فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

گذری بر موسیقی و سازهای ایرانی



 

 

 

 

 

 

گذری بر موسیقی و سازهای ایرانی


گذری بر موسیقی و سازهای ایرانی در ایران باستان هنگام برآمدن و فرو رفتن خورشید گروهی به نواختن طبل و كرنا می پرداختند. در اوستا بخش یسناها آمده كه پزشكان بیماران خود را با موسیقی ایرانی درمان می كردند.

در آن دوران سه نوع موسیقی آئینی (دینی)، بزمی و رزمی مرسوم بوده است، همچنین در جشن های طبیعت و روزهای تاریخی و ملی نواها و موسیقی ایرانی ویژه ای اجرا می شد. در دوران هخامنشیان سرودها و ترانه هایی به نام هوره در جنگ ها و جشن ها اجرا می كردند كه امروزه در ایلام و سرزمین های غرب ایران با همین نام رایج است.

در دوران ساسانیان به ویژه بهرام گور و خسرو پرویز موسیقیدان هایی زیرنظر وزیر دربار «خرم باش» كار می كردند. در جشن های بزرگ، این نوازندگان و خنیاگران نواها و آهنگ های گوناگون اجرا می كردند. در شاهنامه آمده بهرام گور تعداد ده هزار لوری (خنیاگر) از هند برای شادی و پایكوبی مردم به ایران آورد.

 

 

نبد هیچ مانند بهرام گور ‎

به داد و بزرگی و فرهنگ و زور

 

مشهورترین موسیقیدان های این دوران باربد، سركش، رامتین، بامشاد، آفرین و نكیسای چنگ نواز بودند. باربد برای هر روز هفته نوایی ساخت كه به هفت خسروانی معروف است. همچنین برای هر روز ماه سی لحن یا سی دستان و برای ۳۶۰ روز سال غیر از پنجه دزدیده، ۳۶۰ آهنگ یا ۳۶۰ دستان را ساخت. آهنگ جامه دران كه در ردیف موسیقی ایرانی است از ساخته های نكیسا است كه با چنگ نواخته است.

دستان دیگری به نام دستگاه راست است كه باربد آن را ساخت و امروز جز دستگاه های هفتگانه موسیقی ایرانی است، همچنین باید به آهنگ ها و دستان نوروز بزرگ، آرایش خورشید، ماه بركوهان (ماه بالای كوهسار)، كین ایرج، سوگ سیاوش و گنج باد، گنج كاووس، تخت تاقدیس، فرخ روز، سوگ شیدیز و باغ شیرین اشاره كرد.

موسیقی ایرانی دارای هفت دستگاه به نام شور، ماهور، نوا، همایون، سه گاه، چهارگاه و راست پنجگاه است و آوازهای ایرانی دارای سه بخش: دستگاه، نغمه و گوشه است.

در ایران بعد از اسلام با اینكه موسیقی در اسلام نهی شده بود، با این حال دانشمندان اسلامی و موسیقیدانان بزرگ ایرانی درباره هنر موسیقی كتاب ها و نگارش هایی دارند.

▪ از آن جمله می توان به بزرگان موسیقی در دوره اسلامی اشاره كرد: ـ نشیط فارسی: از پیشگامان و سازندگان موسیقی عربی در قرن اول هجری بوده است. (۸۰ هجری)

ـ ابراهیم موصلی (ارگانی) و پسرش اسحق موصلی متولد شهر ارگان فارس عودنواز بودند. ابراهیم شعر عرب را به آهنگ ایرانی آراست، گویند او نهصد نغمه موسیقی ساخته و پسرش نیز نوشته هایی در باب اصول موسیقی نگاشته كه امروزه چیزی در دست نیست. (۲۳۵- ۱۲۵ هجری)

ـ زریاب: یكی از موسیقیدان های ایرانی و شاگرد اسحق موصلی بوده و یكی از برجسته ترین خوانندگان و موسیقیدانان و نوازندگان عود در زمان هارون الرشید بود. یكی از آثار اوفی الاغانی است. (۲۴۶ هجری)

ـ ابوالعباس سرخسی یكی از نویسندگان ایرانی و از مردم سرخس بوده و درباره موسیقی دو كتاب از او باقی است. (كتاب الموسیقی الكبیر و كتاب الموسیقی الصغیر) (۲۸۶ هجری)

