سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
زبان یک دختر 14 ساله، چه کارها می کند
اگرچه زبان فیلها در هیچ کجای دنیا و در هیچ مدرسهای تدریس نمیشود اما یک دختر 14 ساله هندی با توانایی منحصر به فرد خود قادر است با فیلها صحبت کند و از این راه، جان مردم محلی را در مواقع هجوم این حیوانات بزرگجثه به روستاها و شهرها نجات دهد.
در ماه ژوئن سال جاری میلادی (2013) گلهای با 11 راس فیل از جنگلهای اطراف وارد شهر «رورکلا» شدند اما پیش از اینکه این گله شهر و خانههایش را ویران کند، مقامات آن «نیرمالا توپو»، دختر نوجوان هندی را به یاری طلبیدند چرا که این دختر به طرز باورنکردنی قادر به برقراری ارتباط کلامی با فیلها است.
نیرمالا بلافاصله از روستای خود روانه شهر «اودیشا جارخند» و زمین فوتبالی شد که فیلهای به طور موقتی در آنجا نگهداری میشدند.
نیرمالا گفت: قبل از هر کاری دعا خواندم. سپس با تمرکز به ذهنم خطور کرد که چه باید بگویم و خطاب به فیلها گفتم: اینجا خانه شما نیست و باید به جایی که به آن تعلق دارید برگردید.
سپس فیلها با او همراه شدند. در واقع آنها چندین کیلومتر را همراه با نیرمالا همقدم شده و با راهنمایی او به جنگل بازگشتند.
فیلهای ساکن جنگلهای اطراف به طور متناوب به شهرها و روستاها هجوم آورده و خانهها را ویران و مردم را لگدمال میکنند.
از آنجا که بیشتر زیستگاههای طبیعی این فیلها به دنبال فعالیتهای انسانی نظیر قطع درختان و حفر معادن تخریب شدهاند، این حیوانات از جنگلهای و زیستگاههای اصلی خود آواره و سرگردان شدهاند.
نیرمالا که به «بانوی تارزان» مشهور شده به لهجه محلی قبیلهای خود با فیلها سخن میگوید.
وی توضیح میدهد از آنجا که ساکنان قبایل، فیلها و همینطور حیوانات وحشی در یک ناحیه دارای زیستگاه مشترکی هستند، فیلها زبان او را میفهمند.
ویدیو مرتبط :
تجاوز به دختر 14 ساله توسط داعش
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دختر 9 ساله، قربانی شكنجههای پسر 14 ساله
دختری 9 ساله كه توسط پدرش به یكی از آشنایان سپرده شده بود، زیر شكنجههای پسر 14 ساله جان باخت.
شرق:این پرونده روز پنجم بهمن پس از آن گشوده شد كه مسوولان بیمارستانی در اصفهان با مركز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفتند و از مرگ دختری 9 ساله به نام معصومه خبر دادند.
ماموران وقتی به آنجا رفتند و مشاهده كردند که روی تن این كودك آثار ضربوجرح وجود دارد، موضوع را مشكوك تشخیص دادند و به تحقیق در این رابطه پرداختند. زن جوانی كه این دختر را به بیمارستان رسانده بود به عنوان اولین نفر تحت بازجویی قرار گرفت. او كه مهری نام دارد خودش را مادر معصومه معرفی كرد و گفت برای خرید از خانه بیرون رفته بود و وقتی برگشت دخترش را بیهوش نقش بر زمین دید و به همین دلیل از اورژانس كمك خواست و سپس كودك را به بیمارستان رساندند.
این زن خیلی آرام به نظر میرسید و همین موضوع ظن كارآگاهان را برانگیخت. به همین سبب مهری بازداشت شد و از سوی دیگر پزشكی قانونی با انجام معاینههای لازم، وارد شدن ضربات جسمی سخت به سر معصومه را علت مرگ او عنوان كرد. بعد از اینكه ثابت شد كودك 9 ساله به قتل رسیده است، مهری بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و اعتراف كرد که مادر مقتول نیست. او گفت: «مادر معصومه به اتهام حمل موادمخدر در زندان است و پدرش نیز به شدت اعتیاد دارد و چون نمیتوانست از دخترانش مراقبت كند، معصومه و خواهر پنج سالهاش به اسم فاطمه را پیش من و شوهرم كه از آشنایان او بودیم آورد.
من اول نمیخواستم آنها را قبول كنم چون خودم بچه داشتم اما شوهرم خیلی اصرار كرد و گفت این دو دختر بیپناه هستند برای همین آنها را در خانهمان نگه داشتیم اما از علت مرگ معصومه خبر ندارم.» ماموران بعد از شنیدن این صحبتها سراغ فاطمه رفتند و از او پرسوجو كردند دختر پنج ساله به آنها گفت: «از روزی كه وارد این خانه شدیم مدام مادر جدیدمان و پسر 14 سالهاش احمد ما را اذیت میكردند. اگر خواهرم معصومه در كارهای خانه مثل پهنكردن سفره و نظافت كمك نمیكرد، احمد او را كتك میزد و مادرش هم چیزی نمیگفت و حتی او را تشویق به این كارها میكرد. آن روز هم احمد خواهرم را كتك زد و او را كشت.»
كارآگاهان در ادامه به بازجویی از پسر 14 ساله پرداختند. او در حالیكه به شدت گریه میكرد به قتل اعتراف كرد و گفت: از روزی كه این دو خواهر وارد زندگی ما شدند من به آنها حسادت میكردم و میخواستم كاری كنم كه به آنها خوش نگذرد. از هر فرصتی استفاده میكردم و به هر بهانهای آنها را به باد كتك میگرفتم و البته مادرم هم چیزی به من نمیگفت و كاری با من نداشت و حتی بعضی وقتها تشویقم میكرد تا اینكه صبح روز حادثه وقتی معصومه به مادرم در نظافت خانه كمك نكرد او را كتك زدم و مادرم كه آماده میشد برای خرید به بیرون برود به من گفت: «آنقدر بزنش تا ادب بشود» من هم با چوب و شلنگ به جانش افتادم اما ناگهان دیدم معصومه روی زمین افتاده است و تكان نمیخورد، دست و پایم را گم كردم، هر چقدر آب آوردم و رویش پاشیم فایدهای نداشت.
در همان لحظه مادرم وارد خانه شد و وقتی با صحنه روبهرو شد شروع به گریه كرد و سریع به اورژانس زنگ زد.»بعد از افشای این موضوع احمد و مادرش بازداشت شدند و در حال حاضر تحقیقات از آنها ادامه دارد.... / sharghnewspaper.ir