سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

طنز؛ دیکشنری کامپیوتر و تکنولوژی!


مجله خط خطی:

دایال آپ: صدایش مثل یک مرغابی است که به شکل زاقارتی سرما خورده است ولی زمان زیادی مانده تا جان بدهد، دقیقا برابر با مجموع لحظاتی که منتظر می مانید تا صفحه ای بالا بیاید.

پس ورد: مثل مسواک می ماند، کاملا شخصی است ولی دیر یا زود شخص دیگری از آن استفاده خواهد کرد (فکرتون جای بد نره، منظورم استفاده برای تمیز کردن کاسه توالت بود.)

گوگل: وسیله خاصی نیست، فقط برای تست قطع یا وصل بودن اینترنت استفاده می شود.



توئیتر: تمام نویسندگان شهیر دنیا را مورد عنایت قرار داد، دیگر چه کسی حوصله دارد متن بالای 100 کلمه بخواند؟ کجایید برادران کارامازوف که خوانندگانتون رو کشتند، ویکتور هوگوی مادر مرده رو بگو، اوه اوه طفلکی بالزاک ...

فیس بوق: مثل زندان می ماند، از صبح تا شب یک جا می نشینید، وقت می گذرد و می گذرد، روی دیوار می نویسید و نقاشی می کنید، چیزهایی یاد می گیرید که جای دیگر ممکن نیست، و از همه بدتر، توسط آدم هایی که اصلا نمی شناسید poke می شوید.

گوگل پلاس: دقیقا شبیه کتابخانه شخصی می ماند، همه دارند ولی هیچ کس استفاده ای نمی کند.

یاهو مسنجر: می دانید به چه دردی می خورد؟ بعد از جدایی و اتمام یک رابطه، آرشیوش را بیاورید، چت های قدیمی را بخوانید و مثل یک احمق لبخند بزنید. (که اصلا هم خنده دار نیست.)

گوگل ترانسلِیت: بعد از همسر آینده تان، بدون شک عاشق آن می شوید: شاید هم قبلش، هر چه باشد صحبت از تسلط به ده ها زبان زنده و مرده دنیا است، فقط لطف کنید حالا که تیریپ ترجمه می آیید، فاعل ها را عقب و مفعول ها را جلویش قرار دهید، فعل هم اون آخر سر.

ویکی پدیا:
شرلوک هلمزی است که اگر در فیلم Zed حضور داشت، با ملغمه ای از هزل و هجو روبرو می شدیم. فکرش را بکنید: یکی بود یکی نبود، غیر از ویکی پدیا هیچ سایتی نبود، ویکی خوب بود، ویکی نایس بود، پر از غلط و غلوط بود اما مبنا و اساس بود (البته ویکی پدیای فارسی بود وگرنه من کوبیده آبگوشت بخورم اگه به ویکی انگلیسی چیزی بگم.)

وبلاگ: سلام، چه وبلاگ خوب و قشنگی دارید. خوشحال می شوم به وبلاگ من هم سر بزنید ومن را با نظرهای گرمتان همراهی کنید، شاد باشید. راستی اگر ما را لینک کردید خبر بدهید تا ما هم شما را لینک بکنیم.

پرینتر: عموما از اینها تشکیل می شود: کاغذهایی مستعد گیر کردن، کارتریجی با کمترین جوهر ممکن و یک چراغ قرمز چشمک زن.

لپ تاب: برای مقاصد علمی یا کاری خریداری می شود اما برای گوش نمودن موزیک، تماشای ویدیوجات هایی که باید حتما تنها دید، وب گردی و البته فیفا 2012 استفاده می شود.

مقاله: مسیر را دنبال کنید؛ اتصال به اینترنت، گوگل، ویکی پدیا، ورد مایکروسافت، کپی وپیست، ذخیره و پرینت.

هواپیما: وسیله ای جادویی که امکان می سازد صبحانه را در تهران وناهار را در بغداد – ببخشید – در نیویورک میل کنید در حالی که چمدان هایتان در بورکینافاسو است.

آمار:
علم جالبی است، به راحتی می شود مثل سهراب سپهری جور دیگر دید، مثلا اگر آقای اخبار پزشکی می گوید از هر پنج نفر چهار نفر از اسهال رنج می برد، یعنی نفر پنجم از اسهال لذت می برد؟


ویدیو مرتبط :
نصب دیکشنری MDict بر روی کامپیوتر (ویندوز)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

طنز؛ دیکشنری فارسی – فارسی!


مجله خط خطی:

دبستان: روزهای خوش نوجوانی، مشق شب، فحش بابا، فلک معلم، شلنگ ناظم، خوشی در مراسم ختم.

کشمش: انگوری که خود را ساعت ها زیر آفتاب برنزه کرده است.