ـ ابوبكر زكریای رازی دانشمند بزرگ ایرانی كه در ری به تحصیل علوم گوناگون زمان خود می پرداخت و درباره موسیقی كتاب فی الجمل الموسیقی را نگاشته است. در جوانی نیز عود می نواخت. (۳۱۳هجری)

ـ ابن خردادیه جغرافیدان ایرانی بوده و نیایش زرتشتی بوده اند و درباره موسیقی آثاری مانند آداب السماع، طبقات المغنین (درباره خوانندگان) و رساله ای درباره سازهای زمان ساسانی نوشته است. (۳۰۰ هجری)

ـ ابونصر فارابی بزرگترین دانشمند قرن سوم و چهارم هجری است و در تمام علوم زمان خود استاد بود و او را معلم ثانی بعد از ارسطو می دانند. فارابی موسیقی را در بغداد آموخت و سماع طبیعی ارسطو را چهل بار خوانده است و سازی شبیه قانون نیز ساخته است و درباره موسیقی، آثارش عبارتند از: كتاب الموسیقی الكبیر- و المدخل الی صناعته الموسیقی و كتاب الموسیقی.

ـ ابوعبدالله خوارزمی در اثرش مفاتیح العلوم از اصول موسیقی و ابزار و سازها سخن گفته است. (۳۷۰ هجری)

ـ رودكی شاعر نامدار و موسیقیدان بزرگ ایرانی كه چنگ نیكو می نواخت. (۳۲۹ هجری)

ـ ابوعلی سینا دانشمند برجسته ایرانی معروف به شیخ الرئیس در زمان سامانیان می زیسته. او در حدود ۱۰۰ كتاب در رساله نوشته است و در بخشی از موسیقی سخن گفته است و یكی از نوشته های او درباره موسیقی المدخل الی صناعته الموسیقی است.
ـ صفی الدین ارموی
یكی از دانشمندان بزرگ ایرانی است كه حدود سال ۶۱۳ هجری در ارومیه به دنیا آمد. عودنواز چیره دستی بود و آثارش در مورد موسیقی كتاب های الادوار و شرفیه درباره پرده بندی عود و گام های موسیقی است.

ـ قطب الدین محمودشیرازی نویسنده كتاب دره التاج كه بخش بزرگی از آن درباره موسیقی است و در سال ۷۱۰ هجری درگذشت. رساله او در تاریخ موسیقی ارزش زیادی دارد.

ـ الجرجانی. شهرت جرجانی بیشتر در علوم ادبی و حكمت است و درباره موسیقی كتاب مقالید العلوم و دانش های دیگر سخن گفته است و در سال ۸۱۶ هجری درگذشت.

ـ عبدالقادر مراغی، نقاش و خوشنویس و عودنواز ماهری بوده است. از آثار او كتاب مقاصد الالحان و جامع الالحان درباره علم موسیقی است. (۸۳۸ هجری)
ـ احمدالمسلم الموصلی
یكی از موسیقیدان های ایرانی است كه كتاب درالنفی فی فن الموسیقی را درباره هنر موسیقی و موسیقی نظری نگاشته است. (۱۱۵۰ هجری)

 

 

گذری بر موسیقی و سازهای ایرانی

 


برخی از سازهای ایرانی در دوره پیش از اسلام به سه دسته رده بندی شده اند:

▪ سازهای بادی مانند نی و سرنا و...

▪ سازهای كوبه ای (ضربه ای) مانند تنبك و...
▪ سازهای زهی مانند كمانچه و غچك و...


▪ ارغنون: بر وزن اندرون، ساز-ی ایرانی است مشهور و بسیار قدیمی. گویند این سازایرانی را افلاطون وضع كرده است. در نوشته ها آمده ارغنون ساز و آواز هفتاد دختر خواننده و نوازنده است كه جملگی یك چیز را به یك بار و به یك آهنگ با هم بخوانند و بنوازند.


▪ بربط: ساز-ی ایرانی است مرغابی شكل كه كاسه كوچك و دسته بلند دارد و عرب ها آن را گرفته، كاسه چوبی را بزرگ، دسته را كوچك و كوتاه كرده و آن را العود نام نهاده اند.


