تلاش او به کتابی به نام «ایستگاههای اتوبوس شوروی» درآمد که در ماه سپتامبر امسال نیز به چاپ دوم خود رسید.
علاقهی او به این ایستگاههای اتوبوس همیشه توسط افراد محلی تحسین نمیشد. او میگوید: «بسیاری از این ایستگاهها در اطراف شهرها و یا حتی روستاها نبودند. آنها اغلب در وسط بیابان بودند، مخصوصا در قزاقستان؛ اصلا کسی اطراف ایستگاهها نبود تا از آنها استفاده کنند.»
هرویگ در ادامه میگوید: «مواردی هم که توسط اهالی استفاده میشدند، توجه آنها را جلب نکرده بود. مثلا وقتی که من میخواستم از ایستگاهها عکاسی کنم، آنها فکر میکردند که دارم آنها را مسخره میکنم! مردم ارزش عکاسی از این ایستگاهها را در اغلب موارد درک نمیکردند...بسیاری از اهالی فکر میکردند که این ایستگاهها کاملا بیارزش هستند، زیرا آنها زبالههای خود را در آنها پرتاب میکردند و یا حتی برای دستشویی کردن از آنها استفاده میکردند. با این حال، اکثر ایستگاههای اتوبوس در شرایط نسبتا خوبی قرار دارند... به نظرم این ایستگاهها بخش جالبی از تاریخ ما هستند و بازتاب ایدههای پشت آنها کاری جالب است. من میخواهم بگویم که قصدم از این پروژه همین بوده و باید به آنها اهمیت داد... البته اکثر مردم آنجا با من همعقیده نبودند.»
قزاقستان
هشت پا، امواج و سفینههای فضایی
البته کسانی هم بودند که با من موافق بودند؛ اغلب راننده تاکسیهایی که هرویگ برای عکاسی از این ایستگاهها استفاده میکرد، به او کمک میکردند تا محل این ایستگاههای اتوبوس را شناسایی کند.
هرویگ میگوید: «بعضی از رانندهها خودشان را سخت درگیر این بازی میکردند تا در نهایت مکان ایستگاهها شناسایی شود. یکی از رانندهها، علیرغم اینکه خیلی دیر شده بود، دست بردار نبود و عزمش را جزم کرده بود تا ایستگاه پیدا شود.»
هرویگ میگوید که مکان برخی از ایستگاهها او را وا داشت تا به نقاطی سفر کند که اصلا قصد سفر به آنجا را نداشته است: «من اصلا نمیخواستم به ارمنستان، بلاروس، اوکراین، مولداوی و حتی بخشی از آبخازیا سفر کنم... اما چارهای نداشتم و باید برای پروژه به آن کشورها هم سفر میکردم. اگر به خاطر این ایستگاهها نبود اصلا به آن کشورها سفر نمیکردم.»
ایستگاه مورد علاقهی هرویگ در آبخازیا ساخته شده است؛ منطقهای که گرجستان هنوز ادعای حاکمیت بر آن را دارد. آن ایستگاه توسط «زوراب تسرتلی» ساخته شده که او بعدها رئیس آکادمی هنر روسیه شد.
قزاقستان - کاراکول
هرویگ میگوید: «زوراب تسرتلی، هنرمندی پیشرو بود که معادلهها را بر هم زد. طرحهای او شبیه مجسمه و پویاتر بود – یک ایستگاه شبیه هشت پا، یکی شبیه موج، یکی شبیه صدف و دیگری شبیه سفینه فضایی بود. ایستگاههای طراح شده توسط او از نظر طرح و رنگآمیزی با دیگر ایستگاههای اتوبوس تفاوت داشت.»
آزادی کامل
هرویگ معتقد است که این ایستگاههای اتوبوس تنها فرصت برای هنرمندان آن دوره بود تا بتوانند زیر نظر حکومت مستبد شوروی آزادانه فعالیت کنند. من فکر میکنم که در آن سالها کسی در کار هنرمندان در این پروژهها دخالت نمیکرد، چرا که این ایستگاهها فرم کوچکی از معماری محسوب میشدند.
