سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

طنز؛ سوژه ای به نام «بدن سازی»!


ینی سن که از 35 سال بگذره، باید رفت و ورزش کرد. این جمله قصار رو نه که یکی از فلاسفه قرن گفته باشد، خودم به خودم وقتی سنم از 35 زد بالا گفتم و به همین خاطر در اولین اقدام رفتم یک باشگاه ثبت نام کردم و رفتم توش.





مجله چلچراغ:
ینی سن که از 35 سال بگذره، باید رفت و ورزش کرد. این جمله قصار رو نه که یکی از فلاسفه قرن گفته باشد، خودم به خودم وقتی سنم از 35 زد بالا گفتم و به همین خاطر در اولین اقدام رفتم یک باشگاه ثبت نام کردم و رفتم توش. تا حالا توش نرفته بود، ینی هر باشاهی رو همیشه از جلوش رد می شدم و تنها بوی عرق ورزشکارها بود که همیشه بدرقه راهم بود اما این دفعه رفتم توش! یک باشگاه بدن سازی درست و درمون پیدا کردم و بدون اینکه به کسی از اطرافیانم و دوستان چیزی بگم تا خدای نکرده ژست روشنفکری ام به هم نخورد و به اعتقاد اونها که می گفتند باشگاه بدن سازی جای کله پوک هاست خدشه ای وارد کنم، به صورت یک کله پوک کچل، یک ساک ورزشی را دستم گرفتم و رفتم توش.

فضای عجیبی بود. پسرهای عضلانی گردن کلفت عرق کرده، در حال عبور و مرور و مراوده بودند. احساس می کردم وارد فیلمهای خون آشامی شدم چون وقتی وارد شدم، قیافه و هیکلم آنقدر با اونها در تضاد بود که فکر کردم یکهو همه چی اسلوموشن شد و صدای قهقه ها قطع شد و پسرهای گردن کلفت تندخو (!) یکهو همه به طرف من چرخیدند و با خشم به من نگاه کردم و یک آن فکر کردم الان می روند سراغ رئیس باشگاه و اعتراض می کنند که چرا این مردک را توی باشگاه راه دادی؟ مگه اون هم خون آشاه...؟ قاه قاه قاه ... پس می خوریمش! به همین بی مزگی افکارم را ادامه دادم و بالاخره وارد صحن باشاه شدم.

قبلا ثبت نام کرده بودم و روال کار دستم بود. رفتم غول مرحله آخر را پیدا کردم و خودم را بهش معرفی کردم. بله ... مربی بود. مربی نگاه خنده داری به من کرد؛ از همان نگاه ها که من به این علاقمندان کاریکاتور می کنم که می خواهند یاد بگیرند و کوچکترین ذره ای استعداد ندارند.

گفت باید پیرهنت را دربیاوری تا ببینم چند چندیم. پیرهنم را درآوردم. گفت بچرخ، چرخیدم. احساس کردم پسر گنده هایی که دورش جمع شده اند، الان با هم شروع می کنند دست زدن برایم و می گویند: حالا دست ... دست ... دس ... دس ... دس دسی ... آی دسدسی ... تو همین فکرها بودم که مرد گفت آقا چند دور می چرخی ... یه دور بسه دیگه. بعد یه برنامه برایم نوشت و داد دستم و رفت. برنامه را نگاه کردم.



نشر از جلو ... پشت بازو سیم کش؟
اسکوات -3 ست 8، 10 و 12؟
کرانچ – 4 ست 20؟
کول با هالتر 12×4؟
نشر از عقب ...

اینا چی بودن؟ مسئله ریاضی بودن... نشر از جلو و عقب چی بود این وسط؟ کرانچ و کول و ... من این وسط چی می گفتم؟ ینی قشنگ می فهمیدم ... او وسط یک شوت به تمام معنی بودم. رفتم و من من کنان پرسیدم ببخشید استاد من هیچ چی از این برنامه نمی فهمم. با بی حوصلگی که بعدا فهمیدم باید مربی خصوصی می گرفتمش تا تحویلم بگیره من رو برد بالاسر یک سری دمبل واستوند و گفت چقدر می زنی؟ گفتم جان؟ چقد می زنم؟ چی رو؟

