فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
گپی خواندنی و جالب با "چوچانگ" سریال پایتخت
اخبار فرهنگی - گپی خواندنی و جالب با "چوچانگ" سریال پایتخت
به گزارش باشگاه خبرنگاران، منگ هان چانگ، بازیگر نقش راحله همسر ارسطو در پایتخت3، بیش از چهار سال است که در ایران زندگی میکند. او دانشجوی ترم دوم دکترای زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران است و مقالهای با عنوان ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺿﺮﺏﺍﻟﻤﺜلها ﻭ ﺍﺻﻄﻼﺣﺎﺕ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﻭ ﭼﯿﻨﯽ نگاشته که به یکی از کتابخانههای تهران ارائه کرده است.
حضور چانگ در سریال پایتخت3، برای او شهرت یکشبه به همراه داشته و او اولین روز کاری بعد از تعطیلات را به عکس گرفتن و امضا دادن گذرانده است. او یک سال و نیم دیگر درسش تمام میشود و با تجربه بازی در سریال پایتخت 3 و شاید پایتخت 4 به کشورش بازخواهد گشت.
پیش از حضور در ایران و بازی در سریال پایتخت، سابقه بازیگری برای سینما یا تلویزیون را داشتید؟
من در شبکههای تلویزیونی چین از جمله در شبکه پکن تیوی چند برنامه تفریحی اجرا کرده بودم. مثلا در یکی از این برنامهها، غذاهای ایرانی را معرفی میکردم.
با این تجربه کار در سریال پایتخت چطور بود؟
در برنامههایی که من در کشور خودم اجرا کرده بودم، نیازی نبود نقش یک نفر دیگر را بازی کنم، اما در سریال پایتخت باید شخصیتی را نشان میدادم که با من فرق داشت. از نظر کاری بازی در سریال پایتخت هیچ تفاوتی با کار در چین نداشت؛ فقط من اینجا حجاب داشتم که آن هم تاثیری در کارم نداشت.
نقشی که بازی کردید، چقدر با خود شما فرق دارد؟
سعی کردم شخصیت خودم را نشان بدهم و مثلا وقتی میگفتم دوست دارم ظرف بشویم، حقیقت را میگفتم. من مانند راحله فرهنگ ایران را دوست دارم، از کمک کردن به دیگران خوشحال میشوم، اما من خیلی شوخی میکنم و راحله اینطوری نبود و خیلی جدی با همه برخورد میکرد.
ظاهرا از سفارت چین به تهیهکنندگان سریال پایتخت معرفی شدید. وقتی برای بازی در این سریال انتخاب شدید، چه حسی داشتید یا اصلا میدانستید که پایتخت تماشاگران زیادی دارد؟
سفارت چین معمولا دانشجویان چینی در ایران را برای کارهای نیمهوقت معرفی میکند و من هم زیاد به سفارت میرفتم. آنجا میدانستند که من در زمینه کارهای تلویزیونی تجربه دارم و برای همین مرا به گروه تولید سریال پایتخت معرفی کردند. من نمیدانم فرد دیگری هم برای این نقش معرفی شد یا نه، اما آقای نجفزاده مدیرتولید سریال از من تست گرفتند. خیلی فرصت کم بود، اما فکر میکنم آنها هم برای انتخاب خیلی دقت کردند چون عکس مرا هم به آقای اسکندری نشان دادند. من بعد از تست بازیگری به دانشگاه برگشتم و یک روز با من تماس گرفتند که بروم نقش راحله را بازی کنم.
فیلمنامه را کامل خواندید؟
به صورت کامل نخواندم و نقش خودم، دیالوگ زیادی نداشت. دیالوگها را میخواندم و چون بعضی از جملهها برای من سخت بود، برای من آسان میکردند تا بتوانم آنها را بگویم و برای بازی آماده بشوم.
بنابراین شما از تمام ماجرا خبر نداشتید!
نه خبر نداشتم و بعد از تماشای آن متوجه شدم. مثلا من فهمیدم نقی شش کیلو اضافه وزن دارد و نباید غذا بخورد، اما نمیدانستم چرا! نمیدانستم او قبلا یک بار در مسابقه بازنده شده و به خاطر افسردگی مشکلات زیادی پیدا کرده چون خانواده برای نقی خیلی اهمیت داشت. خیلی چیزها را بعد از دیدن سریال متوجه شدم. البته میتوانم بگویم تقریبا 70 یا 80 درصد ماجراها و شوخیها را میفهمیدم، چون یک سکانس چند بار تکرار میشد.
