سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

دیزی می غلتد درش را پیدا می کند



 

دیزی می غلتد درش را پیدا می کند

 

این مثل مترادف است با مثل فارسی كور كور را می‌جوید آب گودال را و هر وقت دو نفر همدیگر را پیدا می‌كنند و با هم دمخور و مأنوس می‌شوند مردم درباره آنان این مثل را می‌زنند.

در زمان‌های بسیار قدیم در آذربایجان دو خانواده بودند كه یكی از آنها یك دختر داشت به اسم چؤلمك (دیزی) و دیگری یك پسر داشت به اسم دوواق (در دیزی) كه این دو عاشق و خاطرخواه هم بودند. اما چون بین آن دو خانواده دشمنی ایلی و طایفه‌ای بود این پسر و دختر نمی‌توانستند به هم برسند. تا اینكه دوواق از عشق چؤلمك سر به كوه و بیابان گذاشت.
عاقبت روزی از روزها قضا و قدر چؤلمك را به وصال دوواق رساند و این دو تا به هم رسیدند.


روایت دوم

دیزی غلتیده درش را پیدا كرده

این مثل در موردی گفته می‌شود كه دو نفر از حیث اخلاق و رفتار با هم خیلی جور دربیایند.

در زمان‌های قدیم مردی عالم و دانا به شهری می‌رفت. در راه یك مرد عامی با او همراه شد. مرد دانا از او پرسید: تو مرا خواهی برد یا من ترا؟ مرد فكری كرد و گفت: چه سؤال احمقانه‌ای اینكه دیگر من و تو ندارد. هر دو داریم می‌رویم. دانشمند خاموش شد. پس از طی مقداری راه به قبرستانی رسیدند. دانشمند اشاره به گورها كرد و پرسید: اینها مرده‌اند یا زنده‌اند؟ دومی باز سری جنباند و گفت: خب می‌بینی كه همه مرده‌اند. اگر زنده بودند كه پا می‌شدند و می‌رفتند خانه‌هایشان و بعد با خود گفت: امروز با چه مرد احمقی همسفرم. مرد دانشمند دوباره خاموش شد. به راه ادامه دادند تا نزدیكی‌های شهر دیدند كه مردم شهر گندم‌های سنبله‌دار را در یك جا انباشته‌اند. دانشمند از مرد پرسید: مردم شهر این گندم‌‌ها را خورده‌اند؟ مرد گفت: شما چقدر سؤال‌های بی‌سر و ته از آدم می‌كنید می‌بینید كه همه‌اش اینجاست. اگر خورده بودند كه اینجا نبود. دانشمند دیگر حرفی نزد تا به شهر رسیدند و دانشمند میهمان آن مرد شد.

مرد پیش زن و دخترش رفت و گفت: امروز یك میهمان خل و دیوانه‌ای به خانه آورده‌ام كه حرف‌های عجیب و غریب و بی‌سر و ته می‌زند. دختر او كه از عاقل‌ترین دختران زمان خود بود از پدرش پرسید: پدرجان میهمان چه سؤال‌هایی از شما كرده است؟ مرد گفت: وقتی راه افتادیم از من پرسید كه تو مرا می‌بری یا من ترا ببرم؟ دختر گفت: منظورش این بوده كه تو در راه قصه و حكایت خواهی گفت تا مشغول باشیم و رنج راه را حس نكنیم یا من بگویم؟ مرد انگشتی را گزید و تعجب كرد.

دختر گفت: سؤال دومش چه بود؟ مرد گفت: وقتی به قبرستان رسیدیم از من پرسید اینها مرده‌اند یا زنده‌اند؟ دختر گفت: منظورش این بوده كه آنها نام نیك از خود به جا گذاشته‌اند یا نه؟ اگر نام نیك از خود گذاشته باشند زنده‌اند وگرنه مرده حقیقی هستند. مرد بیشتر تعجب كرد و سؤال سوم را گفت و دختر جواب داد: منظورش این بوده كه گندم‌‌ها را قبلاً فروخته‌اند و پولش را خرج كرده‌اند یا نه؟ مرد شرم زده شد و پیش میهمان آمد و جواب سؤال‌‌ها را گفت.