گفت دمبل دیگه ... امتحان کن ... هر کدوم سختت نبود، سه تا 12 تا بزن و رفت. از دو کیلو امتحان کردم. خوب بود ... پنج کیلو برداشتم ... راحت بودم. 10 کیلو برداشتم دیدم یه نمه سخته اما بالاخره بلندش می کنم. آقا افتادم به جون دمبل 10 کیلویی و حالا نزن کی بزن و از دور هم یه نگاهی به اطراف با غرور می کردم و احساس می کردم مشتی به دهان یاوه گویان دارم می زنم. ستم که تموم شد، گفتم یه ست دیگه می زنم تا حال مربی و اون نامردایی که هی قارت و قورت می خندیدن گرفته شه، ینی ست بعدی رو هم زدم جهت محکم کاری که مربی ازم قبول کنه سومین دور رو هم زدم. بعد رفتم یکی یکی باقیش رو هم توی نیم ساعت تموم کردم و مثل قهرمانان ورزشی ... در حالی که خیس عرق بودم و حالات از این لحاظ یکی از اون ها شده بودم، زدم بیرون. اما یک لحظه احساس کردم نکته ای جور در نمیاد. دست هام صاف نمی شد. اول جدی نگرفتم و یک کم با زور دست هام رو باز کردم اما تا ولشون می کردمدومرتبه جمع می شدن و می اومدن به سمت بالا. ینی اینطور تصور کنید که دوتا نون بربری داغغ رو گرفتم رو ساعدم و دارم می رم خونه ...! دست هام در واقع نه صاف می شد نه باز و هر کحاری می کردم دو مرتبه دست هام می اومد و روی شونه ام قرار می گرفت. وسط خیابون داشت آبرویم می رفت. ساکم را توی سینه ام گرفتم و اینطوری دست هام رو که بدون نون بربری رو هوا بلند شده بود رو توجیه کردم.

ینی دست هام رو هم که پایین می انداختم، گشاد وا می ستاد. با بدبختی خودمرو خونه رسدونم. سیما عین قهرمان های ورزشی به پیشوازم اومد و تا دید دستا هم رو گشاد انداختم پایین زد زیر خنده و فکر کرد دارم ژست ورزشکاری می گیرم و تا اوضاع رو فهمید، کله اش قرمز شد! ینی یک هفته من طاق واز که می خوابیدم دست هام هم رو هوا بود و یک هفته روغن زیتون گرم می کردم و می مالیدم روش و صافش می کردم و تا چند دقیقه می گذشت دو مرتبه دست هام بلند می شد و رو به بالا وامی ستاد. ینی یه هفته سوژه خنده دوست هام شده بودم ... ینی تمام اون کسایی که می خواستم نفهمن رفتم بدن سازی فهمیدن هیچ ... شماها هم الان فهمیدین!

راستش حالا باید اعتراف کنم بدن سازی ورزش من نیست. کی یه ورزش خوب سراغ داره ...؟

اگر این نوشته را خواندی قبول داری که مثل من احمقی پس بزن قدش، چون این اولین اشتراک من و توست.


ویدیو مرتبط :
هیپنوتیزم سوژه وخشک شدن بدن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نمودار بمبی نتانیاهو درباره ایران ، سوژه طنز رسانه های جهان شد (+گزارش تصویری جالب)



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

نمودار بمبی نتانیاهو درباره ایران ، سوژه طنز رسانه های جهان شد (+گزارش تصویری جالب)

واشنگتن پست نوشت: اگر نتانیاهو بدون تأمل کافی این نقاشی را انتخاب کرده باشد، به یک گزینه ترحم انگیز روی آورده است زیرا در عصراینترنت او انتخابی کرده که برای زمان جهالت خوب بود، اما اگر با تأمل این نقاشی را آورد که با کشیدن خط قرمز آن را تکمیل کند، بلاهت کرده است.

عصرایران - سخنرانی بنیامین نتانیاهو ، نخست وزیر اسرائیل ، در سازمان ملل ، با نمایش یک نمودار-نقاشی همراه بود که طی آن ، وی کوشید به زعم خود با نشان دادن تصویری فانتزی از یک بمب ، جهان را از خطری هسته ای ایران آگاه کند!

این اقدام هر چند جدی بود اما واکنش های طنز آمیزی را در ایران ،اسرائیل ، آمریکا و برخی کشورهای دیگر به دنبال داشت و برخی طنزپردازان و رسانه ها شیرین کاری نتانیاهو را سوژه طنزهای مکتوب و تصویری خود قرار دادند. از جمله "نیویورکر" با نمایش تصویر سخنرانی نتانیاهو ، نقاشی بمب را به سخره گرفت و نوشت که احتمالاً سرویس اطلاعاتی اسرائیل فکر می کند بمب این شکلی است ! و از خوانندگان خود خواست با توجه به این تصویر ، طنزهای خود را به آن رسانه ارسال کنند تا در مسابقه طنزی با این موضوع شرکت کنند!

 

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

واکنش های طنزآمیز جهانی

در همین باره رادیو فردا نوشت: نمودار ساده «بمب ایرانی» که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در دقایق پایانی سخنرانی خود در روز پنجشنبه ششم مهر از تریبون سازمان ملل متحد در شصت و هفتمین مجمع عمومی این سازمان نشان داد ، تنها لحظاتی پس از پایان این نطق، چنان فضای مجازی را در آمریکا و جهان غرب به خود مشغول کرد که رسانه‌های معتبر بین‌المللی نیز نتوانستند از این موج واکنش‌ها غافل بمانند.

