سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

جادوی کالیفرنیا در آثار ریچارد دیبن کُرن


ریچارد دیبن کُرن یک نقاش انتزاعی و فیگوراتیو بود. فارغ از هر لقبی که او به یدک می‌کشد، حس آرامش به دست‌آمده از نقاشی‌هایش را نمی‌توان کتمان کرد. الیویا لیینگ از رویال آکادمی نگاهی بر آثار او انداخته است.

فرادید:  ریچارد دیبن کُرن یک نقاش انتزاعی و فیگوراتیو بود. فارغ از هر لقبی که او به یدک می‌کشد، حس آرامش به دست‌آمده از نقاشی‌هایش را نمی‌توان کتمان کرد. الیویا لیینگ از رویال آکادمی نگاهی بر آثار او انداخته است.
 
جادوی کالیفرنیا در آثار ریچارد دیبن کُرن +(تصاویر)

به گزارش گاردین، دیبن کُرن در شهر بارانیِ پورتلند در ایالت اُرِگان در سال 1922 به دنیا آمد. در دوسالگی همراه خانواده به سان‌فرانسیسکو رفت. او از همان دوران کودکی نقاشی می‌کرد و به کارت‌پستال‌هایی که مادربزرگش از «بایو تاپستری» به او می‌داد بسیار علاقه داشت. سال‌ها بعد گفت که او از آن کارت‌پستال‌ها تاثیر گرفته است.
 
جادوی کالیفرنیا در آثار ریچارد دیبن کُرن +(تصاویر)
 
زمانی که پیرل هاربر بمباران شد، او در استنفورد هنرهای آزاد می‌خواند. او بلافاصله به نیروی تکاوران دریایی پیوست و  در سال 1943 فراخوانده شد. در ماه ژوئن همان سال ازدواج کرد. جنگ شاید استعداد او را کور می‌کرد، اما در عوض جهان‌بینی او را گسترش داد. در زمان جنگ در ویرجینیا بود و به موزه‌های فراوان آنجا مرتب سر می‌زد.
 
در سال 1945، او به عنوان نقشه‌کش گمارده شد. کار او اما نقص‌های فراوانی داشت. نقشه‌های که او تهیه می‌کرد پر از اشتباه بود. این ناشی از دید متفاوت او بود. بعدها در این رابطه گفت: «زمین از بالا به شکلی دیگر است. به نظر من همه چیز مسطح است.»
 
در سال 1950، او به همراه خانواده خود به آلبوکرکی رفت و دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه نیومکزیکو شروع کرد. در دهه 50، نقاشی انتزاعی پیشرو بود. مارک روثکو، جکسون پالاک و همچنین نقاش محبوب دیبن کرن «ویلم دِکونینگ» نیز در این سبک بودند. او نیز در این مسیر بود.
 
دیبن کرن کمی فاصله گرفت. این تغییر موضع او در سال 1954 رخ داد، زمانی که به برکلی رفته بود. او همیشه تحت تاثیر مستقیم محیط زندگی خود بود. آن‌قدر حساس بود که اگر بی‌اجازه او، ته سیگارهای پرت شده بر کف استودیو را تمیز می‌کردند، اوقاتش تلخ می‌شد. نقاشی‌هایی که او در دوران فیگوراتیو می‌کشید – چشم‌اندازهای شهری انتزاعی و زنی تنها زیر اتاق آفتابی – کاملا کالیفرنیایی هستند. این نقاشی‌ها تاثیر او از ادوارد هاپر را نشان می‌دهد. دیبن کرن مانند هاپر به حرکت و تغییر حالت علاقه داشت. هر دوی آن‌ها نقاشی را سخت می‌دانستند؛ از تصویر ذهنی گرفته تا تکمیل آن. هاپر این فاصله را «واپاشی» می‌نامید.
 
به یک باره اما، او تنها ماند. بعد از اینکه در سال 1966 به سانتا مانیکا رفت، تغییری دیگر در او حاصل شد. او به نقاشی‌های اشن پارک (پارک اقیانوس) روی آورد که تا چند سال قبل از مرگش در سال 1993 ادامه داشت.
 
