سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

ضرب المثل كلاهش پشم ندارد



ریشه ضرب المثل, صاحب منصبان نظامی, كلاه پشمی‌

معنی ضرب المثل كلاهش پشم ندارد: از او نباید ترسید، مهابتی ندارد، دلیلی وجود ندارد كه از او هراس داشته باشیم.

 

در زمان قدیم،  نه چندان دور،  در ایران صاحب منصبان نظامی ‌به تقلید از نظامیان روس كه كلاه پشمی ‌به سر داشتند، كلاه پشمی‌ پوستی بر سر می‌گذاشتند و از آن جایی كه نظامیان مأمور نظم  و نسق هستند،  وقتی از دور پیدا می‌شدند مردم خود را جمع و جور می‌كردند كه مورد مؤاخذه واقع نشوند ، و اگر آن صاحب منصب نظامی ‌افسر نبود به هم می‌گفتند : این كه افسر نظامی‌ نیست، كلاهش پشم ندارد.
منبع:sarapoem.persiangig.com


ویدیو مرتبط :
ضرب المثل ترکی خراسان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ضرب المثل روضه خان پشم چال



روستای پشم چال, ریشه تاریخی ضرب المثل

این ضرب المثل در موردی به كار می رود كه در مجمعی متكلم و گوینده مطلبی را چند بار تكرار كند و یا به صورت دیگر، افرادی كه متدرجاً به آن جمع می پیوندند هر یك جداگانه از متكلم بخواهند كه مطلب را از سر بگیرد تا همه از آن موضوع آگاهی حاصل كنند در چنین مواردی متكلم و ناطق را به روضه خوان پشم چال تشبیه می كنند

 

كه ریشه تاریخی آن به این شرح آمده است:
مطالب آتی الذكر كاملاً مدلل می دارد كه پشم چال قریه و آبادی بالنسبه معتبری بود و در یكی از مناطق ایران وجود خارجی داشته است ولی متأسفانه تاكنون نگارنده در هیچ یك از فرهنگهای جغرافیایی ایران از محل و موقع این آبادی نام و نشانی نیافته است.

 

اما مطلبی كه وجود خارجی قریه پشم چال را مسلم می دارد این است كه به قرار تحقیق در ادوار گذشته در بعضی از روستاهای جنوب ایران به ویژه منطقه فارس معمول و متداول بود كه در ایام ولیالی اعیاد و سوگواریهای مذهبی یك نفر معمم را دعوت می كردند كه در آن مدت برای آنان روضه بخواند و از این رهگذر ثوابی ببرند و توشه آخرت را تأمین كنند.

 

ضمناً وجود آخوند و طلبه روحانی در قراء و قصبات ایران كه ساكنانشان اكثراً عامی و بی سواد بودند سالی چندبار لازم و ضروری به نظر می رسید تا به تعالیم و احكام مذهبی آشنایی حاصل كنند، مطهرات و محرمات را بشناسند و به اعمال و آداب نماز و روزه و سایر واجبات و مستحباتی كه در دین اسلام آمده است عمل نمایند.

 

از طرف دیگر چون وضع و بنیه مالی روستاییان اجازه نمی داد كه یك یا چند نفر بتوانند حقوق روضه خوان را بدون كمك و مساعدت دیگران در تمام سال تعهد نمایند لذا در آن مناطق چنین معمول و متداول بود كه حق الزحمه روضه خوان را همه رعایا و روستاییان مجتمعاً از محصولات خود گندم و جو و انگور و غیره در موقع برداشت محصول می پرداختند.

 

پیداست قبول حق الزحمه روضه خوان برای روستاییان این حق را ایجاد می كرد كه از مواعظ و گفتار روضه خوان همه یكسان بهره مند شوند نه آنكه افرادی كه زودتر به مجلس روضه خوانی آمده اند بشنوند و استفاده كنند اما روستاییانی كه به علت گرفتاریهای روزمره تأخیر داشته و دیرتر در آن مجلس حاضر شده اند از آن محروم بمانند. به همین جهات و ملاحظات روضه خوان موظف بود به تعداد نفراتی كه وارد مجلس می شدند گفتارش را از سر گیرد و به اصطلاح معروف از بسم الله شروع كند.

 

از آنچه گفته آمد این نتیجه به دست می آید كه به طور قطع و مسلم روضه خوانی به این شكل و صورت خاص در بعضی روستاها به ویژه در جنوب ایران تداول داشت و روضه خوان ناگزیر از تكرار مطلب بود چون به این نحو و كیفیت برای اولین بار در قریه پشم چال یعنی همان قریه مجهول المكان- روضه خوانده شده است لذا اصطلاح روضه خوان پشم چال در معانی و مفاهیم استعاره ای به صورت ضرب المثل درآمده است.

منبع:iketab.com