فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

چرا باید «فلسفه ای برای زندگی» را بخوانیم؟


در این دوره و زمانه ی مشوش میل به حکیمانه زندگی کردن شاید احمقانه به نظر برسد. اما هر کسی که به دنبال خوب زندگی کردن باشد از رجوع به حکیمان بی نیاز نیست.




صبح بخیر - محمودرضا حائری:

فلسفه ای برای زندگی (رواقی زیستن در دنیای امروز)

  • ویلیام اروین
  • ترجمه ی محمود مقدسی
  • نشر گمان
  • چاپ اول: 93

زیستن به روش رواقیون باستان

در این دوره و زمانه ی مشوش میل به حکیمانه زندگی کردن شاید احمقانه به نظر برسد. اما هر کسی که به دنبال خوب زندگی کردن باشد از رجوع به حکیمان بی نیاز نیست.

شاید عنوان این کتاب باعث شود تصور کنید که این کتاب فقط به کار علاقه مندان به فلسفه بیاید. اما در اصل «فلسفه ای برای زندگی» برای تمام کسانی نوشته شده است که در پی زندگی خوب هستند.

نویسنده اهمیت داشتن فلسفه ای برای زندگی را در این می داند که این فلسفه موجب خواهد شد تا یک استراتژی برای رسیدن به مطلوب نهایی تان در زندگی داشته باشید.

این روزها فلسفه به تخصصی دانشگاهی تبدیل شده است. اما در روزگار باستان فیلسوفان معتقد بودند که هدف اصلی فلسفه یافتن راهکاری برای سعادتمندانه زیستن است. ویلیام اروین هدفش از نوشتن این کتاب را چنین بیان می کند: «هدفم این است که این فلسفه را در زندگی ام به کار ببندم و دیگران را هم به پیروی از آن تشویق کنم. به گمان من فیلسوفان رواقی باستان ما را به هر دوی این تلاش ها دعوت کرده اند، اما تأکید اصلی شان بر ضرورت مطالعه ی فلسفه رواقی به این دلیل است که آن را در زندگی مان به کار ببندیم.»

فیلسوفان رواقی چه کسانی بودند؟


زنون نخستین فیلسوف رواقی عادت داشت که درس های فلسفه اش را در رواقی پر نقش و نگار آموزش دهد. از این رو این مکتب فلسفی نام «رواقی» به خود گرفت.

«فلسفه زنون عناصر اخلاقی، فیزیکی و منطقی داشت. کسانی که مطالعه ی مکتب رواقی را نزد او آغاز می کردند، نخست به سراغ منطق می رفتند، سپس به یادگیری فیزیک می پرداختند و در نهایت به اخلاق می رسیدند.»

اخلاق مهم ترین بخش فلسفه رواقی است. دغدغه اصلی رواقیون فضیلتمندانه زیستن و در نتیجه زندگی خوب بود.

فلسفه رواقی در سال 140 میلادی از یونان به روم باستان هجرت کرد. «رومی ها پس از پذیرفتن مکتب رواقی آن را با نیازهای خودشان وفق دادند. نخست آن که به منطق و فیزیک توجه کمتری نشان دادند. هدف اصلی اخلاق رواقی یونانی کسب فضیلت بود. اما رومی ها به آن «کسب آرامش» افزودند.

مهم ترین فیلسوفان رواقی رومی سنکا، موسونیوس روفوس، اپیکتتوس و مارکوس آورلیوس بودند که زندگی نامه مختصری از آن ها را در این کتاب خواهید خواند.

زیستن به روش رواقیون باستان

نگاهی به ساختار کتاب فلسفه ای برای زندگی


این کتاب دارای چهار بخش است پس از مقدمه نویسنده بخش  اول «ظهور رواقی گری» است. در این بخش «رواقیون نخستین» و «مکتب رواقی رومی» معرفی می شود. در بخش دوم «راهکارهای روان شناختی رواقی» نویسنده به ترتیب «فکر کردن به اتفاقات ناگوار»، «دوگانه اختیار»، «تقدیرگرایی»، «پرهیز از لذت»، «مراقبه و تأمل» را از دید فلسفه رواقی تشریح می کند.

