فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

گفتگو با فواد بابان، گوینده دوست داشتنی اخبار


گویندگی در خاندان «بابان» موروثی است. فؤاد بابان، فرزند شکرالله بابان، از گویندگان باسابقه و قدیمی تلویزیون است که بعد از بازنشستگی ترجیح داد جایش را به جوان‌ترها دهد.

روزنامه شرق: گویندگی در خاندان «بابان» موروثی است. فؤاد بابان، فرزند شکرالله بابان، از گویندگان باسابقه و قدیمی تلویزیون است که بعد از بازنشستگی ترجیح داد جایش را به جوان‌ترها دهد.

 او این‌روزها با وجود فاصله‌گرفتن از فضای گویندگی و خبر، بادقت فعالیت همکارانش را رصد می‌کند و نقاط قوت‌وضعف بخش‌های خبر تلویزیون را زیر نظر دارد. در گفت‌و‌گو با او از سال‌های دوری‌اش از تلویزیون و شرایط این روزها و البته چالش‌های بخش خبر تلویزیون پرسیدیم.

فواد بابان: من و بهرام افشار فقط به دلیل خستگی با تلویزیون خداحافظی کردیم

در‌باره جدا‌شدن بهرام افشار و شما از بخش خبر تلویزیون حرف‌و‌حدیث‌ها و حواشی بسیار است. این جدایی چه علتی داشت؟

سال‌هاست درباره رفتن من و آقای افشار از خبر تلویزیون بحث‌های زیادی پیش آمده. برخی تصور می‌کنند این جدایی به دلیل اتفاقات سیاسی بوده و برخی دیگر شایعاتی از این‌دست درست کرده‌اند؛ اما حقیقت این است من سال ١٣٧٨ بازنشسته شدم و ١٢ سال بعد   از خبر تلویزیون خداحافظی کردم. دلیلش هم چیزی نبود جز خستگی.

 آقای افشار هم به‌همین‌دلیل از خبر خداحافظی کرد. طبعا بعد از همه این سال‌ها مردم هم از دیدن چهره و صدای ما خسته شده بودند. این بود بهتر دیدیم جایمان را به جوان‌های تازه‌نفس این عرصه واگذار کنیم و اگر بتوانیم تجربیاتمان را به آنها انتقال دهیم.

 در این مدت که از گویندگی خبر فاصله گرفته‌ام، بارها تلویزیون آمادگی‌اش را برای همکاری مجدد در برنامه‌های تولیدی و گفت‌و‌گو‌های سیاسی صدا‌وسیما اعلام کرده است، اما من نپذیرفتم.

چرا؟

چون احساس می‌کنم الان زمانی است که باید به جوان‌ترها میدان بدهیم. دو کتاب در زمینه گویندگی نوشته‌ام و دراین‌باره دانشگاه صداوسیما نهایت همکاری را با من انجام داد و در زمینه گویندگی تدریس هم کرده‌ام و به معنای واقعی زکات تجربه‌ام را پرداخت کرده‌ام.

گاهی افکار کهنه دیگر نمی‌تواند راه به جایی ببرد. گویندگی خبر هم مثل همه‌چیز پیشرفت کرده است و باید تاکتیک‌های جدیدی جایگزین کرد. این نکته را هم اضافه کنم به‌هرحال، مردم سال‌های زیادی با ما خاطره داشتند و همیشه با خودم فکر می‌کردم بهتر است زمانی از کار گویندگی خداحافظی کنم که خاطره خوب مردم هم از بین نرود.

 لطف و محبت مردم ارزشمندترین اتفاقی بوده که شامل حال من شده و باارزش‌ترین دارایی من است و از لطف همه مردم سپاسگزارم.

اما در این مدت مردم بیشتر جویای حال شما بوده‌اند و شاید دوست داشتند هنوز گویندگان قدیمی خبر را ببینند... .

این لطف آنهاست؛ اما به‌نظر من باید طوری رفتار شود که مردم خسته نشوند. پس جای جوان‌ها و تجربه‌کردن آنها چه زمانی فراهم شود؟ نمی‌توان جلو این جوان‌های مشتاق و باانگیزه و بااستعداد را گرفت. نسل‌ها عوض می‌شوند و جوان‌ها پا در این عرصه می‌گذارند. من ٣٧ سال کار کردم و بهتر بود جایم را به جوان‌ترها می‌دادم.

