فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
گفتگوی عیدانه با زوج بازیگر "امین حیایی و نیلوفر خوش خلق"
زندگی زوجهای هنری دوام ندارد! این جمله عوامانه را بارها و بارها در صحبتهای روزمره مردم با هم درباره بازیگران شنیدهایم؛ اما زوجهای بسیاری هستند که در این سالها این ادعا بیپایه را ثابت کردهاند.
امین حیایی و نیلوفر خوشخلق به اندازهای معروف هستند که حاشیهها بتوانند نفس زندگیشان را بگیرد اما در تمام مدتی که با هم ادامه دادهاند به دور از حاشیه و هر جنجالی در آرامش و موفقیت سر کردهاند. امین بعد از گذر 40 سالگی پختگی خاصی در کارهایش به چشم میخورد و با اطمینان بیشتری صحبت میکند.
نیلوفر هم حالا دیگر نامی معتبر در میان بازیگران زن به شمار میرود و هر دو در کنار هم روزهی خوبی را سپری میکنند. صحبت با آنها همیشه جذاب است. پر از انرژی و نگاههای بکر به زندگی هستند و به راحتی در هر زمینهای میتوانید نظراتشان را بپرسید. اهل سانسور کردن خودشان نیستند و صادقانه و البته هوشمندانه جواب هر کنجکاوی شما را میدهند. هر بار صحبت با این زوج میتواند یک اتفاق تازه باشد، چون آنها به زیبایی مسیر مصاحبه را به سمت و سویی میبرند که شما دوست دارید.
جنبه انتقاد و نقد شدن
امین: قطعا یک بازیگر همیشه دوست دارد در کارهایی بازی کند که نه تنها باعث شرمندگی خودش در نظر مخاطبان و هوادارانش نشود؛ بلکه این کار طوری نشود که او را مورد نقدهای تند قرار دهند. البته من اگر در کاری بازی کنم که فاقد ارزشهای لازم هنری باشد نقدهایی که بشود را میپذیرم اما به شرطی که نقد از جانب آدمی باشد که سواد لازمش را داشته باشد.
نیلوفر: معتقدم شما در هر کاری که باشید قطعا مورد انتقاد عدهای قرار خواهید گرفت که کار شما را دوست ندارند. هر کسی باید جنبه نقد شدن را داشته باشد قرا نیست همه از شما تعریف کنند و انتظار داشته باشیم مورد پذیرش همه سلیقهها و افکار باشیم.
شباهت یا تکرار؟!
امین: گاهی میشنوم که امین در کارهایی نقشهای مشابهی بازی کرده است. راستش یک بازیگر هر کاری کند به هر حال همیشه شباهتهایی را تکرار خواهد کرد که ذاتی است. مثلا من نمیتوانم برای هر نقشی تمام جزییات از راه رفتن و نگاه کردن و لحنام تا شکل خندیدنم و فیزیکم و... را تغییر بدهم. من امین حیایی هستم که یکسری مشخصات مخصوص به خودم را دارم. کاری که باید بکنم این است که هر نقش را به شبیهترین حالت نزدیک به خودش بازی کنم. من همان امین هستم اما در قالبی جدید و در موقعیتهای جدید که باید متفاوت از چگونگی حضورش در نقش قبلی باشد.
نیلوفر: مهم این است که بازیگر از تکرار خودداری کند اما جلوگیری از تکرار نیازمند چیزهای مختلفی است از جمله متفاوت بودن درست نقشها یا نگاهی که کارگردان به آن شخصیت دارد. گاهی کارگردان از شما اصلا تکرار یک قالب ثابت را دارد. نمیشود همه چیز را ناشی از ضعف بازیگر دانست.
جاذبههای یک نقش
امین: در این سالها به تجربه دریافتهام نقش باید بازیگر را جذب کند. اگر این اتفاق بیفتد بازیگر ارائه بهتری از نقش خواهد داشت و چون خودش آن را دوست دارد نتیجه کار هم دوستداشتنی میشود. نقشی که بازیگر ارتباط خوبی با آن پیدا نکند درست شکل نمیگیرد و مخاطب به خوبی این فاصله را میفهمند و از کار شما زده میشود.
نیلوفر: من از کاراکترهای پیچیده و سخت که قابل حدس زدن و پیش بینی نیستند، لذت میبرم نقشهایی خوبی را هم تجربه کردهام اما به دنبال کاری هستم که واقعا مرا با تمام وجود درگیر کند و به خودم بگویم این همان نقشی است که خودش است و از من برای سالها به یادگار میماند.