در مورد نقشتان، دیالوگها و اتفاقات اظهارنظر میکردید؟
بله. من با عادتهای خودم دیالوگها را میگفتم چون برای یک خارجی خیلی سخت است که به زبان دیگری بازیگری کند. ماجراهایی مثل رفتن به رستوران چینی یا فرو کردن سوزن در صورت ارسطو در فیلمنامه آمده بود، اما رستورانی که برای فیلمبرداری آنجا رفتیم، جایی است که من همیشه میروم و خودم آنجا را به تولیدکنندگان سریال پایتخت معرفی کردم.
متوجه شوخیها بین بقیه شخصیتهای سریال، میشدید؟ مثلا جایی که خطچینی را به نقاشی در و پنجره تشبیه کرده بودند یا جایی که بابا پنجعلی از شما میپرسید خوابت میآید یا نه!
بله. این شوخیها را متوجه میشدم چون آقای خمسه برای من توضیح میدادند و میگفتند که این شوخیها از کجا آمده و معنای آن چیست.
از بازی در سریال پایتخت چه احساسی دارید؟
من اصلا فکر نمیکردم چنین شانسی به من رو کند. بازی در این سریال برای من یک فرصت خیلی خوب بود. اصلا نمیدانستم چه خبر است، نمیدانستم آقای سیروس مقدم کیست یا مثلا نمیدانستم اینقدر مهم است. از هیچ چیز خبر نداشتم. فقط آن روز که از سفارت با من تماس گرفتند، به خودم گفتم چه اتفاق جالبی! این تجربه برای من خیلی جدید و جالب بود. بازی کردن به زبان خارجی در یک کشور دیگر خیلی جالب است و میتوان آن را یک سورپرایز دانست.
به دلیل سخت بودنش، جالب است؟
بیشتر به این دلیل که سوءتفاهم زیاد پیش میآید. مثلا اولین بار وقتی فهمیه را میبینم، میگویم از قیافه شما معلوم است پسر میزارید در حالی که باید میگفتم میزایید. این دیالوگ را خودم گفتم و در فیلمنامه نوشته نشده بود. خانم رامینفر گفت همینطور جالبتر است و برای همین آن را تغییر ندادیم.
الان مردم در خیابان شما را میشناسند؟
بله. همهجا مرا میشناسند و من وقتی شنبه به دانشگاه رفتم، همه با من عکس میانداختند.
اگر از ایران رفته باشید و سریهای بعدی سریال پایتخت ساخته شود، برمیگردید تا نقش همسر ارسطو را بازی کنید؟
بله. حتما، شک ندارم. من بازیگران سریال و همه کسانی را که پشت صحنه بودند، دوست دارم. اصلا فکر نمیکردم فیلمبرداری یک سریال این قدر سخت باشد و دیدم پشت صحنه چقدر برای ساخت آن زحمت میکشند. به همین دلیل به نظرم نباید فقط به بازیگران توجه کرد.
اخبار فرهنگی - باشگاه خبرنگاران
ویدیو مرتبط :
#27 چرا به AMP نیاز داریم؟
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مصاحبه خواندنی با فهیمه و رحمت سریال پایتخت!
در یک عصر گرم، اما دلپذیر با هومن حاجی عبداللهی و نسرین نصرتی پشت ویلای اسکان گروه، گعده راه انداختیم و در مورد سیر تا پیاز پایتخت حرف زدیم. نصرتی که سال آخر دهه چهارم زندگی را پشت سر می گذارد، برای سومین سال پیاپی در مجموعه پایتخت نقش فهیمه، خواهر نقی را بازی می کند. حاجی عبداللهی هم که بمب انرژی است با پررنگ تر شدن نقش رحمت حسابی خوش درخشیده و تکیه کلام «بیارم ناپلئونی ره؟» دهان به دهان می چرخد و حتی استیکرهایش هم تولید شده.
خانم نصرتی هنوز هم خیلی ها باورشان نمی شود شما شمالی نیستید. فهیمه چطور به این اقوام رسید؟
نصرتی: من خودم شمالی نیستم، ولی تمرینات فشرده با مازندرانی ها و خود محسن تنابنده کمک زیادی به من کرد. ممکن است لهجه های ما خیلی شبیه به هم نشده باشد، ولی پذیرفته شده.
شخصیت همان روند سال های پیش را طی می کند؟
نصرتی: همان روند است با این تفاوت که شوهرش نیست و هم مستقل تر شده و هم تنهاتر که باعث شده دلهره هایش بیشتر شود. به نظرم فهیمه آدم سابق نیست. نگران شوهرش است و این بهانه ای که داستانش باز شده.
نبود مهران احمدی در سریال احساس می شود و مخاطب با نشان دادن عکسش در آفریقا قانع نمی شود که بهبود دیگر نیست و مدام منتظر حضورش هستند.
