سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

بیوگرافی سارا رسول زاده + تصاویر سارا رسول زاده



بیوگرافی سارا رسول زاده,سارا رسول زاده,تصاویر سارا رسول زاده,

بیوگرافی سارا رسول زاده
نام و نام خانوادگی : سارا رسول زاده
رشته تحصیلی : لیسانس مدیریت صنعتی
تاریخ تولد : سال ۱۳۶۸

 

سارا رسول زاده مجری جوانی هست که بعد از مصاحبه بین ۳۰۰ نفر در شبکه دو تلویزیون برای مجری برنامه زنده انتخاب میشه و به تلویزیون راه پیدا میکند این مجری جوان حضوری موفق را در برنامه های نوجوان از خود به نمایش گذاشته و بطور چشمگیری با مخاطبان نوجوان ارتباط برقرار کرده و هم اکنون محبوبیت خاصی دارد محبوبیتی که بچه های اوایل دهه شصت را به یاد علاقه ای که به مجریان برنامه نیم رخ داشتن می اندازد.


سارا رسول زاده اصالتا اهل تبریز است و در یک خانواده ۶ نفره زندگی میکند که دو خواهر و یک برادر دارد و پدرش علاقه داره که سارا به ورزش اهمیت بدهد تا اونجایی که سارا در تیم هندبال نفت بازی میکرده و بدلیل مشکلات و کمبود وقت از این تیم جدا میشه ! برای مادر سارا رسول زاده ادامه تحصیل و رسیدن به مدارج عالی مهم است . یکی از خواهرانش مشغول تحصیل در مقطع دکتری است خواهر دیگرش حقوق می خواند و برادرش مکانیک طبعا با رشد کردن در چنین خانواده ایی سارا سراغ تحصیل در رشته ی هنر نرفت و در حال حاضر دانشجوی رشته مدیریت صنعتی هست.

سارا رسول زاده دیده شدن براش مهم نیست و بیشتر علاقمند هست که به کار تئاتر بپردازد او نقش آملیا را در تئاتر «یرما» از دکتر علی رفیعی را بازی کرد و امیدوار است اگر روزی بخواهد حضوری در سینما به عنوان بازیگر داشته باشد در کارهای دکتر رفیعی باشد.

 

گفتگو کوتاه با سارا رسول زاده

 

 متولد چه سالی هستید و در چه رشته ایی درس خوانده اید؟
 من متولد سال ۱۳۶۸ هستم. بچه ی ته تغاری خانه با دو خواهر و یک برادر که رشته هیچ کدام هنر نبوده، یک خواهرم مشغول تحصیل در مقطع دکتری است خواهر دیگرم حقوق می خواند و برادرم مکانیک طبعا با رشد کردن در چنین خانواده ایی من سراغ تحصیل در رشته ی هنر نرفتم و در حال حاضر دانشجوی مدیریت صنعتی هستم، باید بگم که رشته تحصیلی ام را دوست دارم با احترام به تمام کسانی که هنر خوانده اند باور من این است که تحصیل هنر در ایران فایده چندانی ندارد البته نباید از این بگذریم که بچه های گروه هنر فیلم زیاد دیده اند و دایره مطالعاتی شان وسیع است که من سعی می کنم این خلا را با مطالعه شخصی جبران کنم. اقبال یک هنرمند گاهی براساس سلیقه ی مخاطب رقم می خورد. بازیگر در ایران همیشه باید منتظر باشد و تا یک زمان خاصی روی بورس است، من برای اینکه نمی خواستم به چیزی وابسته باشم رفتم سراغ رشته ایی که از طریق آن بتوان آینده مالی مطمئنی داشت.

