سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

بی‌حرمتی به جسد یک زن انقلاب به پا کرد


خبر رسید که در هنگام ساختمان سازی روس ها، جسد تازه زنی پیدا شده که روس ها آن را به چاه انداخته اند. خبر خیلی زود به گوش علما رسید و جنجال بزرگی به پا شد. جنجالی که خیلی ها می گویند یکی از اصلی ترین جرقه های انقلاب مشروطه در ایران بود.

مجله مهر: خبر رسید که در هنگام ساختمان سازی روس ها، جسد تازه زنی پیدا شده که روس ها آن را به چاه انداخته اند. خبر خیلی زود به گوش علما رسید و جنجال بزرگی به پا شد. جنجالی که خیلی ها می گویند یکی از اصلی ترین جرقه های انقلاب مشروطه در ایران بود.

 ماجرای از جایی شروع شد که بانک استقراضی روس، مدرسه مخروبه و قبرستان کهنه ای را نزدیک امام زاده سید ولی خرید. جایی که از مدت ها قبل مردم زمین های اطراف آن را تصرف کرده و در آن ساختمان سازی کرده بودند و علما عقیده داشتند فروش این خانه ها و مدرسه برای تبدیل به احسن شدن مشکلی ندارد به شرطی که به گورستان آسیبی نرسد. اما روس ها بی توجه به هشدار علما و به خصوص آیت الله طباطبایی قبرستان را هم خریدند و چاهی حفر کردند تا استخوان های مردگان را در آن بریزند. آنها در میانه کار وقتی به جسد زنی برخوردند که هنوز تازه بود آن را هم در چاه انداختند تا جنجال تازه ای برپا شود. جنجالی که با فرمان علمای تهران و نجف و اعتراض مردم شروع شد و در نهایت ساختمان نیمه کاره بانک استقراضی روسیه را با خاک یکسان کرد.

بانك روس به دولت شكایت كرد و بیست هزار تومان خسارت خواست. شاه فرمان داد خسارت بانك را بپردازند و به علما كاری نداشته باشند و با این كار سعی کرد اوضاع را آرام کند. این ماجرا به عنوان ماجرای گورستان در تاریخ مشروطه ثبت شده است اما به جز آن، چند حادثه متوالی دیگر زمینه ساز به سرانجام رسیدن انقلاب مشروطه شد.

سید هاشم قندی را فلک کردند

جنگ روسیه و ژاپن واردات قند را به ایران کاهش داده بود. قند گران و کمیاب شده بود و علاء الدوله، حاکم تهران راه را در آن دید که از سید هاشم قندی، تاجر قند تعهد بگیرد که قند را به قیمت سابق بفروشد. اما سید هاشم قندی زیر بار نرفت و علاءالدوله حکم کرد او و پسرانش را به فلک ببندند. این اتفاق جرقه دیگری بود که ایران را به مشروطه نزدیک کرد. تجار نزد علما رفتند و خواستند علاء الدوله عزل شود. تعداد زیادی از علما و تجار در مسجد شاه جمع شدند و آشوب درگرفت. برخورد حکومت با مردم باعث شدت گرفتن نارضایتی ها شد و در نهایت آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبانی تصمیم به تحصن در حرم عبدالعظیم (ع) گرفتند.

در ادامه این تحصن مظفرالدین شاه به بست نشین ها پیغام داد که خواسته هایشان را پذیرفته تا تحصن پایان بگیرد اما این خواسته ها هیچ وقتبرآورده نشد. مدتی بعد، در مراسم روزهای شهادت حضرت زهرا(س)، آیت ‌الله طباطبایی نطقی کرد و گفت: ما تنها عدالتخانه می خواهیم... مجلسی که جمعی در آن باشند و به درد مردم و رعیت برسند. اما برآورده نشدن خواسته های مردم، نارضایتی های بیشتری را در پی داشت که در تیر ماه به اوج خود رسید و حکومت قاجار را وادار کرد با مشروط شدن سلطنت مطلقه موافقت کند.

