سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

شوخی های ایرانی با خائنین فرانسوی


رفتار عجیب وزیر خارجه فرانسه در نشست 1+5 باعث شد جوان های ایرانی واکنش شدیدی نسبت به اودر صفحه شخصی اش در اینترنت نشان بدهند.



همشهری جوان: رفتار عجیب وزیر خارجه فرانسه در نشست 1+5 باعث شد جوان های ایرانی واکنش شدیدی نسبت به اودر صفحه شخصی اش در اینترنت نشان بدهند.

روزهای آخر هفته که می شود، معمولا هیچ کسی حوصله اخبار دیدن ندارد. همه دنبال راهی می گردند تا پدرشان حواسش پرت شود و اخبار ساعت 9 را از دست بدهد. این دفعه اما اوضاع فرق می کرد. از وقتی مذاکرات ژنو شروع شد، بعضی ها لحظه به لحظه اخبارش را گوش می دادند و بین همدیگر شیر می کردند.

 وقتی هم که خبر رسید وزرای خارجه به سمت ژنو سرازیر شده اند، هیجان به اوج خودش رسید و خیلی ها منتظر اتفاقی بزرگ و نادر بودند؛ اینکه مثلا ظریف و کری، بیایند پشت تریبون و از تفاهم بر سر مسائل مختلف حرف بزنند. اما مثل همیشه یک جای کار می لنگید؛ جایی که البته با دفعات قبل متفاوت بود. این بار فرانسوی ها بودند که ساز مخالف می زدند و در رأس آنها لورانت فابیوس، وزیر امور خارجه این کشور بود که هر چند ساعت یک بار از جلسه بیرون می آمد و منفی بافی می کرد.

ظاهرا این دفعه قرار بود فرانسه نقش بچه لجوج ماجرا را بازی کند. آخرش همه همه به این نتیجه رسیدند که این دفعه کار، کار فرانسوی هاست و دوباره این نوادگان ناپلئون بوده اند که مثل جد ناتویشان، توی کار ایران گذاشته اند. برای همین، بار دیگر جوانان ایرانی دست به کار شدند و یک حال حسابی به صفحه شخصی آقای فابیوس دادند تا شاید دفعه بعد کمی حواسش را جمع کند. در این حال دادن هم از هیچ لطفی مضایقه نکردند و به انحای مختلف از خجالت آقای وزیر درآمدند. لکن ما کاری به این چیزها نداریم و اینجا ضمن معرفی آقا لوران، به نقل شوخی های صورت گرفته با ایشان می پردازیم. شوخی هایی که بازه کارمندی و پشت وانتی را شامل می شوند.

شوخی های ایرانی با خائنین فرانسوی

اگر آقای فابیوس می دانست با این کاری که می کند، چه جنجالی راه می اندازد و چه بر سر صفحه اش می آید، لااقل چهار نفر را اجیر می کرد تا برایش لایک جمع کند و این جوری ضایع نشود؛ چرا که ایشان با این همه دبدبه و کبکبه و مسئول وزارت خارجه کشور فرانسه بودن، تنها توانسته کمی بیشتر از 5000 لایک برای خودش جمع کند که این مقدار در برابر نزدیک به 600 هزار لایک صفحه شخصی محمدجواد ظریف، بیشتر شوخی به نظر می رسد.

 اصلا ما اینجا خودمان توی در و همسایه کسانی را می شناسیم که دو برابر فابیوس لایک دارند. همین تعداد کم لایک هم شد دستمایه ای برای تکه انداختن جماعت ایرانی به وزیر ولایت فقانس و مقایسه او با آقای ظریف. برای مثال این کامنت ها را با هم ببینیم که در ذیل یک استاتوس به زبان فرانسوی که هیچ بنی بشری هم معنی اش را نمی فهمید، گذاشته شده اند:

* آقای فرانسه یه نگاه به تعداد لایک های خودت و جواد ظریف بنداز

ظاهرا کامنتیتور محترم قصد داشته تا با استفاده از اصل لانه کبوتری و استقرای ریاضی، به فابیوس بفهماند که ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست اما خب به همین مقدار بسنده کرده است.

