سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

دختر فتحعلی شاه، بانوی هنرمند قجری


این روزها نسخه برجسته و نفیس خطی به نام های «دعای صباح» و «کتاب الدعا» که به خط بانویی هنرمند به نام ” ام سلمه ” دختر فتحعلی‌شاه قاجار، هنرمند خوشنویس سده سیزدهم هجری ماندگار شده است، در کتابخانه و موزه ملی ملک به نمایش درآمده است.

خبرگزاری مهر: این روزها نسخه برجسته و نفیس خطی به نام های «دعای صباح» و «کتاب الدعا» که به خط بانویی هنرمند به نام ” ام سلمه ” دختر فتحعلی‌شاه قاجار، هنرمند خوشنویس سده سیزدهم هجری ماندگار شده است، در کتابخانه و موزه ملی ملک به نمایش درآمده است.

امّ‌سَلَمه مشهور به گَلین خانم، دختر فتحعلی‌شاه – دومین پادشاه قاجار - از خوشنویسان بنام سده سیزدهم هجری است. زین‏‌العابدین اصفهانى از جمله استادان این بانوی هنرمند ایرانی در آموزش خوشنویسی بوده است. ام سلمه در خط نسخ، مهارتی بسیار داشت. چندین اثر از او به جای مانده است که از مشهورترین آنها می‌توان به «دعای صباح» و کتاب «الدعا» اشاره کرد.

دختر فتحعلی شاه، بانوی هنرمند قجری

کتاب الدعا، یکی از این دو اثر متعلق به این بانوی هنرمند است. این اثر به خط نسخ در سال ۱۲۴۳ هجری قمری روی کاغذ فُستُقی الوان با جلد ترمه نگاشته شده است که دعاهای صباح و گشایش در روزی  پس از نماز بامداد در این نسخه خطی آمده است.

اثر دیگری که از ام سلمه در کتابخانه و موزه ملی ملک به نمایش درآمده است دعای صباح است که این اثر در سال ‎۱۲۵۵قمری به خط نسخ خَفی و به شیوه رَنگه-نویسی در صفحه‌های ۹ سطری نگارش یافته است.این دو نسخه شاخص و نفیس خطی در حال حاضر در کتابخانه و موزه ملی ملک نگهداری می‌شوند.

این زن هنرمند ازخوشنویسان و شاعران قرن سیزده و چهارده هجری قمری است ، او یکی از دختران فتحعلی شاه قاجار از مادری اهل گرجستان به نام زیبا چهر خانم بود. ام سلمه که به گلین خانم نیز شهرت داشت در حدیقه‌الشعراء از او با عنوان « عصمت قاجار» نام برده شده است.

گلین خانم هنر خوشنویسی را از استادانی چون آقا زین‌العابدین اصفهانی و حاج علی آقا فرزند محمدعلی خان نظم‌الدوله فرا گرفت. او علاوه بر خوشنویسی در هنر تذهیب نیز دستی داشت. گلین خانم به عنوان یکی از زنان مطلع و نسبتاً فهیم در دربار محسوب می‌شد که به همین سبب، محل رجوع سؤالات و راهنمایی های شاهزادگان و کسب اطلاعات ایشان بود.

دختر فتحعلی شاه، بانوی هنرمند قجری

آثار مختلفی از نوشته‌های او در دست اس.ت از جمله یک جلد قرآن به خط نسخ که در سال ۱۳۰۲هـ. ق تحریر نموده و نیز مجموعه نفیسی از ادعیه و آیات قرآن مجید. وی مانند بسیاری از شاهزادگان قاجاری طبع شعر نیز داشت. البته آثاری دیگر از این بانوی خوشنویس در کتابخانه‌های کاخ گلستان، آستان قدس رضوی و آستانه‌های کربلا و نجف وجود دارد. امّ‌سَلَمه قاجار، در خیل خوشنویسان از جایگاهی ممتاز برخوردار است.