هرویگ اصالتا کانادایی است اما در حال حاضر در اردن زندگی میکند. او میگوید که پروژههای ایستگاههای اتوبوسش به اتمام رسیده، اما احتمال اینکه بعدها دوباره بر روی آن کار کند همچنان وجود دارد.
قزاقستان - تاراز
ویدیو مرتبط :
اتوبوس الکتریکی با شارژ در ایستگاه اتوبوس
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
عجیبترین ایستگاههای اتوبوس +عکس
یک عکاس کانادایی توانسته است در طول ۱۵ سال عجیب ترین ایستگاه های اتوبوس را به تصویر بکشد.
وبسایت مجله مهر ـ شراره داودی: یک عکاس کانادایی توانسته است در طول ۱۵ سال عجیب ترین ایستگاه های اتوبوس را به تصویر بکشد.
کریستفر هرویگ عکاس کانادایی نزدیک به ۱۵ سال از وقت خودش را بر روی پروژه عجیب و غریب گذاشته است و از ایستگاههای متفاوتی عکس گرفته است. او در ۱۴ کشور به دنبال ایستگاههای اتوبوس بوده و توانسته ۸۰۰۰ عکس را ثبت کند که اغلب آنها از کشورهای قزاقستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، اوکراین، ارمنستان، لیتوانی، استونی، بلاروس و آبخازیا انتخاب شده اند.
این ایستگاه در بخش ثبت نشده آبخازیا در غرب قفقاز و نزدیک دریای سیاه واقع شده است. طراح این ایستگاه هیجان انگیز «زوراب تسرتلی» است. او در در آکادمی هنر روسیه تحصیل کرده است.
این هنرمند در آبخازیا ایستگاه دیگری را نیز طراحی کرده است، از همین رو کریستوفر عکاس آقای تسرتلی را پیدا کرده و از او پرسیده چرا در کارهایی که او میسازد، هیچکدام از المانهای آشنا مانند سقف وجود ندارد؟ هنرمند خلاق هم در جواب گفته: «من هیچ اهمیتی به سقف یا دیگر چیزهایی که همه فکر میکنند باید وجود داشته باشد، نمیدهم! من یک هنرمندم!»
هِرویگ این ایستگاه را در منطقه چارین در قزاقستان پیدا کرده است، جایی که تا کیلومترها خانه و جاده درست و سالمی نبوده است. او عنوان ایستگاهی در هیچکجا! را برای این تصویر انتخاب کرده است.
به نظر میرسد قزاقستان از این ایستگاهها در میانه هیچکجا زیاد دارد. هِرویگ میگوید: «به نظر میرسد کسی به این ایستگاههای دور از دسترس رسیدگی میکند و حواسش به آنها هست.»
آرمن سارداروو طرحهای تازهای نیز در بلاروس دارد که خلاقانه به نظر می رسند. این یکی در مسیر مدرسه است و بچههای مدرسه آن را نقاشی کردهاند.
این بخش از آبخازیا بیشترین طراحیهای متفاوت را دارد و هرویگ این ایستگاه عجیب را نیز در همان منطقه پیدا کرده است.
یاراوان ارمنستان میزبان این ایستگاه است و هرویگ درباره آن میگوید: «هیجان انگیز ترین نکته درباره این ایستگاهها این است که به نظر میآید آنها اتفاقی ساخته شدهاند، در صورتیکه هر کدام برای خودشان طراحی ویژه و منحصر به فردی دارند.»
ارمنستان ایستگاههای نادر و متفاوت زیادی دارد که در عین حالی که شاید جالب به نظر نرسند!
ایستگاههای استونیا بیشتر از چوب ساخته شدهاند و به نظر ساده میآیند، اما در رنگ آمیزی و تزئین کردن آنها تفاوت زیادی به چشم میخورد.
طراحی ایستگاههای اتوبوس از این دست برنامههایی است که هنرمندان دوست دارند انجام بدهند، از آن جهت که به راحتی میتوانند ایدههای عجیب خودشان را در آن نشان دهند. قزاقزستان میزبان این ایستگاه است.
هرویگ که از سال ۲۰۰۲ برای این پروژه سفر کرده است، این ایستگاه را در استونی پیدا کرده است، چیزی مانند رتیل که هنرمند عکاس می گوید انتظار داشته آن را در نشنال جئوگرافیک ببیند!
