سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
شبیهسازی جدید از جهان با حضور کهکشانها
ستارهشناسان مدل شبیهسازی شدهای از جهان هستی را ساختهاند که شامل تمام ویژگیهای کهکشانها از قبیل جرم، اندازه و قدمت واقعی آنها میشود.
تیمی متشکل از ستارهشناسان بینالمللی با سرپرستی پروفسور "جوپ شایه” از دانشگاه "لیدن” هلند، با بهرهگیری از ابرکامپیوترهای دانشگاه "دورهام” بریتانیا و موسسه تحقیقاتی "GENCI” پاریس، به شبیهسازی مدل کهکشانها پرداختند. این مدل، EAGLE نام دارد که از حروف اول واژگان انگلیسی "تکامل و جمعبندی کهکشانها و فضاهای آنها” مشتق شده است.
بنابر ادعای این تیم تحقیقاتی، با در نظر گرفتن وزش بادهای قدرتمند کهکشانی میتوان دقت این شبیهسازی را چند برابر بالاتر برد. منشاء این بادها در کهکشان، انفجار ستارهها، ابرنواخترها و سیاهچالههای فوق سنگین است که با وزیدن در فضای کهکشان، میتوانند گاز مورد نیاز برای شکل گیری ستارگان و کهکشانهای جدیدتر و سبک تر را تامین کنند.
در شبیهسازیهای قبلی، از تاثیر بادهای کهکشانی صرف نظر و یا اثر آنها ناچیز فرض میشد. به همین دلیل مدل شبیهسازی شده شباهت چندانی به مدل واقعی نداشت. تا این که تیم پژوهشی مرکز هاروارد-اسمیتسونین، فعال در زمینه علوم اخترفیزیک و مجری پروژه illustris در اوایل سال اعلام نمود که مدل دقیقی از جهان هستی را شبیهسازی کرده است.
ریچارد بوور از دانشگاه دورهام میگوید: "جهانی که در کامپیوتر ایجاد شده است دقیقا شبیه جهان واقعی است. تمامی کهکشانها با اندازه، شکل و رنگ واقعیشان در این مدل لحاظ شدهاند. انگار که در این مدل شبیهسازی شده فضای کهکشانها را از دریچه بزرگترین تلسکوپ ساخته شده در جهان میبینیم و نکته شگفتانگیز آن که در جهان EAGLE با زدن یک دکمه میتوان زمان را به عقب بازگرداند!”
محققان امیدوارند که مدل EAGLE، بتواند پلهای بلند در جهت پیشرفت پروژه انفجار بزرگ (بیگ بنگ) باشد و تا زمان حضور انسان در این کره خاکی مورد استفاده قرار گیرد. "راب کرین” از دانشگاه جان مورز لیورپول میگوید: "دوره جدیدی پیش روی ماست. اکنون میتوانیم بر روی شرایط کهکشانها در ۱۴ میلیارد سال پیش مطالعه داشته و بر شرایط کنونی آنها نیز دخالت کنیم.”
نتایج مطالعات و بررسیهای این تیم پژوهشی در دی ماه ۹۳ در ماهنامه انجمن نجوم سلطنتی منتشر شده است. با تماشای ویدیوی بالا که مربوط به نتیجه یکی از شبیهسازیهای صورت گرفته در EAGLE است، میتوانید شاهد انتقال گاز از یک کهشان به کهکشان دیگر بوده و این تکامل و تحول خیره کننده را نظارهگر باشید
ویدیو مرتبط :
شبیه سازی جدید ستاره شناسان از جهان با حضور کهکشان ها
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چرا خبرنگاران ایرانی در حوادث مهم جهان حضور ندارند؟
روزنامه وطن امروز در مطلبی به قلم امیر نریمانی عکاس باسابقه مطبوعات به بررسی این موضوع پرداخت که چرا خبرنگاران و عکاسان ایرانی در حوادث مهم و خبرسازی که جهان اخیرا با آنها روبه رو بود؛ حضوری نداشتند و رسانه های ایرانی صرفا به استفاده از عکس و اخبار رسانه های خارجی پسنده کردند.
