برندگان بخت‌آزمایی که زندگی شان نابود شد!

صبح بخیر: ماجرا از یك پیشنهاد هوس‌انگیز شروع می‌شود. از خرید یك بلیت ارزان قیمت، كه می‌توانند با آن شانس شان را محك بزنند؛ شانسی كه شاید خودشان هم چندان باورش ندارند اما یكی از شب‌های اعلام نتایج، شانس سراغشان می‌آید و زندگی‌شان را زیر و رو می‌كند. برنده‌های بخت‌آزمایی، یك‌شبه به ثروتی می‌رسند كه فكرش را هم نمی‌كرده‌اند ولی خیلی زودتر از آنكه بتوانند لذت واقعی این پول را درك كنند، یك توفان به‌جان زندگی‌شان می‌افتد و نابودشان می‌كند. خیلی‌ها فكر می‌كنند، شهرت یا به‌قول خودمان زخم چشم دیگران است كه برندگان را به این روز می‌نشاند اما اگر نگاهی به‌سرگذشت آنها بیندازید، می‌بینید كه هیچ كدامشان نتوانسته‌اند آنطور كه باید از پولی كه باد برایشان آورده بهره ببرند و قدرش را بدانند و به همین دلیل خیلی زود به بن‌بست رسیده‌اند. به همین بهانه، نگاهی به زندگی بزرگ‌ترین برندگان بخت‌آزمایی جهان انداختیم تا دلایل شكست‌شان را بشناسیم و از اشتباهات‌شان درس بگیریم.



«آبراهام شكسپیر»، شاگرد راننده كامیونی بود كه در سال ۲۰۰۶ برنده بلیت بخت آزمایی ۱۷ میلیون دلاری شد. او كه از سواد چندانی هم برخوردار نبود، نتوانست زندگی‌اش را با این ثروت بادآورده هماهنگ كند و جانش را به‌‌دلیل این پول از دست داد. آبراهام 37ساله، از همان آغاز معتقد بود دوستانش تنها به‌دنبال پول او هستند و اعتراف كرد از این برد بزرگ خوشحال نیست. یك‌سال بعد از این برد بزرگ، شكسپیر ناپدید شد و درحالی‌كه مادرش فكر می‌كرد او تنها برای تفریح به كشور دیگری رفته، جسدش بعد از مدتی پیدا شد. خانم مور، یكی از دوستان جدید او كه از مظنون‌های اصلی پرونده قتل هم بود، به او در تاسیس شركتی كمك كرد. مور كه با استفاده از این موضوع از حق امضا برای برداشت پول او برخوردار شده بود، پس از ناپدید شدن شكسپیر، یك میلیون دلار پول برداشت كرد اما دربازجویی‌ها گفت، شكسپیر این پول را به او هدیه داده‌است. آبراهام كه قبل از این پیروزی، مردی مذهبی بود و زندگی ساده‌ای داشت، بعد از ثروتمند شدن  ارتباطات دینی خود را كنار گذاشت و سرانجام به دست دوستانش كشته شد.

---

این داستان غم انگیز «مایكل كارول»، یكی از برندگان بخت‌آزمایی است. كسی كه با 7/9 میلیون یورویی كه برنده شده بود، كارش به دادگاه كشید و چند سال بعد، فقیر و تنها به حال خود رها شد. مایكل كارول در 19 سالگی‌اش صاحب پولی شد كه كسی خوابش را هم نمی‌دید؛ 7/9 میلیون یورو، آن هم در سال 2002.اما طولی نكشید كه دریای ثروت او هم خشك شد و به‌خاطر مخارج روزانه‌اش، مجبور شد حتی خانه‌اش را هم به حراج بگذارد. خوشگذرانی، تنها موضوعی بود كه كارول در سال‌های ثروتمند بودنش به آن فكر می‌كرد و به همین دلیل بود كه مایكل پس از پیروزی در یك بخت‌آزمایی بزرگ، گرفتار مواد‌مخدر و قمار شد. خوشبختی او چندان طول نكشید و بعد از 8سال زندگی با پول‌هایی كه برنده شده‌بود، بار دیگر فقر را تجربه كرد. او در این مورد می‌گوید: «مهمانی تمام شده و حالا وقت آن است كه سر زندگی واقعی برگردم.» اما فقر مالی تنها مشكلی نبود كه كارول در آن دست و پا می‌زد. همسرش هم او را ترك كرد و دخترشان را با‌خود برد. از دست دادن 100 هزار یورو در طول 8سال، او را به‌بحرانی كشاند كه فكرش را هم نمی‌كرد. این ماجرا تاجایی پیش رفت كه او بعد از 8 سال زندگی بی‌قید و بند، تصمیم گرفت سراغ كاری برود اما این فكر هم نمی‌توانست او را نجات دهد. كارول دیگر یك جوان 19 ساله نبود. نزدیك به یك‌دهه از آن روزها گذشته بود و او بدون هیچ تجربه كاری، نمی‌توانست به راحتی شغلی پیدا كند. گذشته از این، كارنامه او پر از سوابق جنایی بود تاجایی‌كه خودش اعتراف می‌كند در این سال‌ها 2/1 میلیون از پولی كه برنده شده بود را تنها برای خرید كوكایین، خرج كرده است. كارول كه 8 سال زندگی‌اش را به‌باد داده بود، مجبور شد به‌خاطر نان شبش هم كه شده، كاری كند اما انگار جز آشغال جمع‌كنی فرصتی برای او باقی نمانده بود؛ سرانجام مرد 9 میلیون یورویی كه همه چیزش را از دست داده بود، مجبور شد به این گزینه آخر «بله» بگویید.

