سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

داستان ضرب المثل"از این نبود سر علم"



 

ضرب المثل, خیاط

وقتی كسی كار ناصواب خود را توجیه كند ، این مثل آورده می شود .
آورده اند كه ...
حكایت كنند شبی خیاطی در خواب دید كه صحرای محشر بر پاست و علمی از آتش سوزان بر بالای سرش نگه داشته اند كه شدت حرارتش تا اعماق استخوانهای بدنش اثر می كند . همین كه سر بلند كرد ، دید پارچه آن علم ، مركب از هزاران قطعه پارچه هایی است كه در موقع بریدن لباسهای مردم زیاد آورده است و همگی را برای خود برداشته است .
از مشاهدهٔ این منظره هولناك بر خود لرزید و بیدار شد و همان موقع توبه كرد و تصمیم گرفت كه از آن پس دست تصرف در پارچه های ارباب رجوع دراز نكند .
وقتی سرد وارد دكان شد ، بدون اینكه به داستان خواب خویش ، اشاره ای بكند به شاگردان خود دستور داد كه هر وقت پارچه ای را برش می دهد آنها بگویند ، علم ! ( مقصود اینكه استاد ، علم را فراموش مكن یا علم را بخاطر داشته باش .
شاگردانش انگشت اطاعت بر دیدهٔ قبول نهاده ، هر موقع استاد ، سرگرم برش لباس میشد بنابر دستور او رفتار می كردند و خیاط هم از تصرف در قطعات پارچه و یا كم و كسر بریدن آن خودداری می كرد . تا اینكه روزی شخصی طاقهٔ شال بسیار اعلایی را نزد استاد آورد تا لباس مناسبی برای او تربیت دهد . چون طاقهٔ شال خیلی قیمتی بود ، اوستا نتوانست از كیش رفتن آن دریغ كند و به همین خیال تا پاگردانش بر حسب معمول گفتند : استاد علم ! علم !
خیاط سخت خشمگین شد و در جواب آنان فریاد زد : درد و ورم ، از این كه نبود سر علم
منبع:shamimm.ir


ویدیو مرتبط :
#27 چرا به AMP نیاز داریم؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

داستان ضرب المثل پیراهن عثمان



ضرب المثل, ثروتمندان, داستان ضرب المثل

بعضی افراد برای غلبه برحریف به هر دستاویزی متمسك می شوند و هر لغزش و اشتباه ناچیز از ناحیه رقیب را گناهی نابخشودنی جلوه می دهند . تلاش آنها صرفا غلبه و پیروزی بر حریف نیست بلكه ناظر به این موضوع است كه مبارزاتشان را قبلا توجیه كنند و هر گونه توهم و اشابه ذهنی را مرتفع نمایند تا اذهان و انظار دیگران را به سوی خود جلب كرده باشند.

به همین جهات و ملاحظات كوچكترین نقطه ضعف حریف را امری خطیر وكمترین انحراف را ذنبی لایغفر جلوه می دهند. در چنین موقع و مورد است كه مثل بالا مورد استفاده قرار می گرد و ظرفا و گوشه نشینان از باب طنز و كنایه می گویند : « فلانی مطلب ساده ای را پیرهن عثمان كرد .» و یا به قول عرب زبانها قمیص عثمان كرد تا حریف را تخفیف و مدعایش را توجیه كرده باشد .

عثمان هفتاد سال داشت كه خلافت به وی رسید . مردی ملایم و نرمخو بود . مال اندیشی ابوبكر و عمر را نداشت . در صورتی كه برای اداره كردن كشور پهناوری چون كشور اسلامی دقت و مال اندیشی از صفات لازم و ضروری است . نرمخویی و ملایمت عثمان تا به جایی رسیده بود كه عیاشی و اقسام لهو و لعب در مدینه شیوع یافت چون عثمان در مقام جلوگیری بر آمد گروهی ازوی دلگیر شدند . بعضی از مسلمانان كه جمعی از صحابه نیز از آن جمله بوده اند به علل و جهات دیگر از عثمان دل خوشی نداشتند .

اباذرغفاری وعماریاسر وعبدالله بن مسعود ازبزرگان اصحاب پیغمبر (ص) با عثمان سرگردان بودند و قبایل آنها نیز كینه عثمان را در دل می پرورانیدند . در ولایات نیز طبقه سپاهیان و جنگجویان كه غالبا با فقر و حرمان می زیستند سخت دلگیر و ناراضی بودند .

این عوامل و اختلاف طبقاتی عمیقی كه بین ثروتمندان و قریش و سایر طبقات مردم پیش آمد همه و همه دست به دست داده حس انتقاد و اعتراض بر خلیفه و دلگیری از روش او را پدید آورده است و مردم را در مدینه و سایر ولایات اسلامی به تمرد و عصیان برانگیخت و زمینه را برای تبلیغات مخالفان مهیا نمود . مردم مصربا شورش طلبان بصره وكوفه به سوی مدینه حركت كردند و فتنه بالا گرفت.
بدوا مهاجمین آب را به روی عثمان بستند ولی علی بن ابی طالب (ع) برایش آب فرستاد و حسن و حسین و غلامش قنبر را برای حمایت به در خانه اش گماشت تا به احترام دو سلاله پیغمبركسی هجوم نكند و چنین هم شد وهیچكس جرئت نكرد از آن راه هجوم ببرد ولی مخالفان عثمان چاره دیگری اندیشیدند و از دیوار خانه بالا رفتند . یك نفر به نام غافقی خلیفه سوم را به یك ضربت بكشت و با ضربت دیگری انگشت نانله یا نعیله همسر عثمان قطع گردید . آن گاه عثمان را گردن زدند و خانه وی و بیت المال را غارت كردند و علی بن ابی طالب (ع) به خلافت رسید .

وقتی عثمان كشته شد و علی (ع) به خلافت رسید بعضی ازاصحاب مانند سعد بن ثابت و ابوسعید خدری كه به عثمان متمایل بودنداز بیعت با علی (ع) تخلف ورزیدند . بعضی كسان هم مانند مغیره بن شعبه به شام گریختند و با معاویه همدست شدند .

معاویه كه از اقارب وبستگان عثمان بود وخود نیزداعیه خلافت بلكه سلطنت درسرمی پرورانید برای آنكه مردم را علیه علی بن ابی طالب (ع) بشوراند به اشاره عمر وعاص راههای مختلف در پیش گرفت كه یكی از آن راهها این بود كه علی (ع) را قاتل عثمان معرفی كرد وپیراهن خون آلود وی و انگشت بریده همسرش نائله را كه به وسیله نعمان بن بشیر به شام رسیده بود در مسجد آویخت ودر انظار مسلمین قرار داد تا مظلومیت عثمان را مجوز عصیان خود قرار دهد . غرض ازتمهید مقدمه بالا این است كه بدانیم چون پیراهن عثمان در تحریك مسلمین و انجام مقصود پلید معاویه نقش اساسی بازی كرد لذا برای كسانی كه بخواهند با به دست آوردن دستاویزی من غیر حق به مقصود برسند مثل پیراهن عثمان را مورد استفاده قرار می دهند .
منبع:iketab.com