سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

بازیهای محلی استان خراسان



بازیهای محلی استان خراسان ,انواع بازیهای محلی استان خراسان

بازى‌هاى خراسان عبارتند از:آب پشتک‌بازی، آفتاب مهتاب، آقا آقا ازچنه، ارنگ‌ارنگ، از گلاچى گل، استاد سه‌پایه، اشترکجا، پیشتر بیا، اِشرَت کجاست، اطلّو ماطلّو، الک دولک، اُوسَنَه بُلبُلُدم، بلوبلو، پادشا وزیلک، تپ‌تپ خمیر، تخم‌مرغ بازی، تسمه‌تسمه، تُشله‌بازی، توپ زنجیر پله، چشم بسته، چوب‌بازی، خانه‌نشان، خَردُرنه، خَرِسوز، دال بازی، دانه شفتالوبازی، دوزبازی، دوشودوشو، ذوقى‌ذوقی، رهارها، سناچ، سنگ‌سنگ چلیپا، سنگ‌ و پنج، شیر بگیر پلنگ اومد، شیطانک‌بازی، على‌لمبک، عمو زنجیرباف، قایم موشک، کبد بِدی، کلاه‌بازی، کوکوخراب، کیه کیه در مى‌زنه؟، گرگم به هوا، گرگم و گله مى‌برم، گوکِ کُر، لحاف‌بازی، مُجل، مات‌ماتو، هرنگ‌هرنگ و ...

*  اشتر کجا، پیشتر بیا (تربت‌حیدریه)
* پشتک‌بازی
* تُشله‌بازی (تیله‌بازی) (مشهد)
*  سنگ سنگ چلیپا (سبزوار)
* علی‌‌لمبک (مشهد)
*  کشتی محلی، چوخه (قوچان - بجنورد - اسفراین - فریمان - چناران)
* کیه‌کیه در می‌زنه؟ (طبس)
* گرگم و گله می‌برم (مشهد)
*  گوشه‌بازی (مشهد)

پشتک‌بازى
یک نفر خم مى‌شود و دیگران از روى او مى‌پرند.


اشتر کجا، پیشتر بیا (تربت‌حیدریه)
بازیکنان به دو گروه تقسیم مى‌شوند و هرکدام براى خود یک استاد انتخاب مى‌کنند. براى تعیین گروهى که باید بازى را شروع کند دو استاد بین خود تر یا خشک مى‌کنند. استادى که برنده شده افراد خود را مى‌برد و دور از چشم یاران رقیب، در گوشهٔ خرابه یا در مکان تاریکى پنهان مى‌کند و خودش نزد گروه رقیب برمى‌گردد و به آنها مى‌گوید که به دنبال آن بروند. گروه رقیب از او مى‌پرسد: 'اشتر کجا؟' و استاد مى‌گوید: 'پیشتربیا' . به‌همین ترتیب گروه رقیب را کم‌کم به محل مخفى‌شدن یاران خود مى‌برد، وقتى خوب نزدیک شدند فریاد مى‌زند: هوى و افراد آن از تاریکى بیرون مى‌ریزند. گروه رقیب فرار مى‌کند. اگر از افراد دستهٔ پنهان‌شده کسى توانست یکى از افراد فرارى را بگیرد تا محلى که بازى از آنجا آغاز شده و 'سرملّه' خوانده مى‌شود از او سوارى مى‌گیرد. گروه فرارى باید با سرعت خود را به سرمله برساند.


 تُشله‌بازى (تیله‌بازی) (مشهد)
به تعداد بازیکنان روى یک خط مستقیم و با فاصله‌اى مساوى چاله‌هاى کوچکى به قطر دو سانتیمتر و عمق ۲ - ۵/۲ سانتیمتر روى زمین حفر مى‌کنند. نفر اول بازی، تشلهٔ خود را لب چالهٔ اول مى‌نشاند (در لهجه محلى شوند مى‌گویند). سپس نقطه‌اى را در امتداد چاله‌ها با فاصلهٔ دو خانه به‌عنوان نقطهٔ شروع بازى تعیین مى‌کنند. بازیکنان به‌ترتیب از نقطهٔ شروع تشله‌هاى خود را به‌طرف چاله‌ها مى‌زنند. در اینجا توافق مى‌کنند: لوکلى موکلى از سیخ تا سوزه قبوله (از سیخ تا سوزن قبول است).در اینجا چندین وضع پیش مى‌آید: یکى اینکه بازیکنى که تشله را زده است تشله‌اش به لبهٔ چاله برمى‌خورد و برمى‌گردد (لوکلی) که در این حالت دوباره باید آن را بزند. دیگر اینکه تشله به خانه برود یا به تشلهٔ بازیکن دیگر برخورد کند (تیر بزند) در این‌صورت نیازى به تکرار بازى نیست.شکل دیگر تشله به لبه چاله بخورد و به‌طرف چپ یا راست منحرف شود (موکلی) که در این‌صورت بازیکن مجدداً باید تشله را بزند.هربار که تشله بازیکنى به تشلهٔ یکى دیگر از بازیکنان بخورد یک امتیاز مى‌گیرد. گاهى بازى بر سر پول انجام مى‌شود. (به ازاء هر تیر مبلغى از قبل تعیین مى‌کنند). وقتى این بازى دو نفره انجام مى‌شود، گرفتن سه خانه برابر با یک تیر به‌حساب مى‌آید. در این‌صورت وقتى هر چهارخانه گرفته شود بازى تمام مى‌شود.