فواد بابان: من و بهرام افشار فقط به دلیل خستگی با تلویزیون خداحافظی کردیم

 خاطرم هست در گفت‌وگویی اشاره کرده بودید از زمان شروع کار گویندگی خبر به اجرای رسمی و خشک خبر اعتراض و گاهی دوست داشتید خطوط قرمز‌های این‌چنینی را جابه‌جا کنید؛ اما گاهی از اراده و توان‌تان خارج بود. در‌حال‌حاضر به لحاظ فرم اجرای خبر، دوران تازه‌ای در تلویزیون ما شکل گرفته، اما متأسفانه این فرم اجرا گاهی تقلیدی نابجا از نمونه‌های مشابه اخباری است که برای مخاطب هم تازگی ندارد... .

بله، همان‌طورکه اشاره کردید، در گذشته ما تعداد محدودی شبکه تلویزیونی داشتیم و مردم هم ‌ناچار بودند همان شبکه‌های محدود را تماشا کنند و مثل این روزها از اینترنت و امکاناتی که بتوان بدون مرز از آنها اطلاعات تازه‌ای گرفت، وجود نداشت. آن زمان هم ما فرمت ثابتی برای اجرای اخبار داشتیم و شاید مردم ما را تحمل می‌کردند.

 لزوما همه‌چیز مثل الان نبود که مردم انتخاب‌کننده باشند. همین الان در صدا‌و‌سیمای خودمان بیش از ٤٠٠ بخش خبری فعال است که مردم از این تعداد می‌توانند بخش خبری مورد‌نظرشان را انتخاب کنند. این جدا از شبکه‌های ماهواره‌ای است که بازهم گزینش‌های مردم را بیشتر می‌کند.

در‌حال‌حاضر گویندگان بخش خبری ٢٠:٣٠ یا شبکه خبر به‌نوعی خبر را اجرا می‌کنند که به‌شدت منعطف و متفاوت هستند و مثل گذشته خشک و رسمی نیست و لزومی هم ندارد خبر رسمی در برنامه ٢٠:٣٠ خوانده شود.

اما اینکه بخش خبر تلویزیون آیا شرایط مطلوبی را پشت‌سر می‌گذارد یا جای ارتقا دارد، موضوع دیگری است. طبعا در دوره‌های مختلف بر گویندگان خبر شرایط مختلفی حکمفرما بوده است و شرایط زمان ما هم به شکل دیگری بود.

یعنی شما معتقدید بخش خبری تلویزیون ما رشد چشمگیری داشته؟

بله، البته من هم انتقاداتی به برخی از بخش‌های خبری دارم. از نظر من مدتی است رشد اخبار ورزشی در شبکه خبر متوقف شده و بیننده‌های زیادی را از دست داده است.

این بخش در گذشته بسیار قوی عمل می‌کرد؛ اما متأسفانه با جابه‌جایی ساعت‌ها و کم‌شدن مشروح اخبار ورزشی، این اتفاق رخ داده است. امیدوارم باز به شرایط پیشین بازگردد، چراکه اهمیت شبکه خبر بسیار زیاد است.

درکل احساس می‌کنم بچه‌هایی که در زمان حضور ما تازه‌وارد بودند و به قول معروف خاک می‌خوردند، الان گویندگان خوبی شده‌اند. گویندگی به اعتقاد من مثل کارهای دیگر نیست.

در میان همه کسانی که به این کار علاقه‌مند هستند، گاهی کسی پیدا می‌شود که استعداد بیشتری دراین‌زمینه دارد و گوی سبقت را از دیگران می‌رباید. تجربه و مهارت، دو اتفاقی است که می‌تواند گوینده‌ای خوب و حرفه‌ای بسازد.

فواد بابان: من و بهرام افشار فقط به دلیل خستگی با تلویزیون خداحافظی کردیم

به‌هر‌حال، جذابیت‌های بخش خبری تلویزیون ما برای بیننده به‌نسبت گذشته کمتر شده. از نظر شما چشم اسفندیار این بخش چیست؟

به اعتقاد من، مظروف همیشه مهم‌تر از ظرف است. آنچه به بیننده ارائه می‌شود، مهم‌تر از رنگ‌و‌لعاب است. شما می‌توانید در یک اتاق ساده با دو صندلی برنامه‌ای اجرا کنید و آن‌قدر محتوای غنی داشته باشد که مردم ساعت‌ها آن را دنبال کنند و از طرف دیگر می‌توانید در یک قصر برنامه اجرا کنید و به لحاظ محتوا آن‌قدر ضعیف باشد که کسی هم آن را نبیند.