گزارش هاى سیاحان خارجى و تذکره ‏نویسان ایرانى از شرح حال زنان سخنور و هنرمند دوره قاجار چه در دربارها و خانواده‏ هاى رجال و چه در دیگر طبقات جامعه به روشنى بیان کننده کثرت این عده است، "لیدى شل "همسر وزیر مختار انگلیس در ایران در دوره ‏حکومت ناصرالدین شاه در این باره مى ‏نویسد: «زنان طبقه مرفه معمولاً باسواد و با شعر و ادب مملکت خویش آشنایى دارند…»

از میان زنان فرهیخته و ادب‏ور دوره قاجار مى‏توان به کسان دیگری چون طاووس ‏خانم، دلشاد و آغاباجى اشاره نمود که هر سه از زنان ‏فتحعلى‏شاه قاجار و اهل شعر و ادب بودند. نمونه ‏هایى از اشعار آنان در کتابهاى مختلف تذکره آمده است.از میان دختران فتحعلى‏ شاه نیز ‏کسانى چون ماه تابان خانم ملقب به قمرالسلطنه و حسن جهان‏ خانم ‏طبع شعر داشتند و برخى مانند عصمت، و ام سلمه که به آن اشاره شد و ضیاءالسلطنه‏ علاوه بر شاعرى هنرمند و خوشنویس نیز بودند چنان که به گفته اعتمادالسلطنه عصمت در خط نسخ استاد بود.

در دوره قاجار اغلب بانوانى که به کسب دانش روى آوردند و باسواد شدند از طبع‏ شعر و قریحه ادبى نیز برخوردار بودند و در این ‏زمینه آثارى از خود باقى گذاشتند. عده‏اى دیگر از زنان نیز استعداد خود را در فنون ظریفه و هنرهاى زیبا به کار گرفتند و چون‏ خوشنویسى و استنساخ قرآن از هنرهاى مورد توجه این عصر بود اغلب زنان هنرمند در جرگه خوشنویسان درآمدند.


ویدیو مرتبط :
مصاحبه با آقای داوود فتحعلی بیگی هنرمند موفق ایرانی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مدگرایی از بانوی فتحعلی شاه تا امروز


مد و مدگرایی از تاریخ ظهورش در ایران، راه پر فراز و نشیبی گذرانده‌ است و حکومت‌های حاکم هم با آن برخوردهای متفاوتی داشته‌اند.

خبرگزاری ایسنا: مد و مدگرایی از تاریخ ظهورش در ایران، راه پر فراز و نشیبی گذرانده‌ است و حکومت‌های حاکم هم با آن برخوردهای متفاوتی داشته‌اند.

قبل از حکومت قاجارها، ‌ایرانیان اطلاع چندانی از وضع لباس پوشیدن اروپاییان نداشتند. ضمن اینکه اروپایی‌هایی که مثلا در زمان صفویان به اصفهان می‌آمدند، دیپلمات، سرباز و تاجر و در نتیجه‌ی اقتضای آن زمان، مرد بودند. آن‌ها هنگام ورود به ایران لباس اروپایی می‌پوشیدند ولی در زمان لازم هم لباس ایرانی را پذیرفته و استفاده می‌کردند.


دختر ناصرالدین‌شاه؛ اولین طراح مد ایران

مد، سوغات اروپاییان در زمان قاجارها

مد اروپایی هم مانند سایر نشانه‌های تجدد، یادگار دوران قاجار و رفت‌و آمد آن‌ها با دول اروپایی است، به این ترتیب که به دنبال توسعه‌ی روابط دیپلماتیک ایران با غرب، انگلیسی‌ها نخستین نماینده‌ی خود یعنی «هارفورد جونز» را نزد فتحعلی شاه فرستادند و به دنبال آن فرستادگان انگلیسی و همسران‌شان به آن ملحق شدند و به این ترتیب رفت‌و آمدی میان آنان و زنان دربار قاجار برقرار شد. در جریان این رفت‌و آمد، بانوی فتحعلی شاه با «الیزابت مک نیل»، همسر «جان مک نیل»، دیداری داشت. وقتی لباس ساتن سپید او را که با چین‌های توری تزئین شده بود دید و با لباس‌ها و جواهرات پر زرق خانم‌های درباری مقایسه کرد، بسیار مجذوب آن شد.

اندرونی در دوره ناصرالدین شاه مرکز مد ایران شمرده می‌شد و به گزارش دوستعلی خان معیرالممالک، زنان شهری پیوسته چشم به آنجا داشتند تا از پوشش و آرایش تازه در آن تقلید کنند. انیس‌الدوله -معشوقه‌ی ناصرالدین شاه- در طول سال‌های متمادی در مقام رئیس اندرونی تاثیر بسزایی روی سلیقه و آرایش زنان ایرانی داشت. او توانست آرایش ملیح غربی را جایگزین آرایش غلیظ زنان ایرانی کند.