جاده دوطرفه سینما
امین: بخشی از زیبایی بازی بازیگر در یک فیلم به عوامل دور و برش درکار و به خصوص نقش مقابلش برمیگردد. اگر این رابطه مناسب نباشد و لنگ بزند، کار شما هم دیده نمیشود و مانند حرکت در یک جاده صاف یکطرفه است که شما بیهدف در آن میروید و چیزی نیست که بخواهد توانایی رانندگی شما را به چالش بکشد تا شاهد رفت و برگشت احساس در صحنه باشید.
نیلوفر: امین از آن دست بازیگرانی است که بسیار به بازیگرهای نقش مقابلش کمک میکند و میگوید با این کار در واقع به بهتر دیده شدن نقش خودش کمک میکند.
دیده شدن به چه قیمتی؟
امین: دیده شدن در هر فیلمی اتفاق میافتد، مهم این است که کجا و چگونه دیده شوید. من با دیده شدن به هر قیمتی مخالفم البته اگر غمتان نباشد و شما در جبر شرایط گیر نکرده باشید. شرایط ایدهآل ذهنی با آنچه واقعا اتفاق میافتد گاهی فاصله بعیدی دارد.
نیلوفر: بعضی بازیگرها تنها در کاری یا کارهایی هستند که دیده بشوند و من به این روش کار نمیکنم یعنی دوست ندارم کاری را انجام بدهم که قلبا دوستش ندارم و تنها میتواند موقعیت مرا مثلا در بیشتری توی چشم بودن، بهتر کند. بازیگر اگر نقشی را دوست نداشته باشد، آن را خراب میکند و با این کار در اصل هویت خودش و کارنامها را زیر سوال میبرد.
نگاه مثبت به زندگی
امین: درست است که هزینههای زندگی بالا رفته و آدمها به شکلی از هم دور افتادهاند. اما خوب است به هر نوعی که میتوانند از هم خبر بگیرند و هوای هم را داشته باشند. باید از لحظهلحظه زندگی استفاده و در کنار هم تلاش کرد که به موقعیت رسید.
نیلوفر: خوبی امین این است که نگاهش همیشه مثبت و دلش صاف است. وقتی با او صحبت میکنید احساس خوبی به شما دست میدهد و به نظرتان میآید که آدمی است که میتوانید روی او حساب کنید چون اهل کمک کردن است. از موفقیت شما خوشحال میشود.
فاصله گرفتن از حواشی
امین: من از اعتماد به آدمها ضربههای زیادی خوردهام و سعی کردهام که محتاطتر رفتار کنم البته سخت است آدم تغییر کلی کند. این روزها به راحتی میتوانید سوژه ماجرایی بشوید که روحتان از آن خبر ندارد ولی به راحتی در مظان اتهام قرار بگیرد. کافی است به راحتی به آدمی که با گوشی موبایل از شما فیلم میگیرد، اعتماد کنید تا بعد به سرعت فیلم خودتان را در اینترنت ببینید. این باعث شده تا من نسبت به عکس حساس شوم و گاهی حس کنم بهتر است از گرفتن عکس یادگاری خودداری کنم یا در مهمانیهای حتی خانوادگی هم که میروم مراقب باشم کسی چیزی از من ثبت نکند.
نیلوفر: شاید این شکل زندگی برای بعضیها عادت شده باشد اما ما ترجیح میدهیم زندگی آرام و دور از حاشیه خودمان را داشته باشیم. برای همین هم فاصلهمان را از شلوغی و ازدحام شهر زیاد کردیم. برای هر کاری که میخوایم بکنیم باید اولش فکر کنیم که اصلا کار درستی انجام میدهیم یا نه.
تجربههای دو نفره ما
امین: کارهایی که با هم داشتیم را بدون استثناء دوست داشتم و همیشه از این فرصت دو نفره بازی کردن استقبال کردهام و نتایج خوبی هم گرفتهایم.
نیلوفر: دلم میخواهد نقشی قابل توجه را مقابل هم بازی کنیم و طوری نباشد که فقط چون زن و شوهر هستیم هر نقشی که پیشنهاد دادند را به صرف اینکه هر دو نفرمان در کار هستیم، قبول کنیم هر چه کار استخواندارتر باشد، دیدن ما در کنار هم یا مقابل هم دیدنیتر خواهد شد.
