سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

دریاچه اسرارآمیز اسکلت +عکس


سال های زیادی از عمر این دریاچه اسرارآمیز می گذرد. بیشتر اوقات سال، راز این دریاچه زیر لایه ضخیمی از یخ مدفون است. فقط یک ماه از سال می توان تاریخی که سال ها دریاچه در خود نگه داشته را دید. راز این دریاچه، اسکلت هایی است که عمر آنها به بیش از هزار سال می رسد.





مجله سرنخ - سامرا قلی زاده: سال های زیادی از عمر این دریاچه اسرارآمیز می گذرد. بیشتر اوقات سال، راز این دریاچه زیر لایه ضخیمی از یخ مدفون است. فقط یک ماه از سال می توان تاریخی که سال ها دریاچه در خود نگه داشته را دید. راز این دریاچه، اسکلت هایی است که عمر آنها به بیش از هزار سال می رسد.

این اجساد به جا مانده متعلق به مسافرانی است که میان راه، دچار حادثه اسرارآمیزی شدند و جانشان را از دست دادند. در رشته کوه های هیمالیا در هندوستان، دریاچه کوچکی به نام روپکاند وجود دارد که راز بزرگی را زیر لایه ضخیم یخی خود نهفته دارد؛ دریاچه در مکان دور افتاده ای قرار دارد که ارتفاع آن به بیش از پنج هزار متر می رسد.

دریاچه اسکلت

دریاچه همیشه یخ زده

دریاچه روپکاند در بیشتر اوقات سال یخ زده است. خیلی ها از وجود این دریاچه خبر ندارند و بعضی از کوهنوردان تصادفی به آن می رسند. برای همین در نگاه اول، این دریاچه چندان جذاب و شگفت انگیز به نظر نمی رسد اما وقتی یک ماه در سال، یخ دریاچه کاملا آب می شود و عمق دو متری آن به چشم می آید، آن موقع است که شگفتی آن پدیدار می شود. انبوهی از اسکلت های انسان ها زیر لایه ضخیمی از یخ جا خوش کرده اند و برای همین نام دیگر روپکاند را «دریاچه اسکلت» گذاشته اند.

اسکلت های باستانی

برخی می گویند که این اسکلت ها بیش از 1200 سال عمر دارند و نه تنها در عمق دریاچه بلکه در اطراف آن نیز دیده می شوند. خیلی ها معتقدند که دریاچه اسکلت مکان یک قبر فراموش شده است. از قرن نوزدهم، بومیان هیمالیا از وجود چنین دریاچه ای باخبر بودند و درباره آن حرف می زدند تا این که سال 1942 یک انگلیسی ناشناس برای انجام تحقیقات درباره دریاچه اسکلت، به منطقه مورد نظر رفت و وجود روپکاند را به طور قانونی به ثبت رساند. کاشف انگلیسی که در فصل تابستان به جستجوی دریاچه رفته بود از دیدن آن وحشت کرد چرا که نزدیک به 200 اسکلت نه تنها در عمق دریاچه بلکه در لابلای صخره های منطقه کوهستانی که همیشه پوشیده از برف بود به چشم می خورد.

روپکاند معروف شد

دریاچه پر از اسکلت خیلی زود توجه مردم را به خود جلب کرد و تبدیل به موضوع مورد علاقه ماجراجوها شد. هر یک از محققان سعی می کردند نظریه ای درباره این که اسکلت ها از کجا آمده اند و متعلق به چه کسانی هستند ارائه دهند.

دریاچه اسکلت

یکی از اولین نظریه ها این بود که اسکلت ها بقایای جسد سربازهای ژاپنی جنگ جهانی دوم است که در شرایط سخت آب و هوایی جان باخته اند اما اسکلت ها به دلیل قرار گرفتن در شرایط آب و هوایی بسیار سرد از بین رفته بودند و همین نشان می داد که عمر آنها بسیار بیشتر از جنگ جهانی است و به این ترتیب نظریه سربازان ژاپنی رد شد.

نظریه دیگری می گوید اسکلت ها متعلق به جنگجوی کشمیری «زوگاوارسینگ» و ارتش اوست که پس از یک نبرد وقتی از تبت بازمی گشتند به طرز اسرارآمیزی ناپدید شدند. عده دیگری عقیده دارند که دریاچه روپکاند محل خودکشی دسته جمعی گروه مذهبی به نام زیلوتس است. نظریه های دیگری همچون سربازان یک نبرد یا گروهی از ماجراجوها که گرفتار بهمن شده اند نیز وجود دارد.

