فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

پرواز ققنوسی از خاكستر


مانی حقیقی می‌گوید مستند «هامون‌بازها» جزء بزرگ‌ترین شكست‌های كاری اوست. كارگردانی كه سهم زیادی در شناساندن دلدادگان «هامون» به دوستداران سینما داشته، این‌روزها از مستندی كه آن سال‌ها ساخته، راضی نیست

روزنامه شرق - عسل عباسیان: مانی حقیقی می‌گوید مستند «هامون‌بازها» جزء بزرگ‌ترین شكست‌های كاری اوست. كارگردانی كه سهم زیادی در شناساندن دلدادگان «هامون» به دوستداران سینما داشته، این‌روزها از مستندی كه آن سال‌ها ساخته، راضی نیست؛ هرچند او پس از «هامون‌بازها» نیز سراغ ساخت مستندی درباره «مهرجویی» رفت كه حاصلش شد «مهرجویی؛ كارنامه چهل‌ساله». با او به‌مناسبت اجرای نمایشی اقتباس شده از «هامون‌بازها»ی او توسط محمد رحمانیان، گفت‌وگو كرده‌ایم، حقیقی در ادامه از آخرین وضعیت واپسین فیلمش نیز خبر داده، که می‌خوانید:

‌ در جریان تولید تئاتر «هامون‌بازها» بودید؟

بله، در سال ٨٨ آقای رحمانیان با من تماس گرفتند و گفتند می‌خواهند نمایش‌نامه‌ای براساس مستند من بنویسند و من هم اجازه دادم که به‌خاطر حوادث سال ٨٨، آن تئاتر اجرا نشد. دوباره در سال ٨٩ که ما سر پیش‌تولید فیلم «پذیرایی ساده» بودیم، ایده ساخت این تئاتر را مطرح کردند و حتی صدایی هم از من ضبط کردند برای پخش در تئاترشان، که باز هم مشکلاتی وجود داشت و تئاترشان روی صحنه نرفت، تا اینکه حالا برای بار سوم برای اجرای این تئاتر اقدام کرده‌اند.

پرواز ققنوسی از خاكستر

‌ از محتوای نمایش‌نامه محمد رحمانیان باخبرید؟ آن را خوانده‌اید؟

نه، اصلا نمی‌دانم چطور می‌شود از فیلمی که من ساخته‌ام، اقتباس کرد. عمدا هیچ دخالتی در پروسه شکل‌گیری این تئاتر نداشتم تا خود کار را ببینم. برایم خیلی جالب است ببینم از روی فیلم من، چه تئاتری ساخته شده.

‌ مهرجویی آثار شاخص سینمایی کم ندارد. چطور شد که شما «هامون» را برای ساخت مستندی درباره یکی از فیلم‌های مهرجویی انتخاب کردید؟

مسئله این است که من اصلا «هامون» را انتخاب نکردم. سال‌ها پیش، اواسط دهه ٨٠، آقای میرکریمی، پروژه‌ای داشتند که از کارگردان‌های جوان‌تر دعوت می‌کردند راجع به فیلم‌های مطرح تاریخ سینمای ایران مستند بسازند و راجع به خیلی فیلم‌ها، مستند ساخته شد، حتی خاطرم هست درباره «چهارشنبه‌سوری» هم مستندی ساخته شد که خود من هم در آن همکاری کوتاهی داشتم. آقای میرکریمی از من خواستند درباره «هامون» مستند بسازم. راستش اصلا «هامون» جزء فیلم‌های موردعلاقه‌ام هم نیست، فقط به من سفارش شد و من هم پذیرفتم این فیلم را بسازم.

چالش اصلی چنین سفارشی این بود که چطور می‌توان راجع به فیلمی که این‌همه محبوب است، یک مستند ساخت؟ وقتی شروع به ‌کار کردم، متوجه شدم محبوبیت این فیلم، برایم از خود فیلم جذاب‌تر است و این محبوبیت، برایم از خود فیلم مهم‌تر بود. بعد دیدم درباره خود فیلم به‌قدری قصه گفته شده و نقد و نظر نوشته شده که دیگر نکته‌ای باقی نمانده که قرار باشد در مستند مطرح شود.