نصرتی: درست است، پروژه خیلی به آقای احمدی وفادار بوده و من همیشه حس می کنم روح بهبود در سریال هست. نه تنها فراموش نشده که همه مدام به من می گویند بهبود می آید.
حاجی عبداللهی: ما می توانیم سطح سلیقه مخاطب را تعیین کنیم. برای همین تیم تمام تلاشش را می کند تا کار را در حد سلیقه بالای مخاطب آماده پخش کند. من بچه تلویزیونم و تلویزیون همیشه به کار در دقیقه 90 عادت دارد. این اتفاق همیشه برای پایتخت هم وجود دارد. از آنجا که همه شخصیت ها و خط داستان های مختلف در ذهن محسن تنابنده هست، دست مان باز است که هرآنچه را می خواهیم، در هر فصلی اجرا کنیم. ما تعیین کردیم کار در ماه رمضان پخش شود.
یکی دو تا از دوستان با هدف نقدکردن سریال، ادعا کرده اند ما بدون حتی یک خط دیالوگ یا متن سر کار آمده ایم؛ اما اصلا چنین چیزی نیست. ما از یکم اردبیهشت که کلید زدیم، فیلمنامه هفت قسمت از کار در دست همه مان بود. اصلا این طوری نبوده که یک پولی بگیریم و با یک سری لودگی و استفاده از لهجه ها مخاطب را پای تلویزیون بنشانیم.
شما سه قسمت از آنتن جلو هستید و عملا نمی شود بدون در اختیار داشتن فیلمنامه کار را پیش برد.
حاجی عبداللهی: اصلا نمی شود که در این مدت کوتاه آن قدر قصه مستحکمی را به پخش برسانیم.
در فصل چهار سریال، شخصیت ها زیاد و پررنگ شده اند در صورتی که در سری اول محور اصلی فقط خانواده معمولی بود.
حاجی عبداللهی: در چند قسمت اول سری اول پایتخت کسی فکر نمی کرد که سریال این قدر مورد استقبال قرار بگیرد که سال های بعد هم ادامه اش را بسازند. برای سری دوم آقای احمدی و خانم نصرتی را به کار اضافه کردند یا من، در قسمت اول به عنوان یک خروس باز آوردند. به نظر من، محسن تنابنده آدم باهوش و زیرکی است که می داند چطور انتخاب کند. یک مهره اصلی، طراح کار و بازیگردان به نام محسن تنابنده، نخ تسبیحی به نام سیروس مقدم و یک سرپرست به نام خانم الهام غفوری بالای سر کار هستند و سعی می کنند سریال با بالاترین کیفیت روی آنتن برود.
نصرتی: ما اصلا بحثی ندارم که انتقاد به کارمان وارد است و بعضی ها یک جاهایی از کار را دوست ندارند، ولی انصاف داشته باشید 27 اسفند به ما اعلام می شود که باید پایتخت بسازید و همه بچه ها از اول اردیبهشت از خانواده های شان دور هستند و تمام تلاش شان را می کنند تا کار بهتر شود. واقعا باید یک خسته نباشید گفته شود.
خسته نباشید، ولی امکانش بود که سفارش کار را قبول نکنید و برای عید سال بعد با فراغ بال کار کنید.
حاجی عبداللهی: این را دیگر مدیران تلویزیون تعیین می کنند. ما فقط تشنه این بودیم که مردم یک دل سیر پایتخت ببینند و لذت ببرند. دنبال خودنمایی نبودیم که توجه ها را جلب کنیم و برویم دنبال یک سال کاری پرپول و پرکار. ما برای مردم احترام قائلیم و می توانید پشت صحنه های مان را ببینید که چطور با مردم ارتباط برقرار می کنیم.
سخت نیست در این فشار کاری، با همه علاقه مندانی که به پشت صحنه سریال می آیند، در کمال آرامش و مهربانی برخورد کنید؟
حاجی عبداللهی: این قسمتی از شغل من است. من وقتی وارد حرفه بازیگری شدم، قبول کردم اگر یک روزی معروف شدم، شاید زکات پولی که از این راه در می آورم، همین ارتباط با مردم است. در مقابل خوراک و انرژی ای که این مردم از طریق روحی به من می دهند، این برقرار کردن ارتباط صحیح کمترین کاری است که می توانم انجام بدهم و دینم را ادا کنم.
یک بخشی از انتقادها به این بر می گردد که پایتخت در سطح بالایی است و توقعات هم از آن بالا می رود، مثلا در فوتبال هم بیشترین انتقادات به گواردیولاست تا ماکسیمیلیانو الگری. مردم قبول کرده اند که پایتخت، بازیکن تاپ صدا و سیماست و توقع هست که همیشه یک برگ برنده جدید رو کند.