سنگ سنگ چلیپا (سبزوار)
بچه‌ها در یک صف مى‌ایستند و استاد در پشت سر آنها حرکت مى‌کند و سنگ ریزه را به‌ طورى‌که کسى متوجه نشود در دست یکى از بازیکنان مى‌گذارد و مى‌گوید: 'سنگ سنگ چلیپا / نه در زمین نه در هوا.' کسى که سنگ ریزه را در دست دارد باید قبل از اینکه دیگران متوجه شوند و او را بزنند از صف فرار کند و خود را به محلى که قبلاً در خارج از صف تعیین شده برساند. اگر کسى قبل از خارج شدن از صف او را بزند او دیگر نمى‌تواند فرار کند و در صف باقى مى‌ماند. اگر خود را به محل موردنظر برساند آن وقت استاد براى هریک از بازیکنان داخل صف نامى را انتخاب مى‌کند. بعد از بازیکن خارج از صف مى‌خواهد نام بازیکنان را حدس بزند. بازیکن حدس مى‌زند، اگر درست بود از آن کسى که نام آن را درست حدس زده، از فاصلهٔ محلى که ایستاده تا صف کولى مى‌گیرد. اگر موفق نشد دو بار دیگر فرصت حدس زدن دارد اگر در این دوبار هم نتوانست حدس درستى بزند دوباره به صف برمى‌گردد.


على‌‌لمبک (مشهد)
چوبى ضخیم را روى تکیه‌گاهى قرار مى‌دهند و دو بازیکن در دو سر آن مى‌نشینند و چوب بالا و پائین مى‌رود و بچه‌ها مى‌خوانند: 'على‌لمبک، شاخ‌دمبک' .


 کشتى محلی، چوخه (قوچان - بجنورد - اسفراین - فریمان - چناران)
لباس مخصوص این کشتى شلوارى است که تا سر زانو مى‌رسد و روپوشى که از بافته‌هاى پشمى و نخى محکم محلى است و چوخه نام دارد و بدون آستین مى‌باشد و شالى که بازیکن به کمر مى‌بندد.مقررات کشتى شبیه دیگر کشتى‌هاى سنتى است، فقط در این کشتى نمى‌توان از یک خم و دست انداختن به پائین زانو استفاده کرد. در این کشتى پُل زدن هم ممنوع است. بازنده کسى است که شانه آن با زمین تماس حاصل کند. قضاوت در این کشتى با پیشکسوتانى است که باچوخه نام دارند. بنابر رسم محلى جایزه این کشتى یک قوچ است.


کیه‌کیه در مى‌زنه؟ (طبس)
بازیکنان به وسط مى‌آیند و حاضران همراه با آهنگ تنبک و دایره دست مى‌زنند و بازى شورع مى‌شود. داستان مربوط به دخترى است که خواستگاران بسیارى دارد و آنها پیوسته به منزل آنها مى‌آیند. مادر از او سئوال‌هائى مى‌کند و جواب‌هائى مى‌شنود.نمونهٔ متن از این قرار است:مادر: گل پری، نازپرى - دیشب لب بومد که بود؟ کل کل غلیوند چه بود؟دختر: مرگ خودت، جون خودت کسى نبود - بچهٔ تاجر بچه بود - تکهٔ چپت آورده بود - بالاى سرم گذاشته بود - وقتى که من بیدار شدم - پدر سگه بجسته بود - گل سرخ و گل زرد و گل ناز - شالا من باشم و یار.