در بخش سوم نوبت به «توصیه های رواقی» می رسد. در این بخش توصیه های رواقیون درباره ی: وظیفه، روابط اجتماعی، توهین اندوه و ماتم، خشم و... خواهید خواند.

بخش چهارم با عنوان «رواقی زیستن در زندگی مدرن» به افول مکتب رواقی، فلسفه رواقی بازنگری شده، رواقی زیستن و در آخر برنامه مطالعه بیشتر را خواهید خواند.

برشی از کتاب «فلسفه ای برای زندگی»


رواقی زیستن کار آسانی نیست. مثلاً فکر کردن به اتفاقات ناگوار زحمت دارد. و تمرین فداکاری از آن هم سخت تر است. رها کردن اهدافی چون دستیابی  به شهرت و ثروت و جایگزین کردن آنها با آرامش، هم زحمت دارد و هم اراده ی محکمی می خواهد.

بعضی از افراد وقتی می فهمند داشتن فلسفه ای برای زندگی مستلزم تلاش و کوشش است، بلافاصله داشتن آن را از سر بیرون می کنند. رواقیون در واکنش به چنین کاری می گویند اگر رواقی زیستن زحمت دارد، رواقی نزیستن از آن به مراتب دشوارتر است. به همین منوال، چنان که پیش تر هم دیدیم، موسونیوس عقیده داشت وقت و توانی که افراد صرف روابط نامشروع می کنند به مراتب بیشتر از توانی است که یک رواقی  صرف خویشتنداری لازم برای پرهیز از این روابط می کند.

موسونیوس در ادامه ی همین مطلب می گوید اگر به جای این همه کار و تلاش برای رسیدن به ثروت یاد بگیریم به آنچه داریم راضی باشیم؛ اگر به جای جستجوی شهرت، اشتیاقمان را به شنیدن تعریف و تمجید دیگران را مهار کنیم؛ اگر به جای صرف وقت و برنامه ریزی برای آسیب زدن به کسی که به او حسادت می کنیم، وقت مان را صرف غلبه بر حسادت مان کنیم؛ و اگر به جای آن که  خودمان را برای محبوب شدن هلاک کنیم، تلاش کنیم روابط مان را با دوستان حقیقی مان حفظ کنیم و بهبود بخشیم، در این صورت حال و روزمان به مراتب بهتر از این خواهد بود.


ویدیو مرتبط :
مستند زندگی به سبک آخرالزمان - فلسفه زندگی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زندگی نامه بزرگ شیعیان امام علی



حضرت علي ( ع ) نخستين فرزند خانواده هاشمي است كه پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف مي باشد . خاندان هاشمي از لحاظ... فضائل اخلاقي و صفات عاليه انساني در قبيله قريش و اين طايفه در طوايف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است . فتوت ، مروت ، شجاعت و بسياري از فضايل ديگر اختصاص به بني هاشم داشته است . يك از اين فضيلتها در مرتبه عالي در وجود مبارك حضرت علي ( ع ) موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زايمان راه مسجدالحرام را در پيش گرفت و خود را به ديوار كعبه نزديك ساخت و چنين گفت : خداوندا ! به تو و پيامبران و كتابهايي كه از طرف تو نازل شده اند و نيز به سخن جدم ابراهيم سازنده اين خانه ايمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام كسي كه اين خانه را ساخت ، و به حق كودكي كه در رحم من است ، تولد اين كودك را بر من آسان فرما ! لحظه اي نگذشت كه ديوار جنوب شرقي كعبه در برابر ديدگان عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن تعف شكافته شد . فاطمه وارد كعبه شد ، و ديوار به هم پيوست . فاطمه تا سه روز در شريفترين مكان گيتي مهمان خدا بود . و نوزاد خويش سه روز پس از سيزدهم رجب سي ام عام الفيل فاطمه را به دنيا آورد . دختر اسد از همان شكاف ديوار كه دوباره گشوده شده بود بيرون آمد و گفت : پيامي از غيب شنيدم كه نامش را علي بگذار .