---

«ویوین نیكلسون»، یكی از برندگان  بخت‌آزمایی است كه بعد از دریافت جایزه‌اش اعلام كرد، حالا می‌توانم خرج كنم، خرج كنم و خرج كنم، البته این كار را هم كرد. او كه 152300 یورو را در بخت‌آزمایی برنده شده بود، آنقدر بی‌محابا خرج كرد كه تنها در عرض 5 سال، ثروت افسانه‌ای‌اش را از دست داد. او كه همسرش را از دست داده بود، بعد از ثروتمند شدنش 5 بار ازدواج كرد و در نهایت هم نتوانست یك همسر واقعی برای خودش پیدا كند. وی كه مصرف موادمخدر از پا درش آورده بود، چند باری هم اقدام به‌خودكشی كرد و بعد روانه بیمارستان روانی شد. نیكلسون پول بادآورده‌اش را صرف لباس خریدن، ماشین‌های گران‌قیمت و تعطیلات پرخرج كرد و بدون آنكه به فكر آینده‌اش باشد، بعد از مدت كوتاهی با فقر روبه‌رو شد. او یكی از بزرگ‌ترین برندگان بخت‌آزمایی بود که در سال 2007 مجبور شد با مستمری ناچیز 87 دلاری زندگی كند و شاید آن زمان بود كه تازه توانست آرامش را احساس كند.

---

«كالی راجرز»، نوجوانی است كه همه ثروت بادآورده‌اش را صرف خرید لباس و مهمانی كرد. او یكی از خوش‌شانس‌ترین نوجوانان جهان بود كه در 16 سالگی، برنده جایزه 9/1 میلیون یورویی در بخت آزمایی شد. اما خوشبختی او خیلی طولی نكشید و زودتر از آنكه به‌خودش بیاید، تمام ثروتش را از دست داد. او همه پولش را خرج تعطیلات، خرید كردن و دوستانش كرد. وی فقط 000/450یورو را برای خرید لباس‌های گران‌قیمت و چند عمل جراحی زیبایی هزینه كرد و 000/550 یورو را صرف خریدن خانه‌های تجهیز شده برای خودش، والدینش و مادربزرگش كرد و 000/200 یورو از ثروتش هم به‌خاطر تعطیلات پر زرق و برق از بین رفت. تا اینجای كار، همه چیز برای كالی خوب بود اما این دوره اوج تنها 6 سال طول كشید و این دختر جوان كه دیگر تحمل زندگی شكست‌خورده‌اش را نداشت، 2بار اقدام به خودكشی كرد. کالی در 22 سالگی، تنها مادر 2 كودك بود و حالا برای تامین كردن مخارج خود و خانواده‌اش، مجبور است به‌عنوان پیشخدمت كار كند. او كه به خط پایان نزدیك شد، می‌گوید:« فقط وقتی می‌توانید فشاری كه روی من بوده را درك كنید، كه در آن سن كم برنده چنین جایزه بزرگی شوید.»