 گرگم و گله مى‌برم (مشهد)
یکى گرگ مى‌شود و دیگرى چوپان. گوسفندان پشت سر چوپان دست‌هاى خود را در کمر یکدیگر حلقه کرده و صف مى‌بندند. سپس گرگ مى‌خواند: 'گرگم و گله مى‌برم' چوپان و گوسفندان با هم جواب مى‌دهند 'چوپون دارم نمى‌ذارم' به این ترتیب هرکدام براى آن دیگرى رَجز مى‌خواند تا گرگ حمله مى‌کند و گوسفندان به این طرف و آن طرف مى‌دوند. دست گرگ به‌هریک از بازیکنان که برسد بازیکنن مى‌سوزد و از بازى خارج مى‌شود. بازى این‌قدر ادامه پیدا مى‌کند تا دیگر گوسفندى نماند.


 گوشه‌بازى (مشهد)
چهارنفر در چهار گوشهٔ اتاق مى‌ایستند و یک نفر در وسط باقى مى‌ماند. به‌محض شروع بازى بازیکنان باید جاهاى خود را با هم عوض کنند و نفر وسط هم باید سعى کند جاى یکى از آنها را بگیرد. در صورتى‌که موفق شود بازیکنى که جاى خود را از دست داده در وسط مى‌ماند.
 
منبع:rasekhoon.net


ویدیو مرتبط :
برگزاری بازیهای بومی محلی استان هرمزگان در گورزانگ

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بازیهای محلی چند استان ایران



 

بازیهای محلی

بازی های محلی، بخشی از هر فرهنگ محسوب می شوند که متناسب با وضعیت اقلیمی و فرهنگی هر منطقه طراحی شده اند و همین هماهنگی و همراهی با جغرافیا و فرهنگ، رمز ماندگاری انها تاکنون بوده است. درست است که برخی بازی های محلی دربیشتر نقاط ایران مشاهده می شوند و حالتی کلی تر دارند اما بازی های بسیاری نیز وجود دارند که خاص هر منطقه بوده و در سایر نقاط کشور دیده نمی شوند. مطالعه و معرفی این بازی ها از آن جهت حائز اهمیت است که می تواند هم به ما دانشی درخصوص داشته های فرهنگی مان بدهد و هم مهمتر از آن، فرصتی فراهم کند که با کسب آگاهی بتوانیم در زندگی امروز خود و کودکانمان از انها استفاده کنیم و از شادی و نشاطی که بخش جدایی ناپذیری از این بازی هاست بهره مند شویم. این مقاله به معرفی چند بازی محلی از 3 استان کشور می پردازد.

 

 

 

- بوشهر

 

در بوشهر قدیم این طور مرسوم بوده که پسران به هنگام شب و خسته از بازی های روزانه، در محل مخصوص بازی در محله جمع شده و به برخی بازی های شبانه می پرداخته اند. در اینجا شخصی که اول وارد کوچه می شده با خواندن اشعاری که گاه نیز آمیخته با هجو بوده دیگران را به خروج از خانه جهت بازی تشویق می کرده است. برخی از بازی های محلی منطقه، یادگار انگلیسی ها بوده و با اندکی تغییرات از انها وام گرفته شده ولی اکثر بازی های محلی بوشهر، قدمتی بسیار بیشتر دارند. برای نوبت شروع بازی و یارکشی نیز روش های بومی بسیاری وجود دارد که از جمله آنها می توان به روش های "تر و خشک"، "خدا زمین کردن" ، "پر و خالی گرفتن"،"چُرچُر گرفتن" و... اشاره کرد. چُرچُر گرفتن به این صورت انجام می شود که هر یک از بازیکنان نام مستعاری برای خود انتخاب کرده و به صورت دو به دو، دست در گردن هم انداخته و پیش سرگروه می روند و مثلا می گویند ماه می خواهی یا ستاره؟ و به همین شیوه، نفرات بین دو گروه تقسیم می شوند. یکی از قدیمی ترین بازی های بوشهر، بازی موسوم به "چوکیلی" است که از نام ابزار آن (چوب و کلید) گرفته شده است. کیلی یا کلید، چوب کوچکی است و چو یا چوب نیز تکه چوب بزرگتری را گویند. بازی مذکور به این شکل است که پس از یارگیری و تشکیل دو تیم و نیز تعیین تیم شروع کننده بازی، چاله ای به روی زمین می کنند که نام آن "گانه" است و بعد تیم شروع کننده به ترتیب، چوب موسوم به کیلی خود را روی گانه قرار داده و با چوب سعی می کند آن را به هوا پرت کند که هر فرد از تیم مقابل که بتواند آن را بگیرد دو نوبته می شود و می تواند پس از سوختن، یک بار دیگر نیز بازی کند. در نهایت و پس از طی مراحل مختلفی به شمارش فاصله چوب های رها شده تا محل "گانه" می پردازند و اندازه آن را تا حد نصاب تعیین شده در ابتدای بازی مقایسه می کنند و با هم به رقابت می پردازند. این بازی، قواعد زیاد و پیچیده ای دارد.