 

 

 

دوران كودكي:


حضرت علي ( ع ) تا سه سالگي نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا كه خداوند مي خواست ايشان به كمالات بيشتري نائل آيد ، پيامبر اكرم ( ص ) وي را از بدو تولد تحت تربيت غير مستقيم خود قرار داد . تا آنكه ، خشكسالي عجيبي در مكه واقع شد . ابوطالب عموي پيامبر ، با چند فرزند با هزينه سنگين زندگي روبرو شد . رسول اكرم ( ص ) با مشورت عموي خود عباس توافق كردند كه هر يك از آنان فرزندي از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشايشي در كار ابوطالب باشد . عباس ، جعفر را و پيامبر ( ص ) ، علي ( ع ) را به خانه خود بردند . به اين طريق حضرت علي ( ع ) به طور كامل در كنار پيامبر قرار گرفت . علي ( ع ) آنچنان با پيامبر ( ص ) همراه بود ، حتي هرگاه پيامبر از شهر خارج مي شد و به كوه و بيابان مي رفت او را نيز همراه خود مي برد . بعثت پيامبر ( ص ) و حضرت علي ( ع ) شكي نيست كه سبقت در كارهاي خير نوعي امتياز و فضيلت است . و خداوند در آيات بسياري بندگانش را به انجام آنها ، و سبقت گرفتن بر يكديگر دعوت فرموده است . از فضايل حضرت علي ( ع ) است كه او نخستين فرد ايمان آورنده به پيامبر ( ص ) باشند . ابن ابي الحديد در اين باره مي گويد : بدان كه در ميان اكابر و بزرگان و متكلمين گروه معتزله اختلافي نيست كه علي بن ابيطالب نخستين فردي است كه به اسلام ايمان آورده و پيامبر خدا را تاييد كرده است .


حضرت علي ( ع ) نخستين ياور پيامبر ( ص ):


پس از وحي خدا و برگزيده شدن حضرت محمد ( ص ) به پيامبري و سه سال دعوت مخفيانه ، سرانجام پيك وحي فرا رسيد و فرمان دعوت همگاني داده شد . در اين ميان تنها حضرت علي ( ع ) مجري طرحهاي پيامبر ( ص ) در دعوت الهيش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضيافتي بود كه وي براي آشناكردن خويشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دين خدا ترتيب داد . در همين ضيافت پيامبر ( ص ) از حاضران سؤال كرد : چه كسي از شما مرا در اين راه كمك مي كند تا برادر و وصي و نماينده من در ميان شما باشد ؟ فقط علي ( ع ) پاسخ داد : اي پيامبر خدا ! من تو را در اين راه ياري مي كنم پيامبر ( ص ) بعد از سه بار تكرار سؤوال و شنيدن همان جواب فرمود : اي خويشاوندان و بستگان من ، بدانيد كه علي ( ع ) برادر و وصي و خليفه پس از من در ميان شماست . از افتخارات ديگر حضرت علي ( ع ) اين است كه با شجاعت كامل براي خنثي كردن توطئه مشركان مبني بر قتل رسول خدا ( ص ) در بستر ايشان خوابيد و زمينه هجرت پيامبر ( ص ) را آماده ساخت .

 

حضرت علي ( ع ) بعد از هجرت:

 

بعد از هجرت حضرت علي ( ع ) و پيامبر ( ص ) به مدينه دو نمونه از فضايل علي ( ع ) را بيان مي نمائيم :

1 - جانبازي و فداكاري در ميدان جهاد : حضور وي در 26 غزوه از 27غزوه پيامبر ( ص ) و شركت در سريه هاي مختلف از افتخارات و فضايل آن حضرت است .

