زن 61 ساله و شوهر 8 ساله! +عکس

دو هفته پیش بود که خبر ازدواج یک زن 61 ساله با پسر 8 ساله مانند بمب در رسانه ها صدا کرد. اکنون این زن و شوهر (!) وارد زندگی زناشویی شده و روزگار می گذرانند.

هلن شابانگو که مادر پنج فرزند است ادعا می کند پدربزرگ مرده اش از درون قبر از او خواسته با یک پسر بچه مدرسه ای ازدواج کند و خانواده اش اصرار دارند که برای دلجویی از روح جدشان به این ازدواج تن دهد.

 

خانم شابانگو و خانواده اش، پسر بچه ای را از اقوام انتخاب و با پرداخت 500 پوند به او مراسمی را در تیشوان آفریقای جنوبی برگزار کردند. آنها پسر بچه را مانند یک داماد لباس پوشاندند و مراسم را کاملا رسمی به پایان رساندند.

 

 

اما به رغم ظواهر، ازدواج آنها واقعی نبود و فقط یک آیین بود و از نظر قانونی الزام آور نیست. آنها با هم زندگی نمی کنند و هلن فقط گاهی اوقات سانله ماسیللا را به خانه اش دعوت می کند تا با هم غذا بخورند.

 

 

به هر حال آنها مانند یک زن و شوهر تازه ازدواج کرده با هم غذا می خورند منتها فرق آنها با زوج های جوان این است که گویی مادر بزرگ شوهر برای او غذا آماده می کند!

 

 

سانله ماسیللا، 8 ساله اعتراف می کند از زمانی که عروسی او آغاز شده است احساس یک مرد متاهل را دارد. روز عروسی ام روز بزرگی بود و دقیقا همان چیزی بود که تصورش را می کردم. دوستانم فکر می کنند ازدواج من با یک زن 61 ساله خنده دار است اما من در حال حاضر احساس یک شوهر مناسب را دارم.

 

 

او افزود: من به مادرم گفتم که به این ازدواج راضی هستم چراکه واقعا دلم می خواست با هلن ازدواج کنم. من از ازدواج با هلن خوشحال هستم ولی باید به مدرسه بروم و سخت درس بخوانم. وقتی بزرگتر شدم با یک خانم هم سن خودم ازدواج می کنم.

 

 

مادر 46 ساله سانله گفت: من معتقدم این مراسم اشتباه نبوده و روح اجدادمان را خوشحال کرده ایم.

 

 

او گفت: این اولین بار است که در خانواده ما چنین اتفاقی می افتد. من مشکلی با این ازدواج ندارم زیرا می دانم که آن چیزی است که اجدادمان خواسته و با این کار روح آنها خوشحال خواهد شد.

 

مرگ زن 34 ساله در هاله‌ای از ابهام/ شوهر مریم: ترسیدم، جسد همسرم را دفن کردم + عکس

به گزارش  باشگاه خبرنگاران، در مورخه 14/08/1393 خانمی با مراجعه به کلانتری 126 تهرانپارس به مأموران اعلام کرد که مدت چهار ماه است که از دخترش بنام "مریم" (34 ساله) هیچ اطلاعی ندارد .

پرونده در پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ :
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "فقدان افراد" و به دستور شعبه اول دادیاری دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .

اظهارات مادر فقدانی :
مادر فقدانی پس از حضور در پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : "دختر اینجانب مدت دو سال است که به عقد فردی بنام سجاد در آمده اما به علت پاره ای از مشکلات ، به مدت 4 ماه است که از ایشان هیچگونه خبری ندارم و این در حالی است که همسر دخترم ( دامادم ) نیز هیچگونه همکاری با بنده ندارد " .

همسر فقدانی : خبری از مریم ندارم
در اولین مرحله ، کارآگاهان به تحقیق از همسر فقدانی بنام سجاد ( متولد 1366 ) پرداخته و او در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : " حدود دو سال پیش با مریم عقد کرده اما بواسطه برخی مشکلات ، نهایتا در مورخه 16/03/1393 و به صورت توافقی ، با مراجعه به دفترخانه شماره *** در منطقه کیانشهر از یکدیگر متارکه کردیم و پس از آن هیچ اطلاعی از وی ندارم " . 