میل به یادگرفتن
امین: همیشه تجربهایی که نخستین بار کسب میکنید، حس و حال خاص خودش را دارد. من همیشه و هنوز این میل به یاد گرفتن را دارم اما قطعا نخستین تجربهها به نوعی متفاوت هستند. یادم هست نخستین باری که مقابل دوربین قرار گرفته بودم همه چیز برایم عجیب بود. تا بتوان با شرایط کنار بیایم. بازیگرهایی که بودند به من کمک میکردند و تجربیاتشان را در اختیار من قرار میدادند و کمک میکردند تا اعتماد به نفسم را از دست ندهم.
نیلوفر: این همان حسی است که من هم آن را تجربه کردم و امین کمک زیادی به من کرد تا ترسم بریزد. اعتماد به نفس در چنین فضایی باعث میشود احاطه بیشتری نسبت به آنچه میخواهید انجام دهید داشته باشید.
شناسه یک هنرمند واقعی
امین: بازیگری برای من بسیار دلنشین است. درست است که شغل من شده اما واقعا اینطور نبوده که به آن تنها به عنوان یک محل درآمد نگاه کنم. گاهی به خودم میگویم اگر قرار بود مسیر دیگری را به جز بازیگری میرفتم، الان باید چه کاره بودم؟ بازیگری چیزهای بسیاری به من آموخت. نمیدانم د شغل دیگری هم این اندازه خودم را بازشناسی میکرم یا نه؟
نیلوفر: من آنقدر فیلمبازی نمیکنم که بگویم بهطور حرفهای از این طریق فقط امرار معاش میکنم. البته نسبت به قبل کارهای بیشتری را قبول میکنم اما هم من و هم امین دلی جلو میرویم. درست است که امین فیلمهای به نسبت پر تعدادی بازی میکند اما تنها دلیلش این نیست که بخواهد یا من بخواهم پول بیشتری بگیریم. دغدغه مالی و هزینهها نمیتواند همیشه شما را شکست دهد تا کاری را انجام دهید.
امین: در زندگی شما به لحظاتی میرسید که باید صبر کنید به خودتان و آنچه انجام دادهاید نگاه کنید و سعی کنید نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کنید. این رفرش کردن لازم است و کمک میکند هر چه جلوتر میرود، انسان بهتری بشوید.
نیلوفر: هنرمند واقعی کسی است که همیشه یادش باشد چشم خیلیها به اوست، کاری به این ندارم که انتظار درستی است یا نه اما هنرمند همیشه در جایگاهی بوده که به خاطر اثرگذاری و محبوبیتی که کسب میکند میتواند الگوی بخشی یا نسلی باشد و به همین علت باید همیشه مراقب همه کارهایش باشد.
یک غریبه در جایی ناشناخته!
امین: همه چیز به مرور رنگ عادی شدن به خود میگیرد. البته هر فیلم تجربه جدید و متفاوتی است اما بری من هنوز کار کردن با یکسری نامها باعث میشود آن اعتماد به نفس لازم را نداشته باشم.
نیلوفر: شاید جالب باشد اما واقعیت دارد که دیدن چهرههای آشنا سر پروژهها کمک میکند تا شما راحتتر باشید وقتی مانند یک غریبه در جایی ناشناخته هستید که نخستین بار است همه چیزش را میبینید طول میکشد تا به خودتان بیایید.
فاکتورهای موفقیت هنرمند
امین:برای موفقیت بازیگر فاکتورهای مختلفی کنار هم جمع میشوند اما همه آنها به کنار و اینکه بازیگر نقش را صادقانه باورکند و آن را به درستی به مخاطب منتقل کند یک طرف دیگر ماجراست. در کنار این حس صداقت، شما باید سعی کنید با تمام عوامل فیلم حرفهای و در عین حال محترم و دوستانه برخورد کنید. پشت صحنه فیلم خانواده دوم شماست که باید به آن احترام بگذارید.
نیلوفر: واقعا سخت است که شما به سطحی از شهرت برسید و بخواهیدویژگیهای قبلی خود را حفظ کنید مغرور نشدن باعث میشود تا در مسیر که حرکت میکنید بهتر موانع را ببینید اما غرور همه چیز را شکل دیگری نشان میدهد که حتی میتواند نوعی چشمانداز اشتباهی با آنچه واقعا پیش روی شماست، خلق کند.
فرار از بیکاری و سکوت
امین: عجیب است. گاهی که کار زیاد میشود آنقدر خسته میشوم که میگویم فرصتی بشود استراحت کنم اما واقعیتش ایناست که خستگی واقعی من زمانی است که مدت زیادی کار نمیکنم و بیکاریهایم طولانی میشود.
نیلوفر: این مسئله یکی از مرزهای مشترک من و امین است که دلمان میخواهد همیشه خودمان را مشغول به کاری نگه داریم و بیکار ماندن اذیتمان میکند. مثلا سکون و سکوت میتواند تمام انرژی ما را بگیرد.