جادوی کالیفرنیا در آثار ریچارد دیبن کُرن +(تصاویر)
ُاشن پارک
 
نقاشی‌های او به یک شکل بود: شکل‌های رنگی با خط و زوایه. برای نمونه، اشن پارک 79 نقاشی از یک استخر آب بود که آب و رز نیز در آن وجود داشت. از دور همه‌چیز صاف و عادی به نظر می‌رسد، اما همین که نزدیک می‌شوید، سطح آن تغییر می‌کند و شما بی‌دقتی‌ها و کاستی‌های دوست‌داشتنی آن را می‌بینید.
 
ریچارد دیبن کُرن یکی از موفق‌ترین و البته مستقل‌ترین نقاش‌های قرن 20 آمریکا به شمار می‌آید. او در ابتدا خود را به عنوان یک اکسپرسیونیست انتزاعی معرفی کرد، سپس به نقاشی فیگوراتیو روی آورد. هفت سال بعد در سانتا مانیکا یا سری نقاشی‌های اشِن پارک دوباره به نقاشی انتزاعی روی آورد. برخی از تابلوهای او را ببینید:
 
جادوی کالیفرنیا در آثار ریچارد دیبن کُرن +(تصاویر)
چاقو و لیوان

جادوی کالیفرنیا در آثار ریچارد دیبن کُرن +(تصاویر)

جادوی کالیفرنیا در آثار ریچارد دیبن کُرن +(تصاویر)


ویدیو مرتبط :
آموزش درست کردن پاپ کُرن رنگین کمان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سی و سه پل یکی از آثار زیبای اصفهان



 

یکی از پل های زيبا و جالبی که در دوران صفويه بر روی زاينده رود احداث شد سی و سه پل است اين پل در گذشته «پل جلفا» ناميده می شد (زيرا از اين طريق به جلفا که تازه احداث شده بود می رسيدند). به «الله ورديخان» نيز معروف است زيرا سردار مشهور شاه عباس اول که به ساختن اين پل مأمور گرديد به اين نام ناميده می شود.

 

اين پل كه در نوع خود شاهكارى بى‏نظير از آثار دوره سلطنت شاه‏ عباس اول است، به هزينه و نظارت سردار معروف او الله ‏وردى‏خان بنا شده. اين پل در حدود 300 متر طول و 14 متر عرض دارد و طويل‏ ترين پل زاينده ‏رود است كه در سال 1005 هجرى ساخته شده است. در دوره‌ صفويه‌،مراسم‌ جشن‌ آبريزان‌ يا آبپاشان‌ ارامنه‌ در كنار اين‌ پل‌ صورت‌ مي‌گرفت‌. ارامنه‌ جلفا، مراسم‌ «خاج‌ شويان‌» را نيزدر محدوده‌ همين‌ پل‌ برگزار مي‌كرده‌اند. پل‌ مزبور يكي‌ از شاهكارهاي‌ معماري‌ و پل‌ سازي‌ ايران‌ و جهان‌ محسوب‌ مي‌شود.

 

 

سی سه پل

 

اين پل در سال (1011 ه.ق) باهتمام الله ورديخان سپهسالار شاه عباس و بنا به فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گرديد و به طورى كه در عالم آراى عباسى نوشته شده داراى چهل چشمه (دهانه) بوده كه از هر چشمه آب خارج مى‏گرديده، پلى بسيار عريض و طويل و مرتفع، شالوده آن با سنگ و آهك ريخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف پل غرفات و غلام گردشهاى بلند فوقانى ساخته و چشمه ‏هاى زيرينش زياد با عرض و مرتفع و طول آن 350 قدم و عرضش بيست قدم و شش معبر باين شرح داشته است:

 

1 راه وسط كه مخصوص عبور سواره و گردونه‏ها بوده است. 2 و 3 طرف پل كه از ميان گالالريها ى زيبا مى‏گذشت و به پياده‏رو تخصيص داشت. 4 و 5 پشت بامهاى گالارى از دو طر ف كه دور آن نرده داشته و موقع طغيان رود تفرجگاه باشكوهى بوده است، سرانجام گالاريهاى پل به وسيله پله‏هاى ظريف بزير پل متصل مى‏شد و از زير پل هم موقع كم آبى عبور مى‏كردند. 6 از زير پل بود.