توجه‌نکردن به مسائل حداقلی می‌تواند موجب همین اتفاقاتی شود که شما به آن اشاره کردید. یقین داشته باشید اگر مخاطب چیزی را ببیند که فرمایشی است یا از واقعیت دور؛ دلزده‌اش می‌کند و حاضر نیست آن را دنبال کند. مردم دیگر مجبور نیستند مثل گذشته فقط ما را نگاه کنند.

زمان جنگ وقتی که خبر می‌گفتیم، مردم را راضی می‌کردیم که به‌هر‌حال جنگ است شرایط خوب نیست؛ اما این‌روزها نمی‌شود با مردم از هر چیزی حرف زد و آنها را به‌راحتی قانع کرد. من در همه این سال‌ها در کنار کار گویندگی، کارخانه‌داری نیز کردم و بخشی از درآمدم از این سمت بوده.

به عنوان کسی که دستی بر آتش در زمینه کارهای تولیدی دارم، می‌بینم مشکلات کشور به‌مراتب بیشتر از ٢٠ سال گذشته شده است و تولید‌کنندگان شرایط بسیار سختی را تحمل می‌کنند. تنها با شعاردادن نمی‌توان مشکلات را کم کرد. مردم ما بسیار باهوش و نکته‌سنج هستند و مسائل اقتصادی و سیاسی کشورشان را به‌خوبی تحلیل می‌کنند.

گاهی که در تاکسی می‌نشینم و صحبت‌های مردم را می‌شنوم، می‌بینم مردم عادی و غیرمتخصص و از اقشار مختلف جامعه از درجه آگاهی خوبی برخوردارند و بیشتر یقین پیدا می‌کنم مردم ما بسیار فهیم‌اند و مسائل را به‌خوبی درک می‌کنند.

 بنابراین برای این مردم صحبت‌کردن بسیار سخت است؛ مردمی که در بسیاری از زمینه‌ها آگاهی دارند و نمی‌توان خبرهای غیرواقعی به آنها داد و راضی نگاهشان داشت.

نکته دیگری که در بخش‌های خبری، ازجمله بخش خبری شبکه جام‌جم می‌بینم و متأسف می‌شوم، این است جام‌جم از سه کانال به یک کانال کاهش پیدا کرده و خبرهای آن در یک باکس باکیفیت تصویر نامساعد روی آنتن می‌رود. باید متوجه این موضوع باشیم که بیش از شبکه‌های داخلی باید به شبکه‌های برون‌مرزی توجه کنیم، چراکه مخاطبان بیشتری دارد و باید به آن توجه ویژه‌ای داشت.

شما دوران مدیران مختلفی را در صداوسیما تجربه کردید. دوره‌ای خاطرتان هست كه در بخش خبر محدودیت‌های بسیار، مانع از انجام کارتان شده باشد؟

تغییر مدیران و به‌دنبال آن سلایق مختلفی که به بخش‌های مختلف تزریق می‌شود، در همه سازمان‌ها و ارگان‌ها وجود دارد و مختص تلویزیون نیست. سیستم به‌گونه‌ای است که قائم‌به‌ذات نیست و کاملا قائم‌به‌فرد است و گمان می‌کنم نباید با جابه‌جایی یک مدیر همه‌چیز تغییر کند.

 در دوران مدیران مختلف صدا‌و‌سیما، این تغییرات بسیار جزئی بود. خبر همیشه خط‌و‌مشی مشخصی داشته است. زمانی‌که ما تازه وارد بخش خبر تلویزیون شده بودیم، آن‌قدر محدودیت‌ها زیاد بود که یک تکان کوچک در اجرا هم جایز نبود.

 آن‌قدر خط قرمزها زیاد بود که گاهی دست ما را برای کارهای دیگر می‌بست تا اینکه خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم و ایشان از این نوع اجرا انتقاد کردند و خواستند گویندگان اخبار کمی منعطف‌تر و راحت‌تر خبر بخوانند.