بازیگرانی که دوست داریم
امین: در میان بازیگران ایرانی خیلیها هستند که من کارشان را دیدهام و دوستشان دارم و نمیتوانم فرد خاصی را نام ببرم. در میان خارجیها هم کارهای آلپاچینو را خیلی دوست دارم. براد پیت و تام کروز هم هستند که واقعا روی فیلمهایشان کار میکنند و انرژی صرف میکنند. ادوارد نورتون و شون پن و دیگران... .
نیلوفر: چارلیز ترون را خیلی دوست دارم و بقیه را هم که امین گفت.
خارج از حیطه بازیگری
امین: من بیشتر در حد ساخت قطعه موسیقی یا خوانندگی وارد هنر دیگری به جز بازیگری شدهام و فعلا تمایلی به کارگردانی با حیطه کاری دیگری ندارم. البته تئاتر قحطینور باب خوبی برای من بود هر چند حواشی کار کمی خستهام کرد اما به من اعتماد به نفس لازم و البته دانش بهتری را برای انجا این کار برایم به دنبال داشت.
نیلوفر: اما من ساخت و تماشای فیلم کوتاه را دوست دارم و دلم میخواهد در قالبی کوچک و موجز حرفهایی که فکر میکنم مهم هستند را بر زبان بیاورم. چند کار کوتاه ساختهام که بعضیهایشان مورد استقبال هم واقع شد و این مرا مصمم کرده تا با عزمی راسختر به سمت کارگردانی فیلم کوتاه قدم بردارم.
نگاه مثبت به آینده
امین: من هرگز در این سالها از آینده ناامید نشدهام. درست است که گاهی حس کردم چرا چیزی درست پیش نمیرود اما همیشه به لطف خدا ایمان داشتم و میدانستم هر چیزی در جای خودش و زمان خودش اتفاق میافتد. من و نیلوفر همیشه در حال زندگی میکنیم و سعی میکنیم امیدمان به آینده را حفظ کنیم.
حس تازگی بهار و نوروز
امین: آمدن عید و حال و هوای روزهای آخر اسفند را دوست دارم و به نظرم عید هیچ جایگزینی ندارد. حس تازگی و نو شدن آن را خیلی دوست دارم و این حس کاملا با خودش عطر بهار را میآورد.
نیلوفر: عید همان اتفاق خوب همیشگی است که با خودش یک عالمه شور و هیجان و نشاط میآورد. ما سعی میکنیم اگر فرصتی بشود به مسافرت برویم یا حتی در خانه هم که شده استراحت کنیم. این با هم جمع شدن و شروع یکسری اتفاق جدید میتواند لذتبخش باشد.
تلگرافی با امین و نیلوفر
*اوقات فراغت؟
امین: زبان میخوانیم، ورزش میکنیم، موسیقی کار میکنیم.
نیلوفر: به هر حال اغلب کارهایمان دو نفره است.
*علم یا ثروت؟
امین: هر دو با هم خوبند
نیلوفر: اگر علم نداشته باشید نمیدانید ثروت را چه کار کنید. بالاخره باید علمش را داشته باشید تا بتوانید از ثروتتان استفاده کنید.
*رنگ محبوب؟
امین: من رنگینکمان را دوست دارم.
نیلوفر: آبی را هم دوست داری.
امین: رنگهای مورد علاقهما آبی و سبز است.
نیلوفر: آسمانی و زمینی
*کتاب مورد علاقه؟
نیلوفر: من خیلی به حافظ علاقه دارم.
امین: ما خیلی طبع شعرمان قوی نیست ولی با حافظ ارتباط خوبی داریم. کتابهای مختلفی هم خواندهام اما رمانهای ارنست همینگوی را بیشتر دوست دارم.
*آروزها و خواستهها؟
امین: از کودکی خیلی چیزها بوده که دوست داشتم اما با گذشت زمان و رشد کردن آنها هم تغییر کردند. وقتی بزرگتر شدم دیدم خواستههایم چیزی دیگری بوده است.
نیلوفر: تصور من این است که ممکن است آدم ابتدا به خواستههایش نرسد ولی به مرور زمان و یاری خداوند به آنها میرسد. اگر هم نرسید نباید ناراحت باشد چرا که حتما حکمتی در آن الست و شاید آن زمان وقتش نبوده است.
*نقش ویژه؟
امین: والا فکر نمیکنم دیگر نقشی مانده باشد که بازی نکرده باشم!