جفری گلدبرگ روزنامه نگار نشریه مهم سیاسی آمریکایی آتلانتیک در  توییتر خود چنین نوشت: «خب، حالا دیگر رسمیت دارد؛ نتانیاهو متوجه نیست که دارد چکار می‌کند؛ او همین حالا این مسئله اصلی را به یک طنز مبدل کرد».

جفری گلدبرگ پس از لحظاتی در توییت دوم نوشت «درست به این دلیل که برنامه هسته‌ای ایران یک تهدید جدی برای اسرائیل است، انتخاب کاربرد بمب نقاشی شده برای توضیح این مسئله، یک فکر بد است».

جفری گلدبرگ همچنین در توییت خود، بمب نتانیاهو را با صندلی خالی که کلینت ایستوود در جریان همایش ماه گذشته جمهوریخواهان در شهر تامپا در ایالت فلوریدا برای بیان حمایت از میت رامنی نامزد این حزب در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری آمریکا در یک نمایش به کار برد، مقایسه کرد.

در نمایش چند دقیقه‌ایکه کلینت ایستوودِ هشتاد و چند ساله با صدایی لرزان در آن همایش جمهوریخواهان داشت، او ظاهراً از این صندلی خالی به جای باراک اوباما استفاده کرد تا «بی‌عملی» رئیس جمهوری آمریکا را در پیشبرد هدف‌های مهم برای این کشور، نشان دهد و بگوید که اوباما و یک صندلی خالی هر دو بی‌عمل هستند؛ گفت‌و‌گو با این صندلی خالی موجب تمسخرهای بسیاری در آمریکا شد.

روزنامه بریتانیایی گاردین نیز که سخنرانی نتانیاهو را مستقیماً از وبسایت خود پخش می‌کرد، در زمانی که نتانیاهو با ماژیک قرمز رنگ خط را بروی نمودار کشید، با لحنی طنز آمیز نوشت: «پس اینکه یک مقام اسرائیلی پیش از این سخنرانی گفته بود که نتانیاهو در نطق خود در سازمان ملل خط قرمز را برای برنامه هسته‌ای ایران تعیین خواهد کرد، معلوم شد که آن مقام شوخی نکرده بود»..

گاردین افزود: نتانیاهو مانند معلم علوم یک مدرسه ابتدایی خاصِ دانش آموزان کندذهن، این نقش ساده را برای القای خطر بمب هسته‌ای ایران و خطی که نباید از آن عبور کرد، نشان داد».

نویسنده واشنگتن پست نیز در وبسایت این روزنامه در مقاله‌ای با عنوان «نتانیاهو و بمب لونی تیونز» (Looney Tunes)  نوشت «اینکه یک شوخی ساده را به یک مسئله جدی مبدل می‌کنند، همیشه جذاب است و کمدین‌ها و فرهیختگان که همیشه به من می‌خندند، این بار متوجه می‌شوند که دیگر حق با من است». لونی تیونز یک چهره کارتونی مشهور برای آمریکایی‌هاست.

واشنگتن پست این را هم نوشته است که اگر نتانیاهو بدون تأمل کافی این نقاشی بسیار ساده و انتزاعی را انتخاب کرده باشد، به یک گزینه ترحم انگیز روی آورده است زیرا در دنیای امروز که اینترنت سطح آگاهی‌های همگانی را بالا برده است، او با این نقاشی، انتخابی کرده که برای زمان جهالت خوب می‌بود، اما اگر با تأمل و عمد زیاد این نقاشی را با خود آورد که با کشیدن خط قرمز آن را در سازمان ملل تکمیل کند، پس با ظرافت بسیار باید گفت که او بلاهت کرده است و هنرمندان کارتونیست را در همه جای جهان تحقیر کرده است».

نویسنده واشنگتن پست نوشته است: تنها در کارتون‌های ابلهانه‌ای که شاید مردی سبیلو باید چنین بمب احمقانه‌ای را پرتاب کند، با این نقاشی رقابت می‌کنند؛ آخر حتی از نوع نقاشی‌های «کلیپ آرت» (نمودارهای گرافیکی در برنامه‌های کامپیوتری) نیست بلکه از نوع نقاشی‌های «ویندینگ» است (نمودارهای گرافیکی بسیار ابتدایی که به نامه‌های الکترونیکی خود هنگام چت با دوستان وخانواده به کار می‌بریم).

شبکه تلویزیونی سی. ان. ان نیز نتانیاهوی ماژیک بدست را بازیگری در صحنه «نمایش تئا‌تر» نامید.