 با فرمایشات آقا تحولاتی در این بخش به‌وجود آمد. به‌هرحال، همان‌طور‌ که گفتم، بخش خبر تابع نظم خاصی است، یک گوینده خبر از چارچوب مشخصی نمی‌تواند جلوتر برود. گوینده خبر باید به علم و دانشی برسد که بتواند خلاقیت‌هایی در کارش لحاظ کند.

فواد بابان: من و بهرام افشار فقط به دلیل خستگی با تلویزیون خداحافظی کردیم

البته جا دارد در این بخش انتقاد دیگری را درباره بخش خبری تلویزیون بیان کنم و آن اینکه متأسفانه در اخبار ما جا برای خبرهای خوب و خوشحال‌کننده بسیار کم است.

شاید خط‌و‌مشی بخش خبری ما هنوز به این جریان نرسیده است که هر خبری مناسب پخش از رسانه ملی نیست و باید به این مظروف توجه داشت. خبرهای تکراری‌خواندن و خبرهایی که تأثیر روانی بدی بر مخاطب می‌گذارد، از آن‌دست اتفاقاتی است که می‌تواند در بخش‌های خبری ما کم‌رنگ‌تر شود.

کار کدام‌یک از گویندگان قدیمی خبر را بیشتر قبول دارید؟

بدون تعارف از نظر من همه خوب هستند. اما به دلیل اینکه مشغله زیادی دارم، نمی‌توانم کار همه گویندگان را رصد کنم. مدتی قبل هم از من خواستند تا در آزمون ارتقای گویندگان شرکت کنم که به دلیل همین مشغله‌ها نتوانستم در خدمتشان باشم. درحال‌حاضر برخی از گویندگان شبکه خبر بسیار خوب اجرا می‌کنند.

 برخی گویندگان در دوران کاری خود به یک برند شخصی تبدیل می‌شوند و سال‌ها پس از بازنشستگی در یاد و خاطره مخاطب می‌مانند. این اتفاقی است که در دوران جدید با آن مواجه نمی‌شویم. از نظر شما دلیلش چیست؟

طبعا به این دلیل که تعداد گویندگان در گذشته کمتر بود. درحال‌حاضر بین شبکه‌های مختلف و بخش‌های خبری گوناگون خیلی سخت می‌شود به برند‌سازی رسید. الان جوان‌های ما خیلی تلویزیون تماشا نمی‌کنند و مدام سرشان در موبایل‌هایی است که از طریق آن اخبار سراسر جهان را دریافت می‌کنند که از نظر من اتفاق بسیار بدی است. من، آقایان افشار، حیاتی و حسن سلطانی، زمانی کارمان را شروع کردیم که تعداد شبکه‌های تلویزیونی زیاد نبود و می‌توانستیم با مردم ارتباط ویژه‌تری داشته باشیم و شاید این از خوش‌شانسی ما بود.

اگر گوینده نمی‌شدید فکر می‌کنید زندگی شما چه روندی را طی می‌کرد؟

من از سال ١٣٣٩ یعنی از شش‌سالگی گویندگی کردم، چرا‌که شغل پدرم گویندگی بود و من در آن زمان برنامه کودک اجرا می‌کردم. سال ١٣٥٣ استخدام رسمی تلویزیون شدم و در خلال این کار مکانیک خواندم و با کار گویندگی بزرگ شدم.

 برادر من بابک هم گوینده خبر است و دو برادر دیگرم که ایران نیستند هم صدای خوبی برای گویندگی دارند.

 منتها فقط من و بابک وارد این عرصه شدیم. زمانی که بچه بودم پدرم نمایش‌نامه می‌نوشت و همین‌طور مادرم و همه ما از زمان کودکی وادار به کتاب‌خواندن شدیم و این رسم خوب در خانه ما وجود داشت. پس اگر ١٠ بار دیگر به دنیا می‌آمدم، گوینده می‌شدم.

فواد بابان: من و بهرام افشار فقط به دلیل خستگی با تلویزیون خداحافظی کردیم

اما گویندگی شغل اصلی شما نبود... .

بله. به‌هرحال در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کنید باید یک حاشیه امنیت مالی برای خودتان داشته باشید به‌ویژه شغل ما که همیشه می‌توان با دستخط یک مدیر از کار برکنار شد.