▪ بیشه: سازی ایرانی است بادی كه بیشتر شبانان از آن استفاده می كردند.


▪ توتك: بر وزن موشك ، ساز-ی ایرانی است مانند نی كه چوپانان می نوازند.


تنبور: بر وزن زنبور، ساز-ی ایرانی است مانند بربط. عرب ها به آن الطنبور می گویند.


▪ جلاجل: ساز-ی ایرانی است دف مانند همراه سنج و دایره.


▪ چغانه: بر وزن ترانه، ساز-ی ایرانی است كوبه ای شبیه قانون و برخی آن را همان قانون می دانند.


▪ چنگ: از سازهای ایرانی پیش از اسلام است كه در ادبیات فارسی و نقش های باستانی به چشم می خورد و در اروپا این ساز به هارپ معروف است.


▪ دنبره: سازی ایرانی است شبیه تنبور و معرب آن طنبوره است.


▪ دهل: سازی ایرانی است ضربه ای كه در زیر بغل گرفته می نوازند.


▪ رباب: سازی ایرانی است شبیه تنبور كه كاسه ای بزرگ و دسته كوتاهی دارد و روی كاسه پوست آهو می كشند.


▪ رود: نام سازی ایرانی است قدیمی كه در ادبیات فارسی همراه چنگ و رباب آمده است.


▪ زنگل: سازی است قدیمی كه دارای زنگوله ها و جلاجل هایی است.


▪ سرنای: سازی است بادی كه به آن نای رومی نیز گفته می شود.


▪ سنتور: سازی است خوش صدا كه بر صفحه چوبی آن ۹ تا ۱۲ خرك با سیم های زرد و سفید دیده می شود و با مضراب می نوازند.


▪ سه رود: سازی ایرانی است كه تركیب شده از سه ساز چنگ و رباب و بربط.


▪ شاخ و شانه: نام یك ساز ایرانی قدیمی است.


▪ شاشك: بر وزن ناوك، سازی است معروف كه به آن رباب نیز گویند.


▪ شاوغر: بر وزن گاوسر، سازی است بادی و نفیرش از كرنا كمتر است و به آن نای رومین نیز می گویند.


▪ شاه نای: كه مخفف آن شهنای است كه به سرنای رومی نیز معروف است.


▪ شش تا: نام سازی است كه به تنبور شش تار معروف است.


▪ شوشك: سازی است كه به آن رباب چهار رود نیز می گویند.


▪ شهرود: سازی است مانند موسیقار كه ایرانیان و رومیان در بزم و رزم نوازند.


▪ عجب رود: از سازهای بادی است و مانند نی می نوازند.


▪ عربانه: سازی ایرانی است شبیه دف و دایره و بعضی به آن دایره حلقه دار می گویند.


▪ عود: همان بربط ایرانی است كه عرب ها نام آن را العود نهاده اند.


▪ غیچك: نام سازی است معروف كه امروزه به آن كمانچه می گویند.


▪ قانون: نام ساز ایرانی بوده كه با دو حلقه یا زخمه با انگشتان می نوازند. امروزه به كشورهای عربی و تركیه راه پیدا كرده است. نوازندگان این ساز در دوران تیموریان و سلجوقیان و صفویه زیاد بوده اند كه می توان به حافظ قانونی، حافظ مضرابی و رحیم قانونی اشاره كرد كه نقش آنها در عالی قاپو اصفهان دیده می شود.


▪ موسیقار: سازی است كه از نی های بزرگ و كوچك به شكل مثلث به هم وصل است و دارای صدای جالبی است كه درویشان و شبانان می نوازند و نام پرنده ای نیز است.


▪ مولو: سازی است كه از شاخ آهو ساخته و دارای حلقه هایی نیز است.


▪ مهری: نوعی از ساز چنگ است و یكی از نام های چنگ است.


▪ نای مشك: نام سازی است بادی كه به آن نی انبان نیز می گویند.


▪ نی هفت بند و نی لبك نیز از سازهای بادی ایرانی هستند.