نیلوفر: ترجیح میدهم کاراکترهایی را بازی کنم که از خودم خیلی دور هستند و به این وسیله با دنیای آنها آشنا شوم.
*بزرگترین دلخوشی؟
امین: آرامش در کنار خانواده.
نیلوفر: آرامش و اینکه یک روز خدا ما را فراموش نکند.
*امین حیایی؟
نیلوفر: امین انسانی منطقی و قابل انعطافی است. وقتی با او حرف بزنید و منطقی صحبت کنید. خیلی چیزها را میپذیرد. اصولا مرد خوبی است. من که از زندگیام با او راضی هستم.
امین: من کمی حساس هستم. روزها را هم همیشه فراموش میکنم.
*نیلوفر خوشخلق؟
امین: نیلوفر تنها کسی است که همه جا یار و همراه من بوده. او همیشه در تنهاییها و مشکلات همراه من بود. تنها اوست که مرا باور دارد. نیلوفر بود که به من کمک کرد تا خودم را پیدا کنم و زندگی تازهای را آغاز کنم.
*تقدیر و سرنوشت؟
امین: یعنی آدم هر قدر دست و پا بزند، سرنوشت او را میکشاند.
نیلوفر: انسان باید رها باشد. تقدیر و سرنوشت هر کسی از قبل نوشته شده است.
اخبار فرهنگی - مجله زندگی ایده آل
ویدیو مرتبط :
امین حیایی و نیلوفر خوش خلق
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قصه عشق امین حیایی و نیلوفر خوش خلق
اخبار فرهنگی - قصه عشق امین حیایی و نیلوفر خوش خلق
امین و نیلوفر تو را یاد ۲ رفیق خردسال میاندازند که بازیهایشان، خنده و حتی گریههایشان با هم است!
حکایت زندگی امین حیایی و نیلوفر خوشخلق در کنار یکدیگر، حکایت شیرینی است. نیاز نیست زیاد در زندگیشان سرکشی کنیم. همین که یک ساعت را با آنها بگذرانید، کافی است تا قاپتان را بدزدند و زیبایی یک زندگی مسالمتآمیز و متفاوت را به رختان بکشند.
قصه عشق امین حیایی و نیلوفر خوش خلق!
در زندگی امواج زیادی میآید ولی باید یاد بگیری سوارشان شوی!
امین حیایی: ما برای همدیگر میایستیم. دنده عقب هم داریم. بعضی وقتها دوربرگردان هم داریم. پستی هم وجود دارد اما ماجرای زندگی دونفره، مثل موجسواری است. اگر موجسواری بلد باشی، اتفاقی نمیافتد تا وقتی بلد نیستی موج به تو میزند و پرتت میکند، میروی زیر آب و فکر میکنی، حالا خفه میشوی اما کافی است موجسواری یاد بگیری، آن وقت هیچ موجی نمیتواند تو را بیندازد. راحت میتوانی سوار همین موجها شوی و حتی از آن لذت ببری. در زندگی امواج زیادی میآید ولی باید یاد بگیری سوارشان شوی.
تنوع طلبیم!
نیلوفر خوش خلق: ما سعی میکنیم همدیگر را جا نگذاریم. بله، جمله اصلی زندگیمان همین است: «سعی میکنیم همدیگر را جا نگذاریم.» هر دویمان تنوعطلبیم. چون خردادی هستیم. البته همه این حرفها را میزنیم. همه این هیجانها را میگوییم اما واقعیت این است که آن چیزی که ما را نگه داشته «عشق» است. همه این حرفها و کارها بهانه است. بین ما هنوز عشق زنده و پررنگ است.
مثل الاکلنگ
امین حیایی: هر دوی ما خردادی هستیم. اصلا یکنواختی را دوست نداریم، مثل الاکلنگیم. وقتهایی که من بالایم، نیلوفر پایین است. وقتی نیلوفر بالاست، من پایینم. گاهی هم هر دو وسط ایستادهایم. به همین راحتی زندگیمان الاکلنگی است (میخندد). انرژی که بینمان هست، هیچ وقت قفل نمیشود.
به ما بد نمیگذرد
امین حیایی: ما دو نفر به همدیگر هیجان میدهیم. یکجورهایی پایه هم هستیم. به هر حال ما با هم پیش میرویم. اصلا هم از یکنواختی لذت نمیبریم. همیشه هم دنبال هیجانهای جدید هستیم. فکرش را هم نکنید که بگذاریم ذرهای به ما بد بگذرد!
این روحیه را از پدرت گرفتی ای ؟ این همراهی و مثبت ادیشی و ...
