فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

پای بابک زنجانی چگونه به سینما باز شد؟



اخبار,اخبارفر هنگی,سرمایه‌گذاری  بابک زنجانی  در سینما


اخبار فرهنگی - پای بابک زنجانی چگونه به سینما باز شد؟

فکر کنید که می‌خواهید خانه‌ای بخرید، وقتی قرار است آن خانه را بخرید دیگر با شما نیست که تحقیق کنید و ببینید مالک قبلی خانه، پول خرید ملک را از کجا آورده است؟ من هم وظیفه ندارم بروم و ببینم سرمایه‌گذار فیلم من پولش را از کجا آورده است.

سال گذشته علی عطشانی با خبر ساخت فیلمش «نقش نگار» حاشیه‌ساز شد. حاشیه‌ها از روز آخر فیلمبرداری شروع شد، زمانی که عطشانی در جشنی، به‌طور رسمی از حضور بابک زنجانی در مقام سرمایه‌گذار این فیلم خبر داد و رسانه‌ها را متوجه این رخداد کرد.

 

«نقش نگار» سال گذشته در جشنواره فیلم فجر حضور نداشت و اهالی رسانه تنها در یک نمایش آن هم در سالن وزارت ارشاد، فیلم را دیدند. این فیلم این روزها مشکلاتش حل شده و قرار است به‌زودی به مرحله اکران عمومی برسد. فیلمی که نام ناصر ملک‌مطیعی، بازیگر پیشکسوت سینمای ایران را بر پیشانی دارد و همین اتفاق به‌خودی‌خود آن را برجسته می‌کند و قطعا علاقه‌مندان بسیاری منتظرند تا بار دیگر نقش‌آفرینی این بازیگر کهنه‌کار را پس از سال‌ها  ببینند.

گفت‌وگوی زیر چکیده حرف‌های عطشانی درباره اتفاقات چند ماه گذشته است.

 فیلم «نقش نگار» بعد از پایان فیلمبرداری با حواشی بسیاری همراه شد که یکی از آنها، حضور بابک زنجانی به‌عنوان سرمایه‌گذار فیلم بود. قرار است این فیلم به‌زودی اکران شود، با توجه به مشکلات پیرامون آقای زنجانی آیا نام او به‌عنوان سرمایه‌گذار در تیتراژ فیلم خواهد آمد؟

قبل از اینکه بابک زنجانی در فیلم «نقش نگار» سرمایه‌گذاری کند، در چند فیلم دیگر هم به‌عنوان سرمایه‌گذارحضور داشت و موضوع عجیبی نبود! اما به واسطه اینکه سیاستِ‌ کاری من همیشه برپایه صداقت است و اینکه اساسا‌ اهل مخفی‌کردن چیزی نیستم بنابراین از همان ابتدا نخواستم حضور آقای زنجانی را در این فیلم مخفی کنم، چراکه آقای زنجانی یا هر سرمایه‌گذار دیگری که پولش را به سینما تزریق می‌کند، قدمی به نفع اقتصاد سینما بر می‌دارد و فکر می‌کنم تنها کسی که خبر رسمی حضور بابک زنجانی را در فیلمش اعلام کرد، من بودم.

 از ابتدا می‌دانستید حضور او در فیلم به‌عنوان سرمایه‌گذار، حواشی‌ای به همراه خواهد داشت؟

از ابتدا می‌دانستم که هیچ مشکلی برای من و فیلم به وجود نخواهد آمد. فکر کنید که می‌خواهید خانه‌ای بخرید، وقتی قرار است آن خانه را بخرید دیگر با شما نیست که تحقیق کنید و ببینید مالک قبلی خانه، پول خرید ملک را از کجا آورده است؟ من هم وظیفه ندارم بروم و ببینم سرمایه‌گذار فیلم من پولش را از کجا آورده است. کما اینکه هنوز هم معتقدم، اگر بابک زنجانی مشکلی داشته باشد، الان در حال رسیدگی و پیگیری است، که به اعتقاد من مشکلی نداشته و به نظر من شرایط آقای زنجانی خیلی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست که به این راحتی بتوان چنین وصله‌هایی به او چسباند.

 

اما چون مبحث مورد نظر ما سیاسی نیست من به این موضوع ورود نمی‌کنم. فقط در این حد می‌توانم بگویم که شجاعت و شهامتی که بابک زنجانی در ارتباط با ورود به سینما داشت، بسیار ستودنی و قابل ستایش است.‌ ای کاش زنجانی و امثال زنجانی‌هایی که به سینما اعتقاد و اطمینان دارند، تعدادشان بیشتر بود و با تمام اعتقادشان سرمایه‌شان را به سینما تزریق می‌کردند.