 

مساحت اين پل را سياحان انگليسى چهارصد و نود يارد تعيين كرده‏اند. هفت دهانه اين پل گرفته شده و اكنون 33 دهانه دارد و از اين رو به پل 33 چشمه شهرت دارد.

 

اين پل را بنامهاى: پل شاه عباسى - پل الله ورديخان - پل جلفا - پل چهل چشمه - پل سى و سه چشمه خوانده‏اند و وجه تسميه هر يك چنين است:

 

1- پل شاه عباسى از آن جهت گويند كه شاه عباس اول دستور بناى آن را داده است .

2-چون بمباشرت و اهتمام اللهورديخان ساخته شده به پل اللهورديخان معروف گرديده.

3-از لحاظ اينكه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفته‏اند .

4-چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه .

5- و اينك سى و سه چشمه دارد به پل سى و سه چشمه اشتهار دارد.

 

اين پل براى اتصال خيابان چهار باغ كهنه عباسى به خيابان چهارباغ بالا و باغ هزار جريب و عباس آباد ساخته شده است. اين پل در جشن آبريزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و ساير مردم بوده است.

 

شرحى را كه سرپرسى سايكس انگليسى راجع به اين پل نوشته از نظر اينكه بسيار دقيق و وضع پل را در آخر قرن سيزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مجسم مى‏نمايد عيناً در اينجا نقل مى‏گردد:

 

سی وسه پل

 

خيابان با شكوه چهارباغ از يك طرف به پل الله ورديخان كشيده مى‏شود، كه با اين كه حاليه روى بويرانى نهاده معذا از پل هاى درجه اول عالم به شمار مى‏آيد، اينجا از يك شاهراه سنگ فرش شده وارد مدخل عمومى پل مى‏شوند شكل فوق العاده و شگفت آور اين پل كه 388 يارد طول آنست مقابل يك جاده سنگ فرش شده‏اى به عرض 30 پا بدين قرار ايت كه در آن سه معبر در سه سطح مختلف تعبيه شده كه يكى از آنها راه معمولى روى پل است كه در دو طرف آن طاق نماهاى سرپوشيده ساخته‏اند. طاقنماها از طرفى برودخانه و از طرفى به همين جاده مشرف مى‏باشند، در بالا و پائين اين طاقنماها كه با تابلوى نقاشى شده تزيين يافته بود هر كدام يك پياده روهائى است كه با پله كانها باين راه اصلى وصل مى‏شود و در كنار سطح رودخانه معبر ديگرى است كه به طول رودخانه امتداد مى‏يابد. تنها انتقاد مخالفى كه براى ساختمان اين پل مى‏شود كرد و آن از تصوير هم نمايان است آنكه، پل مزبور در مقابل جريان ضعيف و باريك زنده رود در بيشتر فصول سال بيش از، انداغزه جنبه ظرافت دارد.

 

 

در تاريخچه ابنيه تاريخى اصفهان درباره اين پل تاريخى چنين نوشته است:

 

در انتهاى جنوبى خيابان چهارباغ پل الله ورديخان است كه به نام بانى و سازنده آن خوانده مى‏شود و در همان موقعى كه شاه عباس دستور كاشتن درختان چهارباغ را مى‏داده رفيق و سپهسالار شاه نيز در ساختمان اين پل به وسيله آجر و سنگ تراش فعاليتى به خرج مى‏داد، وضعيت اين پل با قديمش تفاوت زيادى نكرده است.

ايوانچه‏ها و غرفه‏هاى زيبا و متناسب طرفين پل كه جاى نشستن اهالى و عبور و مرور است به همان حالت اوليه باقى مانده است. طول اين پل 295 متر و عرضش 13/75 متر مى‏باشد نوشته‏اند كه در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدريج سى و سه چشمه شده در سنوات اخير قسمت زيادى از بستر رودخانه را تصرف كرده و اشجارى غرس نموده بودند به طورى كه چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممكن بود بكلى متروك شود.