مرد دانشمند پرسید: جواب این سؤال‌‌ها را چه كسی گفت؟ مرد جواب داد: دخترم. دانشمند از دختر او خواستگاری كرد و همان شب دختر را به عقد خود درآورد. وقتی مردم این قصه را شنیدند گفتند: گودوش دیغیر لانیب دوواغین تاپیب.

منبع:isfahanportal.ir


ویدیو مرتبط :
دیزی درویش بازار

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بعثی زدایی باید ادامه پیدا کند



 

بعثی زدایی

 

تصمیم کمیته ای که بسیاری از بعثی ها را رد صلاحیت کرد، تصمیمی بسیاردرست و کلیدی برای سرنوشت عراق بود. چنان که پیش از این نیز متذکر شدم، بعثی ها نباید در عراق آینده نقشی داشته باشند. آنانی که دستانشان به خون بی گناهان و عراقیان آلوده است یا در آن شریک بوده اند، می بایست در دادگاهی عادلانه با داشتن وکیل و کلیه حقوق یک متهم با حضور هیئت منصفه محاکمه شوند و آنانی که تنها عضو حزب بعث بودند، تنها می توانند به عنوان یک شهروند عادی در عراق زندگی کنند و حق نفوذ در پست های کلیدی عراق را ندارند، چون از گذشته ای نامطمئن و تاریک برخوردار بوده اند. روند بعث زدایی چنان که در قانون اساسی عراق آمده باید ادامه یابد. تاکنون این فرآیند آن چنان که مناسب بوده صورت نگرفته و یا بسیار کند انجام شده و یا رها شده است.

پس از انتخابات، بعثی زدایی بسیار کلیدی تر در پست های امنیتی و اطلاعاتی و پلیسی عراق است که باید حتماً انجام شود. کوتاهی در این زمینه می تواند تمام زحمات این چند ساله عراقی ها را بر باد دهد و بعثی ها با نقشه ای که در سر دارند، با کودتایی خزنده و آرام، قدرت را دوباره به دست گیرند. هشدار می دهم که کار اصلی و حیاتی هنوز مانده است و بعثی زدایی می بایست پس از انتخابات که اوضاع آرام شد، حساب شده و پیوسته صورت گیرد، این کار باید از مقامات بالای امنیتی شروع شده و به تدریج به پست های پایین تر برسد. کلیه کسانی که در گذشته عضو حزب بعث بوده اند یا اینک به نوعی همکاری با آن ها داشته اند، باید کنار گذاشته شوند.

برادران سنی که حق شان است در آینده عراق نقش داشته باشند، باید راه و سرنوشت خود را از بعثی ها جدا کنند و بی سبب با اصرار بر حضور بعثی ها بر روند سالم مردم سالاری در عراق ناخواسته و نادانسته لطمه نزنند. در صورتی که آمریکایی ها برای طرح آشتی ملی به دولت عراق فشار آوردند که از بعثی ها در حکومت استفاده شود، دولت عراق باید برایشان توضیح داده و روشن سازد که آنان نقشه دارند که پس از خروج آمریکایی ها از عراق، قدرت را در دست گیرند و هم اینک نیز در بسیاری از جاها نفوذ کرده اند و مشارکت آنان در حکومت مانع از آن نمی شود که به فعالیت های خود بر علیه دولت و حکومت منتخب عراق پایان دهند و تنها پست های کلیدی تری برای وارد کردن ضربات حساس تر و حیاتی به عراق آزاد و دولت آن بدست می آورند و ایشان سال هاست که به این نوع از رفتارهای دوگانه ریاکارانه خو کرده اند و انفجارهای اخیر انجام شده در مکان های حساس دولتی که توسط بعثی ها صورت گرفته است، خود گواه این حقیقت است و عراقی ها به هیچ وجه نمی توانند اجازه دهند که زحمات چند ساله شان به هدر رود و خون های به ناحق ریخته شده پایمال گردد. پافشاری عراقی ها بر راه درست شان به تدریج دیگران را با ایشان همراه خواهد کرد. ایران نیز باید در تعامل با سوریه مانع از رهبری توریست ها توسط بعثی های فراری به سوریه شود. سوریه باید عراق گذشته را فراموش کرده و برای عراق آزاد و مردم سالار فردا که به همه عراقی ها تعلق دارد، تلاش کند.