سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
آتش این دایناسورها را کشت ولی حفظ کرد
فورانهای آتشفشانی سبب مرگ دسته جمعی جانوران باستانی شده، اما بقایای آنها را هم حفظ کرده است٬ درست مانند بقایای سنگ شده مردم شهر پمپیی ایتالیا.
دایناسورها، پرندگان و پستانداران اولیه کشف شده در بسترهای فسیلی شمال چین شهرت زیادی دارند (هم برای باقی ماندن استثنایی خود و هم برای تنوع بی نظیرشان). اما تاکنون کسی نمیدانست که چه چیزی باعث مرگ آنها شده، یا چرا صدها جاندار از زیست بومهای متفاوت در بستر دریاچه ای باستانی در کنار هم مدفون شدهاند.
حالا محققان می گویند که احتمالا آنها توسط یک سری فورانهای آتشفشانی که در حدود 120 میلیون سال پیش رخ داده است کشته شدهاند. خاکسترهای اتشفشانی آنها را مدفون کرده و اجسادشان را حفظ کرده، درست مانند قربانیان اتشفشان پمپی (شهری در ایتالیا که تقریبا 2000 سال پیش، با تمام مردمش زیر خاکسترهای اتشفشانی مدفون شد و در قرن گذشته، سالم از زیر خاک بیرون کشیده شد).
به گزارش نشنال جئوگرافیک، بعد از بررسی فسیلها و رسوبات، بویا جیانگ از دانشگاه نانجینگ و همکارانش طی تحقیقی به این نتیجه رسیدند که فورانهای اتشفشانی ناگهانی و بادهای شدید مرگبار، گازهای داغ و ابرهایی از خاکستر را به بار اورده بودند، که احتمالا هر چیزی را که در مسیرشان بوده خفه کرده، سوزانده و سپس با خود برده تا این چنین، بستری از استخوانها را تولید کند.
این تحقیق توضیح میدهد که چرا بسیاری از این جانداران بر روی کف دریاچه مدفون شدهاند، و چگونه به این خوبی باقی ماندهاند و حتی اثراتی از بافتهای نرم (همانند پر و بال) را تا دهها میلیون سال بعد از مرگ خود باقی گذاشتهاند.
با وجود این که مدتها بود باستان شناسان حدس میزدند که احتمالا فورانهای آتشفشانی در سالم ماندن فسیلهای چینی نقش داشتهاند، جیانگ می گوید که انفجارهای آتشفشانی همه چیز را در مورد این پدیده توضیح میدهد.
به گفته او، این انفجارها «نه تنها صدمات شدیدی به این جانوران رساندهاند (مثل کاری که آتشفشانهای امروزی با جانداران میکنند) بلکه برخی از بقایا را تا نزدیکی دریاچهها منتقل کرده و به سرعت زیر لایهای از خاکستر مدفون کردهاند».
این گزارش استخوانهای سوخته فسیلهای این تحقیق را با استخوانهایی که از قربانیان شهر پمپیی رم (که در سال 79 بعد از میلاد مسیح در اثر فوران آتشفشانی کوه وزوو کشته شدهاند)، به دست آمده، مقایسه میکند. محققان همچنین رسوبات خاکستری که سراسر این ناحیه را فرا گرفتهاند را برای توضیح بقا و حفظ این فسیلها بررسی کردند.
دیرینه شناسی از دانشگاه بریستول به نام مایکل بنتون در این خصوص مینویسد: «این محققان از تحقیقهایی که قبلا انجام شده، پا را کمی فراتر گذاشته و نشان میدهند که همه حیوانات کشف شده در جهول چین کشته شده، انتقال داده شده و به طور استثنایی توسط جریانهای پیروکلاستیک (آتشفشانی) حفظ شدهاند. این تحقیق، چالشی است برای پیروان دیدگاههای قبلی که گمان میکردند بیشتر این حیوانات، در داخل و اطراف دریاچههایی که فسیلهایشان در آن پیدا شده بود، زندگی میکردند».