 

 

 

- فارس


در اینجا نگاهی به بازی های روستای "دوان" از روستای کازرون واقع در استان فارس می اندازیم. "دونه کِش" یکی از روش های یارگیری برای بازی های محلی است و شیوه انجام آن به این صورت است که سرگروه های هر گروه به اختیار خود از بین زوج هایی که تقریبا هم زور هستند یکی را برای خود انتخاب می کنند تا نوبت به ضعیف ترین ها برسد. فردی که در نهایت در هیچ کدام از یارکشی ها انتخاب نمی شود ضعیف ترین فرد مجموعه است. در اینجا این فرد جزء گروه قوی تر شده و یک فرد خیالی به نام "توکُمی" عضو تیم مقابل می شود که نوبت او را سرگروه بازی می کند. به این ترتیب، یارگیری انجام شده و قدرت گروه ها تقریبا برابر چیده می شود. بازی "انگور چه رنگ" از مشهورترین بازی های این منطقه است و روال آن به این صورت است که بازیکنان از بین خود، فردی را به نام میر انتخاب می کنند و او با راهنمایی مشاورش، نام یکی از انگورهای منطقه را انتخاب می کند. سپس افراد یک به یک سر کمربندی را که دست میر است در دست می گیرند و به سوال و جواب های او در خصوص انگور پاسخ می دهند. این روند تا جایی ادامه می یابد فردی بتواند نام انگور را حدس بزند. این شخص، کمربند را از دست میر گرفته و هرکس از بازیکنان را که سر راه خود دید دنبال کرده و کتک می زند. این مراسم تا وقتی ادامه دارد که میر، عبارت "روه روه" را تکرار کند. از این پس، فرد مهاجم می بایست خود را به میر رسانده و کمربند را تحویل دهد که در راه بقیه به او حمله می کنند تا شلاق های خورده را تلافی کنند. فردی که شلاق را به دست بیاورد می تواند فرد مهاجم و بقیه را دنبال کرده و کتک بزند تا میر،کلمه خاص را دوباره اعلام کند.

 

بازیهای محلی

 

- اصفهان

 

در برخی روستاهای اصفهان، بازی ای به نام "کِلاه بَرَک" وجود دارد و شیوه انجام آن نیز به این صورت است که دایره بزرگی در وسط میدان رسم می کنند و یک گروه ده نفره داخل آن نشسته و گروه ده نفره دیگری، خارج دایره و دور آن می چرخند تا در فرصتی مناسب بتوانند کلاه یکی از افراد داخل را برداشته و فرار کنند. سپس کلاه را پنهان از چشم اعضای تیم مقابل در بین خود به گونه ای رد و بدل می کنند که معلوم نشود دست کیست. سپس به محل تعیین شده برای انداختن کلاه دویده و تیم مقابل نیز دنبالشان می کند و اگر بتواند کلاه را بگیرد برنده است و در غیر این صورت، چنانچه کلاه به زمین افتاده و خاکی شود آن تیم بازنده محسوب می شود.این کار را تا 5 بار تکرار کرده و امتیازبندی می کنند.

 

 

 

 

همان طور که گفته شد بازی ها برگرفته از فضای فرهنگی و جغرافیایی خود هستند و بنابراین هر منطقه ای ارزش ها و آن دسته از مهارت ها را از طریق بازی در اعضای خود تقویت می کند که لازمه زندگی در آن منطقه است. به قول عده ای علت وجود خشونت در بازی های محلی برخی مناطق نیز همین مسئله آب و هوا و محیط زیست خشن آنهاست. روی هم رفته، بازی های محلی، تنوع بسیار داشته و هر کدام در زمان های مختلفی از شبانه روز و نیز ایام سال انجام می شوند، به جنسیت خاصی تعلق دارند و نیز حالت های مختلف انفرادی و گروهی را شامل می شوند. بازی های محلی، بخشی از سرمایه های فرهنگی ما هستند که علی رغم تنوع بسیار چشمگیرشان امروزه در بسیاری از مناطق کشور در حال فراموشی و نابودی هستند. این مسئله یکی از عللی است که پرداختن به آنها را به عنوان یک موضوع، ضروری می سازد.