فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
چاوشی؛ از روزگار زیرزمین تا «سنتوری» و «شهرزاد»
محسن چاووشی که در ماههای اخیر و با قطعاتی که برای سریال "شهرزاد" خوانده در کانون توجه قرار گرفته است زندگی پرفرازو نشیبی داشته است.
یکی از این واقعیات درباره حضور ۹ ماهه اش در استودیوی امیرحسین شریفی تهیه کننده فیلمهای "پری" مهرجویی و "ضیافت" کیمیایی است آن هم بعد از انتشار یکی از آلبومهای زیرزمینی محبوبش به نام "خودکشی ممنوع".
چاووشی در این باره گفت: به درخواست عابد بسطامی گرافیستم به استودیو آفاق که مدیرش امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما و تلویزیون بود رفتیم. شاهرخ پسر آقای شریفی استودیوی کوچکی در یکی از اتاقها درست کرده بود.
وی ادامه داد: عابد مرا به آنها معرفی کرد و آنها هم مرا می شناختند بخصوص که آلبوم "خودکشی..." همه گیر شده بود. شاهرخ شریفی هم خیلی تحویلم گرفت و گفت بیا اینجا بمان و کار کن و از وسیله ها استفاده کن.
این همان استودیویی بوده که چاووشی در آن با تنظیم کننده سالیانش شهاب اکبری آشنا شده است. خودش در این باره بیان داشت: یک روز آنجا بودیم که شهاب اکبری آمد و با هم آشنا شدیم و به من گفت کارهایت را دوست دارم و میخواهم بی هیچ چشمداشت مالی برایت کار تنظیم انجام دهم.
وی ادامه داد: آنجا بود که آلبوم "متاسفم" را شروع کردیم و استودیو آفاق در میدان کتابی به پاتوق ما بدل شد. یکی از کارهایی که آنجا به دنیا آمد "سنتوری" بود. در واقع "متاسفم" در حال شکل گیری بود که "سنتوری" را کار کردم. اینها گل کارهای آن زمان من بودند و مهرجویی هم همان موقع آمد سراغ من.
مدیر استودیو آفاق با زبان بی زبانی به ما گفت از آنجا برویم
با این حال در نهایت نه "متاسفم" و نه "سنتوری" مجوز نمی گیرند و چاووشی مجبور میشود استودیو آفاق را ترک کند. چاووشی در این باره بیان داشت: مدیر استودیو آفاق دیگر مطمئن شده بود ما مجوز نمی گیریم و با زبان بی زبانی به ما نشان داد که باید از آنجا برویم و خودم هم با توجه به فضایی که از این بابت آنجا حاکم شده بود حس کردم دیگر جای من آنجا نیست.
وی ادامه داد: شاید لطف آغازین آنها هم به این دلیل بود که فکر می کردند در نهایت منفعتی از کارم نصیب آنها می گردد که این اتفاق هم نیفتاد. آخرین کارهایی که آنجا ضبط کردیم "سنتوری" بود که پخش شد و "متاسفم" و سه چهار ترانه دیگر.
اولین پولی که بابت خوانندگی گرفت
محسن چاووشی بعد از نومید شدن از مجوز ارشاد ابتدا به سفارش آوای باربد آلبومی را تولید می کند که این آلبوم برای دریافت مجوز به جای ارشاد به حوزه هنری ارائه میشود و جالب اینکه اولین پولی هم که بابت خوانندگی می گیرد از همین کار بوده است.
وی بیان داشت: با آوای باربد قراردادی بستیم و مبلغی به عنوان پیش پرداخت گرفتم تا بروم آلبوم را آماده کنم. دقیقا ۱۵ میلیون تومان پول پیش پرداخت گرفتم که تا آن روز اولین پولی بود که بابت قرارداد آلبومهایم گرفتم.
چاووشی افزود: با آن پول بدهیهایم را دادم و در همان حین شنیدم که محسن نامجو که به همراه من آلبومش را برای دریافت مجوز به حوزه هنری ارائه داده بود مجوز گرفت و همین خوشحالم کرد. اما روزی که قرار بود رییس مرکز موسیقی حوزه رضا مهدوی مجوز آلبوم مرا صادر کند از کار اخراج شد یا جابجا شد...
وی ادامه داد: بعد از آن در آوای باربد دوستی گفت که میتوانم شما را آشنا کنم با دوستان در حراست ارشاد.
