فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
گفتوگویی منتشر نشده با مرتضی پاشایی/ مشهور شدن ساده است، محبوب شدن سخت است
اخبار فرهنگی - گفتوگویی منتشر نشده با مرتضی پاشایی/ مشهور شدن ساده است، محبوب شدن سخت است
ــ من از اول با برنامهریزی آمدم چون میخواستم خواننده شوم. البته اول در نظر داشتم هنرپیشه شوم و حتی کارهایی هم در زمینه تئاتر انجام دادم،اما خیلی زود و در ۱۴ سالگی به صورت نسبتا جدی وارد کار موسیقی شدم. ساز میزدم و آهنگ میساختم. اتفاقا آهنگهای مختلفی هم میساختم. فراموش نکنید اولین قطعهای از من که خیلی گل کرد، مربوط به حدود ۱۲ سال بعد یعنی ۲۶ سالگیام بود.
ــ اول که کارم را شروع کرده بودم همه میگفتند شبیه محسن یگانه میخوانم... من همان موقع هم گفته بودم که کار خودم را میخوانم و سبک ملودیها وحتی تن صدایم با آقای یگانه فرق دارد. کمکم همه متوجه شدند که من سبک و سیاق کار خود را دارم و واقعا هم همیشه سعی داشتم کار خودم را بکنم و سبک و سیاق خودم را به دست بیاورم.
ــ خیلیها فکر میکنند که کنسرتهایم بعد از ماجرای مشخص شدن بیماریام شروع شد، در حالی که این طوری نیست. من بعد از انتشار قطعه «یکی هست» و محبوب شدن آن، کنسرتی در کرج داشتم که با استقبال گستردهای روبرو شد. بعد از آن کنسرت بزرگ تهران را برپا کردم که فوقالعاده بود. بعد از کنسرت تهران که با استقبال فراتر از تصور همشهریهای عزیزم همراه شد، تور دور ایران را آغاز کرد. سفرهایی که باعث شد از نزدیک با اکثر شهرها، آداب و رسوم و قلب مهربان مردم سرزمینم آشنا شوم و مردم همه این شهرها با انرژی فوقالعادهشان، مرا روی صحنه غافلگیر کردند. همان موقع قرارداد کنسرتهای شهرستان ما برای بسیاری از شهرها بسته شده بود و بعد که ماجرای بیماریام مشخص شد این روند شدت گرفت. من اصلا نمیخواستم این را اعلام کنم، اما کمکم همه فهمیدند.
ــ اوایل باور نمیکردم و خیلی برایم سخت بود. اما کمکم باور کردم و به این باور قلبی رسیدم که خداوند میخواهد مرا امتحان کند و من باید از این امتحان سربلند بیرون بیایم. راهش این بود که تا سر احد امکان روی کارم تمتمرکز شوم واز مردیم که اینقدر به من لطف دارند انرژی میگیرم...
ــ مردم باید بدانند بیماری سرطان هم در بسیاری از مواقع قابل درمان است و آنها باید به بیمارانی که این بیماری را دارند روحیه بدهند. من تا آ]رین لحظه تلاش و مبارزه میکنم و البته در نهایت همان میشود که خدا میخواهد.
ــ مشهور شدن کار سادهای است و خیلیها هم مشهور هستند اما آن کسی ماندگار است که بتواند محبوب شود. از اولین روزهایی که اسم و رسمی پیدا کردم سعی کردم نشان دهم که موفقیت من اتفاقی نیست و لیاقت آن را دارم. سعی کردم رفتارم را با مردم و دوستان و نزدیکانم تغییر نکند. سعی کردم همان مرتضای آرام و بیآزار باشم و همه عشقی را که در درون من است، به هموطنان و مخاطبانم هدیه دهم. فکر میکنم چون حرفم از دلم برمیآمد مردم هم آن را پذیرفتند.