ویدیو مرتبط :
آموزش موسیقی(انواع سازهای ایرانی و خارجی)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

دلایل افت موسیقی ایرانی در گفتگو با ساکت




دلایل افت موسیقی ایرانی در گفتگو با کیوان ساکت

 

مهرجویی با فیلم سنتوری ضربه ی مهلکی به بدنه ی موسیقی کشور زد، کجا اساتید موسیقی ما اعتیاد داشتند؟



▪ قبول دارید بعد از انقلاب مخصوصا در دهه اخیر موسیقی ایرانی افت کرده؟ علت را در چه می دانید؟



بلی، این افت یک واقعیتی است که نمی شود انکار کرد ولی موسیقی مانند صنعت و تکنولوژی نیست که هر روز نسبت به روز گذشته گامی به جلو برداشته شود، بلکه چون ارتباط مستقیمی با روحیات و زوایای پنهان روحی هنرمند دارد در یک دوره اوج می گیرد و در یک دوره ساکن می شود و در یک دوره ممکن است حتی افول کند بنابراین، این یک چیز غیر طبیعی نیست که در یک دوره ای موسیقی مثل امروز افت کند، چون جامعه به نظر من از همه لحاظ بخصوص از لحاظ فرهنگی و معرفتی و از لحاظ اجتماعی در حال نزول است، طبیعتا موسیقی هم که یک جزو و پدیده ای از این جامعه است نمی تواند جدا از فضای اجتماع باشد، صرفنظر از یکسری آثار هنری که همچنان نگاه به بالا و افق های دور دست دارند اغلب آثاری که تولید می شود ممکن است در یک دوره ای آثاری باشد که از کیفیت هنری بالایی برخوردار نباشد، امروزه هم من گمان می کنم در یک چنین روزگاری به سر می بریم.



▪ اگر ما دوره های موسیقی پاپی را که از اول انقلاب به صحنه آمد بررسی کنیم می بینیم که سطح هنری آثار پاپ هم رفته رفته پایین آمد، اگر دقت کنیم می بینیم که از آن موج اول پاپی که یک عده خواننده برای اولین بار بعد از اتقلاب بوجود آوردند تا برسیم به خوانند های موسیقی زیرزمینی که بعد از چند سال توانستند مجوز بگیرند و بعد از آن برسیم به این موسیقی رپ مبتذل زیر زمینی، می بینیم که روز به روز سطح شنیداری مردم به شدت افول کرده است و کسی هم در این بین نیست به فکر باشد.



ـ این مسئله دلایل زیادی دارد ولی اصلی ترین مقصر این قضیه صدا و سیما است، در گذشته مهمترین نهاد ترویج موسیقی با ارزش های هنری بالا سازمان صدا و سیما بوده اما امروزه تنها چیزی که مهم نیست ارزش های هنری نهفته در موسیقی است، البته این تخریب ارزشی، دیگر حوزه های فرهنگی را بی نصیب نگذاشته است، آن هم دلیلش این است که کسانی که تهیه کننده هستند و همچنین مسئولین موسیقی صدا و سیما دارای کمترین شناخت به موسیقی هستند و فقط با یک ذوق بسیار عامیانه به موسیقی نگاه می کنند.



در یک جایی استاد شجریان گفتند که بعضی از تهیه کنندگان صدا و سیما می گویند که مردم هستند که آنطور موسیقی سطح پایین می خواهند، آقای شجریان پاسخ بسیار زیبایی دادند، گفتند شما به مردم موسیقی خوب داده اید و شناسانده اید که آنها بگویند ما موسیقی خوب نمی خواهیم و موسیقی بد می خواهیم!؟


▪ خب دلایل افت کیفی موسیقی زیاد است، ولی یک دلیلی که من به آن اعتقاد دارم این است که خود هنرمندان ما هم دیگر مثل دهه های پیش اعتقاد به کارشان و هنرشان ندارند، البته شاید این هم بخاطر شرایط فرهنگی باشد، مثلا دیگر کسی پیدا نمی شود آن شور و حال هنرمندی مثل استاد صبا یا دیگران را داشته باشد و کلا فضای فکری و روحی هنرمندان عوض شده است.