شرح عکس: این تصویر با استفاده از میکروسکوپ الکترونی گرفته شده و نشان دهنده بافتهای نرم کربنی (مواد تیره رنگ) در فسیلها است
نابودی دسته جمعی
این فورانها تقریبا 120 تا 130 میلیون سال پیش در شمال چین اتفاق افتاده است. اعضای این گروه بینالمللی در این تحقیق، خاکستری را که به خوبی 14 فسیل به دست آمده از 5 بستر فسیلی را پوشانده بود، مورد آزمایش قرار دادند. پرندهای هم اندازه کلاغ به نام کنفوسیوسورنیس و دایناسوری با چهره طوطی به نام سیتاکوساروس هم جزو این فسیلها هستند،.
پژوهشگران دریافتند خاکسترهایی که این فسیلها را دربر گرفته بودند، مانند خاکسترهای آتشفشانی که در فوران مهیب سال 1883 آتشفشان کراتویای اندونزی دیده شده بود، ریز دانه بوده و استخوانهای سوخته را پوشانده بودند. وضع قرار گیری اجساد این جانداران در بسترهای استخوانی کشف شده، شبیه به قربانیان خاکستر پیروکلاستیک دیگری است که در آنها نیز اعضای بدن قربانیان از هم جدا شده بودند. طبق این پژوهش، این استخوانها شکستگیهای شبیه به شبکه عنکبوتی دارند که یاداور استخوانهای سوخته قربانیان پمپیی است.
پرندگانی که در جریانهای هوای ایجاد شده از این فورانها در بازه زمانی 10 میلیون ساله فعالیتهای آتشفشانی گرفتار میشدند، خفه شده و از آسمان میافتادند. این تحقیق بیان میکند: «این فورانها قاعدتا متعدد بوده و سبب نابودی همه حیوانات چه در خشکی و چه در آب شدهاند». نویسندگان مقاله میگویند خاکسترهای نرم و یکدستی این استخوانها را پوشانده بودند، در حالی که اگر این جانداران در دریاچه غرق شده بودند، باید لایهای از گل و لای روی آنها قرار میگرفت.
نزاع استخوانی
دیرینه شناسی از موزه آمریکایی تاریخ طبیعی در نیویورک به نام مارک نورل، که در این تحقیق مشارکت نداشته است، میگوید: «همه شواهد به طور قطع با این تفسیر سازگارند. با نگاه کردن به حفظ استثنایی بقایا و تعداد فسیلها، میتوان گفت که به نظر یک گاز مهلک بوده که توانسته همه آنها را جارو کرده و همه را هم به خوبی حفظ کند».
بنتون اما درباره پذیرفتن این توضیح جدید در مورد چگونگی قرار گیری حیوانات در بسترهای فسیلی تردید دارد و آن را غیر محتمل مینامد. او میگوید: «گمان میکنم اساس کار خوب است، اما مدارکی که بر پایه آنها چنین نتیجه گرفته شده که جریانهای پیروکلاستیک لاشهها را در بیشتر موارد منتقل کردهاند، به نظر نامحتمل میرسد، در پمپی هم افراد در هم شکستند و کشته شدند، اما جابجا نشدند».
نورل اما بیشتر متقاعد شده و میگوید که این ایده که وزش هوای داغ آتشفشانی به اجساد فشار میآورده و آنها را به بستر دریاچه برده، سالها مورد بحث دیرینه شناسان بوده است. نورل میگوید: «در دیگر سایتهای فسیلی، استخوانها درهم تنیده و از هر بافت نرمی پاک شده بودند،، در عوض بقایای جهول با لطافت هر چه تمامتر نگه داشته شدهاند».
شرح عکس: این تصویر نشان دهنده ترکها (خط) و بافت از بین رفته استخوانی (فلش) در فسیلهای چینی یافت شده است.
استفان بروساتی دیرینه شناسی از دانشگاه اسکاتلند ایدنبرگ که در این تحقیق حضور نداشته، میگوید: «این فسیل یافت شده واقعا نوعی از دایناسور پمپیی است که متعلق به 125 میلیون سال پیش بوده، درست است که عامل مرگ آنها آتشفشان بوده، اما حفظ فسیل آنها لطف خدا بوده است».
بروساتی میافزاید: «بدون چنین پروسه غیر معمول نگهداری، ما هرگز به بسیاری از این فسیلها که جزئیاتی همانند پوست، ماهیچهها، پر و بالها و دیگر بافتهای نرم را به خوبی حفظ کردهاند، دسترسی نداشتیم. بیدلیل نیست که این نوع فسیلها نادرند؛ چون باید رخدادهای غیر عادی مانند فورانهای آتشفشانی عظیم رخ دهند تا چنین فسیلهایی حفظ شوند».