 باور عام این است که مجری گری کار پردرآمدی است مگر برای اجرا دستمزد خوبی دریافت نمی کنید؟
 مجری ها بیشتر پول خود را از استیج در جشن ها یا ایام خاص در می آورند که آن هم توانایی خاص خود را می طلبد، گاهی ممکن است یک مجری تا سه میلیون هم برای یک اجرای استیج بگیرد اما با این وجود من مجری استیج نیستم و علاقه ایی به این کار ندارم.
 
 چطور شد که وارد حیطه ی مجری گری شدید؟
 من ابتدا فقط بازیگری تئاتر را دوست داشتم و اصلا به مجری گری فکر نمی کردم. شروع فعالیت تئاترم تو حوزه ی دانش آموزی با کانون پرورش فکری کودکان بود. ده سال آنجا کار تئاتر عروسکی کردم و جایزه ی عروسک گردان برتر را گرفتم. همان سال ها نیز در تئاتر دانشجویی جایزه بهترین بازیگری گرفتم.

ورودم به عرصه ی اجرا اتفاقی بود یک روز کسی که هرگز نفهمیدم چطور و از کجا من را می شناخت با من تماس گرفت که برای اجرا تست مجری گری بدهم، من تست دادم و قبول شدم. اولین کارم در تلویزون سال ۱۳۸۸ با برنامه «ترمه طلا» برای گروه کودک به کارگردانی محمدرضا حیدری بود که در آن کار مجری بازیگر بودیم، هنوز هم برخی من را با نام طلا در آن مجموعه می شناسند. بعد از آن برنامه زنده «آفتاب گردان» برای گروه نوجوان در شبکه دو را اجرا کردم.

اولین روز اجرای زنده ی من بدترین روز زندگی ام بود آن روز باید یک متن دانستی علمی را از حفظ اجرا می کردم من با اعتماد به نفسی که از بازی در تئاتر داشتم متن را یک دور خواندم و گفتم آماده ام به محض روشن شدن دوربین تپق ها بود که پشت سر هم می آمد. بعد از آن اجرا از استودیوی جام جم تا ونک اشک ریختم و فکر کردم این پایان کارم در اجرا است. آن شب خانم آیدا کریمی مربی تئاترم در دبیرستان به من گفت که قرار نیست همه از اول خوب باشند. تو پرانتز بگم که من هیچ وقت دوره ی مجری گری یا بازی ندیدم تنها معلم من تا قبل از آشنایی با دکتر علی رفیعی همین خانم آیدا کریمی در دبیرستان بود. رشته من در دبیرستان تجربی بود و تمام زنگ هایی که درس جدی نداشتیم می رفتم تمرین تئاتر این آخری ها سر کلاس های ریاضی و شیمی هم به هوای تئاتر حاضر نمی شدم.

اجرای زنده خیلی به تئاتر شبیه است. مجری باید بتواند برنامه را جمع کند، چالش به وجود بیاورد تا برنامه جذاب شود. بعد از این کار دو سال کارنکردم تا اینکه اومدم به برنامه «دوستان» به تهیه کنندگی مسعود ساکت اُف در شبکه جام جم، قبل از من در این برنامه زهرا عاملی یکی از مجری های توانمندمان بودند بعد فائزه یادگاری آمدند و بعد من که غدمتم در آن برنامه از بقیه بیشتر شد. بعد از تمام شدن برنامه «دوستان» بلافاصله برنامه ی «سپید پررنگ» به تهیه کنندگی الهه بهبودی آغاز شد که این برنامه نیز تا آخر شهریور۹۲ ادامه دارد.

من الهه بهبودی را از سر برنامه ی «جمع ما» با اجرای آزاده نامداری می شناختم و از همکاری با او بسیار لذت می برم. کم پیش می آید که یک تهیه کننده خانم با یک مجری خانم کنار بیاید ولی خانم بهبودی با وجود این که سن زیادی ندارند کارشان را به خوبی بلدند و حرفه ی خود را به خوبی می شناسند. «سپید پررنگ» برنامه ایی است پیرامون مشکلات جوانان.در این برنامه مشکلات جوانان را مطرح می کنیم و با مهمان هایمان نیز فارغ از چهره و حرفه ایی که دارند راجب موضوع برنامه گفتگو می کنیم. از مهمانانی که در برنامه حضور داشتند می توان به الهام حمیدی، افسانه پاکرو، بهاره رهنما، مژده لواسانی، شقایق دهقان به همراه دخترش می توان اشاره کرد.