 

بسیاری از کسانی که امروز داعیه‌دار این هستند که چرا زنجانی پولش را به سینما آورد، کسانی هستند که بلافاصله بعد از جشنی که ما پایان فیلمبرداری «نقش نگار» گرفتیم و حضور آقای زنجانی را رسانه‌ای کردیم، شخصا با من تماس گرفتند و فقط می‌خواستند یک قرار ملاقات با آقای زنجانی داشته باشند! اگر روزی نیاز باشد، حتی اسم تک‌تک آنها را می‌گویم، که چه پست‌هایی داشتند. متاسفانه در حال حاضر نمی‌توانم خیلی از حرف‌ها را رسانه‌ای کنم، اما افراد زیادی در آن زمان از من می‌خواستند واسطه‌ای بشوم که فقط پنج دقیقه بابک زنجانی را ببینند. به نظر من برخورد دوگانه به هیچ‌وجه درست و انسانی نیست.

 

اگر کسی با بابک زنجانی و پولش مشکل داشت، چرا آن زمان به‌دنبال یک قرار ملاقات چند‌دقیقه‌ای با او بود؟ و اگر پولش مشکل نداشت، الان چرا این حرف‌ها را می‌زنید؟ در پاسخ به پرسش ابتدایی شما باید بگویم که آقای زنجانی به‌عنوان شخصی که سرمایه‌گذار فیلم من است و 90درصد سرمایه فیلم متعلق به او است، اسمشان به‌عنوان سرمایه‌گذار در تیتراژ قیدشده است.

 گویا عدم نمایش فیلم در جشنواره فیلم فجر سال گذشته به‌دلیل همین حرف‌و‌حدیث‌ها بود. آیا اینطور است؟

بعد از اتفاقات جشنواره فجر سال قبل قرار بود فیلم در جشنواره نمایش داده شود که  نشد. باید همین‌جا اعلام کنم که هیچ‌کدام از اتفاقات فیلم، کوچک‌ترین ربطی به آقای زنجانی نداشت. این را می‌توانید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا مراجع ذیصلاح استعلام کنید.

 پس مشکل چه بود؟

مشکل فیلم بابت حضور آقای ملک‌مطیعی بود. آقای زنجانی اگر مشکلی داشته یا نداشته به من و مرجعی که فیلم را بررسی می‌کند، ربطی ندارد. آن یک مساله‌ای است که باید در جایگاه خودش بررسی شود. مشکل فیلم هم با درایت آقایان ایوبی، احسانی و به‌خصوص این اواخر آقای فرجی حل شد و حقیقتا برای اینکه یک مشکل به مشکلات فیلم ما اضافه نشود خودشان این مشکل را حل کردند و من از آقایان ایوبی، احسانی و فرجی تشکر می‌کنم که اگر پیگیری‌های آنها نبود، مشکل این فیلم هیچ‌وقت حل نمی‌شد.

 

آنها پشت فیلم ایستادند و یادم نمی‌رود که آقای ایوبی در طول برگزاری جشنواره فیلم فجر، با من ارتباطش را قطع نمی‌کرد و مدام به من می‌گفت صبر داشته باش،  مشکل حل می‌شود و دیدم چه پروسه سختی را سپری کردند تا این قضیه حل شد. آقای جنتی هم خیلی به من کمک کردند و طی دو، سه جلسه‌ای که با آقای جنتی داشتم، ایشان هم نظر مساعدی به فیلم داشتند و فکر می‌کنم اگر همیشه با چنین سعه‌صدر و درایتی به مشکلات فیلم‌ها رسیدگی شود هیچ‌وقت فیلم توقیفی نخواهیم داشت.

اینجا پرسشی مطرح می‌شود مبنی بر اینکه به‌هر‌حال قبل از ساخت فیلم، فهرستی از بازیگرانی که قرار است در فیلم حضور داشته باشند به سازمان سینمایی ارایه و اسامی با توافق وزارت ارشاد نهایی می‌شود. حضور آقای ناصر ملک‌مطیعی پس از این‌همه سال در یک فیلم، اتفاق مهمی است. نام آقای ملک‌مطیعی آن‌موقع در فهرست بازیگران پیشنهادی شما بود؟

زمانی که می‌خواهند پروانه ساخت صادر کنند، کارگردان معمولا فهرستی از بازیگران پیشنهادی به وزارت ارشاد ارایه می‌دهد. من هم طبق این اصل فهرستم را ارایه دادم اما در آن اسم آقای ملک‌مطیعی نبود، آن هم به این دلیل که من تا روز بیست‌و‌پنجم فیلمبرداری نمی‌دانستم حضور او در کار قطعی خواهد بود یا نه و تازه اواخر کار توانستم رضایتش را جلب کنم و برای من هم خوشایند بود که آقای ملک‌مطیعی بعد از این‌همه سال بار دیگر در سینما دیده شود و در فیلم من ایفای نقش کند.