توصیه‌ای به جوان‌هایی که وارد حرفه گویندگی خبر می‌شوند، دارید؟

حرف خاصی نیست، غیر از اینکه معتقدم همه‌چیز برای پیشرفت جوان‌هایی که وارد این عرصه می‌شوند، فراهم است و فقط باید راهشان را پیدا کنند.

 هر‌چند باید این نکته را هم اضافه کنم سازمان صدا‌و‌سیما به‌نسبت بخش‌های دیگر همیشه به بخش خبر توجه ویژه‌ای داشته و این تحسین‌برانگیز است. لطف مردم به گویندگان خبر به‌ویژه نسل ما وصف‌ناپذیر است و همیشه سپاسگزار لطف آنها هستم.

آرزوی من برای تمامی هم‌میهنانم سلامتی است و آرزو می‌کنم کشور عزیزم مثل همیشه چون نگینی بدرخشد و در دولت تدبیر و امید همان‌طور‌که در زمینه «برجام» به اتفاقات خوب و مثبتی رسیدیم، دیگر مشکلات کشور نیز حل شود و در زمینه معیشت مردم اتفاقات بهتری رقم بخورد و گام‌های بلندتری برداشته شود.

 مردم دیگر مجبور نیستند مثل گذشته فقط ما را نگاه کنند. زمان جنگ وقتی که خبر می‌گفتیم، مردم را راضی می‌کردیم که به‌هر‌حال جنگ است  و شرایط خوب نیست. اما این روزها نمی‌شود با مردم از هرچیزی حرف زد و آنها را به‌راحتی قانع کرد.


ویدیو مرتبط :
گوینده اخبار جییغل ها

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گفتگو با حاتمی و مصفا، زوج دوست داشتنی سینما


زوج لیلا حاتمی و علی مصفا همیشه برای مخاطبان سینما جذاب بوده‌اند. آنها در روزهای شلوغ جشنواره مقابل جواد طوسی نشسته اند و درباره مسائل مختلفی صحبت کرده اند.

روزنامه شرق: زوج لیلا حاتمی و علی مصفا همیشه برای مخاطبان سینما جذاب بوده‌اند. آنها در روزهای شلوغ جشنواره مقابل جواد طوسی نشسته اند و درباره مسائل مختلفی صحبت کرده اند. از دیدگاهشان به سینمای ایران، تا علی حاتمی و آثارش؛ جالب اینجاست که آن ها حتی برخلاف معمول به یکی دو حاشیه و شایعه درباره خودشان نیز پاسخ داده اند که در ادامه می‌خوانید.

این گفت و گو پیش از حاشیه ای که برای لیلا حاتمی به خاطر پاسخ هایش در جمع خبرنگاران درباره «رگ خواب» رخ داده بود، انجام شده است. حاشیه ای که پس از آن جواد طوسی به حمایت از حاتمی به خبرنگاران توصیه کرد حال و هوای هنرمند مورد مصاحبه را بسنجند.

حاتمی: چرت و پرت زیاد بازی کردم!/ مصفا: الگو بودن را دوست ندارم

هر کسی کار خودش را می کند!

در ابتدای این مصاحبه مصفا و حاتمی درباره مشورت برای حضور در آثار سینمایی صحبت می کنند، بر این اساس آن ها اهل مشورت با هم هستند اما هر کسی کارخودش را می کند؛ حاتمی : «من از اول یک کمی در قبول کردن نقش ها راحت تر بودم و علی تقریبا به جز یکی دو تا از کارهایی که کردم با بقیه موافق نبوده. بعد از این که فیلم «لیلا»، را با هم بازی کردیم، همیشه مشورت می کردیم. از نظر سلیقه ای، خیلی جاها مثلا سر «شیدا» اصرار می کرد که نرو!»

مصفا: «به هر حال خیلی تحمیلی نیست، هیچ وقت نظر یکی باعث نشده که آن دیگری فیلمی را برود یا نرود. فقط در این حد بوده که در موردش صحبت کنیم ونظر هم را جویا شویم.»

البته به گفته مصفا، این روزها شرایط برای پذیرش نقش فرق کرده است، آنها می سنجند که در یک کار چقدر اذیت خواهند شد؟ یا این کار چیز جدیدی برایشان دارد یا خیر؟: «تا حدی هم آن دید ایده آلیستی را از دست داده ایم، زمانی فکر می کردیم ما فقط وقتی کار می کنیم که آقای مهرجویی کار کند...»