نورل میافزاید که شاید یافتههای آتشفشانی همچنین بتوانند به ما کمک کنند که محل کشفیات آینده بسترهای فسیلی در مغولستان و شمال چین را شناسایی کنیم، و حتی جاهایی که روزگاری نقاط آتشفشانی بودند را به دنبال استخوان دایناسورها جستجو کنیم. او میگوید: «من فکر میکنم که هنوز کارهای زیادی برای یافتن فسیلها در چین باقی مانده است».
ویدیو مرتبط :
کشت بذر کاکتوس خانگی قسمت پنجم.ابزار کشت
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
زنی که مرد صاحبخانه را کشت و جسدش را به آتش کشید: قصد تجاوز به من داشت
زنی که مرد صاحبخانه را کشت و جسدش را به آتش کشید: قصد تجاوز به من داشت
دیوان عالی کشور پس از 2 بار تجدیدنظر سرانجام حکم قصاص زنی را که در سال 83 صاحبخانه اش را در مشهد به قتل رسانده است، تایید کرد.
آفتاب: دیوان عالی کشور پس از 2 بار تجدیدنظر سرانجام حکم قصاص زنی را که در سال 83 صاحبخانه اش را در مشهد به قتل رسانده است، تایید کرد.
در آخرین روزهای بهمن سال 83 فردی با مراجعه به یکی از کلانتری های مشهد اعلام کرد، برادرش 2 روز قبل منزل را ترک کرده و تاکنون بازنگشته است. با اعلام این شکایت و بازشدن پرونده ناپدید شدن این مرد، تحقیقات از نزدیکان وی آغاز شد.
اعضای خانواده فرد گمشده در جریان تحقیقات اظهار داشتند که به زنی به نام «ش» و همسر موقت وی به نام «ع» مظنون هستند. این زن 55ساله آخرین کسی بوده که مرد گمشده را دیده است. با فراخواندن «ش» به اداره آگاهی، این زن منکر هرگونه اطلاع از سرنوشت صاحبخانه اش شد و سپس با قرار کفالت به طور موقت آزاد شد. این درحالی بود که نتایج بررسی های ماموران پلیس نشان داد که این زن در روز حادثه بیش از 20بار با همسر موقت خود «ع» تماس داشته است.
نبش قبر حقیقت
در آخرین روز سال 83 جسد سوخته مجهول الهویه ای در نزدیکی شهرستان فریمان کشف شد که با توجه به شناسایی نشدن جسد دفن شد. در این راستا به دستور قاضی عملیات نبش قبر و شناسایی جسد آغاز شد. 8ماه پس از این ماجرا و با انجام تحقیقات و معاینه های متفاوت و مطالعه روی دندان های متوفی سرانجام مشخص شد که جسد متعلق به مرد گمشده است. با آغاز دور جدید تحقیقات سرانجام «ع» در اداره آگاهی پرده از حقیقت ماجرا برداشت. این مرد اظهار داشت که «ش» مرتکب قتل شده است و جسد را باهم به بیابان برده اند و پس از سوزاندن در یک سوله متروکه رها کرده اند.
«ش» نیز در اعترافات خود گفت: مقتول به دلیل خوردن مشروب حالت متعادلی نداشت و قصد آزار من را داشت و من به دلیل این که می خواستم او را بیهوش کنم و تا صبح از آزارش درامان باشم مقداری تریاک در چای وی حل کردم و به وی خوراندم. مقتول در همان حال مرا دنبال کرد اما ناگهان در پارکینگ منزلم به زمین افتاد و دیگر بلند نشد.
این زن در ادامه اعترافات خود افزود: صبح با «ع» تماس گرفتم و گفتم به منزلم بیاید. هنگامی که «ع» رسید به او گفتم که مقتول قصد آزار مرا داشت که به این حالت درآمد. متهم درباره سوزاندن جسد نیز گفت: جنازه را با ماشین «ع» در بیابان خارج از شهر بردیم و من یک 4لیتری بنزین روی جسد ریختم و آن را آتش زدم. وی ادامه داد: روز بعد «ع» تماس گرفت و گفت جنازه ای که آتش زدی هنوز قابل تشخیص است به همین دلیل دوباره به محل جنازه رفتیم و آن را در کیسه ای که از قبل تهیه کرده بودم گذاشتیم و به یک سوله در نزدیکی فریمان منتقل کردیم. در آنجا من مقداری گازوئیل داخل کیسه ریختم و آتش زدم.