بیوگرافی سارا رسول زاده,سارا رسول زاده,تصاویر سارا رسول زاده,
در ابتدای برنامه «سپید پر رنگ» لباس های خیلی خاصی می پوشیدید که بین لباس مجری های دختر و پسر هارمونی خاصی وجود داشت، آیا طراح لباس داشتید؟
 بله خانم آنا ثانی طراح لباس «سپید پررنگ» بودند که متاسفانه در حال حاضر دیگر با این برنامه همکاری ندارند. از طراحی لباس و صحنه برنامه مشخص بود که تهیه کننده چقدر نسبت به کارش حرفه ایی برخورد می کند.

  به نظر شما چهره مجری و طرز لباس پوشیدنش در کیفیت اجرا چقدر مهم است؟
 به نظر من چهره آنقدر مهم نیست مهم توانمندی یک مجری است. اپرا گِیل وینفری از مشهورترین مجری های جهان از دید برخی شاید به لحاظ زیبایی یک زن معمولی باشد اما این مجری با خلاقیت خود به ملکه میزگردها بدل شد، بنابراین توانمندی یک مجری فقط بسته به ظاهر او نیست.

 معمولا برای اجرا باید متن حفظ کنید؟
 در برنامه های تولیدی که پلاتو می گوییم متن داریم ولی برنامه های زنده معمولا گفتگو محور است یک ساعت قبل از برنامه با تهیه کننده راجب فضای برنامه صحبت می کنیم یک سری سوال هم در اختیارم می گذارند اما من سوال های خودم را فی البداهه و در مسیر گفتگو خلق می کنم، خود شما الان که دارید با من مصاحبه می کنید یک سری سوال جلوی تان هست که اصلا به آن ها نگاه نکردید و سوال هایتان در لحظه و در مسیر گفتگو شکل گرفت.

می دانم که قیاس مجری گری و بازیگری قیاس درستی نیست، ولی شما به عنوان یکی از معدود مجری های خانم که کار حرفه ایی تئاتر می کنید به نظرتان تجربه ی کدام یک از این دو سخت تر است؟
 مجری گری برنامه های زنده و بازیگری تئاتر به یکدیگر کمک می کنند ولی کار مجری به دلیل گسترده بودن دایره ی مخاطبانش حساس تر است. از یک بازیگر می توانند بپذیرند که در یک نقش خوب یا بد باشد اما اشتباهات مجری به راحتی بخشیده نمی شود.
    
آیا علاقه به ایفای نقش جلوی دوربین سینما دارید؟
 من تا به حال هرچه پیشنهاد برای کار در سینما داشتم را رد کردم. استارت تجربه سینما برای من خیلی مهم است و فعلا قصد ندارم جلوی دوربین بروم. قبل از ورود به حیطه مجری گری یک تله فیلم برای جشنواره پلیس بازی کرده بودم. یک کار نمایشی هم به نام «چاپ شصتم» با آقای حیدری برای شبکه یک کار کردم. آرزوی من این است که اگر قرار باشد در سینما کار کنم جلوی دوربین خود دکتر رفیعی بروم و عاشقانه سبک کار او در «ماهی ها عاشق می شوند» را می پسندم. من خیلی شانس داشتم که اولین تجربه ی جدی تئاترم را با دکتر رفیعی شروع کردم.