2 - ضبط و كتابت وحي ( قرآن ) كتابت وحي و تنظيم بسياري از اسناد تاريخي و سياسي و نوشتن نامه هاي تبليغي و دعوتي از كارهاي حساس و پرارج امام ( ع ) بود . ايشان آيات قرآن چه مكي و چه مدني ، را ضبط مي كرد . به همين علت است كه وي را از كاتبان وحي و حافظان قرآن به شمار مي آورند . در اين دوران بود كه پيامبر ( ص ) فرمان اخوت و برادري مسلمانان را صادر فرمود و با حضرت علي ( ع ) پيمان برادري و اخوت بست و به حضرت علي ( ع ) فرمود : تو برادر من در اين جهان و سراي ديگر هستي . به خدايي كه مرا به حق برانگيخته است ... تو را به برادري خود انتخاب مي كنم ، اخوتي كه دامنه آن هر دو جهان را فرا گيرد . حضرت علي ( ع ) داماد رسول اكرم ( ص ) عمر و ابوبكر با مشورت با سعد معاذ رئيس قبيله اوس دريافتند جز علي ( ع ) كسي شايستگي زهرا ( س ) را ندارد . لذا هنگامي كه علي ( ع ) در ميان نخلهاي باغ يكي از انصار مشغول آبياري بود موضوع را با ايشان در ميان نهادند و ايشان فرمود : دختر پيامبر ( ص ) مورد ميل و علاقه من است . و به سوي خانه رسول به راه افتاد . وقتي به حضور رسول اكرم ( ص ) رسيد ، عظمت محضر پيامبر ( ص ) مانع از آن شد كه سخني بگويد ، تا اينكه رسول اكرم ( ص ) علت رجوع ايشان را جويا شد و حضرت علي ( ع ) با تكيه به فضايل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود : آيا صلاح مي دانيد كه فاطمه را در عقد من درآوريد ؟ پس از موافقت حضرت زهرا ( س ) آن حضرت به دامادي رسول اكرم ( ص ) نائل آمدند .

 

غدير خم:


پيامبر ( ص ) بعد از اتمام مراسم حج در آخرين سال عمر پربركتش در راه برگشت در محلي به نام غديرخم در نزديكي جحفه دستور توقف داد ، زيرا پيك وحي فرمان داده بود كه پيامبر ( ص ) بايد رسالتش را به اتمام ( 9 )برساند . پس از نماز ظهر پيامبر ( ص ) بر بالاي منبري از جهاز شتران رفت و فرمود : اي مردم ! نزديك است كه من دعوت حق را لبيك گويم و از ميان شما بروم درباره من چه فكر مي كنيد ؟ مردم گفتند : گواهي مي دهيم كه تو آيين خدا را تبليغ مي كردي پيامبر فرمود : آيا شما گواهي نمي دهيد كه جز خداي يگانه ، خدايي نيست و محمد بنده خدا و پيامبر اوست ؟ مردم گفتند : آري ، گواهي مي دهيم . سپس پيامبر ( ص ) دست حضرت علي ( ع ) را بالا گرفت و فرمود : اي مردم ! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان كيست ؟ مردم گفتند : خداوند و پيامبر او بهتر مي دانند . سپس پيامبر فرموند : اي مردم ! هر كس من مولا و رهبر او هستم ، علي هم مولا و رهبر اوست . و اين جمله را سه بار تكرار فرمودند . بعد مردم اين انتخاب را به حضرت علي ( ع ) تبريك گفتند و با وي بيعت نمودند .

 

غدیر خم

 

حضرت علي ( ع ) بعد از رحلت رسول اكرم ( ص ):

 

پس از رحلت رسول اكرم ( ص ) به علت شرايط خاصي كه بوجود آمده بود ، حضرت علي ( ع ) از صحنه اجتماع كناره گرفت و سكوت اختيار كرد. نه در جهادي شركت مي كرد و نه در اجتماع به طور رسمي سخن مي گفت . شمشير در نيام كرد و به وظايف فردي و سازندگي افراد مي پرداخت . فعاليتهاي امام در اين دوران به طور خلاصه اينگونه است :

1 - عبادت خدا آنهم در شان حضرت علي ( ع )

2 - تفسير قرآن و حل مسائل ديني و فتواي حكم حوادثي كه در طول 23سال زندگي پيامبر ( ص ) مشابه نداشت .

