فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

گلایه های نگار فروزنده از کارگردانی که دستمزدش را تمام و کمال خورد!



نگار فروزنده,عکس نگار فروزنده,فیلم های نگار فروزنده

گلایه های نگار فروزنده از کارگردانی که دستمزدش را تمام و کمال خورد!

بهمن ماه پارسال بود که کارگردانی که دوست ندارم حتی نامش را هم ببرم لطفش شامل حال من شد و با اصرار از من خواست که در فیلم تازه شان بازی کنم. به واسطه همکاری قبلی که با ایشان داشتم پذیرفتم و بدون قرارداد جلوی دوربین رفتم. ایشان مرا خاطر جمع کرده بود که نگران مبلغ قرارداد نباشم و نقشم را بازی کنم. من هم با انرژی کامل جلوی دوربین رفتم اما از فردای بعد از پایان فیلمبرداری هیچ خبری از ایشان نشد تا همین امروز.

نگار فروزنده از آن دست بازیگرانی است که با همان اولین تجربه سینمایی اش «پاپیتال» توانست توجه مخاطبان را به خود جلب کند. در سالهای بعد هم وی تجربه همکاری با کارگردانانی مانند داریوش مهرجویی، سامان مقدم، ابراهیم حاتمی کیا و حتی مسعود کیمیایی را در آثاری مانند «میکس»، «کافه ستاره»، «دعوت» و «محاکمه در خیابان» پشت سر گذاشت.

آخرین نقشی که از او به یادمان مانده است هم بازی در نقش خواهر «مجید سوزوکی» در دو قسمت ابتدایی «اخراجیها» است. این بازیگز سینما چند سالی است که کم کار شده و دلیل اصلی گفتگو با وی هم دلایل این کم کاری بود اما به ناگاه وی درباره رفتار ناجوانمردانه ای که یکی از کارگردانان از خود نشان داده سخن گفت و نتیجه اینکه کل گفتگو به کلاهبرداری این آقای مثلا کارگردان اختصاص یافت. متن کامل گفته های فروزنده را در ادامه می خوانید:


فیلمنامه های بی کیفیت را یک هفته ای تمام می کنند
دو سالی می شود که کاری نکرده ام چون نه تنها نقشهای خوبی پیشنهاد نمی شود که متاسفانه کارگردانان برای فیملهایشان ارزش قائل نمی شوند مثلا می خواهند فیلمبرداری یک پروژه را نهایتا در یک هفته به پایان برسانند آن هم با فیلمنامه هایی به شدت کم کیفیت. از همه اینها که بگذریم اخیرا اتفاقی برای من افتاد که نظرم را نسبت به سینما و تلویزیون بدجوری خدشه دار کرد.


به واسطه همکاری قبلی اعتماد کردم
بهمن ماه پارسال بود که کارگردانی که دوست ندارم حتی نامش را هم ببرم لطفش شامل حال من شد و با اصرار از من خواست که در فیلم تازه شان بازی کنم. به واسطه همکاری قبلی که با ایشان داشتم پذیرفتم و بدون قرارداد جلوی دوربین رفتم. ایشان مرا خاطر جمع کرده بود که نگران مبلغ قرارداد نباشم و نقشم را بازی کنم. من هم با انرژی کامل جلوی دوربین رفتم اما از فردای بعد از پایان فیلمبرداری هیچ خبری از ایشان نشد تا همین امروز.


خیلی خوب از خجالتم درآمد!
از آنجا که با این کارگردان قبلتر هم همکاری داشتم تصوری دیگر نسبت به او داشتم اما نمی دانستم که در کار قبلی تهیه کننده و سرمایه گذار کس دیگری بوده و وی فقط کارگردانی می کرده و در کار جدید بناست هم تهیه کننده باشد و هم کارگردان!

متاسفانه به واسطه اعتمادی که به این آقای کارگردان کردم نه قراردادی دستم است و نه حتی چکی که به واسطه آن به طریق قانونی حقم را بگیرم. تنها یک دلزدگی برایم باقی مانده! هیچ گاه یادم نمی رود که این آقای کارگردان مدام به من می گفت از خجالت تان درمی آیم و در نهایت هم خیلی خوب از خجالتم درآمد!