 آیا الگویی برای بازیگری دارید؟
 الگو ندارم زیرا معتقدم در هنر نباید کسی را الگو قرار داد، هنر برای زنده ماندن نیاز به زایش و کار نو دارد. اما بازیگر مورد علاقه زیاد دارم؛ فاطمه معتمد آریا، رویا تیموریان، گلشیفته فراهانی، ریما رامین فر، مریم سعادت و تمام بازیگرهایی که به واسطه ی چهره مطرح نشده اند را دوست دارم. در ایران همه دنبال چهره هستند و به طرز عجیبی صورت ها شبیه به هم شده. از بازیگران مرد نیز سیامک صفری، فرهاد اصلانی، حمید فرخ نژاد، پرویز پرستویی، علی سرابی، احمد مهران فر را دوست دارم.
 
 به عنوان سوال پایانی نقطه ضعف و قدرت خودتان را در مجری گری و بازی چه می دانید؟
 بزرگترین نقطه ضعف من این است که روحیاتم خیلی روی کارم اثر می گذارد. گاهی که اتفاق بدی برام می افتد این را نمی توانم پنهان کنم.
 
نقطه قوتم این است که پشتکار بسیار زیادی دارم. آدم مغروری نیستم. اگر کسی به من بگوید که اینجا را بد بودی یا اگر اینطور بودی بهتر بود من به این نقدها گوش می دهم و این می رود در ذهنم که باید اصلاحش کنم. البته گاهی شاید این به ضرر بازی ام تمام شود چون از خلاقیتم کم می کند. ولی من معمولا ایراداتی که بهم می گویند را با تمرین زیاد و پشت کار حل می کنم.

 

برنامه های تلویزیونی سارا رسول زاده
ترمه و طلا – شبکه دو
آفتاب گردان – شبکه ذو
دوستان – شبکه جام جم
مثبت من – شبکه تهران
سپید پررنگ – شبکه دو

 

  تصاویر سارا رسول زاده

بیوگرافی سارا رسول زاده,سارا رسول زاده,تصاویر سارا رسول زاده,

 عکس های سارا رسول زاده

بیوگرافی سارا رسول زاده,سارا رسول زاده,تصاویر سارا رسول زاده,

 بیوگرافی سارا رسول زاده

بیوگرافی سارا رسول زاده,سارا رسول زاده,تصاویر سارا رسول زاده,

تصاویر جدید سارا رسول زاده

بیوگرافی سارا رسول زاده,سارا رسول زاده,تصاویر سارا رسول زاده,

 سارا رسول زاده

بیوگرافی سارا رسول زاده,سارا رسول زاده,تصاویر سارا رسول زاده,

 عکس های سارا رسول زاده

بیوگرافی سارا رسول زاده,سارا رسول زاده,تصاویر سارا رسول زاده,

 منبع:
biograph.ir
aksbaroon.com


ویدیو مرتبط :
سارا رسول زاده

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سارا رسول‌زاده و اولین نقش مهم زندگی‌اش


«پرده‌نشین» اولین تجربه تلویزیونی سارا رسول‌زاده بود هرچند پیش ازاین او را در تئاتر و اجراهای تلویزیونی دیده بودیم اما «پرده‌نشین» اولین كار تصویری‌اش محسوب می‌شد.


مجله زندگی ایده آل - الناز دیمان: «پرده‌نشین» اولین تجربه تلویزیونی سارا رسول‌زاده بود هرچند پیش ازاین او را در تئاتر و اجراهای تلویزیونی دیده بودیم اما «پرده‌نشین» اولین كار تصویری‌اش محسوب می‌شد. به گواه بسیاری از بینندگان و منتقدان، رسول‌زاده به‌خوبی از پس ایفای نقش هاجر، دختری كه هم دوست دارد با مرد مورد علاقه‌اش ازدواج كند و هم موافقت و رضایت پدر برایش مهم است، برآمده و این سریال می‌تواند در ستاره شدن او تاثیر بسزایی داشته باشد. با سارا رسول‌زاده از تجربه این سریال و نحوه آمدنش جلوی دوربین شعیبی حرف‌زدیم.