اما لیلا حاتمی در پاسخ به سوال  درباره این که الان به ارزیابی هوشمندانه ای رسیده اند؟

می گوید: «من همین چند روز پیش یکهو احساس کردم که قشنگ 10-20 سال پیر شده ام، برای اینکه تا یک جایی در دنیای خودت و با آدم هایی که بودی می گفتی اینکه بد نیست. از هیچی بهتر است. ولی یک باره می بینی یک عالمه آدم جدید هست که تواصلا نمی شناسی شان و دقیقا احساس کردم از این فضا عقبم. من با علی فرق دارم. هیچ اخباری را دنبال نمی کنم و عکسی نمی بینم. برای همین وقتی بچه ها سر فیلم برداری می آمدند و اسامی فیلم ها و کارگردان ها را می گفتند، با یک موج جدیدی از فیلمسازهای خوب روبرو شدم و با خودم گفتم: ای بابا، من اینجا برای خودم سرم را کرده بودم توی کوزه و داشتم کارای چرت و پرت بازی می کردم!»

 یعنی واقعا فکر می کنید چرت و پرت بوده؟

یا شکسته نفسی می کنید؟ که حاتمی این طور پاسخ می دهد: «با کوتاه آمدن از ایده‌آل‌ها، خیلی‌هایش چرت و پرت بوده. مثلا همیشه اطرافیانم می گفتند آخه تو چجوری با فلانی کار می کنی؟ می گفتم اشکالی ندارد و برخی از کارها جزو «اشکالی نداشت»ها بودند. ولی الان فکر می کنم نه! اشکالی دارد!»

به نظر مصفا نسل تازه ای از کارگردان ها آمده اند و حاتمی معتقد است در واقع نسل آدم ها و بازیگران هم عوض شده، البته او که یک موقعی خود را از سینمای ایران جلوتر می دانسته، با این اتفاق سینمای ایران را نیزرو به جلو می بیند.

به گفته حاتمی، در سینما تا 10-15 سال پیش با دنیایی منجمد شده روبرو بوده اند، جریان ساکنی که به جز چند استعداد، وحشتناک به نظر می رسیده است: «الان آن استانداردهای فیلم سازی یک چیز دیگری شده وما دیگر با ایده های پرت و پلا ودنیای عجیب و غریب مواجه نیستیم.»

حاتمی: چرت و پرت زیاد بازی کردم!/ مصفا: الگو بودن را دوست ندارم

گاهی به طور زننده ای می خواهم متفاوت باشم!

در ادامه این مصاحبه به مسائل مختلفی اشاره می شود، علی مصفا خود را یکی از موافقان گروه «هنر و تجربه» می داند که به صورت حداقلی به پاتوق فرهنگی دست پیدا کرده و به بدشانسی های گروه رود فیلم متشکل از خودش، فردین صاحب الزمانی و صفی یزدانیان اشاره کوتاهی می کند.

مصفا همچنین خودش را انسان نوستالژیکی می داند و درباره فضای «پله آخر» و این که در کنار گذشته گرایی سعی می کند به روز هم باشد؛ این طور توضیح می دهد: «من آگاهانه کاری نمی کنم، تنها چیزی که آگاهانه اتفاق می افتد خواست متفاوت بودن است، گاهی وقت ها حتی به شکل زننده ای دلم می خواهد متفاوت باشم. وگرنه به این فکر نمی کنم که کاری انجام می دهم که مدرن است یا نوستالژیک. یاد نگرفته ام آگاهانه این چیزها را محاسبه کنم و احتمالا نقطه ضعفم هم هست. ولی خب این طوری است دیگر.»

علی حاتمی ورای مولف است!

در ادامه این بحث پیش می آید که اگر علی حاتمی بود امروز فیلم هایش چه شکلی بودند، حاتمی معتقد است اگر بود اصلا به انزوا نمی رفت و مصفا درباره او این طور نظر می دهد: «نکته جالب درباره علی حاتمی، این بود که در زمان خودش و مقایسه با همنسلانش، سینمای منطبق با علایق خود و حدا از جریان رایج را دنبال می کرد.»

حاتمی: «فکر می کنم با توجه به پروژه هایی که پدرم در نظرداشت، آثار خیلی جذابی مثل «تختی»، «محمد (ص)»، «ملکه های برفی» و... را قرار بود ببینیم. بنابراین حیف شد این فیلم ها را از دست دادیم.»