لباس دربار زنان قاجاری شامل نیم‌تنه‌های تنگی بود که آستین‌های بلندی داشت و شلواری که به شکل زنگوله تا زانوها می‌رسید. جنس همه‌ی این لباس‌ها هم پارچه‌های زربافت ابریشمی و مخمل بود. آن‌ها معمولا شالی به سر می‌کردند که در زیر چانه گره زده می‌شد و بسته به وضعیت مالی پوشنده‌ی لباس هم از طلا و جواهرات استفاده می‌کردند.

از اواخر قرن نوزدهم زنان درباری به تدریج در لباس پوشیدن خود تغییر ایجاد کردند و لباس‌های سنتی خود را با لباس‌های اروپایی تطبیق دادند، برای نمونه کت‌ها دکمه دارشد، لباس‌های بلند با کمرهای تنگ رایج شد، دامن‌های ضخیم زیر کت پوشیده می‌شد و استفاده از شنل‌ها به روی کت‌ها باب شد. بعضی مواقع هم رداهایی با طرح اروپایی به جای چادر در بیرون از خانه استفاده می‌شد. البته سبک مد دربار قاجار از سوی مردم هم دنبال می‌شد. مهم‌ترین تفاوت در جنس پارچه‌ها و تزئینات لباس‌ها بود.



سرکوب مد توسط رضا شاه


بعد از قاجارها و روی کار آمدن رضا شاه، مد و لباس مسیری متفاوت را طی کرد، رضا شاه در شکل لباس پوشیدن مردم دخالت کرد و مانع از آن شد که مد و لباس در ایران روند طبیعی خود را طی کند. به این ترتیب که طی دوران حکومتش اقدام به وضع قوانینی کرد که به موجب آن، شکل لباس پوشیدن مردم را با زور تغییر ‌داد. در سال ١٣٠۶ هجری شمسی، با دستور به اجرای قانونی، مردان ایرانی مکلف شدند عمامه و کلاه‌های سنتی خود را با کلاه لبه دار پهلوی که شبیه به کلاه کپی فرانسوی‌ بود عوض کنند.

یکی دیگر از اقدامات او در زمینه‌ی انتخاب لباس برای مردم، تصویب قانون لباس متحدالشکل توسط مجلس شورای ملی (جلسه ۱۴ مورخ ۴ دیماه ۱۳۰۷) بود. در ادامه نیز رضاشاه، قانونی را در ۱۷ دی ۱۳۱۴ تصویب کرد که بنابر آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده از چادر، روبنده و روسری منع شدند. والبته مواردی که ذکر شد اختیاری نبود و در صورتی که مردم از قوانین مطرح شده، سرپیچی می‌کردند با برخورد ماموران حکومت روبه‌رو می‌شدند.

این قوانین با برکناری رضا شاه در سال ١٣٢٠ شمسی (۱۹۴۱ میلادی) و اشغال ایران توسط متفقین ملغی شد.



تاثیر هیپی‌ها بر مد جوانان در زمان پهلوی دوم

با روی کار آمدن محمدرضا پهلوی، مد مسیری تازه را آغاز کرد، افزایش ارتباطات و گسترش رسانه‌ها باعث هرچه بیشتر دیده شدن لباس‌های اروپایی و در نتیجه الگو برداری از آن‌ها شد. به طوری که انواع و اقسام طرح‌های لباس‌ که غالبا برگرفته از لباس‌های اروپایی بود، مد شده و توسط مردم استفاده می‌شد. از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به یقه‌ی انگلیسی، دامن‌های ماکسی، شلوار گشاد جین، لباس حاملگی برای غیر حامله‌ها، جلیقه‌ها و... اشاره کرد.

دربار شاه نیز در آن دوره با انجام فعالیت‌های مختلف از مد حمایت می‌کرد چنانچه فرح با استفاده از سوزن دوزان توانمند آن زمان، لباس‌های سوزن‌دوزی شده را در دربار باب کرد.