حاجی عبداللهی: ما اضافات مان را با آوردن محمدرضا علیمردانی انجام داده ایم یا پررنگ تر شدن شخصیت رحمت که می ترسیدند با او در ارتباط باشند. اینکه چنین آدم خروس بازی را به خانه شان راه داده اند، می تواند از نکات طنز و بامزه قصه باشد. می دانید چرا نوک پیکان همیشه به سمت پایتخت است، چون سریال های تلویزیونی ما ضعیف هستند. مردم کار ضعیف می بینند. چرا سالی یک بار باید پایتخت بیاید و یک اتفاقی بیفتد.
هرفصل و هرماه باید چنین کارهایی از تلویزیون پخش شود. رقابت اصلا تنگاتنگ نیست. رقابت کمک می کند ما هم ضعف هایمان را بفهمیم و کارمان را بهتر کنیم. عیبی ندارد که نوک پیکان ها به سمت ماست، فقط اینکه منتقدان انصاف داشته باشند. دوست عزیزی که هیچ جا دیده نمی شود و برای مطرح کردن خودش مدام در فضاهای مجازی سمپاشی می کند، هیچ سواد دراماتیکی ندارد که من بنشینم با او بحث کنم. تنها مردم هستند که بعد از عید فطر مشخص می کنند چه اتفاقی برای پایتخت افتاده است. برای ما میزان مردم هستند، چون سریال مردمی است.
فکر می کنیم تو یک بدجنسی هم کردی و قرار نبوده این قدر حضورت پررنگ باشد، ولی این قدر خوب بوده ای که مجبور شده اند نقشت را اضافه کنند (خنده جمع)
حاجی عبداللهی: لطف شما است، ولی این طور هم نیست. خودشان می خواستند این اتفاق بیفتد. بعد از یک قسمت فصل دوم، محسن به من گفت خوب بود خواست برای سه هم باشم. البته من تا یک جاهایی توانستم همراه گروه باشم. روز اول فیلمبرداری بچه ام به دنیا آمد و باید مدام رفت و آمد می کردم. 22 بار مسیر تهران شمال را رفتم و برگشتم، ولی بریدم. دوستان هم لطف کردند و از جایی به بعد شخصیت من را در سریال نیاورند تا اینکه در سری چهارم باز هم به گروه پیوستم.
چقدر در کار اجازه بداهه پردازی دارید؟
نصرتی: ما خط درست داستان و موقعیت های خوب را داریم و اگر چیزی به ذهن بازیگر برسد در تمرینات می گوید. برای خود من به ندرت پیش آمده است که در فیلمنامه اشکال ببینم، همه چیز ساخته و پرداخته شده است.
حاجی عبداللهی: ما فیلمنامه کامل داریم. در تمرین های دورخوانی هر نکته ای که به ذهن مان می رسد، می گوییم. اگر قبول شود ادامه می دهیم و سعی می کنیم بهترش کنیم. محسن تنابنده بسیار روی شخصیت ها شناخت دارد و نبض پایتخت دستش است. بارها پیش آمده که پیشنهادی داده ام که رد کرده و با تغییراتی به من برگردانده که خیلی بهتر از پیشنهاد اولیه بوده و من پذیرفته ام.
نصرتی: کارکردن با آقایان تنابنده و مقدم شرایطی را فراهم می کند که تو فقط بازی ات را بکنی، باید از این فرصت استفاده و بهترین کار را ارائه کرد.
ما در قاب دوربین بازی های زیادی می بینیم و در بک گراند کسی که دیالوگ می گوید هم باقی بازیگران کارشان را انجام می دهند. چطور در این فرصت کم به این هماهنگی رسیدید؟
نصرتی: ریتم پایتخت خیلی تند است و همه چیز خیلی سریع اتفاق می افتد که کار هرکسی نیست. پایتخت موجودات پایتختی می خواهد. نمی خواهم از خودم تعریف کنم، ولی من بازیگر یکبار دیگر در این کار بار آمدم و عوض شدم.
حاجی عبداللهی: یک گروه کاری دوست و رفیق هستیم که سال هاست یکدیگر را می شناسیم و وقتی دور هم جمع می شویم حرف هم را می فهمیم.
نصرتی: یک اتفاق جالب این است که آقای الوند دیالوگ ها را مازنی می نویسد.
مخاطب سریال را عام در نظر گرفته اید؟
حاجی عبداللهی: اصلا یک قراری داشتیم که ما لزوما برای مناطق یک تا پنج تهران سریال نمی سازیم. برای ما عامه مردم که خسته از سر کار می آیند و می خواهند کنار زن و بچه کیف کنند، مهم هستند. رسالت ما این است دل اینها را خوش کنیم.
اخبارفرهنگی - همشهری جوان