از اجرا تا بازیگری

بله حتما؛ من كار بازیگری را با تئاتر عروسكی شروع كردم و از دوران كودكی در این رشته فعال بودم. در دوران دانش‌آموزی و دانشجویی نیز همچنان در زمینه تئاتر فعال بودم تا اینكه برای «وورك شاپ» آقای دكتر رفیعی انتخاب شدم و بهترین كارم نمایش «یرما» نیز به كارگردانی آقای دكتر رفیعی بود كه در تماشاخانه «ره » اجرا شد. من دو سال با دكتر رفیعی همكاری كردم و به جرات می‌توانم بگویم در حال حاضر بهترین كارگردان تئاتر ایران است.

سارا رسول‌زاده و اولین نقش مهم زندگی‌اش

من در زمینه اجرا نیز تجاربی دارم و اجرا در تلویزیون را نیز با همكاری خانم بهبودی در شبكه دو و در برنامه‌ای زنده تجربه كرده‌ام. شخصا اجرا را دوست دارم و بسیار مایل بودم كار در این فضا را تجربه كنم چون فكر می‌كردم كار سخت و جذابی است اما اجرا هرگز دغدغه اصلی من نبود و از آن به عنوان سكوی پرتاب برای بازیگری استفاده نكردم و پس از كار اجرا باز هم به دنیای تئاتر بازگشتم.

من هاجر شدم

آقای علی سرابی در یكی از تئاترها كار من را دیده بود و به آقای شعیبی معرفی‌ام كرد. به دفتر آقای شعیبی رفتم و در جریان كار و قصه سریال «پرده نشین» قرار گرفتم و متوجه شدم برای نقش هاجر انتخاب شده‌ام. قسمت‌هایی از فیلمنامه را كه نوشته شده بود خواندم و چون قبلا كارهای خوب آقای شعیبی فیلم «دهلیز» را دیده بودم و گروه بازیگران را آقای سرابی انتخاب می‌كرد، به این گروه اعتماد كردم و همكاری با آنها را پذیرفتم.

گروه و عوامل سریال «پرده‌نشین» بسیار حرفه‌ای بود و برای من كه اولین كار تصویری‌ام را تجربه می‌كردم، این موضوع باعث خوشحالی‌ام بود ضمن اینكه نقش هاجر را هم خیلی دوست داشتم.

دلسوز و سرسخت

دقیقا همین‌طور است. هاجر در عین دلسوز بودن سرسخت هم است. من نقش هاجر و جسارت این شخصیت را خیلی دوست داشتم. این كاراكتر از خیلی جهات شبیه من نبود و از برخی جهات خصلت‌های مشترك داشتیم. مثلا فكر می‌كنم جسارت و تلاش هاجر در من هم وجود دارد اما یك سری تجربه‌ها را هاجر دارد كه من در زندگی‌ام نداشته‌ام.

 اولین روزی كه به دفتر آقای شعیبی رفتم برای اینكه درباره سریال و نقش صحبت كنیم، آقای محسن كیایی هم حضور داشت و در همان جلسه از ما تست گریم و لباس گرفت و عكاسی كرد. در همان جلسه آقای سرابی به من گفت: «سارا تو خود هاجری» (می خندد). آقای سرابی گفت در چهره‌ات شیطنت و تیزهوشی وجود دارد كه تو را شبیه به كاراكتر هاجر می‌كند. خوشبختانه ما در این كار آقای علی صلاحی را به عنوان بازیگردان در كنار گروه داشتیم كه برای رسیدن به نقش كمك می‌كرد.

