سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
طنز؛ به کاغذ اکتفا نکنید، بنر بزنید
آیدین سیارسریع در روزنامه قانون نوشت:
- با سلام خدمت شما و همکارانتان بسیار خوشحالیم که آقای روحانی بالاخره حقیقت را پذیرفت و دیروز در جمع روستاییان گفت: «مردم در انتخابات آینده به خدمتگزاران رای میدهند». ما هم از اول همین را میگفتیم، نمیدانیم چرا برخی مقاومت میکردند. (احمدی نژاد از تهران)
- ضمن ابراز انزجار از روزنامه هتاک «قانون» و ضمیمه نازل «بی قانون» و آرزوی نابودی برای دست اندرکاران آن جریده اعلام میکنم که هیچ حرفی با آن روزنامه ندارم و فقط میخواستم از این تریبون به همسرم بگویم آب جوش آمده، فقط سر راه چای کیسهای بخرد. لعنت بر ایادی استکبار، این برنج هم که دم نمیکشه، اَه! (یک متحصن روبهروی مجلس)
- اعضای دولت یازدهم و مدعیان اعتدال و مجریان دیپلماسی خنده بدانند ما آن دستی را که با آمریکا دست دوستی بدهد قطع خواهیم کرد. (ادوارد دستقیچی، از بازیگران متعهد غرب)
- با سلام خدمت شما و همکاران گرامیتان میخواستم بگویم دیپلماسی لبخند به جایی نخواهد رسید. (کفاشیان از تهران)
- آقای ظریف اگر میتوانند با من دست بدهند. (احمدرضادستغیب از جلوی مجلس)
- تا دو سال قبل هیچ کشوری جرأت نداشت نگاه چپ به ایران کند، معمولا یا از بالا نگاه میکردند یا اصلا نگاه نمیکردند. اکنون چه شده است که در دولت تدبیر و به اصطلاح امید این نگاهها معنیدار شده است؟ این بی احترامیها چه معنایی دارد؟ (یک دلواملل: نگران در ابعاد بین المللی)
- متاسفانه روحیه همدلی و مهرورزی که سابقا شاهد آن بودیم در این دو سال اخیر دیده نمیشود. امروز میبینیم که دیپلماسی تنها به لبخند و دست دادن محدود شده و از این حد فراتر نمیرود. این فاصلهای که بین کشورها به خصوص روسای جمهور با اقوام همتایان خود ایجاد شده مطلوب نیست. لطفا چاپ کنید! (والده هوگو چاوز از کاراکاس)
- با توجه به رواج کانال تلگرامی در بین هموطنان و درآوردهشدن محتویات قضیه از شما دعوت میکنیم برای مطلع شدن از آخرین اخبار تکمیل طرحها، حفاریهای تازه و لوله گذاریها به کانال فاضلاب شهری تهران در تلگرام بپیوندید. (شرکت فاضلاب تهران)
- الو؟
+ بفرمایید.
- پارچهنویسی و چاپ بنر طلوع یاران؟
+ اشتباه گرفتید.
- اعتراف کن.
+ به چی آخه؟ شما زنگ زدی.
- اونجا پارچه نویسی و چاپ بنر طلوع یارانه.
+ نیست آخه!
- غلط کردید شما. من کار فوری دارم.
+ شما؟
- رسایی هستم.
- پارچه و بنر برای چی میخواین؟ خدای نکرده اتفاقی افتاده؟
+ بله فاجعهای در حال رخ دادنه.
- ای داد. باز هم فاجعه؟
+ پارچه نویسی و چاپ بنر طلوع یاران؟
- عرض کردم اشتباه گرفتین. چه فاجعهای در حال وقوعه؟
+ برجام
- پارچه و بنر برای چی میخواین؟
+ دیگه کاغذ آ4 و آ3 کفایت نمیکنه برای اعلام مخالفت.
- با شهرداری تماس گرفتید؟
+ برای چی؟
- بیلبورد
+ آقا اگه اونجا پارچه نویسی و چاپ بنر طلوع یاران نیست چرا با من صحبت میکنید؟
- شرمنده داداش. ما کارمونه.
+ کارتون چیه؟
- طنزنویسیم.
+ ای تو روحت ... بوق بوق بوق بوق ...