حاتمی البته به هیچ کدام از آثار پدرش به عنوان فیلم مورد علاقه اشاره نمی کند و تمام آن ها را شاهکار می داند و درباره او می گوید: «او آن چیزی که مردم انتظارش را داشتند، عرضه نمی کرد، یک چیز دیگری عرضه می کرد. و اتفاقا مردم هم خوششان می آمد و می رفتند به سمتش ولی آدم هایی که منتظر این بودند که شبیه بقیه بشوند، مایوس می شدند. در واقع یک چیز خوشایندی بود که مایوس می کرد مخاطبی را که در پی این بود که ما زودتربرسیم به جهان و در نتیجه حواسشان را پرت می کرد. ولی از طرفی چون با خودشان و وجود خودشان ارتباط برقرار می کرد، برایش دلنشین هم بود.»

 علی حاتمی را مولف قلمداد می کنند؟

که مصفا پاسخ می دهد بیش از هر چیزی او مولف است و حاتمی او را سوپرمولف یا ورای مولف می داند. مصفا به این ویژگی در آثار حاتمی اشاره می کند که تعریف او برای خودش است و نمی توان گفت از جایی الهام گرفته. اما حاتمی آثار او را یک جور اختراع می داند، چیزی که الان به آن اینستالیشن یا پرفورمنس می گویند، در واقع علی حاتمی یک جور دنیا و قالب جدیدی برای خودش درست کرده است.

همچنین مصفا جرات حاتمی را در به تصویر کشیدن آن چه دیگران از آن خجالت می کشند یا شجاعت شکستن برخی کلیشه ها برای رسیدن به آن را ندارند، در آثاری مثل «سوته دلان» تحسین می کند.

حاتمی: چرت و پرت زیاد بازی کردم!/ مصفا: الگو بودن را دوست ندارم

نسل تازه ای وارد سینما شده...

اما در ادامه بالاخره بحث به جشنواره می رسد، اما پیش از آن حاتمی و مصفا درباره آمدن دوربین های دیجیتال و وسواس در برداشت و تکرار شدن صحنه ها بحث می کنند، مصفا دقت و نگرانی خراب شدن برداشت در زمان نگاتیو را بیشتر می پسندد، اما حاتمی به نظر با فضای این روزهای سینما  همراه با تکنولوژی دیجیتال موافق تر است.

علی مصفا با دو فیلم «وارونگی» و «خانه ای در خیابان چهل یکم» در جشنواره حضور داشت و فیلم «دوئت» را نیز بازی کرده است، او درباره این که از فیلمسازان فعلی حدیث نفس زمانه خودشان را می سازند،

 این طور نظر می دهد: «کارهایی که من کردم همینطوربوده که شما می گویید. در هیچ کدام نگاه شخصی نبوده، ولی انتقادی که می توانم داشته باشم این است که درگیر این هستند که اثرشان کجا و در کدام جشنواره بین المللی نمایش داده می شود و چه اتفاقی برایش می افتد.» البته، به نظر او این که فیلم سازان محاسبه می کنند چه موضوعی به روز است تا این که به دنبال علاقه شخصی شان بروند، چندان برای کار هنری خوب نیست.

حاتمی هم که در جشنواره امسال با نقش متفاوتی در فیلم «من» حاضر شده بود، با اشاره به این که در فیلم در رفاه کامل ایفای نقش می کرده و همچنین از جاه طلبی سهیل بیرقی خوشش می آید، فیلم او را با فیلم های نوآر سی سال پیش مقایسه می کند. او درباره نقشش در این فیلم به عنوان زنی عجیب و غریب، کاسبکار و چند وجهی می گوید: «برای من او شکلی از فانتزی بود و از همینش خوشم می آمد.»

او همچنین «رگ خواب» همکاری دومش با حمید نعمت الله پس از «بی پولی» را از سر علاقه به نعمت الله می داند.

جریان فیلم دولتی خیلی پرطرفدار نیست

در ادامه حاتمی در پاسخ به این که به وضعیت فعلی سینما خوشبین است یا نه؟

پاسخ مثبت می دهد، اما علی مصفا درباره این که در سینمای ما سیاست‌های دولتی حاکم است این طور اظهار نظر می کند: «جریان فیلم های دولتی خیلی پرطرفدار نیست. دیگر کسی دلش نمی خواهد فیلم دولتی بسازد. یعنی آنها که می سازند هم سعی دارند خیلی رو نکنند و فیلم متفاوتی بسازند. می بینیم که فیلم های متفاوت ساخته می شود و نسل جدید خوب کار می کنند.»