در این مطلب با عنوان " رسانه های داخلی و رخدادهای بین المللی" آمده است:
جهان در چند وقت اخیر شاهد تغییر و تحولات گستردهای بود. بهطور کلی دهه اخیر دهه پر افت و خیزی برای جهانیان بود. از اشغال عراق و افغانستان توسط نیروهای آمریکایی و انگلیسی تا اعتراضات عدالتخواهانه مردم در گوشه و کنار جهان از جمله انگلستان، فرانسه، مصر و دیگر کشورهای دنیا گوشهای از تحولات عظیم دهه اخیر است.
ایران به دلیل واقع شدن در منطقه حساس اغلب شاهد بروز رخدادهای مهمی است و از جایگاه و رتبه مهمی در جهان برخوردار است. این اهمیت بدان معناست که همیشه در بیشتر تحولات نقش ایران غیرقابل انکار بوده طوری که همگان بدان اذعان داشته و شاهد بودهایم که حتی ابرقدرتهای بزرگ نیز برای حل مشکل خود در منطقه دست به دامان ایران شده و از تاثیر این کشور پهناور بهرهها بردهاند.
اما آنچه موجب نگارش این مطلب شده نگاه به جایگاه خبری و رسانهای مطبوعات است که اگر بگوییم همپای تاثیرات سیاسی نتوانستهاند قدمی بردارند حرفی به گزاف نگفتهایم. کمتر کسی از خبرنگاران ایرانی عکس یا خبر خاصی از رخدادهای منطقه به خاطر دارد؛ شاید همان خبر دستگیری صدام که به اذعان خبرنگارش با تردید منعکس شد یا تکعکس عطا طاهرکناره که تکستارهای بود که درخشید و پس از آن تداومی احساس نشد.
خلاصه کلام آنکه همیشه مصرفکننده خبرها و عکسهای دیگر خبرگزاریهایی بودهایم که با وجود فرسنگها فاصله تا محل اتفاق همیشه اخبار دستاول و عکسهای متفاوتی ارائه کردهاند.
اتفاقات زیادی را در جهان شاهد بودهایم اما نبوده که خبری یا عکسی به نقل از رسانههای ایرانی عنوان شود. خبرگزاری ایرنا، فارس، مهر، ایسنا و چند دهتای دیگر که ادعای حرفهای دارند اما سیاست و برنامه خاصی برای رقابت با رقیبان بینالمللی خود نداشته و همیشه آماده مصرف هر آنچه آنها ارائه کردهاند، بودهاند.
بهطور مثال در همین زلزله اخیر که در کشور ژاپن رخ داد بیشتر خبرگزاریها اقدام به پوشش خبر و عکس به نقل از دیگر خبرگزاریهای جهان کردند و حتی خبر و عکس ولو با کیفیت و ارزش خبری پایین به صورت اختصاصی ارائه ندادند طوری که ارائه عکس از آژانسی مثل AFP را اختصاصی خود دانسته و به همان اکتفا میکنند.
این کمبود و عدم تاثیرگذاری جنبههای گوناگونی دارد که بخشی مربوط به مدیریت و سیاستگذاری خبرگزاریها و بخشی مربوط به خبرنگاران و عکاسان شاغل در آن موسسات است.
بیان این نکته لازم است که در برخی مواقع با تصمیمهای درست و سیاستگذاریهای مناسبی که توسط مسؤولان رسانه اتخاذ میشود شاهد پوشش مناسب رسانهای آن اتفاق یا رخداد بودهایم، بهطور مثال درباره لبنان که همیشه برای ایران مسالهای مهم است شاهد بودیم که با حمایتهایی که صورت گرفت عکاسان و خبرنگاران ایران گوی سبقت را از رقبای خارجی ربوده و یکهتازی کردهاند.