3 - پاسخ به پرسشهاي دانشمندان ملل و شهرهاي ديگر .

4 - بيان حكم بسياري از رويدادهاي نوظهور كه در اسلام سابقه نداشت .

5 - حل مسائل هنگامي كه دستگاه خلافت در مسائل سياسي و پاره اي از مشكلات با بن بست روبرو مي شد .

6 - تربيت و پرورش گروهي كه از ضمير پاك و روح آماده ، براي سير و سلوك برخوردار هستند .

7 - كار و كوشش براي تامين زندگي بسياري از بينوايان و درماندگان تا آنجا كه با دست خويش باغ احداث مي كرد و قنات استخراج مي نمود و سپس آنها را در راه خدا وقف مي نمود .

 

خلافت حضرت علي ( ع ):


در زمان خلافت حضرت علي ( ع ) جنگهاي فراواني رخ داد از جمله صفين ، جمل و نهروان كه هر يك پيامدهاي خاصي به دنبال داشت .

 

شهادت امام علي ( ع ):

 

بعد از جنگ نهروان و سركوب خوارج برخي از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادي ، و برك بن عبدالله تميمي و عمروبن بكر تميمي در يكي از شبها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونريزي ها و جنگهاي داخلي را بررسي كردند و از نهروان و كشتگان خود ياد كردند و سرانجام به اين نتيجه رسيدند كه باعث اين خونريزي و برادركشي حضرت علي ( ع ) و معاويه و عمروعاص است . و اگر اين سه نفر از ميان برداشته شوند ، مسلمانان تكليف خود را خواهنددانست . سپس با هم پيمان بستند كه هر يك از آنان متعهد كشتن يكي از سه نفر گردد . ابن ملجم متعهد قتل امام علي ( ع ) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد كوفه نشستند . آن شب حضرت علي ( ع ) در خانه دخترش مهمان بودند و از واقعه صبح با خبر بودند ، وقتي موضوع را با دخترش در ميان نهاد ، ام كلثوم گفت : فردا جعده را به مسجد بفرستيد . حضرت علي ( ع ) فرمود : از قضاي الهي نمي توان گريخت . آنگاه كمربند خود را محكم بست و در حالي كه اين دو بيت را زمزمه مي كرد عازم مسجد شد . كمر خود را براي مرگ محكم ببند ، زيرا مرگ تو را ملاقات خواهدكرد . و از مرگ ، آنگاه كه به سراي تو درآيد . جزع و فرياد مكن ابن ملجم ، در حالي كه حضرت علي ( ع ) در سجده بودند ، ضربتي بر فرق مبارك خون از سر حضرتش در محراب جاري شد و محاسن آن حضرت وارد ساخت . شريفش را رنگين كرد . در اين حال آن حضرت فرمود : فزت و رب الكعبه به خداي كعبه سوگند كه رستگار شدم سپس آيه 55سوره طه را تلاوت فرمود : شما را از خاك آفريديم و در آن بازتان مي گردانيم و بار ديگر از آن بيرونتان مي آوريم . حضرت علي ( ع ) در واپسين لحظات زندگي نيز به فكر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنين وصيت فرمود : شما را به پرهيزكاري سفارش مي كنم و به اينكه كارهاي خود را منظم كنيد و اينكه همواره در فكر اصلاح بين مسلمانان باشيد . يتيمان را فراموش نكنيد ، حقوق همسايگان را مراعات كنيد . قرآن را برنامه ي عملي خود قرار دهيد . نماز را بسيار گرامي بداريد كه ستون دين شماست . حضرت علي ( ع ) در 21ماه رمضان به شهادت رسيد و در نجف اشرف به خاك سپرده شد ، و مزارش ميعادگاه عاشقان حق و حقيقت شد .