او در بخش دیگری صحبت هایش را این طور ادامه می دهد: «همچنان امید من این است که آدم هایی به عنوان سرمایه گذار جلو بیایند. حالا می بینم فیلمی مثل «ابد و یک روز» این قدر سر و صدا کرده و جوانی 26 ساله آن را ساخته. امید دارم این باعث شود سرمایه گذاری بیاید و برای یک جوان مستعد سرمایه گذاری کند تا چنین تولیداتی در سینمای ایران شکل بگیرد. سرمایه گذاری فیلم در ایران در مقایسه با خارج ارزان است.»

مصفا همچنین به این موضوع اشاره می کند که به خاطر تهیه کنندگی «در دنیای تو ساعت چند است؟» چند درگیری مالی داشته و با تمام شدن آن ها امیدوار است در آینده فیلم بسازد، اما هنوز فیلمنامه منسجمی ندارد.

اما یکی از سوالات جالبی که پیش می آید درباره بازیگری است که مصفا می گوید اصلا برایش جذاب نیست، اما هنوز به جایی نرسیده که دیگر بازی نکند. 

حاتمی: چرت و پرت زیاد بازی کردم!/ مصفا: الگو بودن را دوست ندارم

پاسخ به دو حاشیه!

در بخش پایانی این گفت و گو وقتی جواد طوسی به رفت و آمد این دو هنرمند به فرانسه اشاره می کند، با پاسخ جالبی روبرو می شود. به نظر می رسد، تصور این رفت و آمد به خاطر بازی در فیلم «گذشته» به وجود آمده، حاتمی: «به خاطر فیلم «گذشته» ما سه سال پیش، رفتیم پاریس که چون فیلم طولانی بود. بچه ها  را مدرسه ثبت نام کردیم و بعد از 9 ماه برگشتیم. فیلم برداری چهار ماه طول کشید که با دوران تمرین مجموعا شش ماه علی درگیر بود. ولی ما سال تحصیلی را تمام کردیم و بعد برگشتیم. من رفت و برگشت دیگری نداشته ام.»

در ادامه حاتمی با وجود این که به سفر ابراز علاقه می کند اما سفرهای جشنواره ای را خسته کننده می داند. اما علی مصفا آن ها را انگیزه بخش می داند.

اما طوسی به شایعه جدا شدن این دو هنرمند از یکدیگر نیز اشاره می کند و از آن به عنوان حاشیه اسم می برد که حاتمی در این باره می گوید: «از نظر من این‌ها اسمش حاشیه نیست. حاشیه به نظر من یعنی آدم یک کاری خلاف آن جریان اصلی برایش جالب باشد و بکند. مثلا من بروم سر فیلمبرداری و به جای کارکردن این برایم جذاب باشد که فلان کس را از نزدیک ببینم و خوش بگذرانم و کار اصلی را نکنم. این که دو نفر با هم زندگی می کنند یا نه حاشیه محسوب نمی شود، جریان اصلی زندگی شان است.»


و در پاسخ به این که شما جلوتر از داوری های بیرونی مراقبت های لازم را برای کانون خانوادگی تان دارید؟

توضیح می دهد: «من چون این طوری فکر نمی کنم، اسمش را مراقبت نمی گذارم. یک چیزی یا هست یا نیست. آن دیگر بستگی به دو فرد دارد. با مراقبت کار درست نمی شود.»

مصفا: «(باخنده) بله چون ما بازیگریم، لزومی ندارد عملیات بخصوصی انجام دهیم که حاشیه پیش نیاید. اگر بخواهد پیش بیاید، می‌آید. ما مراقبت خاصی نمی‌کنیم.»

جواد طوسی: «ولی به هر حال الگو هستید.»

مصفا: «دوست نداریم الگو باشیم. این کارمان را سخت می کند.» حاتمی: «نه خوب است، من خوشم می آید که عمرم به یک دردی بخورد و یک نفر از چند سال زندگی آدم یک استفاده ای بکند. همان طور که من استفاده کرده ام. از تجربه زندگی خیلی های دیگر استفاده کرده ام.»