بنابراین تصمیم گرفتم درباره محبوبیت «هامون» فیلم بسازم. همان زمان فراخوانی دادم با عنوان «هامون‌بازان جهان کجایید؟» و از طرف‌داران این فیلم خواستم از طریق ایمیل و فکس برایم توضیح دهند که چرا از این فیلم خوششان می‌آید. تعداد خیلی زیادی نامه به من رسید که براساس آن نامه‌ها با چند نفر قرار گذاشتم که نهایتا پنج‌نفرشان، سوژه‌های مستندم شدند.

پرواز ققنوسی از خاكستر

‌ سرانجام «هامون‌بازها» چه شد؟

فیلم را که ساختیم، یک فیلم ٥٢ دقیقه‌ای بود که از طریق رضا میرکریمی برای پخش در شبکه چهار داده شده بود و وقتی فیلم از تلویزیون پخش شد، ٢٥ دقیقه از آن سانسور شده بود. در نسخه‌ای که از تلویزیون پخش شد تقریبا ٥٠‌ درصد فیلم سانسور شده بود و نهایتا فیلم تکه‌پاره‌ای از تلویزیون پخش شد به اسم فیلم من.

‌ به این سانسور اعتراضی نکردید؟

اعتراض کردم اما طبق روتین صداوسیما، اعتراضم اثری نداشت. فکر می‌کنم این فیلمم، فیلم خیلی بدی هم هست. شاید «هامون‌بازها» جزء بزرگ‌ترین شکست‌های کاری من است.

‌ فکر می‌کنید دلیل این شکست چه بوده؟

خیلی سال طول کشید تا دلیلش را بفهمم. یک روز بالاخره فهمیدم هامون‌بازهای واقعی و خیلی افراطی، آدم‌هایی نیستند که به فراخوانی که من داده‌ام جواب دهند. آنها آن‌قدر آدم‌های عجیب‌وغریبی‌اند که فراخوان من برایشان هیچ اهمیتی ندارد و اصلا برایشان مهم نیست که عشقشان با «هامون» در یک فیلم منعکس شود.

 بنابراین اساسا سیستم انتخاب سوژه من اشتباه بوده. باید می‌فهمیدم هامون‌بازهای افراطی، محال است به فراخوان من پاسخ دهند. ما بعد از آن فراخوان، با هامون‌بازهای غیرافراطی‌تر مواجه بودیم، به همین دلیل، فیلمم سوژه‌های قوی‌ای نداشت و شکست خورد. البته امیدوارم نمایش آقای رحمانیان نمایشی خوب باشد و لااقل یک ققنوسی از خاکستر فیلم من سر بلند کند. چون خود فیلمم که خیلی ضعیف است و البته که سانسورهای تلویزیون ضعیف‌ترش هم کرده.

‌ شما بعدها هم «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» را درباره مهرجویی ساختید. در واقع جدا از اینکه مستندی راجع به فیلم مهرجویی ساختید، درباره خودش هم یک مستند کارگردانی کردید. آن فیلم چطور شکل گرفت؟

اتفاقا گاهی سوءتفاهمی پیش می‌آید و بعضی‌ها این دو فیلم را با هم اشتباه می‌گیرند. ماجرا از این قرار است که «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» هم در ابتدا سفارش آقای میرکریمی بود. درواقع آقای کریمی دو سری فیلم تهیه کردند، یک‌سری فیلم درباره یک‌سری فیلم و یک‌سری فیلم درباره یک‌سری کارگردان که در این بین دو مستند مربوط به «هامون» و «مهرجویی» را به من سپردند. اول «هامون‌بازها» را به سفارش ایشان ساختم و در مدت‌زمانی که «هامون‌بازها» مسیر کانال‌های اداری برای پخش را طی می‌کرد، مستند «مهرجویی» را کلید زدم، منتها اواسط مستند «مهرجویی» وقتی «هامون‌بازها» پخش شد و دیدم چه بلایی سر فیلم آمده و هیچ کس هم هوای فیلم را نداشت، تصمیم گرفتم فیلم «مهرجویی» را از آن دایره فیلم‌هایی که داشت ساخته می‌شد، بیرون بیاورم.