عین الدوله باید برود

عین الدوله نه فقط صدر اعظم، که چشم مظفرالدین شاه بود. با این حال مردم و روحانیون خواستار برکناری او و برقراری مشروطیت بودند. در مقابل این اعتراض ها، عین الدوله عده ای از مخالفان سرشناس را تبعید کرد و دستور داد شیخ محمد واعظ دستگیر شود. شیخ محمد واعظ در آن زمان هر روز در محله سرپولک تهران منبر می رفت و طرفداران زیادی داشت و دستگیری او مردم را با سپاه قزاق ها رو در رو کرد تا کار به تیراندازی بکشد و طلبه ای به نام سید عبدالحمید کشته شود. در پی کشته شدن این طلبه، بازار تهران تعطیل شد و هزاران نفر در مسجد شاه جمع شدند. این تحصن با تیراندازی و کشته و زخمی شدن صد نفر از مردم پایان گرفت ئ علما در اعتراض به کشتار تهران خواستار خروج از ایران و رفتن به عتبات شدند. عین الدوله گفت راه باز است و روز 24 تیر ماه علما عازم قم شدند و حدود دو هزار نفر از بازرگانان و اصناف و روحانیان با آنها همراه شدند.

روزی که در سفارت بریتانیا تحصن شد

آیت الله بهبهانی قبل از عزیمت به قم، در نامه ای به سفارت بریتانیا از سفیر خواست تا از مشروطه طلبان ایرانی حمایت کند و خواسته های آنها را به گوش شاه برساند. سه روز بعد اولین دسته مردم در باغ سفارت بریتانیا تحصن کردند تا سفیر بریتانیا را زودتر وادار به موضع گیری کنند. بازگشت علما به تهران، عزل عین الدوله، تشکیل مجلس شورای ملی، قصاص قاتلین سید عبدالحمید و بازگرداندن تبعید شدگان به تهران خواسته های بست نشین های سفارت بریتانیا بود که هر روز تعدادشان بیشتر می شد. اما سفیر بریتانیا که تا آن زمان این کار را به تعویق انداخته بود، در نهایت مجبور به انتقال خواسته های مردم به شاه شد و حکومت در تنگنای تصمیم گیری قرار گرفت.

روز هفتم مرداد عین الدوله برکنار شد و مدتی بعد، شاه فرمان مشروطیت را صادر کرد، اما مردم به دلیل آنکه این فرمان را مبهم می دانستند، آن را نپذیرفتند تا بالاخره 5روز بعد، مظفرالدین شاه در روز یکشنبه 13 مرداد 1285 رسما اجازه تشکیل مجلس شورای ملی را صادر کرد.

بی‌حرمتی به جسد یک زن انقلاب به پا کرد

در این فرمان که به خط قوام السلطنه بود و مهر مظفرالدین شاه را داشت آمده بود:

«جناب اشرف صدراعظم: از آنجا كه حضرت باریتعالى -جل شانه- سر رشته ترقى و سعادت ممالك محروسه ایران را به كف كفایت ما سپرده و شخص ھمایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالى و رعایاى صدیق خودمان قرار داده، لهذا در این موقع كه اراده همایون ما بر این تعلق گرفت كه براى رفاهیت و امنیت قاطبه اهالى ایران و تشیید و تائید مبانى دولت اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتى و مملكتى به موقع اجرا گذارده شود، چنان مصمم شدیم كه مجلس شوراى ملى از منتخبان شاهزادگان قاجاریه و علما و اعیان و اشراف و ملاكین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه طهران تشكیل و تنظیم شود كه در مهام امور دولتى و مملكتى و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازم را به عمل آورده به هیات وزراى دولت خواه ما در اصلاحاتى كه براى سعادت و خوشبختى ایران خواهد شد اعانت و كمك لازم را بنماید و در كمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالى مملكت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند كه بصحه همایونى موشح و به موقع اجرا گذارده شود. بدیهى است كه به موجب این دست خط مبارك نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشكیل آن را موافق تصویب و امضاى منتخبان از این تاریخ معین و مهیا خواهد كرد كه بصحه ملوكانه رسیده و بعون الله تعالى مجلس شوراى ملى مرقوم كه نگهبان عدل است افتتاح و به اصلاحات لازمه امور مملكت و اجراى قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر مى داریم كه سواد دست خط مبارك را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالى از نیات حسنه ما كه تماماً راجع به ترقى دولت و ملت ایران است كما ینبغى مطلع و مرفه الحال مشغول دعاگویى دوام این دولت و این مجلس بى زوال باشند.