 چطور با آقای زنجانی آشنا شدید؟ قبل از ساخت فیلم با هم مراوده داشتید، یا همه‌چیز از «نقش‌نگار» شروع شد؟

زمانی که می‌خواستم «نقش نگار» را بسازم، ‌دو‌نفر به‌عنوان سرمایه‌گذار آمدند و درباره چگونگی شروع کار صحبت کردیم. من با این دو نفر قرارداد بستم و با یک رقمی ساخت فیلم را شروع کردیم. فرض کنید که مبلغ 50میلیون‌تومان به‌عنوان قسط اول پرداخت کردند تا ما پیش‌تولید را شروع کنیم. فیلمبرداری که شروع شد، یکی از سرمایه‌گذاران یک قسط صدمیلیونی داد و ما اقساط اول را پرداخت کردیم.

 

تقریبا به روزهای هفتم یا هشتم فیلمبرداری که رسیدیم یکی از سرمایه‌گذاران اعلام کرد که پولی ندارد در اختیار پروژه بگذارد و رسما کنار کشید. البته اشتباه از خودم بود که قراردادی نبسته بودم. تقریبا به روزهای دهم یا دوازدهم فیلمبرداری رسیده بود که من با همه گروه قرارداد بسته بودم و چک هم داده بودم و در این شرایط سرمایه‌گذار دوم هم اعلام کرد که من هم پولی ندارم. 

 

روزهای 15 یا 16 فیلمبرداری بود، که من ماندم و تعداد زیادی قرارداد و بدهی. اما نگذاشتم هیچ‌کدام از عوامل فیلم متوجه این اتفاق شوند، چون داشتیم کار می‌کردیم و دوست نداشتم کار متوقف شود. تنها کاری که کردم، این بود که شروع کردم با سرمایه‌گذارهای مختلف رایزنی‌کردن و سه یا چهار روز درگیر صحبت‌کردن با اسپانسرها و سرمایه‌گذارها بودم و با هیچ‌کدام به توافق نرسیدیم. داشتم به این نتیجه می‌رسیدم که کار را تعطیل و اعلام کنم که با توجه به اینکه سرمایه‌گذار ما نتوانست مابقی پول پروژه را تامین کند، کار تعطیل می‌شود.  آن‌روزها شرایط روحی بدی داشتم و نمی‌دانستم چه‌کار کنم. همان روزها، دوستی به من گفت که بابک زنجانی را می‌شناسی و تا به حال از او خواستی که اسپانسر کارت شود؟ من هم که تا پیش از این فیلم ارتباطی با آقای زنجانی نداشتم جوابم منفی بود.

 

این دوست من قراری گذاشت که بتوانیم بابک زنجانی را از نزدیک ببینیم و یک شب بعد از پایان فیلمبرداری به دفتر بابک زنجانی رفتیم.  آقای زنجانی بعد از دیدن ما، خیلی گرم و صمیمی برخورد کرد و گفت که یکی- دو تا از کارهای من را دیده است و علاقه‌مند بود اگر کمکی از دستش برمی‌آید انجام بدهد. از من خواست که قراردادی تنظیم کنم و روز بعد دوباره به دفترش بروم و من فردای آن روز باز به دفترش رفتم. چند شرط مالی برایم گذاشت و طبق قراردادی که امضا کردیم سرمایه‌گذار فیلم شد و این نخستین آشنایی من با او بود.

 

اما بعد از آن کمی به او نزدیک‌تر شدم و طی صحبت‌هایی که با هم داشتیم، چیزهای بیشتری از شخصیت و رفتارش فهمیدم. برای این شناخت است که دلم می‌سوزد، بابت اینکه اینطور درباره‌اش قضاوت می‌شود و فکر می‌کنم کمی درباره این آدم بی‌انصافی می‌شود. زمانی که هنوز در دفترش بود، یک قرار 20دقیقه‌ای با هم داشتیم و حرف زدیم، حالش خوب نبود و درددل کرد، خیلی حرف‌ها زد که فکر می‌کنم در مورد این آدم بی‌انصافی شده است. من نمی‌گویم که این آدم مبرا از اشتباه است، اما همه واقعیت چیزی که مردم عام از این آدم می‌دانند، نیست.