امین حیایی: بله بله . پدرم هم همین طور است یک دقیقه نمی نشیند . همیشه فعال است . پدر و مادرم همیشه مکمل هم بوده اند . نمی شد که هم مادرم ما را لوس کند و هم پدر . بالاخره یکی شان باید با ما قاطعانه برخورد می کرد .
- و ان ادم مادرت بود ؟
امین : مادرم همیشه نظم را برقرار می کرد . ناظم مدرسه هم بوده و این کار را خوب بلد است . بچه که بودیم فکر می کردیم زور می گوید .اما برزگ شدیم فهمیدیم که چقدر شیوه تربیتی اش منطقی بوده است . فکر کنم ما اگر الان بخواهیم بچه بزرگ کنیم دچار مشکل شویم .
بین شما دو تا کدام تان قرار است بچه را لوس نکند ؟
هر دو با هم : واقعا نمی دانیم .
امین حیایی : نه من و نه نیلوفر هیچ کدام اهل جدی بودن و دعوا کردن با بچه نیستیم . احتمالا بچه مان خیلی لوس می شود . البته بهتر است که بچه ما را مادرم تربیت کند تا بچه خوبی از اب دراید .
ایا می توانید چشم اندازی از زندگی پیش رویتان به ما بدهید ؟ مثلا بگویید تا ۲ سال اینده می خواهیم در فلان نقطه ایستاده باشیم و فلان کار را کرده باشیم و ...
نیلوفر خوش خلق : یکی از چشم اندازهای مان این است که بتوانیم دو تایی برویم یک جایی و با هم در یک مزرعه زندگی کنیم چون هر دو یمان واقعا عاشق حیوانات و طبیعت هستیم . چنین چشم اندازی برایمان رویایی است و دوست داریم به ان برسیم .
مثلا دوست دارید کجا مزرعه داشته باشید ؟
نیلوفر : هر جا که وسع مان برسد . همین لواسانی که حالا داریم در ان زندگی می کنیم خوب است . شمال را هم دوست داریم . ما دوست داریم دو تایی با هم بی سر و صدا زندگی کنیم .
امین حیایی : فقط می خواهیم از با هم بودن و از لحظه ای که در ان هستیم لذت ببریم .
در این طور مسائل اصولا می گویند زن خانه باید سیاست داشته باشد ؟
نیلوفر : متاسفانه من در این زمینه ها کمی ضعیفم ! والا نمی دانم چاره امین چیه ! (چشمک می زند)
فکر نمی کنید سرعت زندگی تان خیلی بالاست ؟ از دور که می بینیم فکر می کنیم که این دو نفر کی وقت می کنند با هم خلوت کنند ؟
نیلوفر خوش خلق: راست می گویید ها ! سرعت زندگی مان خیلی بالاست . ما خیلی وقت ها زمان کم می اوریم . اما باورتان می شود که ما خودمان هم نمی دانیم جریان چیه ؟ همین که زنده ایم و سالم خدا را شکر .
- نیلوفر تو در چه چیزی و در چه زمان هایی بیشتر به امین تکیه می کنی و حس می کنی به وجودش نیاز داری ؟
نیلوفر : همیشه . در شادی و غم . واقعا بعد از خدا فقط امین است .
- این قدر که به هم وابسته هستید از دیگران مثلا خانواده دور نمی شوید ؟
نیلوفر خوش خلق: نه . اتفاقا ما با خانواده های مان خیلی در ارتباط هستیم . من با خواهر و بردارم - امین با پدر و مادرش . خیلی هم با هم خوب هستیم . راستش دوست داریم این انرزی که داریم به بقیه هم منتقل کنیم .
دو تا کار انجام بدهیم تمام است انشالله !
- امین تو خیلی پر کاری همیشه سر کاری و چند تا فیلم روی پرده داری . نمی ترسی که مردم بگویند امین حیایی با همه پر کاری دنبال این است که پول بیشتری در بیاورد ؟
امین حیایی: نه . دیگر باید فهمیده باشند که من دنبال پول نیستم . خدا روزی رسان است . رزق همه ما دست خدا است . پولی هم که به دستم رسیده هیچ وقت فقط برای خودم نخواستم . همیشه هم تقسیمش کرده ام . من هیچ وقت تک خور نبوده ام (می خندد) قبول کن که اگر قرار بود دنبال پول باشم خیلی کارهای بهتری می توانستم انجام دهم و پول دربیاورم . مثلا می توانستم کار تبلیغاتی کنم . نه ؟ ولی دوست داشته ام که حرفه ام همین باشد .