* فابیوس یادت باشه ظریف سرورته

اینجا هم باز یکی از دوستان، عظمت آقای ظریف را به رخ فابیوس کشانده و البته لطف کرده و از باقی شعارهای بومی استادیوم ها صرف نظر نموده. متشکریم.

* 5 تا لایک داری همه اش؟ چرا همراه مردمت نمی شی مثل ظریف لایکات بره بالای هزارتا؟ چرا؟

واقعا چرا؟ جا دارد که فابیوس بعد از خواندن این کامنت سر بگذارد به کوه ودشت و بیابان البته بعد از نعره ای عمیق.

* اصلا ارزش لایک حالیش نمی شه

خارجی ها کلا همین جوری اند. مثل ما نیستندکه با یک لایک تا ته خط رفاقت بروند. برای آنها لایک، یک جور قرارداد است که باید ببینند آخرش چقدر کاسب می شوند. این کامنت نشان از نگاه جامعه شناسانه به جامعه ترک خورده و پوست پوست شده فرانسه دارد.

* تعداد لایکاشو تو سرش نزن گناه داره

مرام و معرفت را حال می کنید؟ این بیچاره را خدا زده، دیگه زدن نداره که. در ضمن این کامنت تلمیحی به جمله معروف «نخندین، ناراحت می شه» دارد.

* یکصدم ظریف لایک داره بیچاره !!!!

اصلا بعد از این حرف، لوران می تواند سر بلند بکند؟ فکر کن. طرفداران ظریف اگر هم با هم پلک بزنند، فابیوس را باد خواهد برد.

* quelle honte tu devrais??? likers surtapage 5000 dansun 6000000 desactiver ta page quandzarif a Presque pays ou laccesa Facebook estinterdit censure

این یکی را که ما نفهمیدیم چی نوشته ولی از آنجایی که شامل یکسری عدد و رقم است، احتمال دادیم به بحث ما ربط داشته باشد. هرگونه اشکال محتوای به ناشر مربوط است.

فرانسه حیا کن


چندصباحی بود که نگاه مردم به فرانسه و فرانسوی ها عوض شده بودو آنها شده بودند مظهر دموکراسی و این جنگولک بازی ها اما ماجرای اخیر، پرده از چهره واقعی آنها برداشت و جوانان ما نیز در این پرده برداری به نحو احسن مشارکت ورزیدند:

شوخی های ایرانی با خائنین فرانسوی

* آقای محتغم این چه کاغی بود آخه؟
دیگه پژو نخغیم ازتون خوب می شه؟
دشمن تغاشی نکن بغادغ من.
سنگ نزن تو مذاکغات.

* بذا دوست باشیم خب ما به شما علاقمند بودیم. ای بابا!

ظاهرا این عزیز پیغام گذار به تازگی از زبان فرانسوی به فارسی گرویده بوده و اندکی ته لهجه در پس سخنانش داشته.

* این فرانسوی ها اگر شعور و فهم داشتن به هشتاد نمی گفتن چهارتا بیست، به نود نمی گفتن چهارتا بیست ده

حالا اینکه این جمله اخیرا یک جایی توی کلاه پهلوی شنیده ایم، دلیل نمی شود که ناشرش را به بی سلیقگی متهم کنیم. شاید بنده خدا حواسش نبوده یکهو دستش خورده به کنترل تلویزیون.

* آقای رئیس جمهور فرانسه؛ آقای دموکراسی، گند زدن توی مذاکرات که کاری نداره! اگر مردی، اگه عرضه داری، یه بار بگو: «روروئَک»!

پیشنهاد بسیار زیرکانه ای است. اصلا از دور بعد مذاکرات، ما را بفرستند برای مذاکره تا با استفاده از این حربه، حالی اساسی از فابیوس بگیریم. راستی دقت کردید خود فرانسوی ها نمی توانند نام کشور و پایتختشان را درست! تلفظ کنند؟

* عجب آدم بی وجدانی هستی! نامردم اگه دیگه جنس فرانسوی بخرم.

