سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

طنز؛ مهد سگ و خدمات 3g


دو خبر تقریبا هم‌زمان منتشر شده‌اند. یک خبر درباره «مهد سگ» در تهران و یک خبر درباره 3g شدن همراه اول و ایرانسل.

رضا ساکی در ایسنا نوشت:

دو خبر تقریبا هم‌زمان منتشر شده‌اند. یک خبر درباره «مهد سگ» در تهران و یک خبر درباره 3g شدن همراه اول و ایرانسل.

خبر اول بسیاری از طبقات جامعه را تکان داد. یک عده گفتند ما بچه داریم ولی نمی‌توانیم بچه‌های‌مان را در مهد ثبت‌نام کنیم اما آنها سگ‌شان را در مهد ثبت‌نام می‌کنند. یک عده گفتند ما هم بچه داریم هم سگ، ولی هزینه مهد کودک و مهد سگ برای‌مان زیاد است. یک عده گفتند آیا می‌شود بچه و سگ با هم به یک مهد بروند؟ یک عده گفتند سگ و بچه چه؟ یک عده گفتند ما سگ داریم که مثل بچه‌مان می‌ماند ولی پول‌مان به مهد سگ نمی‌رسد و بچه‌مان در خانه تنهاست. خلاصه مهد سگ بحث داغ این روزهای مردم است. برخی حتی عقیده دارند که آنهایی که با بچه‌های مردم در مهد کودک رفتاری خارج از دایره بشری دارند همان‌هایی هستند که احتمالا مدتی در مهد سگ کار کرده‌اند و یا نصف روز در مهد سگ هستند.

برای قشر دلواپس اما مهد سگ مسئله‌ مهمی نیست. آنها همین که سگ توی خیابان نباشد و بی‌حجاب و سگ وارد بوستان نشود کافی است. برای آنها خدمات 3g مهم است. یعنی مهم است خدمات 3g نباشد نه این که مهد سگ نباشد. چون مهد سگ چیز مهمی نیست. مگر چقدر خانواده در تهران زندگی می‌کنند که می‌توانند سگ‌شان را بگذارند مهد سگ، خب بگذارند. مهم نیست. اما از 3g خیلی‌ها می‌توانند استفاده کنند و 3g برملاکننده است. سگ نهایتش نجس است که نجاستش با شستن و غسل کردن رفع می‌شود اما اگر مثلا ریز نمرات بنده وارد 3g بشود و دست مردم بیفتد تا ابد پاک نمی‌شود و تا دنیا دنیاست به اشتراک گذاشته می‌شود.

این طوری است که دلواپس می‌کوشد با 3g مقابله کند. چگونه؟ معلوم است. با روش همیشگی: آیا می‌دانید جوان‌های مردم با آمدن 3g می‌توانند در حالی که در اتوبوس نشسته‌اند فیلم بی‌تربیتی ببینند؟

حالا شما خودتان با خودتان خلوت کنید و به این پرسش پاسخ بدهید که آیا مهد سگ مبتذل واقعی است یا فیلم بی‌تربیتی؟ یا هر دو؟

باقی بقای‌تان!


ویدیو مرتبط :
فرزند کمتر = افزایش مهد سگ

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

طنز؛ دل سگ


اول که تیتر را در یکی از سایت‌های خبری خواندم تعجب کردم و کلی بابت نفوذ خشونت کلامی در مطبوعات تأسف خوردم. حدود یکی دو ساعت داشتم نچ‌نچ می‌کردم و سر تکان می‌دادم که با مرور زمان فهمیدم عبارتی که می‌بینم فحش نیست و واقعیت دارد.