در سال ۲۰۰۳ هرویگ به همراه همسرش به قزاقستان سفر و سه سال در این کشور زندگی میکند. در این مدت در پروژههای عکاسی مختلفی نیز حضور دارد. او در انتهای یکی از جادههای مهم آسیای مرکزی به این ایستگاه اتوبوس رسیده است.
کریستفر هرویگ عکاس کانادایی نزدیک به ۱۵ سال از وقت خودش را بر روی پروژه عجیب و غریب گذاشته است و از ایستگاههای متفاوتی عکس گرفته است. او در ۱۴ کشور به دنبال ایستگاههای اتوبوس بوده و توانسته ۸۰۰۰ عکس را ثبت کند که اغلب آنها از کشورهای قزاقستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، اوکراین، ارمنستان، لیتوانی، استونی، بلاروس و آبخازیا انتخاب شده اند.
این ایستگاه در بخش ثبت نشده آبخازیا در غرب قفقاز و نزدیک دریای سیاه واقع شده است. طراح این ایستگاه هیجان انگیز «زوراب تسرتلی» است. او در در آکادمی هنر روسیه تحصیل کرده است.
این هنرمند در آبخازیا ایستگاه دیگری را نیز طراحی کرده است، از همین رو کریستوفر عکاس آقای تسرتلی را پیدا کرده و از او پرسیده چرا در کارهایی که او میسازد، هیچکدام از المانهای آشنا مانند سقف وجود ندارد؟ هنرمند خلاق هم در جواب گفته: «من هیچ اهمیتی به سقف یا دیگر چیزهایی که همه فکر میکنند باید وجود داشته باشد، نمیدهم! من یک هنرمندم!»
هِرویگ این ایستگاه را در منطقه چارین در قزاقستان پیدا کرده است، جایی که تا کیلومترها خانه و جاده درست و سالمی نبوده است. او عنوان ایستگاهی در هیچکجا! را برای این تصویر انتخاب کرده است.
به نظر میرسد قزاقستان از این ایستگاهها در میانه هیچکجا زیاد دارد. هِرویگ میگوید: «به نظر میرسد کسی به این ایستگاههای دور از دسترس رسیدگی میکند و حواسش به آنها هست.»
آرمن سارداروو طرحهای تازهای نیز در بلاروس دارد که خلاقانه به نظر می رسند. این یکی در مسیر مدرسه است و بچههای مدرسه آن را نقاشی کردهاند.
این بخش از آبخازیا بیشترین طراحیهای متفاوت را دارد و هرویگ این ایستگاه عجیب را نیز در همان منطقه پیدا کرده است.
یاراوان ارمنستان میزبان این ایستگاه است و هرویگ درباره آن میگوید: «هیجان انگیز ترین نکته درباره این ایستگاهها این است که به نظر میآید آنها اتفاقی ساخته شدهاند، در صورتیکه هر کدام برای خودشان طراحی ویژه و منحصر به فردی دارند.»
ارمنستان ایستگاههای نادر و متفاوت زیادی دارد که در عین حالی که شاید جالب به نظر نرسند!
ایستگاههای استونیا بیشتر از چوب ساخته شدهاند و به نظر ساده میآیند، اما در رنگ آمیزی و تزئین کردن آنها تفاوت زیادی به چشم میخورد.
طراحی ایستگاههای اتوبوس از این دست برنامههایی است که هنرمندان دوست دارند انجام بدهند، از آن جهت که به راحتی میتوانند ایدههای عجیب خودشان را در آن نشان دهند. قزاقزستان میزبان این ایستگاه است.
هرویگ که از سال ۲۰۰۲ برای این پروژه سفر کرده است، این ایستگاه را در استونی پیدا کرده است، چیزی مانند رتیل که هنرمند عکاس می گوید انتظار داشته آن را در نشنال جئوگرافیک ببیند!
در سال ۲۰۰۳ هرویگ به همراه همسرش به قزاقستان سفر و سه سال در این کشور زندگی میکند. در این مدت در پروژههای عکاسی مختلفی نیز حضور دارد. او در انتهای یکی از جادههای مهم آسیای مرکزی به این ایستگاه اتوبوس رسیده است.