عکاس ایسنا: کسی کار خبری نمی کند
مهدی قاسمی، عکاس خبرگزاری ایسنا جزو معدود عکاسان ایرانی است که در چندین رخداد در منطقه از جمله سیل پاکستان و سونامی اندونزی حاضر بوده و درباره علاقه مطبوعات بر داشتن عکس و خبر اختصاصی معتقد است: متاسفانه در ایران رسانهها از جمله مطبوعات و خبرگزاریها تریبون هستند و کار خبری انجام نمیدهند. هر سازمان برای خود اقدام به انتشار روزنامه یا راهاندازی خبرگزاری برای انعکاس دیدگاههای خود کرده و در این میان خبر است که قربانی میشود. خبر در تعریف جهانی یک ساختار و یک اشل دارد که در مطبوعات ایران توجه چندانی به آن نمیشود.
مطبوعات وپرسنلی که درگیر کار خبر هستند باید با حساسیت و جدیت زیادی اخبار مهم جهان را دنبال کنند و علاوه بر اخبار داخلی، برای ماندن در کورس رقابت و اقناع مخاطبان خود که از قشرهای مختلفی هستند توجه به اخبار خارجی و تولید و ارائه عکسها و خبرهای اختصاصی را نیز مدنظر قرار دهند.
به طور مثال سالی که سونامی اندونزی اتفاق افتاد 200 تا 300 هزار نفر انسان کشته شدند و این یعنی بروز یک اتفاق و فاجعه عظیم انسانی با برد خبری بالا اما متاسفانه مطبوعات ما در روز بعد عکس اول خود را به فلان شخص داخلی اختصاص دادند در حالی که خبر مهم آن روز اتفاق و فاجعه انسانیای بود که در اندونزی رخ داده بود. این نشان میدهد خبر اهمیتی برای مطبوعات ندارد در واقع آنچه را علاقهمند هستند پوشش میدهند و اهمیت ندارد چه اتفاقی افتاده و مخاطب به چه موضوعی علاقهمند است.
بهطور مثال در زلزله پاکستان هزینه آنچنانی برای حضور و کار وجود نداشت با همه این موارد باز هم رسانهها اشتیاقی برای حضور و انعکاس و یافتن تازههایی برای ارائه به مخاطب نداشتند.
در ادامه قاسمی مشکلات مالی را یکی دیگر از موانع پیشروی عکاسان برای حضور در منطقه بحرانی دانسته و سونامی اندونزی را مثال زده و میگوید: حدود یکمیلیون و 500 هزار تومان هزینه سفر به اندونزی و اقامت 8 روزه من شد ولی خبرگزاری تنها 300 هزار تومان آن را پرداخت کرد. مدیرعامل وقت تنها اجازه بردن دوربین خبرگزاری را به من داد و جز آن هیچ حمایتی از من نشد. مهدی در ادامه صحبتهای خود به جنگ لبنان اشاره میکند و میگوید: مسؤولان رسانهای ما فقط به آنچه برای خودشان اهمیت دارد توجه کرده و حمایت میکنند.
در بحث لبنان اداره ارشاد به هر گروه خبری مبلغی پول پرداخت کرد، این در صورتی است که برای حضور در دیگر بحرانها هیچ حمایتی در کار نیست. در واقع تنها چیزی که اهمیت ندارد خود خبر است. در سونامی ژاپن تعداد کشتهها نسبت به سونامی اندونزی کمتر است ولی این تمام ماجرا نیست بلکه اهمیت آن در پوشش و پرداختن به تبعات جانبی این اتفاق است. بهطور مثال در حال حاضر یکمیلیون نفر آب آشامیدنی ندارند یا خطر بروز انفجار نیروگاههای هستهای و چندین و چند زاویهای که میتوان به آن توجه کرد که ما توجهی به آنها نداریم. برای رسانهها اهمیتی ندارد که عکس و عکاس اختصاصی داشته باشند، این علاقهمندی بین عکاسان وجود دارد اما تا کی باید از جیب خرج کنند بدون برگشت هزینهها. من یک ریال از سفر پاکستان یا اندونزی درآمد نداشتم و کلا 300 هزار تومان پول برای این سفر دریافت کردهام. عکسهایی که در این 2 سفر گرفتهام عکسهای خبری هستند، نمیتوانم که امیدوار به فروش در نمایشگاه باشم.