در قصر صاحبقرانیه، به تاریخ چهاردهم ۱۴ جمادى الثانیه ١٣٢۴ هجرى در سال یازدهم سلطنت ما»


ویدیو مرتبط :
بی حرمتی به زن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زن پس از کشتن شوهرش، جسد او را با بنزین سوزاند



 


زنی که در پی اختلاف با شوهرش او را کشته و جسدش را سوزانده بود، قصد فرار از کشور را داشت که از سوی ماموران انتظامی استان قزوین در شهر آستارا دستگیر شد.

 

رسیدگی به این پرونده روزهای پایانی دی امسال با شکایت زن میانسالی مبنی بر گم‌شدن شوهرش در دستور کار کارآگاهان جنایی اداره آگاهی استان قزوین قرار گرفت. در تحقیق از این زن معلوم شد، شوهرش با خودروی شخصی از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است. در پی این شکایت، جستجو برای یافتن مرد گمشده آغاز شد تا این که یک روز بعد خودروی مرد گمشده در یکی از محله‌های جنوب شهر، بدون سرنشین پیدا و به پارکینگ پلیس انتقال یافت.

 

کشف جسد مرد گمشده

 

چند روز بعد از کشف خودروی مرد گمشده، ماموران جسد سوخته مردی را در حومه شهر پیدا و به پزشکی قانونی منتقل کردند. ماموران که احتمال می‌دادند جسد متعلق به مرد گمشده باشد، از همسر او خواستند با حضور در پزشکی قانونی، آن را شناسایی کند. به این ترتیب هویت جسد تایید و تحقیقات ویژه برای رازگشایی از این جنایت مرموز آغاز شد.

 

فرار مرموز همسر مقتول

در حالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت، ماموران اطلاع یافتند همسر مقتول به طرز مرموزی خانه‌اش را ترک کرده و حتی فرزندانش نیز از او خبری ندارند. به این ترتیب این فرضیه پلیسی که این زن در قتل شوهرش نقش داشته، قوت گرفت و او به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقیب پلیس قرار گرفت.

 

دستگیری در نقطه صفر مرزی

در ادامه جستجو‌ها ماموران اطلاع یافتند، همسر مقتول به آستارا رفته و قصد دارد از کشور خارج شود. از این رو ماموران عازم آستارا شده و این زن را در خانه ویلایی‌اش دستگیر کردند. متهم با انتقال به پلیس آگاهی قزوین در بازجویی‌های مقدماتی ادعا کرد در مرگ شوهرش نقش نداشته تا این که در ادامه تحقیقات سرانجام راز این جنایت هولناک را فاش کرد.

 

اعتراف به جنایتی هولناک

زن متهم در اظهاراتش گفت: چندی پیش اختلاف‌های من و شوهرم شروع شد، اما موضوع را با فرزندانمان در میان نگذاشتم. با شدت گرفتن اختلاف‌ها تصمیم به قتل شوهرم گرفتم. عصر روز حادثه با نوشیدنی مسموم او را بی هوش کردم و سپس شیر اجاق گاز را بازگذاشته و از خانه بیرون رفتم.  ساعاتی بعد به خانه بازگشتم و جسدش را در صندوق عقب خودروی شخصی‌مان گذاشته و به حومه شهر بردم و با بنزین سوزاندم. خودرو را نیز در جنوب شهر رها کردم. پس از چند هفته وقتی متوجه شدم ماموران ردی از قاتل پیدا نکرده‌اند، تصمیم به فرار گرفتم. بنابراین با برداشتن اسناد و مدارک خانه، خودرو و پول به آستارا رفتم تا از کشور خارج شوم.... / روزنامه جام‌جم