چاووشی درباره جلسه سرنوشت سازش در حراست ارشاد که در نهایت به صدور مجوز خوانندگیش منجر شده اظهار داشت: در آن جلسه از من پرسیدند مشکلت چیست؟ من هم گفتم به من مجوز نمی دهند. گفتند در پرونده شما مثلا نوشته شده که در شهرری زندگی می کنی و... من را با شخص دیگری اشتباه گرفته بودند و فکر می کردند کارهایی که از شبکه های خارج از کشور پخش می شد زیرنظر من بوده و من در این زمینه دست داشته ام.
چاووشی ادامه داد: من هر گونه ارتباط با این شبکه ها را رد کردم و ثابت کردم که این حرف از اساس درست نیست.
این خواننده خاطرنشان ساخت: یادم می آید وقتی داخل اتاق شدم گفتند فکر نمی کردیم این شکلی باشی. فکر می کردیم ریش و موی بلند داشته باشی و کلا سروظاهرت جور دیگری باشد و خیلی متفاوت باشد. بعد از هفت سال ممنوع الکاری رفتار خوبی با من داشتند.
خیلی از همکاران به ارشاد نامه نوشتند که به من مجوز ندهد
محسن چاووشی با اشاره به رفتار ناجوانمردانه برخی از همکارانش در گمراه کردن ارشاد برای عدم صدور مجوز به وی بیان داشت: خیلی از همکارانم نامه نوشتند که چاووشی نباید کار کند. به ارشاد اخبار کذب می دادند و از قول خودشان حرفهای الکی می زدند که در کار مجوز گرفتن من خلل ایجاد کنند.
وقتی مجوز را دادند غمگین شدم
جالب است که دریافت مجوز و متعاقب آن انتشار آلبوم "یه شاخه نیلوفر" نیز باعث خوشحالی زیاد وی نشده است. چاووشی در این باره اظهار داشت: وقتی مجوز را دادند غمگین شدم و واقعا نمی دانم چرا این طوری شدم اما احساس کردم باید یک مدل دیگر کار کنم.قبل از آن خیلی بی پروا بودم و بعد از آن تا حدودی ترسیدم.
خواهش محسن یگانه از تنظیم کننده چاووشی
یکی از خوانندگانی که به واسطه همخوانی با چاووشی در کانون توجه قرار گرفت محسن یگانه بود. چاووشی درباره آشنایی اش با وی بعد از انتشار آلبوم اولش "نفرین" بیان داشت: به استودیوی احمدوند که می رفتم گاهی اوقات محسن یگانه هم می آمد آنجا کار ضبط می کرد اما ورود و خروجمان به استودیو طوری بود که به هم نمی خوردیم و همدیگر را نمی دیدیم.
وی ادامه داد: من آن موقع معروف شده بودم و "نفرین" بیرون آمده بود. یگانه به احمدوند گفته بود اگر ممکن است به چاووشی بگو که با هم ترانه ای بخوانیم و من هم یک تراک وسط کارش{"نشکن دلمو"} خواندم در صورتی که او را ندیده بودم. بعد که منتشر و معروف شد تازه محسن یگانه را دیدم.
چاووشی در این باره گفت: اواخر آلبوم "متاسفم" بود که یک روز نشسته بودم و برای خودم همین طور چیزهایی می نوشتم. تمام که شد گذاشتم روبرویم و بصورت اتود خواندم. شهاب اکبری وقتی شنید گفت بیا همین را کار کنیم. من موافق نبودم چون شعرش اسلوب دار و قرص نبود.
وی ادامه داد: اما در نهایت ترانه را با همان ملودی خواندم و شهاب تنظیمش کرد. محسن یگانه هم کار را شنید و خوشش آمد و خواست که این ترانه را با من بخواند و با هم خواندیم...
توزیع آلبوم از طبقه بالای میلاد نور
چاووشی درباره توزیع آلبومهای زیرزمینی اش هم بیان داشت: طبقه بالای میلاد نور(پاساژی در شهرک غرب) یک نفر بود که کارش همین بود یعنی سی.دی تکثیر میکرد و میداد دست مردم و خلاصه از این طریق کارها پخش می شد. یادم می آید همین فروشنده چند تایی از آلبومها را با طرح جلد کاور زد و به ما هدیه داد.