آیدین سیارسریع در روزنامه شهروند نوشت:

اول که تیتر را در یکی از سایت‌های خبری خواندم تعجب کردم و کلی بابت نفوذ خشونت کلامی در مطبوعات تأسف خوردم. حدود یکی دو ساعت داشتم نچ‌نچ می‌کردم و سر تکان می‌دادم که با مرور زمان فهمیدم عبارتی که می‌بینم فحش نیست و واقعیت دارد. اصلا همین شما، در نگاه اول با دیدن این عبارت چه چیزی به ذهنتان متبادر می‌شود؟ «مهدسگ!» بله. به گزارش خبرآنلاین به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی مراکزی به نام مهدسگ وجود دارند که با هزینه ٥٠٠‌هزار تومان در ماه، از سگ‌های مردم مراقبت می‌کنند. در این رابطه چند نکته را لازم می‌دانم تا عنوان کنم:

١) من یادم می‌آید بچه که بودم وقتی به مادر و پدرم می‌گفتم همه بچه‌ها مهدکودک می‌روند، من را هم بگذارید مهدکودک، ناگهان برمی‌گشتند و یکصدا می‌گفتند: برو بچه گل اضافی نخور! من هم می‌رفتم لب خط دروازه گل کوچیک می‌ایستادم و تمام تلاشم را می‌کردم تا گل اضافی نخورم. بچه بودم دیگر، چه می‌دانستم منظورشان این است که شیره گل‌های همسایه را نخورم!

٢) ما بچه که بودیم پدرمان پنج تا تک‌تومان نمی‌داد پفک بخریم، می‌گفت از کامبیز پسر اصغرآقا یاد بگیر، نه غذا میخوره نه هله هوله. آداپتور ارگ وصل می‌کنه به خودش و انرژی می‌گیره، همه نمره‌هاش هم بیسته! آن وقت الان پدر و مادرها توی خونه ٥٠٠‌هزار تومان می‌دهند که سگشان را بگذارند مهدهای توله‌سگ.

٣) من حدس می‌زنم اگر این مهدسگ‌ها بخواهند حلال‌واری کار کنند طبیعتا باید به این توله‌های معزز یکسری آموزش‌ها هم بدهند. یقین دارم با این پول به سگ‌ها آموزش زبان انگلیسی و اسپانیایی و فرانسوی، آموزش موسیقی، نقاشی، فیلمسازی، خوانش تحلیلی متون هگل در بستر دیالکتیک استعلایی کانت و... هم داده می‌شود و فردا اینها به آموزش عالی هم راه می‌یابند و بازار کار را هم در دست می‌گیرند و درنهایت ما باید برویم خلافکاران را بو بکشیم تا ببینیم موادمخدر را کجایشان جاسازی کرده‌اند.

٤) شما تصور کن وقتی توله نازنین را از مهد می‌آورند خانه، بهش می‌گویند فلانی جان امروز چی یاد گرفتی؟ می‌گوید ‌هاپ‌هاپ! یا شاید هم بگوید ‌هاپ‌هاپ‌هاپ. درحالی‌که ما از مدرسه یا مهد می‌آمدیم خانه و مادرمان می‌پرسید امروز چی یاد گرفتی؟ می‌گفتیم هیچی:| انصافا حق بدهید برای اینها بیشتر از ما خرج کنند.

٥) دیالوگ با دانیال، دوست نگارنده.

دانیال: آقا با این پولی که من دارم خونه درست و حسابی اجاره نمیدن.

من: چه جوریه خونه‌ها؟

دانیال: خونه نیست که، سگ‌دونیه.

من: قیمتش چقدره؟

دانیال: ماهی ٤٠٠ تومن اجاره شه.

من: آقا رو باش. الان ماهی ٥٠٠ تومن میدن، سگشون رو میذارن مهدکودک.

دانیال: جدی؟

من: والا.

دانیال: بد شد که! من دیگه نگم سگدونی.

من: آره دیگه، احترام خودت رو حفظ کن. بگو دانیال دونی.

دانیال: آره داداش می‌گفتم... یه دانیال دونی دیدم اجاره‌اش چهارصد...

 تیتر برگرفته از نام کتابی با همین عنوان اثر میخائیل بولگاکف است. (من و فیلیپ فیلیپوویچ و بولگاکف را کجا می‌برید!؟)