همچنین قای شعیبی علاوه بر اینكه كارگردانی حرفه‌ای است، در زمینه بازیگری هم بسیار تواناست و بازیگران را به‌خوبی درك می‌كند و دست آنها را برای اجرای نقش باز می‌گذارد و به خوبی آنچه از نقش و بازیگر می‌خواهند را توضیح می‌دهد. او كارگردانی بسیار صبور است و از پیشنهادها استقبال می‌كند. همه این عوامل به من برای بازی در نقش هاجر كمك‌كرد.

رفاقت حرف اول را می‌زند

روز اول فیلمبرداری برای اینكه جلوی دوربین قرار خواهم گرفت، استرسی نداشتم چون قبلا در برنامه زنده تلویزیونی جلوی دوربین بودن را تجربه كرده بودم اما مدام فكر می‌كردم من باید روبه‌روی بازیگرانی كار كنم كه یا پیشكسوت هستند یا تجربه بازیگری‌شان بسیار بیشتر از من است و این موضوع فكرم را مشغول كرده بود كه كم نیاورم (می خندد). گذشته از شوخی این را می‌دانم بازیگر مقابل در فیلم‌ها و سریال‌ها بسیار مهم است و روی بازی بازیگران تاثیر مستقیم دارد.

می‌دانستم وقتی روبه‌روی بازیگرانی مثل ویشكا آسایش، محمود پاك‌نیت، محسن كیایی یا سارا بهرامی بازی می‌كنم، باید سعی كنم همان‌طور كه بازی آنها روی كار من تاثیر مثبت می‌گذارد، من نیز پارتنری مناسب باشم. سخت‌ترین ومهم‌ترین مسئله در شخصیت‌ام این است كه وقتی كسی به من اعتماد می‌كند بتوانم جواب این اعتماد را به شایستگی بدهم و در این كار نیز همواره به همین موضوع فكر می‌كردم.

سارا رسول‌زاده و اولین نقش مهم زندگی‌اش

 در این كار دوستی عمیقی بین من و سارا بهرامی شكل گرفت و او در زمان فیلمبرداری خیلی به من كمك كرد. خوشبختانه پشت صحنه بسیار خوب و صمیمی‌ای در این سریال داشتیم و كسانی كه تجربه كاری‌شان از من بیشتر بود، هرگز از موضع بالا به من نگاه نكردند و هرجا كمك لازم داشتم دریغ نمی‌كردند. برخورد تمام بازیگرانی كه با آنها در این كار افتخار همكاری داشتم، در تمرین‌ها یا زمان فیلمبرداری بسیار دوستانه، دلسوزانه و خوب بود و همه چیز برایم بسیار شیرین و لذت بخش پیش رفت تا جایی كه بعد از اتمام فیلمبرداری بسیار ناراحت بودم و دوست نداشتم گروه را ترك كنم.

به عنوان مخاطب از نتیجه كار راضی بودید؟

خیلی این سریال را دوست داشتم چرا كه همه چیز از فیلمبرداری گرفته تا انتخاب لوكیشن، بازیگران و. . . در سطح بالایی قرار داشت و همه درست انتخاب شده‌بودند و تلاش همه در نهایت این بود كه كیفیت كار بالا باشد.

بازخورد مردم چگونه بوده؛ آیا شما را می‌شناسند و در مورد این سریال و كاراكترتان با شما صحبت می‌كنند؟

خداراشكر بازخوردها خوب بوده. از همان قسمت‌های ابتدایی سریال در شبكه‌های اجتماعی پیگیر نظرات مردم بودم و خوشبختانه از همان ابتدا مردم با سریال و قصه آن ارتباط برقرار كردند. قصه هاجر و براتعلی قصه اصلی كار نیست اما بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت و دوستانی كه نظرات‌شان را می‌شنوم یا می‌خوانم، این دو كاراكتر را خیلی دوست دارند و پیگیر قصه عاشقانه طلبه جوان و دختر مورد علاقه‌اش هستند. از اینكه داستان این شخصیت‌ها اینقدر برای مردم جالب شده و آنها را دوست دارند، بسیار خوشحالم.