ویدیو مرتبط :
خیانت چاوشی...سنتوری
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چاوشی، معذب از انتخاب بین «شهرزاد» و «سنتوری»
محسن چاوشی اصولاً کمحرف است و برای صحبت و گفتوگوی رسانهای، رغبتی ندارد. این را تقریباً همه اهالی رسانه میدانند. اما سال 94 با تمام بالا و پایینهایی که در عرصه موسیقی به خود دید، سالی ویژه و پربار برای محسن چاوشی بود. او در سال 94 آلبومی منتشر نکرد ولی با حضور به عنوان خواننده سریال «شهرزاد» نهتنها خلأ انتشار آلبومش را به شکلی ویژه پر کرد، بلکه به مرور توانست جزو موفقترینهای سال باشد و با تکآهنگهایش برای این سریال، بار دیگر نبض بازار را در دست بگیرد.
بازخوردهایی که چاوشی با تکآهنگهایش برای شهرزاد گرفت، در مواقعی بسیار بزرگتر و همهگیرتر از برخی آثارش در قالب آلبوم بود و به مرور «موج چاوشی» و «شهرزاد» پررنگ شد. همه این اتفاقات هم باعث نشد که این خواننده از لاکاش بیرون بیاید. او زمان بیشتری را در استودیوی تجریش گذراند و کار به جایی رسید که شماره موبایلش را هم عوض کرد تا از دسترس خارج باشد.
چاوشی بالاخره دل به دریا زد و در این گفتوگو تقریباً به همه سوالات بیپاسخ سال 94 جواب داد. محسن چاوشی روی کلمات حساس است. به کلمه کلمه حرفهایش فکر میکند و بعد آن را بر زبان میآورد. بخوانید:
سال 94 برای تو با فراز و نشیبهای زیادی همراه بود. اتفاقاتی که هر کدامشان باعث شد مورد نقد و البته توجه قرار بگیری. پیش از آغاز سوالها میخواهم به صورت کلی درباره سالی که گذشت، بگویی.
گذشت دیگر. یک سال دیگر هم گذشت تا یکسال به 40 سالگی نزدیکتر شوم؛ برای من نکته مهماش همین است. فقط احساس میکنم مسئولیتام سنگینتر شده و حرفهایم بیشتر. حواشی هم که همیشه هست. آدم چه بخواهد چه نخواهد، بعضیها نانشان را از این حاشیهسازیها در میآورند. تا جایی که ممکن بود و سکوتم باعث تشدید این حواشی نشد، توجهی نشان ندادم و سهی میکنم بیشتر خودم را صرف کارم کنم تا این جور چیزها.
از ماجرای کنسل شدن حضورت در فیلم «چ» شروع کنیم که از همان ابتدا سؤالبرانگیز شد. خودت خبر حضورت در این فیلم را تأیید کردی اما در نهایت حضور محسن چاوشی در این پروژه کنسل شد. مصاحبه آقای حاتمیکیا و استفاده از برخی تعابیر درباره تو چهقدر در این تصمیم تأثیر داشت؟
باز کردن و برگشتن به این مسائل کمکی به هیچکس نمیکند.
یعنی قرار است در کل این مصاحبه توجهی به حواشی نداشته باشی و جوابهای نصفه و نیمه بدهی؟
نه اتفاقاً میخواهم برخی حرفها را بزنم. بپرس تا برویم جلو.
چهرههای سینمایی سال گذشته حملات مختلفی به سمتت داشتند و تو هیچ جوابی ندادی. آقای مهرجویی مصاحبه تندی علیه تو کرد و تو سکوت کردی. این هجمهها باعث دلگیری تو از سینما نشده؟
کسی صاحب سینما نیست که من بخواهم به خاطر مشکلاتم با یک کارگردان از سینما دلگیر شوم. جواب ندادن من به حرفهای آقای مهرجویی هم از سر جواب نداشتنِ من نبود، اصلاً و ابداً. میتوانستم برای بندبند حرفهای تندی که ایشان درباره من زدند، جوابهای مناسبی داشته باشم بلکه توهینهای ایشان هم متوقف شود. اما ترجیح دادم به حرمت نام «داریوش مهرجویی» و سن و سالی که دارد، سکوت کنم و بیشتر به این موضوع دامن نزنم. بالاخره ایشان اخلاقی دارند و من هم اخلاقی. ادامه دادن به این کشمکشها زشت است و در شأن نام یک هنرمند نیست.