در اواخر حکومت پهلوی هم تحولاتی در لباس‌های ایرانیان رخ داد، مجلات و ژورنال‌هایی مانند، «زن روز»، «اطلاعات جوانان» و... که به دنبال ورود ژورنال‌های غربی به ایران منتشر شد، نقش مهمی در ایجاد مد و جهت‌دهی به آن در ایران، ایفا کرد. این موج را تقویت می‌کرد. در آن زمان، پانکی‌ها، هیپی‌ها و بیتل‌ها هم لباس و موی سر جوانان شهرنشین ایرانی را تحت تاثیر قرار داده بود.

انقلاب اسلامی و راه پر فراز و نشیب لباس در آن

بعد از انقلاب اسلامی هم لباس، مسیر طبیعی خود را طی نکرد. بعد از انقلاب اسلامی و اجباری شدن حجاب برای زنان مد و لباس مسیری دیگر را آغاز کرد. البته بعد از انقلاب، ارزش‌هایی مانند ساده‌پوشی هم رایج شد و حوادثی مانند جنگ پرداختن به موضوعی مانند مد را به حاشیه راند. لباس زنان آن دوران چادر شد و مردان نیز شلوارهای پارچه‌ای گشاد و پیراهن های ساده می‌پوشیدند.

لباس زنان در این سال‌ها به مانتو و چادر و لباس مردان به شلوارهای پارچه‌ای گشاد و پیراهن‌های ساده تغییر یافت.

بعد از پایان جنگ به تدریج در لباس پوشیدن مردم هم تحولاتی ایجاد شد. استفاده از جین‌، مانتوهای کوتاه شده و تنگ باب شد و در دهه‌ی هفتاد با لباس‌هایی که مغایر با هنجارهای جامعه بودند برخورد می‌شد. البته جلوگیری از پوشیدن لباس‌هایی که با هنجارهای جامعه مغایرت دارد تا کنون نیز ادامه دارد.

در دهه‌ی هشتاد ماهواره با سرعت گسترش یافت و مد غربی بیش از پیش میان جوانان فراگیر شد.

در اواخر دهه‌ی هشتاد و دهه‌ی نود نوعی از لباس مد شد که در آن استفاده از طرح‌ها و پارچه‌های سنتی ایرانی مطرح شد. و چند تولیدی شروع به کار کردند که در آن از طرح‌ها و نقش و نگار ایرانی بهره گرفتند و این نوع لباس نیز مورد استقبال جوانان قرار گرفت و توسط آنان استفاده شد.

در آغاز دهه‌ی نود، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از سی‌دو سال، تصمیم گرفت مد لباس را به رسمیت بشناسد و برای جلوگیری از غربی شدن آن در ایران، فعالیت‌هایی انجام دهد. این وزارت‌خانه در کنار برگزاری جشنواره‌ی سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی فجر اقدام به برگزاری جشنواره‌ی بین‌المللی مد و لباس فجر کرد و آن را به عنوان یک هنر شناخت.

تاکید این وزارت‌خانه به طراحی مد و تولید لباس‌هایی منطبق با معیارهای ایرانی و اسلامی و به کارگیری پتانسیل موجود در طرح‌های لباس اقوام مختلف ایران است.

اکنون سه سال از عمر این جشنواره، می‌گذرد و اغلب طراحان ایرانی هم به آن نگاه مثبتی دارند، آن‌ها معتقدند اگرچه این جشنواره تا تعیین مد لباس ایرانی راه درازی دارد ولی حضورش برای لباس و مد ایران غنیمت است.

نکته‌ای که نباید از نظر دور بماند این است که برگزاری این جشنواره، سبب شده تا تلاش‌هایی در جهت تولید مد در ایران صورت گیرد، این در حالی است که لباس ایرانی حتی در دوره‌هایی که توسط حکومت آزاد گذاشته و حتی تقویت می‌شد، به شدت تحت تاثیر فرهنگ و البسه‌ی غرب قرار داشته است.

در نگارش این مطلب از سایت موسسه مطالعات ایران معاصر، سایت تاریخ ایرانی، «پژوهش‌تاریخ لباس بانوان ایران» - تهیه شده در دبیرخانه نمایشگاه «تشخص و منزلت زن در نظام اسلامی» - بهره گرفته شده است.