سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

داستان جالب منطق چیست؟



 

منطق چیست, داستان منطق چیست, داستان جالب منطق

منطق چیست

 

شاگردی از استاد پرسید: منطق چیست؟

 

استاد کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم ، دو مرد - پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد

 

 

می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟

 

هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !

 

استاد گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟

 

حالا پسرها می گویند : تمیزه !

 

استاد جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد.وباز پرسید :

 

خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟

 

یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !

 

استاد گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟

 

بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو !

 

استاد این بار توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!

 

شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است

 

استاد در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق !

 

خاصیت منطق بسته به این است که چه چیزی رابخواهی ثابت کنی!!

 

منبع:jalebtar.in


ویدیو مرتبط :
منطق داعش همان منطق خوارج

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

داستان آموزنده و جالب ( پیرمرد و الاغ )



 

 

الاغ و مرد

 

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.

پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.

مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.

روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد ...

 

 

الاغ و مرد

 

نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!