ـ اصلا حرف های امروز حرف دیگری شده است، داستان امروز داستان دیگری است، همه چیز فرق کرده، هنرمند امروز یا خسته و بی انگیزه و دلپژمرده شده یا هنرمندی است که سفارشی کار می کند، که به نظر من آثار کسانی که سفارشی کار می کنند موسیقیشان فاقد ارزش هنری است و زود فراموش می شود، تعداد زیاد سمفونی به مناسبت های مختلف ساخته شده که نه تنها هیچ جایگاهی در ذهن مردم نداشته و حتی مردم آنها را به خاطر ندارند بلکه حتی به نظر من این آثارش سفارشی توهینی است بر آن مناسبتی که بخاطرش آثاری تولید می شود به دلیل اینکه از دل برنیامده و فرمایشی بوده.



▪ خب از این بحث بگذریم، در پایان مصاحبه اگر مطلب خاصی مانده خوشحال می شویم که بشنویم.



ـ در مورد فیلم سنتوری می خواستم کمی صحبت کنم که همیشه می خواستم نظرم را در مورد این فیلم بگویم ولی فرصتی پیش نیامده بود. من تا به حال فیلمی به این حد دور از واقعیت و ضربه زننده به موسیقی و هویت موسیقیدان ایرانی ندیده بودم، تعجب من از آقای مهرجویی و تعجبم از آنهایی است که این فیلم را دیده اند و هیچ اعتراضی نکرده اند، ببینید موسیقی ایرانی و هنرمند ایرانی همیشه در مظان یکسری اتهامات بوده از جمله این که هنرمندان ایرانی همه معتاد هستند و موسیقی ایرانی همه را معتاد می کند، در صورتی که به هیچ وجه اینطور نیست، کجا اساتید ما مثل وزیری، خالقی، شجریان، ناظری، پایور، بنان، قوامی، قمر، شهناز یا کجا هنرمندان ما مثل کامکاران، متبسم و دیگران معتاد هستند.



شکلی که در این فیلم از شخصیت یک موسیقیدان ایرانی به نمایش درآمده بسیار شکل غیر واقعی و حقیر است، شما در طول تاریخ، سنتور نوازی را پیدا نمی کنید که ایستاده سنتور زده باشد و در ضمن عبا هم روی دوشش باشد و بعد تلو تلو بخورد و روی صحنه بیفتد، در طول تاریخ موسیقی ما که ضبط شده است یک نمونه ی اینچنینی ما نداریم. و نمونه های زیادی در این فیلم است که به بد ترین شکل هنر و هنرمند ایرانی را تحقیر کرده است اگر بخواهید مفصل در یک نشست به آنها اشاره خواهم کرد.



▪ خب علی سنتوری نماینده موسیقی سنتی و ایرانی ما نبوده، او نماینده نسل جوان و نسل سومی است که بیشتر موسیقی زیر زمینی کار می کنند که حالا به دلایل مختلفی مثل شرایط خانوادگی، شرایط اجتماع و دشواری کار موسیقی و مجوز ندادن به کنسرت ها و آلبوم ها زندگی سنتوری به سمت نابودی می رود. او نماینده هنرمند موسیقی سنتی نیست.



ـ نه ببینید سنتوری که علی سنتوری می نوازد نوازنده اش اردوان کامکار بود که یکی از قوی ترین نوازنده های سنتور ایران است، آهنگ ساخته شده هم خیلی قشنگ و نوازندگی سنتورش هم در این کار قوی بود، ما در موسیقی زیر زمینی کجا نوازنده ی سنتور به این قدرت داریم؟ اصلا اکثر سازهای موسیقی زیر زمینی از سازهای الکترونیکی و غربی است نه سازهای موسیقی ایرانی، چرا آقای مهرجویی برای نشان دادن موسیقیدان زیرزمینی و نسل جوان از ساز دیگری استفاده نکرد؟