سال ها در ابهام

مطالعات گوناگونی روی این دریاچه یخی انجام شد. دهه 1950 گروه تحقیقاتی انسان شناسی هندوستان نیز پیشقدم شد تا شاید به راز این دریاچه پی ببرند اما تلاش آنها بی نتیجه باقی ماند تا اینکه سال 2004 نشنال ژئوگرافی تحقیقات گسترده ای در این باره انجام داد و با انجام آزمایشات دی ان ای و تحقیقات علمی به نتایج قابل توجهی رسید.

تحقیقات روی 300 اسکلت نشان داد که عمر آنها تقریبا به سال 850 بعد از میلاد مسیح (ع) بازمی گردد. همه این اسکلت ها متعلق به یک قوم بوده و همه آنها در یک زمان مرده بودند اما پس از مرگشان، شرایط آب و هوایی، اسکلت ها را در وضعیت خوبی نگه داشته بود؛ به طوری که با وجود گذشت بیش از 1200 سال از عمرشان، اسکلت ها هنوز سالم باقی مانده اند، حتی روی بعضی از اسکلت ها هنوز مو و گوشت دیده می شود و جواهرات و لباس چرمی که هنگام مرگ به تن داشته اند، دست نخورده باقی مانده است.

آزمایشات بیشتر دی ان ای نشان داد در میان اسکلت ها دو گروه وجود دارد. یک گروه قدبلندتر از گروه دیگر بودند که به نظر می رسد گروه قد کوتاه تر، بومیان منطقه بودند که نقش باربر را داشتند.

دریاچه اسکلت

بررسی لوازم شخصی که همراه اسکلت ها بود نشان می داد که جانباختگان مسافر بوده اند. همچنین در مطالعات دقیق تر معلوم شد که روی همه جمجمه ها، کبودی هایی وجود دارد که بر اثر برخورد جسمی سخت و گرد با سر جانباختگان به وجود آمده است. نکته عجیب این بود که کبودی ها فقط در ناحیه سر و شانه اجساد دیده می شد و به نظر می رسید که برخورد جسم سخت از بالای سر صورت گرفته است.

به عقیده دانشمندان فقط بارش جسم سنگین از آسمان باعث مرگ 300 نفر به طور دسته جمعی خواهد شد. این جسم های سخت احتمالا به اندازه توپ کریکت بوده اند و قطر آنها به 22 سانتیمتر می رسیده است.

روپکاند جاذبه ماجراجوها

در سال های اخیر، روپکاند بیش از پیش در هاله ای از رمز و راز فرو رفته است. خیلی از ماجراجوها برای دیدن دریاچه اسکلت قدم به هیمالیا می گذارند و پنج روز، خطرات راه را به جان می خرند تا به مقصد برسند. بنا بر اطلاعات و آمار موجود به دلیل رفت و آمد بسیار در این منطقه، از تعداد اسکلت های موجود کاسته شده است زیرا خیلی از ماجراجویان تکه ای از این اسکلت ها را به عنوان سوغاتی با خود می برند و به دلیل این که دسترسی به دریاچه بسیار سخت است، نظارت و حفاظت از آن با مشکلاتی روبرو است.


ویدیو مرتبط :
کنار دریاچه عکس نگیرین :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دریاچه اسکلت روپکاند، هندوستان! +عکس


روپکاند یک دریاچه یخی واقع در ارتفاع 5029 متری در ایالت اوتاراخاند هند است. وقتی یخ ها آب می شوند، اسکلت صدها انسان زیر سطح آب یا شناور در آب دیده می شوند.

 
 
 
 
صبح بخیر: روپکاند یک دریاچه یخی واقع در ارتفاع 5029 متری در ایالت اوتاراخاند هند است. وقتی یخ ها آب می شوند، اسکلت صدها انسان زیر سطح آب یا شناور در آب دیده می شوند.

این دریاچه ابتدا در سال 1942 کشف شد. گزارش هایی وجود دارد که می گویند این استخوان ها از اواخر قرن نوزدهم باقی مانده اند. در ابتدا حدس و گمان ها وجود داشت مبنی بر اینکه این استخوان ها متعلق به سربازان ژاپنی هستند که وارد این منطقه شده و در تاخت و تازهای زمین دشمن کشته شده اند.