پرونده این جنایت به شعبه سوم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی ارسال شد که این دادگاه پس از بررسی شواهد و اظهارات متهم، این زن را به اتهام قتل عمد به قصاص نفس محکوم کرد و «ع» نیز به اتهام مخفی کردن جسد و ادله جرم به پرداخت جریمه محکوم شد.
با توجه به درخواست تجدید نظر از سوی متهم، شعبه 28 دیوان عالی کشور در فروردین سال 86 با توجه به وجود دلیلی که از موجبات نقص حکم بود، پرونده را برای اعاده دادرسی به شعبه 7دادگاه کیفری خراسان رضوی ارجاع داد.جلسه محاکمه بعدی در شعبه 7 دادگاه کیفری خراسان رضوی با حضور متهم و وکلای طرفین برپا شد. در این جلسه با توجه به این که متهم در تمامی مراحل تحقیق و دادرسی منکر قتل عمد بود و هیچ گونه قصدی برای ارتکاب قتل نداشت و خوراندن تریاک به مقتول به انگیزه بیهوش کردن و نه کشتن وی صورت گرفته بود و این که دلیل دیگری برای انتساب قتل به متهم وجود نداشت، دادگاه اتهام قتل عمد را به دلیل فقدان دلایل کافی محرز و مسلم ندانست و متهم را از اتهام قتل تبرئه کرد.
قاضی و مستشاران وی، متهم را به دلیل خوراندن تریاک به مقتول درحالی که می دانست تریاک پس از خوردن مشروب وی را بیهوش می کند، هرچند وی قصد کشتن مقتول را نداشت اما به دلیل بی مبالاتی باعث مرگ یک نفرشد و پس از فوت صاحبخانه اش جسد را به بیابان برد و سوزاند، به پرداخت دیه و تحمل زندان محکوم کرد.این حکم این بار از سوی وکیل اولیای دم مورد اعتراض قرار گرفت. با توجه به درخواست تجدیدنظر از جانب وی پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع شد که در آنجا نیز ضمن پذیرش اعتراض پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه 5 دادگاه کیفری استان ارجاع شد.
در اواخر اردیبهشت سال گذشته جلسه دادگاه این پرونده در شعبه 5 دادگاه کیفری خراسان رضوی تشکیل شد. متهم پس از تفهیم اتهام در آخرین دفاع گفت: من قاتل نیستم و حتی جرات کشتن یک مورچه را هم ندارم. من برای دفاع از ناموسم این کار را کردم.
به گزارش خراسان، دادگاه در دادنامه ای که نیمه خرداد صادر کرد بیان داشت با توجه به باسوادبودن خانم «ش» و این که متهم به دلیل گذراندن دوره های ابتدایی فوریتهای پزشکی به وجود یا نبود علایم حیاتی آشنا بوده و نیز این که قرار بوده فردای روز حادثه منزل مقتول را تخلیه کند و همین امر می توانست منشاء اختلافاتی باشد وهمچنین پذیرش این نکته که عاقلانه نیست زنی با این شخصیت و اطلاعات به دلیل این که صاحبخانه در منزلش بیهوش شده است، جسد او را بسوزاند و با توجه به این که متهم تنها هنگامی که همسر موقتش اعتراف کرد مجبور به بیان موضوع شد و حتی با بیان کردن ماجرای تریاک سعی داشت خود را بی گناه جلوه دهد این شواهد نشان می دهد که ارتکاب قتل عمدی بوده است.
در پایان جلسه، دادگاه با توجه به تقاضای اولیای دم، متهم را به اعدام با طناب محکوم کرد.
این بار نیز رای مورد اعتراض وکلای متهم قرارگرفت و تقاضای تجدیدنظر خواهی آنان به دیوان عالی کشور ارسال شد که در آنجا حکم قصاص تایید شد./آفتاب