حالا برو حساب کن ببین چه بلایی سرت اومده.

* من که رفتم ماشینم رو آتیش بزنم ... رنو ال 90

البته ما در این حدش دیگر راضی نیستیم. شما به جای این کار، دیگر بنزین سوپر نزن تا خودش به صورت تدریجی بپکد.

* در ضمن با شعار «زیدان یادت باشه علی دایی سرورته» جهان را متوجه اشتباهش می کنیم.

بله. واقعا این اسطوره های یکشبه را اینطوری باید رسوا کرد.

* قابل توجه فابیوس کچل: فرانسه ای که حتی نتونسته مستقیم بره جام جهانی رو اصن نباید راه داد تو مذاکره ای که یه سرش ایرانه و مستقیم رفته جام جهانی...!

ایشالا که فرانسه تو پلی آف حذف می شه و اون وقت داغ به دلشان می ماند. بگو ایشالا.

* تو فکر می کنی مذاکره هم مثل پنیر فرانسویه که آنقدر لفتش بدی تا گندبخوره توش، بعد بخوریش؟!!!

فرانسوی ها حال بهم زنند. یکسری کارهای دیگر هم می کنند که ما رویمان نمی شود اینجا بگوییم.

* وزیر خارجه فرانسه، آچار فرانسه شرف داره به تو

ما که عقیده داریم زین پس به جای آچار فرانسه باید از کلمه آچار ترینیداد و توباگویی استفاده کنیم.

از قیافه ات خجالت بکش


* فابیوس فابیوس که می گن اینه؟ کچل!

ما هم اولش فکر می کردیم با یکی تو مایه های دومینیک دوویلپن مواجه شویم اما خب دیگه، خدا خواسته.

* آقای فابیوس! یه شامپوی خوب به من معرفی می کنی؟

و اینگونه بودکه کیفیت تمامی لوازم آرایشی فرانسه زیر سوال رفت.

* به جای حضور در مذاکرات برو موووووووو بکار

والا. ببین اشتون در طول مذاکرات به چه جایی رسید. تو هم یاد بگیر.

* دور بعدی موهاتو آناناسی بزن بیا

خداییش خیلی باحال بود. خخخخخخخخخخخخ

* یکی کچل بی خاصیت رو برام به فرانسه ترجمه کنه


* به قیافه کچلش هم می خوره دو بهم زن باشه ...


* کلید تو دره ... لوران گره .... خخخخخخ

و تعداد بسیار زیادی کامنت دیگر که تا لحظه نگارش این متن بالغ بر 3000 تا بود و جا دارد ما ضمن عرض خسته نباشید و دست مریزاد به یکان یکان کامنت گذاران گرامی آرزو کنیم تا دفعه بعد مذاکرات ختم به خیر شود و آن وقت قیافه لوران فابیوس را ببینیم. به امید آن روز. آهان یادمان رفت. در کامنت آخر، گر، به معنای کچل به کار رفته است.. دایره لغات رو ببین. بکوب لایکو!


ویدیو مرتبط :
ژیگوی فرانسوی ها را مهمان سفره ایرانی تان کنید

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

از یک واِِِِژه فرانسوی تا هنری ایرانی



 

 

از یک واِِِِژه فرانسوی تا هنری ایرانی

 

پاپیه ماشه اساساً واژه ای فرانسوی است در فرهنگ های لغات به معنی کاغذ فشرده شده آمده و معمولاً به اشیایی مقوایی که سطح آنها به وسیله مینیاتور تزئین و با لاک مخصوص پوشش یافته است اطلاق می شود. سابقه این هنر که در گذشته نقاشی روغنی یا نقاشی لاکی نامیده می شد مانند دیگر هنرها و صنایع دستی ایران کاملاً مشخص نیست. لیکن در آثار موجود در موزه های داخلی و خارجی و همچنین مجموعه های خصوصی چنین استنباط می شود که تا بعد از دوره سلجوقیان کلیه کتاب های خطی ایرانی دارای جلد چرمی ساده و یا ضربی و فاقد هر گونه تزئینات اسلیمی بوده است، ولی اسناد معتبری در دست است که نشان می دهد این هنر از دوره صفویه در ایران رواج یافت و به موازات سایر انواع صنایع دستی شکل گرفته و تکامل پیدا کرده است.