یک صحنه ای است که یک عده ای وارد جشن می شوند و برنامه را به هم می ریزند، وقتی در مجلس می ریزند و دعوا می شود علی سنتوری از بیم اینکه خودش و سنتورش آسیب نبیند نوازندگی اش را قطع نمی کند و همینطور تا آخر می خوانند و می زنند، خب این کجایش با واقعیت مطابق است؟ در تپه ای که همه معتاد ها کنار آتش نشستند، علی سنتوری سنتورش را میاورد کنار این معتادان، اصلا کجا یک سنتور نواز این کار را می کند؟ تمام هویت یک هنرمند ایرانی را آقای مهرجویی در این فیلم زیر سوال برد، این فیلم یک توهینی به نوازنده ها به شمار می رفت، حتی هنرمندان خیلی محدودی هم که ممکن است گرایش به مواد مخدر داشته باشند کجا در تپه های دارآباد با سازشان کنار آتش مواد می کشند؟ لا اقل یک صحنه که منطبق با واقعیت باشد در این فیلم دیده نشد، باعث تاسف است که این فیلم موزیسن ها را به این شکل نمایش داد، ای کاش یک ساز الکترونیکی به جای سنتور در نظر گرفته می شد گرچه که این هم درست نیست، ساز حرمتی دارد و نباید حرمت ساز شکسته شود. یعنی آقای پشنگ کامکار، استاد پایور یا استاد مشکاتیان سابقه داشتند که وسط اجرا تلو تلو بخورند و بیفتند روی ساز!؟بلاخره مفاهیم یک فیلم باید یک درصد با واقعیت اجتماعی آن موضوع همخوانی و همسویی داشته باشند، با کمال تاسف این فیلم درصدی با واقعیت منطبق نبود وچهره ای نادرست و غیر حقیقی از یک هنرمند ایرانی را نشان داد و تعجب من این است که چرا هیچ کدام از هنرمندا واکنش نشان ندادند شاید دلیلش این بوده که دیگر هنرمندان بی انگیزه شدند و اصلا مسائل موسیقی برایشان دیگر اهمیت ندارد.



با توجه به این مسئله که بعضی ها این اندیشه را دارند که سازهای ایرانی برای لهو و لعب درست شده اند و اینکه بعضی ها اعتقاد دارند که موسیقی ایرانی هنرمندان و مخاطبان را به سوی اعتیاد، گوشه گیری، فساد و از هم گسیختگی می برد، این فیلم در جهت گسترش و جا انداختن این نوع تفکر درست شده و کلا فیلم در جهت تحقیر هنرمند ایرانی و ساز سنتور ساخته شده و این فیلم به نفع اندیشه ای است که با موسیقی ایرانی مخالف است.



▪ این درست است که شاید نباید سنتور به عنوان ساز یک موزیسین که کار پاپ می کند و نماینده نسل جوان است، انتخاب شود، ولی قبول دارید که حداقل این فیلم باعث شد مردم ساز سنتور را بشناسند و این در بیشتر شدن هنرجویان ساز سنتور هم دیده می شود.



ـ به نظرم شما از این فیلم دفاع میکنید مگر غربیها فیلم از آهنگسازان خود نساخته اند آیا هرگز آنها را تخریب کرده اند؟ من با شما موافق نیستم، ما دنبال شاگرد جمع کردن نیستیم که، اگر کسی بخواهد ساز ایرانی مثل سنتور را بیشتر معرفی کند خب نباید که از زاویه منفی به این قضیه نگاه کند، ما هنرمندان فرهیخته در این مملکت کم نداشتیم و کم نداریم، چرا زندگی اساتید ما مثل پایور، وزیری، خالقی، حبیب سماعی، درویش خان،جلیل شهناز و غیره را تا به حال به تصویر نکشیده اند؟



▪ خب مضمون این فیلم این بود که می خواست یک نسل شکست خورده ای را نشان بدهد.



ـ خب برای این هدف به نظر من باید ساز دیگری را معرفی می کرد، موسیقی و سازهای ایرانی در شرایط کنونی به اندازه ی کافی زیر فشار و مورد هجوم نیروهای فکری منفی هستند، چرا باید این فیلم به این اندیشه منفی نسبت به موسیقی ایرانی اصالت ببخشد؟ این فیلم یک ضربه ی مهلکی بود به بدنه ی موسیقی و تاثیرش را تا مدت ها خواهد گذاشت و در گسترش تفکر اندیشه های معارضین و مخالفین با موسیقی ایرانی بسیار موثرتر بود تا نشان دادن و معرفی کردن ساز سنتور که به نظر من اصلا دلیل موجهی نیست و غیرمنطقی است.



▪ نظرتان در مورد آهنگ ها و صدای خواننده ی این فیلم چیست؟



ـ آهنگ ها زیبا بود و خواننده هم به هر حال با آهنگ ها همخوانی داشت و توانسته بود از عهده ی اجرای کار بر بیاید..../ مصاحبه : مجله بین‌المللی موسیقی ایرانیان