سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

ضرب المثل الهی که آقام آب بخواهد!



ضرب المثل های ایرانی, ضرب المثل درباره تنبلی

داستان ضرب‌المثل «الهی که آقام آب بخواهد!»,ضرب المثل درباره تنبلی

 

ضرب‌المثل «الهی که آقام آب بخواهد!» کنایه از آدم تنبلی است که حتی برای رفع تشنگی خودش هم تلاشی نمی کند و منتظره تا دری به تخته‌ای بخورد و او هم به نوایی برسه. آنقدر در این تنبلی زیاده‌روی می‌کند که حتی حاضره ضرر گاهی وقت‌ها به جانش هم برسد. اما ببینیم این مثل از کجا شکل گرفت؟

 

روزگار گذشته روزگار ارباب و نوکری بود. اربابانی که ثروتمندان جامعه بودند و برای رفع اموراتشان نوکری استخدام می‌کردند و از این راه او را هم به یک نوایی می‌رساندند. این میان نوکری بود که احوالی تعریف‌کردنی داشت.

 

طبیعی است که در آن زمان هرکسی سعی داشت نوکری را انتخاب کند که کارها را به بهترین شکل انجام دهد و خراب‌کاری نکند.
از قضای روزگار مرد ثروتمندی نوکری داشت که در عین هوش زیاد اما تنبل بود و حوصله انجام کاری را نداشت. آنقدر باهوش بود که به دنبال هر امر ارباب بهانه‌هایی می‌تراشید تا از زیر کار دربرود.

 

بهانه‌هایی که ارباب را قانع کند که این کار انجام نشود بهتر است. شاید از همین روست که در مثلی دیگر می‌گویند: «آدم تنبل عقل چهار وزیر را دارد!» باید آنقدر حاضرجواب و عاقل باشد تا بتواند کاری را به او محول شده انجام ندهد، آن هم طوری که دیگران قانع شوند!

 

خلاصه که این زرنگی نوکر قصه ما دوامی نداشت و ارباب خیلی زود فهمید که او تنبلی می‌کند، از همین رو از آن به بعد با تشر و قهر و تهدید به اخراج او را وادار به انجام دستوراتش می‌کرد.

 

تا اینکه یک روز در گرمای هوا هر دو به مزرعه رفتند و به کشت و کار سری زدند. ارباب از روی خستگی زیر درختی رفت وخوابش برد. نوکر هم خسته بود و البته بسیار تشنه. هرچه کرد نتوانست بخوابد. دو سه باری نیم‌خیز شد تا به سمت کوزه آب برود اما تنبلی پای رفتنش را سست کرد.

 

همین‌طور که دراز کشیده بود، گفت: «کاش ارباب نخوابیده بود، کاش قدری آب طلب میکرد، الهی که آقام تشنه‌اش بشود» و از این حرف‌ها.
ارباب هم که هنوز کمی هوشیار بود صدایش را شنید و در دل به او خندید. بعد با صدای بلند و خشنی گفت: «چرا خوابیدی؟ بلندشو و کاسه‌ای آب برای من بیاور».

 

نوکر که این را شنید، مثل برق از جا بلند شد. خود را به کوزه رساند و پیاله‌ای از این مایه حیات نوشید و جانی دوباره یافت.
از آن پس به کسی که از تنبلی زیاد، حتی حاضر نباشد برای سود و منفعت خود کاری را انجام دهد، با کنایه می‌گویند: «الهی که آقام آب بخواهد».
منبع:yjc.ir


ویدیو مرتبط :
سیب سرخی:شور بسیار زیبا:آقام آقام آقام آقام آقام آقام ......

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آب از سرچشمه گل آلود است (ضرب المثل)



 ارسطو, خلافت, داستان ضرب المثل

اختلال و نابسامانی در هر یك از امور كشور ناشی از بی كفایتی و سوء تدبیر رئیس و مسئول آن موسسه یا اداره است .
آورده اند كه ...
عبارت مثل بالا با آنكه ساده بنظر می رسد ریشه تاریخی دارد و از زبان بیگانه به فارسی ترجمه شده است ، خلفای اموی جمعاً چهارده نفر بودند كه از سال ۴۱ تا ۱۳۲ هجری در كشور پهناور اسلامی خلافت كرده اند . اگر چه در میان این خلفاء افراد محیل و مدیری چون معاویه و عبدالملك مروان وجود داشته اند ولی هیچیك از آنها در مقام فضیلت و تقوی و بشر دوستی همتای خلیفه ششم عمربن عبدالعزیز نمی شوند ، این خلیفه بزرگوار تعالیم اسلامی را تمام و كمال اجرا می كرد ودوران كوتاه خلافتش توأم با عدل و داد بوده است .
نسبت به خاندان رسالت خاصهٔ حضرت علی بن ابیطالب ( ع ) قلباً عشق می ورزید . روزی همین خلیفه از عربی شامی می پرسید : عاملان من در دیار شما چه می كنند و رفتارشان چگونه است ؟
عرب شامی با تبسمی رندانه پاسخ داد : آب اگر در چشمهٔ صاف و زلال باشد در نهرها و جویبارها هم صاف و زلال خواهد بود . همیشه آب از سرچشمه گل آلود است .
عمر بین عبدالعزیز از پاسخ صریح و كوبندهٔ عرب شامی به خود آمد و درس آموزنده ای آموخت .
بعضی ها این سخن را از حكیم یونانی ارسطو می دانند از آنجا كه گفته بود : پادشاهان مانند دریا و اركان دولت ، مثل ارنهاری هستند كه از دریا منشعب می شوند . ولی بعضی ها آنرا از افلاطون می دانند كه فرمود : پادشاه مانند جوی بزرگ بسیار آب است كه به جویهای كوچك منشعب می شود . پس اگر جوی بزرگ شیرین باشد ، آب جویهای كوچك را بدین منوال توان یافت و اگر تلخ باشد هم ، چنان .

منبع:shamimm.ir