وى در سال 1330 كه آقاى مصطفى خان مستوفى رياست شهردارى اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضى مزبور را از تصرف غاصبين خارج و مجراى عبور آب چشمه‏ها را باز كرد و اقدام به ساختمان ديوارهاى سنگى در طرف شما رودخانه نموده كه نوز آثارش پابرجا و عملياتش زبانزد مردم اين شهر است. در دوره صفويه ارامنه حق داشتند تا ميدانى كه اول پل احداث شده بود جمع شوند و مال‏التجاره و صنايع خويش را با صنعتگران اصفهانى تبديل نمايند و حق نداشتند از اين پل عبور كرده داخل شهر شوند در جل اين پل مجسمه رضا شاه كبير بر روى ستونى بارتفاع 5 متر ديده مى‏شود كه اسبى سوار و به طرف شما متوجه است اطراف اين مجمسه فعلاً ميدان 24 اسفند و با ميدان مجسمه ناميده مى‏شود.

 

در شمال شرقى پل يعنى اول خيابانى كه به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجرى است كه بياد مقبره كمال الدين اسماعيل )قبرش در جهانباره است( ساخته شده و خيابان مزبور به نام آن بزرگوار ناميده مى‏شود كه به طرف پل جوئى و خواجو امتداد دارد.

 

سرپرسى سايكس انگليسى در شرحى كه راجع به پل زاينده رود نوشته بود گفته بود كه اين پل با اينكه روى به ويرانى نهاده از پل هاى درجه اول عالم است و اما تاورنيه تعصب ملى نگذارده كه در قضاوت خود انحراف نورزد، گرچه تاورنيه در كليه موراد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بناها و يدگر آثار ايران را كوچك و پست جلوه دهد و از ديگران هم استفاده كرده كه در تجليل اصفهان غلو كرده‏اند.

 

اينكه آراى مختلفى راجع به اين پل نگاشته شد براى امكان استخراج نظر صحيح و صائب درباره آن بود و اينكه درستى و نادرستى نظرهائى چون نظر تاورنيه معلوم گردد. در هر حال اكنون اين پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانى به شمار مى‏رود زير شماره 110، به ثبت تاريخى رسيده است.

 

شاه عباس اول به طورى كه مورخان و سياحان خارجى نوشته‏اند در هر حال در جشن آبريزان شركت مى‏كرد و اگر در اصفهان بود در كنار زاينده بود برابر پل سى و سه پل و اگر در مازندران بود در كنار درياى خزر، و گاهى روى پل سى و سه چشمه برگزر مى‏كرد.

 

 

سی وسه پل

 

 

در كتاب زندگانى شاه عباس اول راجع به جشن نوروز كه شاه در سال 1018 هجرى در روى پل سى و سه پل برگزار كرده چنين نوشته است.

 

جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام مى‏يافت. گذشته از باغ نقش جهان پل الله وردى خان را نيز آئين مى‏بستند و چراغان مى‏كردند. و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلريزان صورت مى‏گرفت، و گلهاى فراوان در راه شاه و همراهان او ريخته مى‏شد. از آن جمله در سال 1018 با آنكه جشن فروردين مصادف با ماه محرم بود، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزى گرفتند و بر سر پل گلريزان كردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئين بندى هنر نمائى بسيار كرده بودند، شاه مبلغ پانصد تومان از ماليات آن سال را به ايشان بخشيد.


ميرزا علينقى كمره‏اى متخلص به نقى كه از شعراى زمان بوده ماده تاريخى سروده كه ابيات آن چنين است:

 

فلك قدر الله و يردى كه قدر                     ز عباس شاه اندر ايام يافت

 

بامداد بيگ ويردى دادگر                          پلى كدر آغاز و انجام يافت

 

بسعى ملك سيرت آقا حسين                 بخير العمل حسن اتمام يافت

 

به دست زبر دست صعب امير                 چو بند امير اين بنا نام يافت

 

پى سال تاريخ اين پل نيافت                  كسى خوبتر از پل اتمام يافت

 

ظاهراً گفته عالم آرا اينست كه پل در سال (1011 ه.ق) ساخته شد و گفته‏هاى جابر انصارى قسمتى حاكى است كه در سال مزبور ساخته شده و قسمتى مى‏رساند كه دستور داده شده كه بسازند و در قسمت نوشته كه ساختن آن با سر در قيصريه مقارن بوده و حال آنكه ساختمان سر در قيصريه را از وقايع سال 1012 نوشته است. و هيچ اشاره بسند اين گفته‏ها هم نشده است.