هالک شگفت انگیز: بر و بچه های بدنساز، پس از پایان تمرین، چنین تصوری از هیکل خود دارند.

گیاهخواری: طریقه ای از زندگی که قدیما، شکارچیان دست و پا چلفتی اختراع کرده بودند.

بزرگسال: فردی که از سن رشد طولی گذشته و مشغول رشد عرضی است.

دانشگاه: یک دوره چهارساله که ... چیز بیشتری یادم نمی آید.

مغز: ارگانی از بدن که ما فکر می کنیم که فکر می کند.

خلاق: آدمی که حداقل بیست دلیل برای انتخاب روش ابلهانه خود دارد.

منوآل (هلپ): قسمتی از رایانه که به شما در یافتن سوال های بیشتر کمک می کند.

بکاپ: کاری که همیشه وقتی یادتان می افتد انجام دهید که اطلاعاتتان به فنا رفته است.

جلسه دفاع پایان نامه: هنر انتقال اطلاعات دانشجو از طریق پاورپوینت و توجه اساتید داور و راهنما، بدون عبور از ذهن هر دو.

شخصیت: آن چیزی است که اگر شما آن را از دست بدهید، همه اطراف شما را خالی خواهند کرد. (می تواند پول، قیافه و یا شهرت باشد.)

رزومه: جمع آوری هرگونه اطلاعات غلط درباره خود به منظور دستیابی به یک شغل پردرآمدتر

کار: وقفه ای مشمئز کننده بین خواب و خواب

عشق: یکی از خفن ترین بیماری های بشر که تنها راه از بین رفتنش، ازدواج است.

راز: عبارتی که روزی قرار است به کسی بگویید و پشیمان شوید.

جالبه: کلمه ای که در چت های محترمانه، به منظور پایان مکالمه طرف مقابل استفاده می شود.

قابل اجتناب: دقیقا به کاری می گویند که یک گاوباز انجام می دهد.

ازدواج: وقتی که دو نفر تبدیل به یک نفر می شوند، اما مشکل اینجاست که دقیقا کدام یک؟

شاهد: فردی که ابتدا قسم می خورد که حقیقت را، تمام حقیقت را، و نه چیزی جز حقیقت را بگوید و سپس شروع به تعریف داستانی می کند که وکیل از او خواسته است.

خانه داری: مجموعه کارهایی که درون خانه صورت می گیرد، شامل خوابیدن تا لنگ ظهر و تماشای تلویزیون

لباسشویی: یکی از لوازم خانگی که مخصوص خوردن جوراب است.

فهرست خرید: لیستی که تهیه اش ساعت ها طول می کشد اما در فروشگاه به یاد می آورید که جا گذاشته اید.

مالیات: می گویند باید با لبخند پرداخت کرد، اما من امتحان کردم، نقد می خواستند.

فردا: یک تکنولوژی ساده برای رهایی از کارهای امروز.

طلاق: مرحله ای مابین ازدواج و مرگ

تجربه: نامی که آدم ها روی اشتباهات خود می گذارند.

پیری: وقتی آره یعنی نه، شاید یعنی حتما، جالبه یعنی خاطره و نوه آویزان از یخچال می شود.

روماتیسم: عشقولانه ترین بیماری کشف شده تاکنون

بیماری خوشخیم: یک بیماری که قرار نیست به این زودی ها از دستش خلاص بشوید.

پارادوکس: نسخه دو پزشک برای یک بیمار، نشانگر آن است.

پزشک: آدمی که با قرص هایش درد را از شما گرفته و با صورت حسابش، مرگ را به شما هدیه می دهد.

کمک های خارجی: انتقال پول از مردم فقیر در کشورهای ثروتمند به افراد ثروتمند در کشورهای فقیر.

آنتیک: وسیله ای که اجداد شما خریده اند و پدر و مادر شما خود را از شر آنها خلاص کرده اند و حالا شما دوباره برای خرید آن، پول گزافی پیاده می شوید.

مرگ: درمان دردها به طور ناگهانی و با کمترین مخارج

قبر: مکانی برای استراحت متوفی تا وقتی که سر و کله یک باستان شناس پیدا شود.

و غیره: علامتی که این مفهوم را می رساند؛ شما بیش از چیزی که واقعا می فهمید، می فهمید.

سیاست: هنر تقسیم کیک تولد، به گونه ای که هر کس احساس کند بزرگ ترین قطعه را صاحب شده است.

لوازم آرایشی: ابزاری که زن زیبا را زشت و زن زشت را زشت تر نشان می دهد.

صداقت: حالتی که شما پس از نوشیدن هفده دلستر لیمویی پشت سر هم دچارش می شوید.