- اصلا به کار جنبی دیگری فکر کرده اید ؟
نیلوفر : بله . ما همیشه یک هیجانی در زندگی داریم که ما را سرپا نگه داشته است . همیشه هم به فکر انجام دادن کاری هستیم که متفاوت باشد . اگر به کار جنبی هم فکر کنیم دنبال کاری می رویم که خسته مان نکند و خودمان هم انرزی بگیریم . مطمئن باشید کار تکراری نمی کنیم .
- به چه کار متفاوتی فکر کرده اید ؟
نیلوفر : فکر کرده ایم ! حالا انشالله که می شود ! امین تو هم بهشون نگو ! ( می خندد)
اهل زدن کافی شاپ راه انداختن فروشگاهی و ... نیستی ؟
امین : ببین من بر اساس نیاز جامعه پیش می روم . فعلا که جامعه نیاز دارد که ما در سینما باشیم . ما هم هستیم . تا وقتی که جوان ها بیایند و و سینما دیگر نیازی به ما نداشته باشد .
- چرا مثل فوتبالیست های در حال خداحافظی و و ادم های در استانه بازنشستگی حرف می زنی ؟
امین حیایی : بازنشستگی نیست . به هر حال دوره ای می رسد که دیگر باید برای خودت زندگی کنی . برای همه هم پیش می اید . ما هم دوست داریم که برویم و برای خودمان زندگی کنیم . البته در این زندگی برای خودم - ممکن است که راهم عوض شود چون قفل شدن در یک مسیر را دوست ندارم . باید کارهای تازه کرد .
فکر می کنی سینما بگذارد راهت عوض شود ؟
امین حیایی: والا که جلوی خودم را گرفتم که کار جدید قبول نکنم . دو تا کار دیگر مانده که انجام بدهم و دیگر تمام است به خدا .
نیلوفر همین چند دقیقه پیش گفتی قرار نیست به همدیگر گیر کنید و مانعی برای همدیگر بتراشید . تا به حال شده به هر دلیلی به همدیگر گیر کنید ؟ یعنی برنامه هایتان با همدیگر تداخل پیدا کند و مانع روال زندگی طرف مقابل شود ؟
نیلوفر خوش خلق : زندگی دو نفره سیاست های خاص خودش را دارد . به هر حال بعد از مدتی زندگی کردن قلق های همسرت دستت می اید . می فهمی که او چه زمانی نیاز دارد که تنها باشد و چه وقت دلش می خواهد با تو حرف بزند و ... ولی واقعا هیچ وقت پیش نیامده که ما در مقطعی احساس کنیم که اگر هم از دور باشیم - بهتر است . خدا را شکر که تا به حال چنین مسئله ای نداشته ایم و همیشه در کنار هم بودن مان را به تنهایی ترجیح دادیم .
- فکر نمی کنید بخشی از این حس تان به این دلیل است که به نسبت بقیه زن و شوهرها از همدیگر به واسطه نوع کارتان دور هستید ؟
نیلوفر خوش خلق : شاید واقعا همین باشد . چون واقعا به واسطه کار امین ما خیلی وقت ها از هم دور بوده ایم . پیش امده که مدت یک ماه امین شب کار بوده و صبح امده خانه و خوابیده و بعد بلند شده - دوش گرفته - لباس عوض کرده و باز رفته - طبیعی است که در چنین زمان هایی ما دور شویم .
- شده در خانه با هم در خانه نقش بازی کنید ؟
امین : بله زیاد . مثلا بچه می شویم . همه مدل بازی می کنیم . وقتی در خانه باشیم در هر نقشی فرو می رویم ! (می خندد) من دیگر در خانه - امین حیایی بازیگر نیستم - امین شوهر نیلوفرم .
- نیلوفر تو یازده سال پیش همین قدر هیجان طلب و پایه بودی ؟ زمانی که تازه با امین اشنا شده بودی ؟
نیلوفر : ببینید ما سعی می کنیم همدیگر را جا نگذاریم . بله جمله ی اصلی زندگی مان همین است . (سعی می کنیم همدیگر را جا نگذاریم) هر دو یمان تنوع طلبیم . بالاخره خردادی هستیم دیگر .
- شده مثلا چند روز با هم حرف نزنید ؟
نیلوفر : اصلا !
- قهر چطور ؟
نیلوفر : تا به حال قهر نکرده ایم . اصلا صحبت اش را نکنید .
- کدامتان کوتاه می ایید ؟
نیلوفر : هر دفعه یکی مان .
ا
لبته اصولا اقایان کوتاه می ایند !