به جز بررسی فیلمنامه باید بر شخصیت آدمهای درگیر هم مطالعه کنم
نهایتا اینکه آخرین فعالیت بازیگری ام به سال قبل بازمی گردد که به خاطر اعتماد به یک کارگردان بی انصاف در فیلمی بازی کردم که به خاطر آن حتی یک ریال هم به من دستمزد ندادند! این رفتار باعث شد از این به بعد به جز بررسی فیلمنامه بر روی شخصیت آدمهای درگیر کار هم مطالعه کرده و بعد از بررسی سوابق قبلی شان نتیجه نهایی درباره همکاری یا عدم همکاری را به آنها اعلام کنم...../inn.ir

 

 


ویدیو مرتبط :
تیزر فیلم طعم شیرین خیال به کارگردانی کمال تبریزی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گلایه‌های نگار استخر



 

 

گلایه‌های نگار استخر

 

گلایه‌های نگار استخر:وقتی خاله‌مجری، عمو‌ مجری و ... سر و کله‌شان پیدا شد.نگار استخر در یادداشتی که برای خبرگزاری مهر نوشته،آورده است: فکر می‌کنم همه کودکان و همه ما بزرگسالان که روزی کودک بوده‌ایم، دلمان برای مجموعه‌های عروسکی تلویزیون تنگ شده است.

با نگار استخر برای گفتگو درباره برنامه‌های کودک و نوجوان او ترجیح داد به جای گفتگو، یادداشت بنویسد. یادداشت او در ذیل آورده شده است.



فکر می‌کنم همه کودکان و همه ما بزرگسالانی که روزی کودک بوده‌ایم، دلمان برای مجموعه‌های عروسکی تلویزیون تنگ شده است.



مجموعه‌های داستانی که با شخصیت‌های آنها همذات پنداری کنیم، دلمان برایشان تنگ شود، شیرین‌کاری‌ها در صحبت‌هایشان را به یاد بسپاریم و تک کلام‌هایشان را به کار بریم.



راستی چی شد؟ چرا در سال‌های اخیر خبری از مجموعه‌های داستانی برای کودکان یا عروسک‌هایی شیرین و به یاد ماندنی نیست؟ طراح و داستان‌نویس کم داریم؟ ایده‌های ناب پیدا نمی‌شود؟! حوصله نداریم؟! از ما نمی‌خواهند؟! پول نمی‌دهند؟! یا بچه‌ها را فراموش کرده‌ایم؟!



به نظر من مشکل از آنجا شروع شد که امکانی به نام پخش زنده، خاله مجری، عمو مجری و ... سر و کله‌شان پیدا شد و چه چیزی از این راحت‌تر که کل تولید یک برنامه یک ساعته فقط یک ساعت طول بکشد تا یک ماه ... یک مشت عروسک که فقط راه نمی‌توانند بروند که شخصیت و وظیفه‌شان همان اجرای برنامه است. خانواده‌ها هم که عاشق دیدن فرزندان‌شان در تلویزیون هستند، با ذوق و شوق بسیار نه برای دیدن برنامه، بلکه برای دیدن نوگلانشان همه را دعوت به دیدن برنامه می‌کردند.



خلاصه اینکه ... مدتی بازار برنامه‌های زنده داغ بود تا ... این روزها کم کم بچه‌ها حوصله‌شان سر رفته از دیدن خاله عموهایی که با لباس‌های رنگارنگ هر روز یک صبح به خیر و سلام را به هزار فرم و حالت و حدود ۱۰ دقیقه به خوردشان می‌دهند.



و من احساس گناه می‌کنم که وای به احوال ما برنامه‌سازان! چطور شب می‌توانیم سر راحت روی بالشت بگذاریم و صبح چشم در چشم بچه‌ها بهشان سلام کنیم و احساس رضایت کنیم از برنامه‌های پر محتوا، پر از پیام، پر قصه و پر شعری که برای کودکان ساخته‌ایم.



این همه فارغ التحصیل با استعداد رشته‌های نمایشی و عروسکی، این همه افراد با تجربه و پخته و این همه فکرهای ناب چندین و چند برابر جمعیت کل جهان، فقط کافی است بخواهیم و دل بکار دهیم. فقط کافی است سر کیسه را کمی شل کنیم، کمی کتاب بخوانیم چند تا فیلم خوب نگاه کنیم چند تا جلسه پر بار برگزار کنیم و بعد قلم و کاغذ برداریم و طرح بنویسیم. البته اگر بزرگترهای بالا دست هم بخواهند همه اینها شدنی است. .../ خبرگزارى مهر