وبسایت آمریکایی «دیلی بیست» نیز نوشته بود که خط نتانیاهو دقیقاً در جایی که می‌خواست، کشیده نشد بلکه او خط را جایی گذاشت که بالا‌تر از اورانیوم غنی شده نود درصدی بود و این یعنی اینکه ایران از نظر نتانیاهو حتی مجاز است که تا نود درصدهم اورانیوم را تغلیظ کند».

همچنین طنزپردازانی مانند فرورتیش رضوانیه در ایران نیز در سایت اتوبوس ، تصاویری را با الهام از نقاشی نتانیاهو ساختند و منتشر کردند که در نوع خود جالب توجه است.کاریکاتوریست ها هم که سوژه خوبی یافته اند ، کار خود را در این باره آغاز کرده اند!

در توئیتر و فیس بوک هم صفحاتی با موضوع خنده به نقاشی نتانیاهو ایجاد شده است.

در زیر بخشی از تصاویر منتشره از این موج طنز را می بینید:

نیروگاه اتمی دیمونا متعلق به اسرائیل / اشاره به این که خود اسرائیل فعالیت هسته ای دارد و عضو ان پی تی هم نیست

 

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

احمدی نژاد! به من زنگ بزن ؛ اینم شمارم!

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

دختر فعال حقوق بشر آمریکایی که برای جلوگیری از تخریب خانه فلسطینیان به سرزمین های اشغالی رفته بود ، توسط بولدوزر اسرائیلی زیر گرفته و کشته شد

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

نگاه کارتونی نتانیاهو!

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

 اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

سایر رسانه ها

 

اشاره به سیاست توسعه ارضی صهیونیست ها در قالب شعار تاریخی آنها: از نیل تا فرات

 

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

کودکانه بودن کار و طرح نتانیاهو هم مورد توجه قرار گرفت:ببین چی کشیدم مامان!

 

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

 

کنایه از این که نتانیاهو جنگ با ایران را همانند یک بازی قلمداد می کند و متوجه واقعیت نیست

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

 

یکی از اولین کاریکاتورها در این بارهنتانیاهو

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

انتقادات در اسرائیل

در اسرائیل نیز رسانه ها از این اقدام کودکانه نتانیاهو اعلام ناخرسندی کردند و برخی رسانه های اسرائیلی با ترسیم تصاویر مشابهی ، نخست وزیر را به باد انتقاد گرفتند.

این تصاویر در رسانه های اسرائیلی منتشر شده اند

 

اشاره به اختلاف نتانیاهو و اوباما درباره نحوه مواجهه با ایراننتانیاهو

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

این تصویر هم با اشاره به یک بازی رایانه ای ، تصورات نتانیاهو از جنگ با ایران را فانتزی و بازی گونه توصیف می کند

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

 

همچنین احزاب سیاسی اسرائیل نیز این روش نتانیاهو در مواجهه با برنامه هسته ای ایران را مورد نکوهش قرار دادند ، به عنوان مثال سایت رادیو فردا نوشت:یخیموویچ، رهبر حزب اپوزیسیون کارگر اسرائیل، در واکنش به سخنرانی نخست وزیری که با او به سختی مخالف است گفت: «خط قرمز را در نشست‌های محرمانه باید کشید، نه از پشت تریبون مهم‌ترین نهاد بین‌المللی.»

زهابا گالئون، رهبر حزب چپگرای «مرتص»، نیز با اشاره به این که آقای نتانیاهو با ماژیک قرمز رنگ روی نمودار ساده‌ای که بمب را نشان می‌داد خط کشید، گفت: «او مانند یک شعبده‌باز هر بار با ابزاری جدید در صحنه جهانی ظاهر می‌شود، اما هدف اصلی‌اش افزایش محبوبیت در داخل اسرائیل برای منافع حزبی است.»

نتانیاهو ، قبل از سخنرانی اش در سازمان ملل وعده داده بود یک سخنرانی تاریخی و به یادماندنی علیه ایران انجام خواهد داد ؛ سخنرانی او البته تاریخی شد اما نه آن گونه که خود می خواست بلکه با طنزها ، کاریکاتورها و فتوکاتورهایی که خیلی زود درباره خلاقیت تصویری او پا گرفتند!

این نکته ای است که  گاردین در مقاله به قلم خانم هریت شروود منتشر کرد و نوشت: خط قرمزی که نتانیاهو کشید، آن هدفی را که او می‌خواست تأمین نکرد؛ نتانیاهو واقف بود که دولت اوباما یکباره روی خوشی به او نشان نخواهد داد اما این کار نتانیاهو در یاد‌ها باقی خواهد ماند؛ اما نه از نوعی که او درنظر داشت؛ زیرا دستکم از نوع واکنش‌هایی که در فضای مجازی بیان شده است، او موجب استهزاء علیه خود شده است»/عصرایران