پیشنهادهای سینماییات را امسال رد کردی و به هیچکدام جواب مثبت ندادی. دلیل دوری تو از سینما چیست؟
پیشنهاد همیشه هست. ولی آدم قرار نیست به هر پیشنهادی جواب مثبت بدهد. ممکن است به خود شما هم در روز چند پیشنهاد در حوزه کاریتان داده شود، ولی مسلماً شما همه پیشنهادها را قبول نمیکنید. خیلی از مسائل در ذهن، منطق و از همه مهمتر دلتان وجود دارد که بر اساس آنها نهایتاً به یک پیشنهاد ممکن است جواب مثبت بدهید یا همه را رد کنید. این فقط مخصوص محسن چاوشی نیست. برای همه همینطور است. یک جای دیگر هم گفتم که اتفاقاً سینمای ما سینمای قابل احترامی است که روزبهروز هم پیشرفت میکند. پس من هیچ مشکلی با سینما ندارم و فقط یکسری مسائل و باید و نبایدهای شخصی است که برای حضورم در پروژههای سینمایی بر اساس آنها تصمیم میگیرم.
از سینما بیاییم بیرون و برویم سراغ آلبوم. آلبوم «امیر بیگزند» در حال حاضر در چه مرحلهای قرار دارد؟
فعلاً که در مرحله کسب مجوز است و من هم مثل شما منتظرم تا کارهای اداریاش انجام و در زمان مناسب منتشر شود.
این روزها چهرههای جدیدی با تو همکاری میکنند. یاغیتبار، بوالحسنی، فاضل نظری، پریناز جهانگیر عصر و. . . استفاده از اشعار بزرگان کلاسیک هم به شدت مورد توجه تو است. این موضوع قرار است به پایان همکاری تو با حسین صفا و دوران درخشان گذشتهتان تعبیر شود؟
نه بههیچوجه اینطور نیست. همکاری من با چهرههای دیگر به معنی حذف شخص دیگری نیست. جایگاه حسین صفا و شعرش برای من و همه آنهایی که آثار مشترک ما را دنبال میکنند، جایگاهی ویژه است. این شایعاتی هم که این اواخر شکل گرفت، از اساس پوچ و مثل همه شایعات دیگر است. حسین صفا یکی از بهترین و تواناترین ترانهسراهای امروز است و در آلبوم «امیر بیگزند» هم چند شعر بسیار خاص و ویژه از او خواهید شنید.
آلبوم «امیر بیگزند» قرار است ادامهای بر آلبوم «من خود آن سیزدهام» باشد؟
فکر میکنم از لحاظ تنظیم، آهنگسازی و اجرا، متفاوت از آلبوم «سیزده...» باشد. روحی که در این آلبوم -حداقل به زعم من- وجود دارد، مخصوص به خودش است و تمام دغدغه من این است که مردم هم این روح و این جهان را به خوبی درک کنند.
خیلی امیدوارم که این اتفاق بیفتد و همه به اصل و اساس حرفی که در این آلبوم زده میشود، برسند. تا این لحظه که با شما حرف میزنم، این آلبوم برای خودم خاصترین آلبومم محسوب میشود. البته فرق دیگری هم که با «سیزده...» دارد این است که در «امیر بیگزند» فقط شعرهای کلاسیک وجود ندارد و از ترانههای امروزی هم در آن استفاده شده است. البته این ترانهها و جهانشان هم با کارهای دیگری که در گذشته از من منتشر شده، تفاوتهای بسیاری دارد. همانطور که گفتم، جهانبینی «امیر بیگزند» مخصوص بهخودش است و روایتی دارد که این روایت همه قطعات آلبوم را مثل نخ یک تسبیح به هم متصل میکند. برای این آلبوم انرژی زیادی صرف و عرقهای روحی بسیاری ریخته شد.
توضیحاتت تقریباً همه سوالهای بعدی من درباره آلبوم را جواب داد. برویم سراغ «شهرزاد». داستان همکاری تو با «شهرزاد» از کجا کلید خورد؟
پیشنهاد محمد امامی بود و با هم دربارهاش حرف زدیم. بعد هم سناریو را خواندم و خوشم آمد و همکاریمان شکل گرفت.