- با سلام خدمت شما و همکارانتان بسیار خوشحالیم که آقای روحانی بالاخره حقیقت را پذیرفت و دیروز در جمع روستاییان گفت: «مردم در انتخابات آینده به خدمتگزاران رای میدهند». ما هم از اول همین را میگفتیم، نمیدانیم چرا برخی مقاومت میکردند. (احمدی نژاد از تهران)
- ضمن ابراز انزجار از روزنامه هتاک «قانون» و ضمیمه نازل «بی قانون» و آرزوی نابودی برای دست اندرکاران آن جریده اعلام میکنم که هیچ حرفی با آن روزنامه ندارم و فقط میخواستم از این تریبون به همسرم بگویم آب جوش آمده، فقط سر راه چای کیسهای بخرد. لعنت بر ایادی استکبار، این برنج هم که دم نمیکشه، اَه! (یک متحصن روبهروی مجلس)
- اعضای دولت یازدهم و مدعیان اعتدال و مجریان دیپلماسی خنده بدانند ما آن دستی را که با آمریکا دست دوستی بدهد قطع خواهیم کرد. (ادوارد دستقیچی، از بازیگران متعهد غرب)
- با سلام خدمت شما و همکاران گرامیتان میخواستم بگویم دیپلماسی لبخند به جایی نخواهد رسید. (کفاشیان از تهران)
- آقای ظریف اگر میتوانند با من دست بدهند. (احمدرضادستغیب از جلوی مجلس)
- تا دو سال قبل هیچ کشوری جرأت نداشت نگاه چپ به ایران کند، معمولا یا از بالا نگاه میکردند یا اصلا نگاه نمیکردند. اکنون چه شده است که در دولت تدبیر و به اصطلاح امید این نگاهها معنیدار شده است؟ این بی احترامیها چه معنایی دارد؟ (یک دلواملل: نگران در ابعاد بین المللی)
- متاسفانه روحیه همدلی و مهرورزی که سابقا شاهد آن بودیم در این دو سال اخیر دیده نمیشود. امروز میبینیم که دیپلماسی تنها به لبخند و دست دادن محدود شده و از این حد فراتر نمیرود. این فاصلهای که بین کشورها به خصوص روسای جمهور با اقوام همتایان خود ایجاد شده مطلوب نیست. لطفا چاپ کنید! (والده هوگو چاوز از کاراکاس)
- با توجه به رواج کانال تلگرامی در بین هموطنان و درآوردهشدن محتویات قضیه از شما دعوت میکنیم برای مطلع شدن از آخرین اخبار تکمیل طرحها، حفاریهای تازه و لوله گذاریها به کانال فاضلاب شهری تهران در تلگرام بپیوندید. (شرکت فاضلاب تهران)
- الو؟
+ بفرمایید.
- پارچهنویسی و چاپ بنر طلوع یاران؟
+ اشتباه گرفتید.
- اعتراف کن.
+ به چی آخه؟ شما زنگ زدی.
- اونجا پارچه نویسی و چاپ بنر طلوع یارانه.
+ نیست آخه!
- غلط کردید شما. من کار فوری دارم.
+ شما؟
- رسایی هستم.
- پارچه و بنر برای چی میخواین؟ خدای نکرده اتفاقی افتاده؟
+ بله فاجعهای در حال رخ دادنه.
- ای داد. باز هم فاجعه؟
+ پارچه نویسی و چاپ بنر طلوع یاران؟
- عرض کردم اشتباه گرفتین. چه فاجعهای در حال وقوعه؟
+ برجام
- پارچه و بنر برای چی میخواین؟
+ دیگه کاغذ آ4 و آ3 کفایت نمیکنه برای اعلام مخالفت.
- با شهرداری تماس گرفتید؟
+ برای چی؟
- بیلبورد
+ آقا اگه اونجا پارچه نویسی و چاپ بنر طلوع یاران نیست چرا با من صحبت میکنید؟
- شرمنده داداش. ما کارمونه.
+ کارتون چیه؟
- طنزنویسیم.
+ ای تو روحت ... بوق بوق بوق بوق ...
ویدیو مرتبط :
برای پیدا کردن عکس ها در تولید محتوا به یک منبع اکتفا نکنید!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
يه تکه کاغذ - طنز زن و مردها
یه روزی یه مرده نشسته بود و داشت روزنامه اش رو می خوند كه زنش یهو ماهی تابه رو می كوبه سرش.
مرده میگه: برا چی این كارو كردی؟
زنش جواب میده: به خاطر این زدمت كه تو جیب شلوارت یه تیكه كاغذ پیدا كردم كه توش اسم جنى (Jeni یه دختر) نوشته شده بود .
مرده میگه : وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی كه روش شرط بندی كردم اسمش jeni بود.
زنش معذرت خواهی می کنه و میره به کارای خونه برسه.
سه روز بعدش مرد داشت تلویزین تماشا می كرد كه زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر كوبید رو سر مرده که تقریبا بیهوش شد.
وقتی به خودش اومد پرسید این بار برا چی منو زدی زنش جواب داد: آخه اسبت زنگ زده بود.