چه کسی برای عکس ویرانی یا جنازه پول پرداخت میکند. عکس هنری نیست که طرف بخرد و در اتاق خود بگذارد، همچنین از سویی به خاطر تعهد کاری که نسبت به خبرگزاری خود داریم، نمیخواهیم با آژانسهای خارجی کار کنیم. بزرگترین سوال برای من این است که ایرنا با آن همه امکانات و دفاتر خبری که در سراسر دنیا دارد چرا عکاس اعزام نمیکند و خبرنگار با دوربینهای کامپکت اقدام به عکاسی میکند. مهدی به جنگ لبنان اشاره میکند و معتقد است عکاسان ایرنا پتانسیل خوبی دارند همانطور که در جنگ لبنان خوب کار کرده و نتیجه کارشان را دیدیم و خروجی خوبی داشتند اما این کار تداوم نداشته و بعد از آن چیز خاصی از ایرنا ندیدیم.
عکاس مستند اجتماعی: عکاسان ایرانی نقشی بازی نمیکنند
جاسم غضبانپور، عکاس مستند اجتماعی که سالیان متمادی در کشورهای منطقه و ایران عکاسی کرده، میگوید: متاسفانه عکاسان ما فقط در داخل کشور جایگاه دارند و نقشی در تحولات خبری دنیا بازی نمیکنند؛ این امر هم به عکاس مربوط میشود و همه به مطبوعات. عکاسان داخلی ما به جای تفکر و کار مدام در حال مجادله با دیگر همکاران خود بوده و رسانههای ما نیز تمایلی به استفاده از عکسهای تولیدی توسط عکاسان داخلی ندارند. او خود را مثال میزند و میگوید: من با هزینه شخصی سفری به افغانستان داشتم و عکاسی مستند انجام دادهام ولی تاکنون حتی یک نشریه هم تمایلی برای چاپ آن عکسها از خود نشان نداده و در آرشیو ماندهاند.
جاسم تاكید زیادی به تداوم و داشتن برنامه و هدف در عکاسی كرده و معتقد است: در طول یک سال یک رسانه باید دستکم 40 گزارش تصویری از 40 عکاس را انتشار دهد که این کار علاوه بر تامین هزینههای عکاسی در شکلدهی ذهن مخاطب آنچنان که اهداف رسانه ایجاب میکند، موثر است همانند رسانههای خارجی همچون AFP،BBC و... .
او با اشاره به خبرگزاری ایرنا میگوید: متاسفم که بگویم ایرنایی که روزی ابهت خاصی بین اهالی رسانه داشت ساعت به ساعت جایگاهش را از دست میدهد و در حال تبدیل شدن به یک بانک عکس مجانی است.
نداشتن تیم خبری آشنا به خبرنگاری و عکاسی در شرایط بحرانی و عدم حمایت عکاسان و خبرنگاران از سوی مدیران رسانه و استفاده از تولیدات رسانهای خارجی به خاطر هزینه پایین از جمله نکاتی است که جاسم غضبانپور بدانها اشاره کرده و ادامه میدهد: اگر مطبوعات به شکل امروز به کار خود ادامه داده و رقابت و کنکاش نباشد اتفاق تازهای در جامعه رسانهای نخواهد افتاد.