پس قراردادم را با دلخوری فسخ کردم و خودم با بودجه شخصی، فیلم «مهرجویی» را ادامه دادم که خیلی موفق‌تر از «هامون‌بازها» بود و سیمرغ بهترین کارگردانی مستند را در جشنواره همان سال گرفت و پروسه ساختش هم طولانی بود. حدودا پنج سال طول کشید. در این فیلم با سی‌ودو، سه‌ نفر از همکاران مهرجویی صحبت کردم. علاوه بر این، سه فیلم او را برای استفاده در فیلمم اسکن دیجیتال کردم و حتی کتابی هم براساس آن فیلم منتشر شد.

پرواز ققنوسی از خاكستر

‌ قرار نیست «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» اکران شود؟

قرار شده به‌زودی در گروه «هنر و تجربه» اکران شود، منتها وضعیت «هنر و تجربه» کمی نامشخص است. فعلا گفته شده این فیلم اکران خواهد شد.

‌ راستی بازیگر شخصیت علی عابدینی فیلم «هامون»، یعنی اکبر مشکاتی در مصاحبه‌ای گفته بود که «هامون‌بازها» مستند ضعیفی است... .

اکبر مشکاتی اصلا این فیلم را ندیده. البته هیچ‌کدام از این دو مستند را ندیده. آن‌طور که یادم است، او در همان مصاحبه فکر می‌کرد برای فیلم «هامون‌بازها» با ما همکاری داشته. در حالی که من با او برای «مهرجویی؛ کارنامه چهل ساله» مصاحبه کردم. در واقع اکبر مشکاتی فکر می‌کند برای «هامون‌بازها» با او مصاحبه شده، که شنیده «هامون‌بازها» فیلم خوبی نیست. درحالی‌که در مستند «مهرجویی» حضور داشته و هیچ‌یک از دو فیلم را هم ندیده!

‌ بالاخره شما با ساخت مستند «هامون‌بازها» متوجه شدید حرف حساب طرف‌داران این فیلم چیست و چرا فکر می‌کنند «هامون» شاهکار است؟

نه، دلیلش را نفهمیدم و هنوز هم نمی‌دانم چرا این فیلم این همه طرف‌دار دارد. به‌نظر خودم، «هامون» جزء فیلم‌های محبوب من نیست و درک نمی‌کنم که در این فیلم چی است که گروه به این بزرگی را درگیر خود کرده و در عین حال می‌دانم که جزء اقلیتم و برای رأی اکثریت، احترام قائلم.

‌ خودتان طرف‌دار کدام‌یک از فیلم‌های داریوش مهرجویی هستید؟

«لیلا» و «دایره مینا». فکر می‌کنم این دو فیلم، فیلم‌های قوی مهرجویی و دستاوردهای بزرگ این کارگردان هستند.

‌ راستی از آخرین فیلمتان «اژدها وارد می‌شود» چه خبر؟ در چه مرحله‌ای است؟

هنوز چیزی معلوم نیست. فیلم در مرحله صداگذاری است. صداگذاری، مرحله‌ای است که در فیلم‌های من همیشه طولانی می‌شود و این بار هم مثل همیشه طولانی شده. صداگذاری، برای من مرحله جذابی است و عمدا آن را طول می‌دهم، چون به من خوش می‌گذرد.

‌ واکنش‌ها در برابر این فیلم را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

به‌نظرم فیلم جالبی شده، اما هیچ‌وقت نمی‌توانم واکنش‌ها را پیش‌بینی کنم. اگر هم پیش‌بینی کنم پیش‌بینی‌ام اشتباه است. برای همین صبر می‌کنم تا در نخستین اکران‌ها ببینم چه کرده‌ام. در مجموع خودم از این فیلم خیلی راضی‌ام.