این حادثه در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده بود و انگلیسی ها فوراً تیمی را فرستادند تا ببینند آیا دشمن در حال حرکتی مخفیانه است یا خیر. ولی پس از تحقیق و بررسی منطقه کشف شد که این اجساد، اجساد سربازان ژاپنی نبودند. زیرا تازه نبودند.

چند جهانگرد انگلیسی و بسیاری از دانشمندان می گویند که این استخوان ها متعلق به ژنرال زوراوار سینگ از کشمیر و مردانش هستند که گفته می شود راه خود را گم کرده و در مسیر بازگشت از جنگ تبت در سال 1841، در ارتفاعات هیمالیا مردند.



ولی در دهه شصت، آزمایشات رادیو-کربن بر روی اجساد این نظریه را رد کرد. این آزمایشات بطور مبهمی نشان می دادند که این اسکلت ها به قرن دوازدهم تا پانزدهم تعلق دارند. مورخین این اجساد را به حمله ناموفق محمد توقلاک در هیمالیا نسبت دادند. دیگران معتقد بودند که این بقایا، بقایای اجساد قربانیان یک بیماری واگیردار بوده اند. بعضی از انسان شناسان هم نظریه مراسم خودکشی دسته جمعی را مطرح کردند.



در سال 2004 بود که تیمی از دانشمندان اروپایی و هندی به دستور کانال نشنال جئوگرافیک، در این منطقه جمع شدند و حقیقت وحشتناک این راز بزرگ کم کم روشن شد.

آزمایش DNA اجساد را به دو دسته فیزیکی مختلف – یک دسته با هیکلی کوتاه و دسته دیگر افرادی بسیار قد بلندتر – جدا کرد. یافته های آنها آشکار کرد که این اجساد به زمانی قبل تر تعلق دارند. تاریخ سنجی کربنی، زمانی در حدود سال 850 قبل از میلاد را مشخص کرد.



شکستگی های پشت جمجمعه ها نشان می داد که همه آنها از ضربه مهلکی که به پشت سرشان خورده است، مرده اند. ولی این ضربه به علت رانش زمین یا بهمن نبوده است، بلکه با جسم گرد و کندی تقریباً به اندازه توپ کریکت بوده است. عدم جراحت در هیچ قسمت دیگری از بدن نشان داد که این ضربه از بالا بوده است.

 تنها توضیح محتمل برای بسیاری از افرادی که در یک زمان چنین جراحاتی برداشته بودند این بود که چیزی مثل تگرگ از آسمان بر سرشان باریده است.




هیچ مدرک و شاهد تاریخی وجود ندارد که نشان دهد در این منطقه جاده ای تجاری به سمت تبت وجود داشته است. ولی روپکاند در مسیر زیارتی مهم آئین ناندا دوی واقع شده است که مراسم آن تقریباً هر 12 سال یکبار انجام می شود. این گروه شامل 500 تا 600 نفر بود که به احتمال زیاد زائر بوده اند.

 مسافرین اولیه همه از یک منطقه بودند و گروهی از باربران که بلد منطقه بودند را استخدام کردند تا بارهایشان را در طول مسیر کوهستان برایشان حمل کنند. وقتی به دریاچه رسیدند، احتمالاً از شیب های آن پایین آمدند تا آب تازه بنوشند. چون در کوه های هیمالیا هیچ پناهگاهی وجود ندارد، احتمالاً همه آنها همانجا مرده اند. آب های یخ زده بدن آنها را به مدت صدها سال حفظ کرده است. بعضی از آنها حتی مو، ناخن و تکه های لباسشان باقیمانده است.




احتمال دارد که بعضی از زائرین از این مهلکه جان سالم بدر برده و به دهکده خود بازگشته و این داستان را تعریف کرده باشند. زیرا فولکلور جالبی در این مورد وجود دارد. یک آهنگ سنتی در میان زنان هیمالیایی هست که الهه ای را توصیف می کند که اگر بیگانگان به حرم کوهستانی او بی حرمتی کنند، خشمگین شده و با بارش تگرگ هایی به سختی آهن، بر سر آنها، مرگ می بارد.