مدیران رسانه باید برای هر سرویس از جمله سرویس عکس از عکاسان واقعی که درس خواندهاند، کار کرده و تجربه دارند استفاده کنند نه اینکه شخص را به دلیل داشتن جای خالی در سرویس عکس به استخدام آن بخش درآورند. برای ایجاد سرویس عکس باید یک رقابت راه انداخت تا هر کس علاقه و دانش بالایی داشت بتواند کار کرده و عکس تولید کند. تلاش در رسانههای ما برای ایده دادن و به فکر واداشتن عکاسان وجود ندارد. اغلب عکاسان تمایل دارند با آژانسهای فرنگی کار کنند که آنها هم سیاق و روش خاص خود را داشته و عکاس باید بر اساس سفارش آنها کار کند؛ عکاسانی که با یک برنامهریزی و حمایت منطقی و اصولی میتوانند در امور جاری منطقه تاثیرگذار بوده و با رقیبان خود رقابت کنند.
عکاس جنگ: خبرنگار متخصص نداریم
رضا برجی، عکاس و مستندساز جنگی که با 2 هزار و 300 روز حضور در جنگ باسابقهترین عکاس و مستندساز جنگی جهان محسوب میشود، میگوید: نگاه به خبر در رسانههای ما اشتباه است. ما باید خبرنگار و عکاس بحران داشته باشیم و به صورت اختصاصی افرادی را برای پوشش خبری تربیت کنیم و اینگونه نباشد که افراد براساس نوبت امروز با رئیسجمهور همراه شوند و فردا برای پوشش خبری سیل به پاکستان اعزام شوند. متاسفانه امروزه این دیدگاه در بین مدیران رسانههای ما حاکم است که برای پوشش یک رخداد یک نفر خبرنگار با یک دوربین اعزام میکنند تا علاوه بر خبر 4 فریم عکس هم داشته باشند؛ نگاه به عکاسی امروزه به این شکل است.
استفاده از خبر، عکس و فیلم رسانههای خارجی یک استراتژی غلط است که آثار آن اکنون در جامعه و شکلگیری ذهنیت مخاطبان قابل لمس بوده و آینده خطرناکی دارد. امروزه با گسترش اینترنت رسانهها ترجیح میدهند خبرنگار به محل حادثه اعزام نکرده و با کمترین هزینه از دستپخت دیگران و هر آنچه آنها تشخیص میدهند، استفاده کنند که این مصرفگرایی لطمات زیادی در پی خواهد داشت.
برجی به وجود تفاوت در نگاه خبرنگار ایرانی و غیرایرانی به مقولههای بحرانی معتقد بوده و میگوید من بهعنوان یک ایرانی به مسالهای مثل حادثه لبنان و زلزله ژاپن به گونهای نگاه میکنم و علاقهمندی نشان میدهد که برای یک خبرنگار غربی قابل فهم نیست و اصلا او دنبال آن مسالهای که برای من اهمیت دارد، نیست. ما فقط عادت کردهایم اکتفا کنیم به یکسری خبر و تصویری که رسانههای عربی و غربی در اختیار ما قرار میدهند. چرا بلافاصله بعد از وقوع رخدادی مانند زلزله خبرنگار ایرانی که اتفاقا در ژاپن هم دفتر دارد به محل حادثه نمیرود؟ چرا خبرنگاران ایرانی حاضر در چین و مالزی اعزام نمیشوند؟ وقتی صبح در یک جایی اتفاقی میافتد باید بعدازظهر خبرنگار در نزدیکترین محل به رخداد حاضر باشد.