---

«جك ویتكر»، كسی است كه تنها در عرض 4سال، 114 میلیون دلار را به باد داد. او در سال 2002 به‌عنوان یكی از بزرگ‌ترین برندگان تاریخ بخت‌آزمایی شناخته شد و 310 میلیون دلار را از آن خود كرد. ویتكر قبل از آنكه یك میلیونر شود، در كسب و كارش موفق و به‌عنوان یكی از روسای یك شركت بزرگ مشغول كار بود. او كه در آن زمان 55 ساله بود، زندگی آرامی داشت و در اوج سلامت و خوشبختی با خانواده‌اش زندگی می‌كرد. اما تا مدتی بعد از برنده شدنش اوضاع خوب پیش رفت؛ او 10 درصد پولی كه برده بود را به یك خیریه تقدیم كرد و در اوایل برنده شدنش، كارهای خیرخواهانه زیادی را انجام می‌داد اما اوضاع او تا پایان كار خوب پیش نرفت. ویتكر دوبار برای تخلفات رانندگی دستگیر و یك‌بار هم به‌‌دلیل رفتارهای تهدید آمیزش گرفتار پلیس شد. افراد زیادی به‌خاطر رفتارهای ناپسندش از او شكایت كردند و زمانی كه مشغول خوشگذرانی بود، دزدها 454 هزار دلار پول نقد را از اتومبیلش دزدیدند. یك‌سال بعد، دزدها 200 هزار دلار دیگر از ماشینش دزدیدند و مدتی بعد همسرش از او جدا شد. در سال 2003 جسد نامزد نوه‌اش، به‌دلیل سوء مصرف مواد در خانه‌اش كشف شد. نوه 17 ساله او كه هفته‌ای 2100 دلار از پدربزرگش دریافت می‌كرد، یك ماه بعد اور دوز كرد و درجای دیگری جان سپرد و مادر و پدر او هم در همان سال به‌دلایل نامعلوم جانشان را از دست دادند. بعد از تمام این توفان‌ها، ویتكر تنها و بی‌كس، از آینده ناامید شده و آرزو می‌كرد كه ای‌كاش هرگز در این بخت‌آزمایی شركت نمی‌كرد.

---

«میكایی كارول»، رفتگری كه شانس پیروزی در بخت‌آزمایی را داشت، تنها بعد از چند سال به‌دلیل مهمانی‌های پرخرج و فساد، همه ثروتش را از دست داد. او كه یك جوان 26 ساله بود، 7/9 میلیون یورو در یك بخت‌آزمایی در سال 2002 برنده شد و تنها بعد از چند سال، آرزو كرد كه كاش بتواند دوباره به شغل قبلی‌اش رفتگری گردد. در روزهای اول برنده شدنش، كارول، پول زیادی را صرف دادن هدیه‌های گران‌قیمت به خانواده و دوستانش كرد اما ظرف مدت كوتاهی، تمام پول او برای مصارفی خرج شد كه نمی‌توان به گفتن آنها افتخار كرد. كوكایین، مهمانی‌های پرزرق وبرق، ماشین‌های گران‌قیمت و فساد مواردی بودند كه كارول پولش را به‌خاطرشان از دست داد. تنها یك‌سال بعد از پیروزی‌اش، او هر روز 2هزار یورو كوكایین مصرف می‌كرد و این تنها یكی از رفتارهایی است كه او را نه‌تنها به سمت فقر هل می‌داد بلكه از او یك چهره منفور اجتماعی هم ساخته بود. او حتی یك میلیون یورو صرف خرید سگ‌ها و اسب‌ها كرد و یك میلیون یورو هم به تیم فوتبال مورد علاقه‌اش هدیه كرد. تنها چند سال بعد از یك‌شبه ثروتمند شدنش، كارول مجبور شد با هفته‌ای 42 یورو بیمه بیكاری‌اش زندگی كند و جالب اینجا بود كه او می‌گفت، زندگی با هفته‌ای2 یورو خیلی آسان‌تر از زندگی میلیونی است.

---

«بیلی باب هرل»، توانست برنده خوش‌شانس 31 میلیون دلار باشد اما این ثروت برای او خوشبختی و موفقیت به همراه نداشت. بیلی یك مرد مذهبی بود كه گمان می‌كرد ثروت بی‌كرانش می‌تواند مشكلاتی كه دغدغه‌اش بودند را حل كند. اما ظرف مدت كوتاهی نه تنها پول‌هایش را از دست داد بلكه همسرش هم او را ترك كرد و در نهایت با خودكشی به زندگی‌اش پایان داد. در آغاز این پیروزی، همه چیز برای بیلی باب خوب پیش می‌رفت؛ یك زندگی رؤیایی كه با خریدن یك مزرعه، 6 خانه دیگر و چند ماشین جدید او را به یكی از خوشبخت‌ترین مردهای جهان بدل كرده‌بود. اما مانند بسیاری دیگر از برندگان، او هم به‌خاطر ناتوانی‌اش در «نه» گفتن، همه زندگی‌اش را از دست داد. او مرد سخاوتمندی بود و سخاوت بیش از حدش، باعث شد چیزی از این ثروت برایش باقی نماند. بیلی كه زندگی خانوادگی‌اش از هم پاشیده بود، خیلی سریع‌تر از آنچه تصورش را كند، سقوط كرد و درنهایت با شلیك كردن به مغزش به زندگی خود پایان داد.