وجود هنر نقاشی در ایران پیش از خلفای عباسی ثابت می کند که نه تنها این صنعت از خارج به ایران نیامده بلکه در سرزمین ایران از باستان معمول بوده و در دوره های مختلف به ممالک همجوار مانند امپراتوری روم شرقی و کشورهای اسلامی و هندوستان و ترکستان نیز نفوذ کرده

وجود هنر نقاشی در ایران پیش از خلفای عباسی ثابت می کند که نه تنها این صنعت از خارج به ایران نیامده بلکه در سرزمین ایران از باستان معمول بوده و در دوره های مختلف به ممالک همجوار مانند امپراتوری روم شرقی و کشورهای اسلامی و هندوستان و ترکستان نیز نفوذ کرده و در آن ممالک آثار زیادی از خود به یادگار گذاشته است.

بین هنر پاپیه ماشه و نقاشی ایرانی رابطه ای مستقیم برقرار است و به جاست که بررسی کوتاهی بر روی این هنر زیبا که با نام مینیاتور بر همگان شناخته شده است، صورت گیرد.

 

● پاپیه ماشه

معمولاً به اشیایی مقوایی که سطح آنها به وسیله مینیاتور تزئین و با لاک مخصوص پوشش یافته است اطلاق می شود.

هنری که امروز آن را مینیاتور نامیده اند از زمان خلفای عباسی تا اواسط دوره صفوی شکل منسجم به خود گرفت و البته در دوره های مختلف تاریخ ایران مدارج مختلفی را پیمود. در ابتدا تحت تأثیر نقاشان بیزانس قرار گرفت و در دوره مغول از نقاشان چینی تقلید بسیار کرد.

مطلبی که ذکر آن ضروری است اینکه در حقیقت پیش از خلفای عباسی صنعت تصویر کتب طبق مدارکی از تورفان (ترکستان چین) به دست آمده به منتهای رشد طبیعی خود رسیده بود ولی چنین به نظر می رسید که در دوره خلفای عباسی این صنعت به کلی فراموش شده بود و عباسیان مجدداً آن را در شکلی تازه احیا کردند. هنر نقاشی در اواخر دوره سلطنت شاه عباس صفوی با وارد شدن تابلوهای نقاشی اروپایی به ایران در خطر افتاد. بنابراین از یک طرف نقاشی ایرانی در مقابل تابلوهای اروپایی از جلوه می افتاد و از سوی دیگر نقاشان ایرانی سعی می کردند برای خوشایند شاه و مردم، به تقلید از نقاشی اروپایی بپردازند.

قلمدان و قلمدان سازی در زمره تولیدات پاپیه ماشه ای قرار می گیرد که با هنر و فرهنگ ایران رابطه و پیوند دیرینه دارد چرا که گرانمایه ترین میراث های نقاشی و مینیاتور تذهیب و منبت کاری هنرمندی قدیمی ما بر جعبه های قلمدان نقش بسته است. از طرفی قلمدان در گذشته ای نه چندان دور مهم ترین وسیله کتابت بود.

قلمدان سازی از عهد صفویه رونق و اعتبار افزونی گرفت. قلمدان های این دوره از جمله اصیل ترین آثار هنری اند. قلمدان ها عمدتاً از سه دسته تشکیل یافته اند: چوبی، فلزی و مقوایی. دسته آخر، مورد بحث ما و زیر مجموعه صنعت پاپیه ماشه است. این قلمدان ها را در اشکال گوناگون قالب گیری می کردند و بعد روی آن نقاشی مینیاتور و به ندرت تذهیب به کار می بردند .