البته رضا به نکته دیگری هم اشاره میکند و آن بلد نبودن تهیه خبر توسط خبرنگاران ایرانی است. خبرنگار ما آموزش حضور در چنین شرایط بحرانی را ندیده است. او رویترز را مثال میزند و میگوید: در لبنان 50 عکاس متعلق به آن آژانس حضور داشت و همه جا چند عضوی از آنها را میدیدیم. این حضور علاوه بر جلب رضایت مخاطب این بنگاه خبری سود مالی زیادی نیز نصیب خبرگزاری میکند ولی خبرنگار ما قدرت خلق خبر را ندارد. بهطور مثال در لبنان نشسته و با تلفن خبرهای صوری را گرفته و برای مخاطب ایرانی مخابره میکند. این معلوم است که نمیتواند خبر خاص و اختصاصی تولید کند بلکه اخبار شبکههای عربی و غربی را ترجمه و از پشتبام هتل یا جلوی هتل اقدام به خواندن آنها میکند.
برجی، حس کنجکاوی و جستوجوی اخبار و تشخیص اهمیت خبر نزد خبرنگاران داخلی را کم و حضور آنها را صرفا برای داشتن نماینده از رسانههای داخلی و کسب حق ماموریت میداند.
دبیر عکس جامجم:رسانه های داخلی اعتبار بین المللی ندارند
اما مجید آزاد، دبیر عکس روزنامه جامجم و سایت جامجم آنلاین اعتقاد دیگری دارد. به نظر او محدودیتهایی که برای عکاسان ایرانی وجود دارد آنها را از حضور در معادلات خبری بینالمللی دور میکند. اعتباری که رویترز و BBC دارد خبرگزاریهای داخلی ما ندارند و به همین دلیل در شرایط مشابه عکاسان خبرگزاریهای معتبرتر اجازه حضور و عکاسی پیدا میکنند که این اعتبارسنجی بستگی به عملکرد کلی آن رسانه داشته و کمکاری از سوی خبرگزاریها و رسانههاست.
هزینه و مشکلات مالی وجود دارد اما این سیاست خبرگزاریها و رسانههاست که حضور عکاس و خبرنگار را توجیه میکند. در واقع اهمیتگذاری خبری رسانهها اولویت اصلی در اعزام یا عدم اعزام عکاس یا خبرنگار را تعیین میکند.
مجید، کمبود عکس برای رسانهها را رد کرده و معتقد است عکس به وفور در دسترس مطبوعات قرار دارد و احساس كمبود به داشتن عکس و خبر اختصاصی ندارند. او عکاسان ایرانی را محدود به داخل و تهیه عکس از همایش و سمینار میداند و همچنین روزنامه جامجم را محدود به داخل کشور دانسته و کسب اطلاعات، اخبار و عکسهای مرتبط با وقایع خارجی را در حد همان خبرها و عکسهای آژانسها و خبرگزاریهای خارجی کافی و مفید میداند.
دبیرعکس ایسنا: علت، خود رسانه ها هستند
از سوی دیگر مرتضی فرجآبادی، دبیر عکس خبرگزاری ایسنا که باسابقهترین دبیر عکس مطبوعات ایران به لحاظ تداوم مسؤولیت است، علت اصلی را در رسانهها میداند و بعد عکاسان رسانهها اهمیتی به مقوله عکس نمیدهند و تنها در مواقعی این اهمیت را قائل میشوند که موضوعی مرتبط با علایقشان باشد. عکس اختصاصی یک مقوله خاص در رسانه است که متاسفانه رسانههای ما تا عکس مجانی هست حاضر به تهیه عکس اقتصادی نیستند.
مرتضی، نگرانی عکاسان از فروش عکسهای خود را عامل دیگری از عدم حضور عکاسان ایرانی در معادلات بینالمللی میداند و میگوید: عکاسان ایرانی اطمینانی از فروش عکس خود در داخل ندارند. بهطور کلی در رسانههای ما خبر اهمیت زیادتری نسبت به عکس دارد و در کنار این نگاه، عدم حمایت مالی از عکاسان نیز موجب بیانگیزگی و از دستدادن علاقه برای حضور و تهیه عکس خاص و اختصاصی شده، طوری که تا انگیزهای نباشد اوضاع عکاسی بهبود نخواهد یافت و با رواج استفاده از عکسهای مجانی آینده تاریک و مبهمی پیش روی عکاسی و عکاسان خبری داخلی قرار دارد.