بی اطلاعی خانواده فقدانی از موضوع طلاق : 
کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فقدانی به خاطر برخی مشکلات خانوادگی و پس از فوت پدر و ازدواج مجدد مادرش ، از همان دوران تمایل داشته تا به تنهایی زندگی کند تا نهایتا ازدواج می نماید اما برابر ادعای سجاد در مورخه 16/03/1393 از یکدیگر متارکه کرده و این اتفاق در حالی صورت گرفته بود که بواسطه عدم ارتباط فقدانی با خانواده اش ، آنها نیز از این موضوع اظهار بی اطلاعی داشتند .

سجاد : از همسرم طلب داشتم
در ادامه تحقیقات اموال فقدانی شامل یک دستگاه خودرو 206 و یک ویلادر شهرستان فریدون کنار است شناسایی و مشخص شد که خودرو 206 در اختیار سجاد قرار داشته و خانه ویلایی نیز توسط همین شخص (سجاد ) و با در اختیار داشتن وکالت تام الاختیار از فقدانی فروخته شده بود .

تحقیقات در خصوص تصرف اموال فقدانی از سجاد آغاز شد و او در اظهاراتش عنوان کرد : " مریم مبلغ 130 میلیون تومان به بنده بدهکار بود و به همین دلیل ، خودرو 206 و ویلای فریدونکنار را خودشان به بنده تحویل دادند " .

دستگیری سجاد :
کارآگاهان جهت بررسی صحت اظهارات سجاد در خصوص متارکه او از هسمرش ، به دفترخانه اعلام شده از سوی وی مراجعه و مشخص می شود که اصولا چنین دفترخانه ای در منطقه کیانشهر وجود ندارد ! و سجاد نیز بر خلاف ادعای خود مبنی بر متارکه قادر به ارائه هیچگونه مدارک قانونی در خصوص طلاق نبود ؛ ضمن آنکه دفترخانه شماره *** در منطقه مشیریه شناسایی و در بررسی های بعمل آمده در این دفترخانه مشخص می شود که هیچگونه طلاقی بنام فقدانی و همسرش در آنجا ثبت نشده است .

با توجه به دلایل بدست آمده و مشخص شدن کذب بودن تمامی اظهارات همسر فقدانی و از سوی دیگر انتقال و فروش تمامی اموال فقدانی از سوی سجاد ، برابر هماهنگی‌های بعمل آمده با مقام قضایی سجاد در ساعت 14:00 مورخه 12/11/1393 در منطقه تهرانپارس – میدان– خیابان 196 شرقی دستگیر و جهت تحقیقات به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل می شود .  

ادامه تحقیقات در اداره یازدهم پلیس آگاهی :
با توجه به دلایل و قرائن بدست آمده و احتمال وقوع جنایت در این پرونده، سجاد در مورخه 18/12/1393 در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفت .

کشف جسد در منطقه فیروزکوه :
هنوز چند ساعتی از انتقال سجاد به اداره یازدهم نگذشته بود که در همان تاریخ 18/12/1393 ، در اظهاراتی جدید عنوان داشت : " در مورخه 03/03/1393 از مغازه به خانه آمده و دیدم که مریم در خانه افتاده است ؛ از وحشت ، در ساعت 23:00 منتظر مانده و پس از آن جسد مریم را سوار ماشین و در روستایی در نزدیکی فیروزکوه خاک کردم " .

سجاد در پاسخ به این سؤال که "چرا همسرتان را به بیمارستان نبردید ؟"  تنها یک کلمه گفت : "ترسیدم" .

با توجه به اظهارات جدید سجاد در خصوص انتقال جسد فقدانی به روستایی در شهرستان فیروزکوه ، کارآگاهان اداره یازدهم به این روستا مراجعه و با راهنمایی همسر فقدانی ، در ساعت 23:00 مورخه 18/12/1393 بقایای یک جسد در عمق 3 متری زمین کشف ، جهت مشخص شدن هویت و دیگر اقدامات قانونی به پزشکی قانونی منتقل شد .

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ،  با اعلام این خبر گفت : " با توجه به کشف بقایای جسد و احتمال وقوع جنایت ، حسب دستور مقام محترم قضایی متهم با قرار بازداشت موقت در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت " . 

 اخبار حوادث  - باشگاه  خبر  نگاران