اخبار فرهنگی - شرق
ویدیو مرتبط :
بررسی متفاوت مسائل سوریه در گفت وگویی منتشر نشده !!!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مرتضی پاشایی: مشهور شدن ساده است
روزنامه شرق گفتوگویی منتشر نشده با مرتضی پاشایی را در شماره امروز ۵ آذر به چاپ رسانده که بخشهایی از آن را میخوانید: من از اول با برنامهریزی آمدم چون میخواستم خواننده شوم. البته اول در نظر داشتم هنرپیشه شوم.
البته اول در نظر داشتم هنرپیشه شوم و حتی کارهایی هم در زمینه تئاتر انجام دادم،اما خیلی زود و در ۱۴ سالگی به صورت نسبتا جدی وارد کار موسیقی شدم. ساز میزدم و آهنگ میساختم. اتفاقا آهنگهای مختلفی هم میساختم. فراموش نکنید اولین قطعهای از من که خیلی گل کرد، مربوط به حدود ۱۲ سال بعد یعنی ۲۶ سالگیام بود.
اول که کارم را شروع کرده بودم همه میگفتند شبیه محسن یگانه میخوانم... من همان موقع هم گفته بودم که کار خودم را میخوانم و سبک ملودیها وحتی تن صدایم با آقای یگانه فرق دارد. کمکم همه متوجه شدند که من سبک و سیاق کار خود را دارم و واقعا هم همیشه سعی داشتم کار خودم را بکنم و سبک و سیاق خودم را به دست بیاورم.
خیلیها فکر میکنند که کنسرتهایم بعد از ماجرای مشخص شدن بیماریام شروع شد، در حالی که این طوری نیست. من بعد از انتشار قطعه «یکی هست» و محبوب شدن آن، کنسرتی در کرج داشتم که با استقبال گستردهای روبرو شد. بعد از آن کنسرت بزرگ تهران را برپا کردم که فوقالعاده بود.
بعد از کنسرت تهران که با استقبال فراتر از تصور همشهریهای عزیزم همراه شد، تور دور ایران را آغاز کرد. سفرهایی که باعث شد از نزدیک با اکثر شهرها، آداب و رسوم و قلب مهربان مردم سرزمینم آشنا شوم و مردم همه این شهرها با انرژی فوقالعادهشان، مرا روی صحنه غافلگیر کردند. همان موقع قرارداد کنسرتهای شهرستان ما برای بسیاری از شهرها بسته شده بود و بعد که ماجرای بیماریام مشخص شد این روند شدت گرفت. من اصلا نمیخواستم این را اعلام کنم، اما کمکم همه فهمیدند.
اوایل باور نمیکردم و خیلی برایم سخت بود. اما کمکم باور کردم و به این باور قلبی رسیدم که خداوند میخواهد مرا امتحان کند و من باید از این امتحان سربلند بیرون بیایم. راهش این بود که تا سر احد امکان روی کارم تمتمرکز شوم واز مردیم که اینقدر به من لطف دارند انرژی میگیرم...
مردم باید بدانند بیماری سرطان هم در بسیاری از مواقع قابل درمان است و آنها باید به بیمارانی که این بیماری را دارند روحیه بدهند. من تا آ]رین لحظه تلاش و مبارزه میکنم و البته در نهایت همان میشود که خدا میخواهد.
مشهور شدن کار سادهای است و خیلیها هم مشهور هستند اما آن کسی ماندگار است که بتواند محبوب شود. از اولین روزهایی که اسم و رسمی پیدا کردم سعی کردم نشان دهم که موفقیت من اتفاقی نیست و لیاقت آن را دارم. سعی کردم رفتارم را با مردم و دوستان و نزدیکانم تغییر نکند. سعی کردم همان مرتضای آرام و بیآزار باشم و همه عشقی را که در درون من است، به هموطنان و مخاطبانم هدیه دهم. فکر میکنم چون حرفم از دلم برمیآمد مردم هم آن را پذیرفتند.