برجی معتقد است عملکرد خبرنگار بعد از بازگشت از ماموریت باید مورد ارزیابی قرار گرفته و بر اساس عملکردش تنبیه یا تشویق شود. وقتی در جامعه رسانهای ما این ارزیابی وجود ندارد اشکال کار شروع میشود. در کشوری مثل انگلستان وقتی خبرنگار از محل ماموریت بازمیگردد یک روز در اختیار سرویس امنیتی آن کشور است و اطلاعات خود را در اختیار سازمان قرار میدهد و دولت بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط خبرنگار در طول سال اقدام به برنامهریزی میکند. این نشان میدهد شاخکهای خبرنگاران باید حساستر باشد، حتی نوع پوشش و ذائقه مردم جاییكه برای ماموریت رفته است باید توجه كند. ا
ین حساسیت در خبرنگار ایرانی نیست. وقتی از خبرنگار ایرانی حاضر در بوسنی شرایط حاكم پرسیده میشود، میگوید: بمباران خیلی شدید بود و من به همراه مردم به پناهگاه رفتم. در واقع اوضاع پناهگاه را گزارش کرده نه اتفاقاتی که در آنجا رخ داده است. در کل باید در شرایط تربیت و اعزام خبرنگار بر مناطق بحرانی تجدیدنظر کرد. چرا خبرنگار ما مانند خبرنگار CNN در لبنان که از 2 ظهر تا 10 شب 16 بار خبر زنده با اطلاعات مفید و تازه مخابره میکند، نمیتواند فعال باشد و برای یک خبر تصادفی دستگیری صدام شیرینی پخش میشود و تا مدتها به آن افتخار میکنیم چیزی که BBC و CNN هر روز دهها بار خبر دست اول میدهند. ما باید بررسی کنیم آیا خبرنگاران ما مشکل تکنیکی و فنی دارند یا مشکل درک موضوع یا انتقال موضوع، یا اینکه اصلا خبرسازی بلد نیستند.
وقتی خبرنگاری تنها به خواندن اخبار ترجمه شده تلویزیونهای عربی اکتفا میکند این یک فاجعه است. در عراق 20 تا 25 اکیپ خبری داشتیم. یک تصویر از به زیر کشیدن 5 هزار مجسمه صدام نداریم ولی در مقابل، در لبنان خبرنگار شبکه العربیه که یک دختر 25ـ 24 ساله بود با چنان هیجانی خبر مخابره میکرد که همه متحیر از گزارشهایش بودیم. ما باید شیوه کار خبرنگاری در رسانهها را عوض کنیم، باید تخصصی به موضوع نگاه کرده و خبرنگاری تربیت کنیم که تا از یک جنگ یا رخداد بازگشت سریع برای اعزام به یک ماموریت و یك رخداد و حادثه آماده باشد. در مقابل مدیران رسانهای ما هم باید کاربلد و آشنا به شرایط باشند، باید علاوهبر نگاه رسانهای قدرت بازاریابی و فروش تولیدات خبرنگاران را داشته باشند.
اگر مسؤول رسانه بتواند از متریالی که خبرنگار ارائه میدهد درست استفاده کند مشکل مالی وجود نداشته و خبرنگار و عکاس انگیزه کافی برای بهتر شدن خواهد داشت. وقتی خبرنگار و عکاس که جانش را برای کسب خبر در معرض خطر گذاشته به این نتیجه برسد که مسؤول من بهدرستی برخورد میکند و از لحاظ اقتصادی تصمیمات درست و خوبی میگیرد و از محل درآمد پول خوبی نصیب خبرنگار و عکاس شود، او نیز دنبال خبرهای اختصاصی و عکسهای خاص خواهد بود.../روزنامه وطن