اینکه برای حضور در «شهرزاد»، پیشنهاد خواندن در سریالی دیگر را رد کردی، صحت دارد؟
نه، صحت ندارد. رد کردن پیشنهادات دیگر ربطی به حضورم در «شهرزاد» نداشت.
حضور فردین خلعتبری و علیرضا قربانی در قسمتهای نخست سریال و اضافه شدن تو در ادامه به این سریال شایعات زیادی را در پی داشت. خودت در این مورد ناگفتهها را میگویی؟
فکر میکنم موضوع حضور من ربطی به ماجرای رفتن آقای قربانی و خلعتبری نداشت. یک موضوع درونگروهی بود که پیش از اضافه شدن من به سریال در موردش تصمیمگیری شده بود. خیلی در جریانش نیستم و نمیتوانم درباره این مسأله قضاوت درست و منصفانهای داشته باشم. پس ترجیح میدهم دربارهاش حرفی نزنم.
چهرههای دیگری هم پس از حضور تو و فراگیری قطعات «شهرزاد» که قطعاً به موفقیت سریال کمک شایانی کرد، جبهه گرفتند و به تو و سینا سرلک تاختند. به مرور موضوع به نوعی تقابل موسیقی سنتی و ایرانی با موسیقی پاپ هم تبدیل شد. این مقابله آیا اساساً درست بود و میزان این واکنشها چرا تا این حد پیش رفت؟
اصولاً همیشه اینطوری است که یکسری با چیزی موافقاند و یکسری دیگر مخالف. آنهایی که صرفاً تحسین میکنند، همیشه تحسین میکنند و آن دسته دیگر هم که طبق معمول همیشه میتازند. من اصلاً چنین قصدی نداشتم و بحث تقابل و این چیزها حتی یک لحظه هم به ذهن من خطور نکرد. فقط سعی کردم بر اساس استانداردهایی که در ذهن دارم، کار درست و شایستهای بسازم که آبرودار باشد.
اگر بخواهم همیشه خودم را درگیر این چیزها کنم که نمیتوانم کار کنم. در واقع نمیتوانم مدام هوش و حواسم را به این معطوف کنم که دیگران چه میخواهند و چه میگویند. بین این خواستهها و آن چیزی که من فکر میکنم، باید به یک نقطه درست و اصولی برسم که بشود اسمش را گذاشت نتیجه خوب. بین این دو طیفی که گفتم، یک طیف پروسواس و ریزبین و نکتهسنج هم وجود دارد که نگاه و نظرشان بیشتر کمکم میکند. بعضیها انصافشان به تعصبشان میچربد.
فکر میکنی دلیل فراگیری آثاری که در «شهرزاد» خواندی، چه بود؟ تصویری بودن آثار، ویدئوکلیپهایی که برای آن آثار ساخته شد، خود ترانهها یا...؟
مهمترین عاملش این بود که کارها خیلی دلی ساخته شد. یعنی اصلاً شکل و شمایل سفارشی نداشتند. اگرچه در ظاهر اینطور به نظر میرسد، اما واقعاً خودشان شکل گرفتند. مطمئناً وجود یک تیم حرفهای فیلمساز هم در این زمینه نقش بسیار موثری داشت. اینکه آنها میدانستند و این هوش و درایت را داشتند که از امکان موسیقی درست و بهجا استفاده کنند. هیچکدام از این دو بخش موسیقی و فیلم، فدای هم نشدند و هر کدام به صورت مستقل به عنوان یک پکیج به درک و دریافت بهتر اثر کمک کردند. بعضی وقتها همهچیز دستبهدست هم میدهد تا یک اثر گل کند.
دوست دارم واضح و صریح جواب بدهی. سوال آخرم مهمترین سوال این گفتگو هم هست. اگر قرار باشد بین «سنتوری» و «کجایی» انتخاب کنی، کدامیک را بیشتر دوست داری؟ جواب این سؤال شاید دغدغه خیل عظیم طرفدارهایت باشد.
«سنتوری» کاری بود در زمان خودش و «شهرزاد» کاری در زمان خودش. فاکتور زمان در این انتخابها خیلی مهم است. انتخاب کردن معذبم میکند، پس اجازه بده که انتخاب نکنم. فقط بگویم که حال هر دو را دوست دارم.
اخبار فرهنگی و هنری - موسیقی ما