ویدیو مرتبط :
خاکستر خجسته ققنوسی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

چه موقع اولین هواپیما، پرواز كرد؟



 

 

اولین هواپیما

 

 

افسانه های قدیمی نقل می كنند كه بشر همیشه سعی می كرده، به نحوی عمل پرواز را انجام دهد. برای مثال، «ایكاروس» و «دائه دالوس» از جمله كسانی بودند كه سعی كردند با بال هائی كه از پر و موم ساخته بودند پرواز كنند. ولی این آزمایش مدت صدها سال، مرگ بسیاری را كه خواستند دوباره آزمایش را امتحان كنند، فراهم آورد. یعنی وقتی بال های شكننده ساخته شده را با دست بر پشتشان می بستند و از ارتفاعات بلندی خود را پرتاب می كردند موجب مرگشان می شد. بدین ترتیب كم كم بشر متوجه این نكته شد كه انسان هرگز نمی تواند با تقلید از طرز پرواز پرندگان، در هوا به پرواز درآید.

 


بنابراین یك وسیله جدیدی باید اختراع یا درست می شد و تا آنجائی كه می دانیم «راجر بیكن» اولین كسی بود كه پیشنهاد كرد: «ممكن است با ساختن موتوری كه یك نفر هدایت آن را بر عهده داشته باشد، به این آرزوی دیرینه جامه عمل بپوشاند یعنی عمل پرواز در هوا را انجام دهد.»!!

 


در قرن هفدهم، توجه بشر به پروازهای «سبك تر از هوا» معطوف گردید. بنابراین اولین پرواز با بالون هائی كه از هوای گرم و هیدروژن پر می شدند انجام گرفت. گر چه یكی از معایب بزرگ بالون این بود كه ساكنین بالون كاملاً در اختیار و دستخوش تغییرات هوا بودند و دائماً به وسیله باد این طرف و آن طرف برده می شدند. به این ترتیب، بشر هنوز برای رسیدن به یك پرواز واقعی راه زیادی در پیش داشت.

 


اولین ماشین پرواز، سنگین تر از هوا، یك هواپیمای بی موتوری ساده بود كه در سال 1804 ساخته شد.
ظرفیتش، 154 اینچ مربع بود كه روی یك میله نصب شده بود و دارای دُمی هم در عقب بود. در سال 1848، «جان استرینگ فلو»، اولین كسی بود كه هواپیمای یك باله را که به وسیله نیروی بخار به حركت در می آمد، ساخت. طول این هواپیما سی پا بود. پس از این كه آزاد می شد، به تدریج بالا می رفت و با یك وسیله ساده ای هم كه روی آن نصب كرده بودند می توانستند صعود آن را متوقف كرده و فرود ایند.

 


روسها ادعا می كنند كه یك نفر روسی به نام الكساندر موژائیسكی، در سال 1882 اولین كسی بوده كه با یك هواپیمای بخاری، پرواز كرده است. در 1896 دكتر «ساموئل پیریونت لنگلی» توانست یك پرواز موفقیت آمیز انجام دهد. بدین معنی كه توانست 3250 پا با سرعت 25 میل در ساعت پرواز كند. بال هواپیمای او، 16 پا طول داشت.

 


در 17 دسامبر 1903، «اوریل رایت» شروع به ساختن یك موتور برای هواپیمای خود كرد یعنی با قدرت خود هواپیما را به هوا برد. البته این یك پرواز با استاندارد امروزی نبود و فقط 120 پا با سرعت 31 میل در هر ساعت، ارتفاع می گرفت. ولی همین هم كافی بود كه آوریل و برادرش ویلبر را مصمم سازد كه برای اولین بار هواپیمائی ساخته و پرواز دهند و پرواز آن به وسیله نیروی بخار نباشد، بلكه با قدرت خود هواپیما، به پرواز در آید.

 


بالاخره معروفست كه یك نفر به نام « پرستون واتسون» پرواز موفقیت آمیزی را در سال 1902 با یك هواپیمای دو باله ای كه موتور در آن كار گذاشته بودند، انجام داد. ولی این ادعا تا به حال رسماً تأیید نگردیده است.

 

 

.