 

ماده تاريخ منسوب به نقى كمره‏اى هم حاكى است كه ساختمان پل امير در سال (1005 ه.ق) انجام يافته است ولى تاريخ شروع آن معلوم نيست و بايد اذعان كرد كه اگر منظور همان پل چهل چشمه و يا اللهورديخان باشد محال است كه در ظرف يكسال چينن پلى ساخته شده باشد و حدال بايد در سال (1003 ه.ق) شروع شده باشد تا در (1005 ه.ق) به اتمام برسد.

 

آنچه به نظر مى‏رسد اين است كه براى ساختمان عباس آباد مسلم است كه بايد ابتداء پل واسطه ساخته شود و سپس شروع به ساختمان آن طرف پل شود. تاريخ ساختمان چهارباغ يعنى اتمام آن مطابق ماده تاريخى كه سروده‏اند و عالم آراء نوشته است. هزار و پنج هجزرى است. كه با حساب حروف جمل با هزار و پنج مطابقت دارد و نيز تاريخ تكگائى كه در خيابان چهارباغ طبق دسترو شاه عباس ساخته شده سال هزار و يازده است كه در تذكره نصرآبادى به نقل از تاريخ جلال منجم به شاه عباس اول منسوب شده:

 

و از طرفى الله ورديخان در سال (1004 ه.ق) از طرف شاه عباس اول به ايا لت فارس منسوب گرديد و در آنجا به اداره امور و تمشيت مى‏پرداخت تا اينكه حكومت كهكيلويه هم بر حزوه حكومتش افزوده گرديد و از مجموع اين تواريخ استنباط مى‏شود كه شاه عباس پس از استقرار به سلطنت و پيش از اينكه مقر خود را صافهان قرار دهد در صدد بوده كه اصفهان را به پايتختى انتخاب كند و از اين رو دستور داده بود كه طرحهائى براى آبادى اصفهان مهيا كردن آن براى پايتختى ريخته شود و شايد اعزام الله ورديخان به فراس هم از اين نظر بوده كه اقدامات عمرانى اصفهان هم زير نظر او قرار گيرد و عمدتاً بايد عمران اصفان از بعد از تاريخ اعزام الله ورديخان يعين بعد از سال (1004 هجرى) انجام يافته باشد و تقريباً هم همين طور است چه مطابق ماده تاريخى نقى كمره‏اى هم ساختمان پل اللهورديخانه در سال (1005 ه.ق( اتمام يافته و عمران خيابان چهار باغ در (1005 ه.ق) و تكايا چهارباغ در (1011 ه.ق) و در سال (1025 ه.ق) تمام ساختمانهائى كه از زمان شاه عباس شروع شده بوده سرانجام يافته بوده است.

 

و اما اينكه گفته شده در سال (1011 ه.ق)مأمور ساختمان پل شده با تاريخ اتمام پل كه (1005 ه.ق) باشد مغاير است، مى ‏توان گفت الله ورديخان ابتداء طبقه زيرين پل را براى امكان عبور و مرور ساخته بوده كه در (1005 ه.ق) به اتمام رسيده بوده و بعد در (1011 ه.ق) مأمور شده كه پل را به اتمام برساند يعنى طبقه بالا را نيز بسازد كه در موقع طغيان رودخانه هم عبور و مرور از طبقه دوم مقدور باشد و شايد طغيان رودخانه زاينده رود موجب تكميل پل بوده است و با اين فرض ديگر مغايرتى در بين نخواهد بود.

 

نظر ديگرى هم امكان دارد و آن اين است كه بگوئيم پل موضوع ماده تاريخ نقى كمره‏اى در فارس بوده نه در اصفهان ولى چون در تاريخ چنين اشاره‏اى نشد ناچار بايد پل موضوع ماده تاريخ نقى را همان پل سى و سه پل دانست


اين بنای زيبا که با وجود مرور زمان با بزرگی و مشخصات آن سالم مانده است ارزش آن را دارد که برای ديدنش به اصفهان رفت، هر چند احتمالاً از کسی هم انتظار نمی رود که برای ديدن شايد باشکوه ترين پل جهان چنين کاری نکند.