قصه عشق امین حیایی و نیلوفر خوش خلق
نیلوفر خوش خلق : بالاخره دو تایی کوتاه می اییم . وقتی یک اتفاق می افتد من همیشه با خودم می گویم - وای نیلوفر این چه کاری بود که کردی ؟ برای همین سعی می کنم سریع عذرخواهی کنم . چون لابد من پر اشتباه ترم .
- چرا فکر می کنی تو پر اشتباه تری ؟
نیلوفر : خب برای من که امین خیلی صبور تر است - خیلی .
- ته تهش کی کوتاه می اید ؟
امین : ته تهش ؟
- اره .
امین : من دیگر ! به خاطر نیلوفر کوتاه می ایم !
نیلوفر : امین دعوایمان می شود ها ! (می خندد) اما واقعا امین صبور تر است .
امین : می دانی ؟ من عاشق نیلوفرم . برای همین کوتاه می ایم .
- نکند می ترسی ؟
امین حیایی : اره دیگه ! هی دارم می گویم دیگه باید خودتان منظورم را بگیرید ! باید بفهمید که از نیلوفر می ترسم . (چشمک می زند ) زنم در خانه جذبه دارد! بعضی وقت ها مامانم می شود و دعوایم می کند - اساسی ! بعضی وقت ها هم من بابا می شوم و دعوایش می کنم .
- وقتی به امین نگاه می کنی - وقتی دارد حرف می زند و نظراتش را می گوید در چشم هایت تحسین موج می زند . تو واقعا امین را تحسین می کنی ؟ حتی در خلوتت ؟
نیلوفر : می توانم من از تو یک سوال بپرسم ؟
- بپرس !
نیلوفر : شما در امین من چیزی غیر از حس برانگیختن تحسین می بینید ؟
- شاید نه ولی ما داریم از همسرش می پرسیم .
نیلوفر : حالا این سوال من را جواب دهید . تو فکر می کنی امین چه جور ادمی است ؟
- اوووووم به نظرم می رسد مهربان است . بی شیله و پیله است - بگو و بخند و خوش برخورد و ساده است . فکر می کنم به خیلی از نقش هایش شبیه است . یک مرد ارام و دوست داشتنی و بامزه .
نیلوفر : مهم تر از همه ی این ها می دانید چیست ؟
- چی ؟
نیلوفر خوش خلق : امین - صبور است . خیلی خیلی خیلی . صبرش واقعا تحسین برانگیز است و من از این صبر و از خود گذشتگی اش واقعا درس می گیرم . تا به حال هیچ انسان با گذشتی مثل امین ندیده ام . در ضمن امین یک هنرمند واقعی است . این را نه به این دلیل که زنش هستم - می گویم . بلکه به عنوان ادمی می گویم که بیرون گود نشسته است و واقعا این اعتقاد را هم دارم . امین بسیار به هنری که دارد احترام می گذارد . بسیار در راه هنرش گذشت می کند . به نظرم امین واقعا یک الگو است . تمام ان چیزهایی که باید یک هنرمند رعایت کند - امین رعایت می کند و این برای من بسیار با ارزش است .
- این که نیلوفر می گوید خیلی صبور و با گذشتی درست است ؟ واقعا ادم صبوری هستی ؟ اصلا عصبانی نمی شوی ؟
امین حیایی : مگر می شود که نشوم . ولی خودم را کنترل می کنم . همه ادم ها چنین خصوصیاتی در وجودشان هست - ولی باید یاد بگیرند کنترلش کنند . من هم یاد گرفته ام که خودم را کنترل کنم .
- با هم اشپزی می کنید ؟
هر دو با هم : ارررره ...
نیلوفر : ماکارونی مخصوص امین است . فقط امین درست می کند .
امین : نیلوفر ولی همه چیز درست می کند . من متخصص ماکارونی ام و البته سوسیس تخم مرغ و املت و تمامی غذاهای دانشجویی !
- مهمان هم دارید با هم غذا درست می کنید ؟
امین حیایی : نه دیگر . برای مهمان ها غذا از بیرون می گیریم . می خواهیم از حضور مهمان هایمان لذت ببریم . نمی خواهیم وقتی پیش ما امده اند در اشپزخانه باشیم .
- امین ظرف هم می شوید ؟
نیلوفر : بله .
امین حیایی : اره بابا یک ماشین ظرفشویی داریم و من مثل بنز ظرف می شویم ! ولی واقعا ظرف شستن را دوست دارم . اصلا من میانه ام با اب خوب است . دستم به اب می خورد - حالم خوب می شود . اتفاقا توی طالعم هم امده که خردادی های سال 49 خیلی رابطه شان با اب خوب است.
اخبار فرهنگی - کافه سینما