قلمدان ها از نظر اندازه:

۱) کوچک یا نیم بهره با ابعاد ۲×۱۳ سانتی متر

۲) متوسط یا یک بهره با ابعاد ۷/۳×۲۱ سانتی متر

۳) قلمدان عادی یا دو بهره با ابعاد ۴/۴×۵/۲۳ سانتی متر

۴) قلمدان بزرگ یا سه بهره با ابعاد ۵/۵×۲۸

هر قلمدان در ساده ترین فرم از یک غلاف و یک زبانه یا کشو تشکیل می شود و برای ساخت هر یک بهتر است از قالبی جداگانه استفاده شود. قالب ها را معمولاً از چوب های سختی چون چوب گردو می سازند.

ساخت مقوای قلمدان به دو روش خمیری و کاغذی انجام می گیرد که ابتدا به شرح روش خمیری پرداخته می شود. برای تهیه خمیر کاغذ ابتدا کاغذهای باطله خرد شده را خیس می کنند تا کاملاً نرم شود و بعد آب آن را به وسیله پارچه ای می گیرند و در هاون سنگی با سریش می کوبند تا خمیری قهوه ای مایل به خاکستری به دست آید. سپس با کاغذ روغنی تمام سطح قالب را می پوشانند به طوری که منفذی باقی نماند. یک لایه کاغذ را به دور قالب پیچیده و بعد لایه ای از خمیر را به یک ضخامت روی تمام سطح قالب قرار می دهند و قبل از خشک شدن کامل آن را به وسیله سوهان می کوبند یا توسط استخوان یا شیئی صیقلی مهره می کشند تا کاملاً فشرده گردد. پس از خشک شدن کامل به همان روش که گفته شد چند لایه دیگر خمیر بر آن می کشند تا به ضخامت دلخواه برسد. در آخر سطوح قلمدان را به وسیله سوهان و سمباده صاف می کنند، کاغذ مرغوبی را بر روی آن می چسبانند و با تیغ برش دهانه غلاف را می برند و قالب را از غلاف بیرون می کشند. کاغذ روغنی سابق الذکر بیرون آمدن قالب را ممکن می سازد.

در روش کاغذی ابتدا قاب قلمدان را با دو کاغذ روغنی می پوشانند سپس کاغذی را دور قالب می گیرند؛ کاغذهایی را که برای ساخت مقوای قلمدان در نظر گرفته اند در اندازه لازم می برند و به سریش آغشته می کنند و بر روی قلمدان می پیچند. پس از چسباندن کاغذ سوم توسط سوهان چوب ساب به روی آن ضرباتی متوالی وارد می آورند تا الیاف کاغذها در هم فرورود و روی آن را به سریش آغشته می سازند و می گذارند تا خشک شود. قبل از آنکه کاملاً خشک شود آن را به وسیله شیئی صیقلی مهره می کشند و پس از خشک شدن کامل لایه های دیگر را به همان ترتیب می چسبانند که به ضخامت مورد نظر برسد.

از قلمدان سازان معروف در دوره قاجار که قلمدان مقوایی می ساختند می توان به میرزا ابوالقاسم طباطبایی (معاصر با ناصرالدین شاه) مشهدی حسن تهرانی، عبدالحسین مقواساز اصفهانی و کریم مقوا ساز اشاره کرد. قیمت و ارزش یک قلمدان معمولاً بستگی به کیفیت نقوش آن داشت به طوری که نوشته اند در سالهای آخر سلطنت ناصرالدین شاه، نقاشان قلمدان فقط برای تزئین یک قلمدان گاه تا پنجاه تومان اجرت می گرفتند و این مبلغ در مقایسه با نان که هر سه کیلو، فقط یک قران قیمت داشت رقم فوق العاده قابل توجهی بود.

محصولات پاپیه ماشه ای در مواردی چون قاب آینه و جلد کتاب نیز به کار می رفته است.

منبع:aftab.ir