از این حرف‌ها که بگذریم، بابک زنجانی تا چه حد، از حوزه سینما شناخت داشت؟

در جریان هستید که چه دستگاه‌های سینمایی به کشور وارد کرد؟ به نظر من اینها یعنی دلسوزی. دلسوزی که شاخ و دم ندارد. با کارهایی که او در عرصه سینمایی انجام می‌داد، مطمئنم اولین کمپانی سینمایی به معنی واقعی می‌توانست در ایران به وجود بیاید. یقین دارم، اگر بابک زنجانی یکی، دوسال می‌توانست با روش خودش در سینما جلو برود، قطعا کمک زیادی به سینما می‌کرد.

 

با فاکتورگرفتن فیلم من، در همین سال‌های 91 و 92 بابک زنجانی چقدر به سینمای ما کمک کرد؟ در چه فیلم‌هایی مستقیم و غیرمستقیم ورود کرد؟ زمانی که من مانده بودم و یک میلیارد و نیم بدهی، درد مرا فهمید. بعد از جشنی که در آن بابک زنجانی را سرمایه‌گذار کارم معرفی کردم، بسیاری از سرمایه‌گذارانی که تا پیش از آن با آنها درباره فیلم صحبت کرده بودم و نپذیرفته بودند به پروژه کمک کنند، ابراز تمایل کردند که با من همکاری کنند، ولی دیگر برای من همکاری با آنها ارزشی نداشت، فیلم ساخته شده بود و آن زمان که نیاز به کمکشان داشتم هیچ‌کدامشان نبودند.

 به یاد می‌آورم تا شب جشن پایان فیلمبرداری«نقش نگار»آقای ملک‌مطیعی و عوامل و دیگر بازیگران فیلم از حضور آقای زنجانی به‌عنوان سرمایه‌گذار فیلم اطلاعی نداشتند، دلیل اینکه نخواستید عوامل کار در جریان قرار بگیرند چه بود؟

چند دلیل داشت. هنوز هم می‌بینید چه هجمه‌ای از حرف‌های ناجوانمردانه پشت‌سر بابک زنجانی هست. شک نکنید اگر زمان فیلمبرداری اعلام می‌کردم سرمایه‌گذار کارم بابک زنجانی است، این دشمنی‌ها، علیه من هم شروع می‌شد. دلیل دوم اینکه، با توجه به اینکه بابک زنجانی استطاعت مالی فراوانی داشت، ممکن بود یکسری از دوستان توقع مالی متفاوتی پیدا کنند. صادقانه می‌گویم که قصد داشتم فیلمبرداری به دور از حاشیه انجام شود. البته این را هم در نظر بگیرید که زمان حضور آقای زنجانی در این فیلم، اواخر کار اتفاق افتاد و در چند روز آخر فیلمبرداری نمی‌خواستم کار دچار حاشیه شود و بعدش هم که دیدید، جشنی گرفته شد که رسما از سرمایه‌گذار فیلم حرف زدیم و اعلام کردم که بابک زنجانی با ما همکاری می‌کند.

 حضور آقای ملک‌مطیعی در این فیلم اتفاق ویژه‌ای است، آقای بابک زنجانی وقتی متوجه شد آقای ملک‌مطیعی در کار حضور دارد چه واکنشی نشان داد؟

خیلی استقبال کرد. زمانی که آقای ملک‌مطیعی را توانستم راضی کنم، بلافاصله با آقای زنجانی تماس گرفتم و گفتم باید سریع ببینمت. وقتی درباره حضور آقای ملک‌مطیعی با بابک زنجانی صحبت کردم، اول باور نکرد. اصلا یکی از دلایلی که باعث شد به این فیلم عرق داشته باشد، حضور آقای ملک‌مطیعی بود. من هم پشتم به این گرم بود که سرمایه‌گذار فیلمم به فیلم علاقه‌مند است و تا لحظات آخر پیگیر فیلم بود.

با توجه به بدهی‌های بابک زنجانی گویا قرار است عواید حاصل از فروش فیلم«نقش نگار» به‌دلیل شرایط آقای زنجانی به حساب قوه‌قضاییه واریز شود، همین‌طور است؟

اصلا اینطور نیست. فیلم زمان پخش سازوکار مشخص خودش را دارد. پخش‌کننده، عواید حاصل از فروش فیلم را به مالکان فیلم پرداخت می‌کند. 90درصد از فیلم «نقش نگار»متعلق به بابک زنجانی است و در نبود آقای زنجانی، آقای محمود دینی به‌عنوان مدیرعامل «سورینت» این قضیه را پیگیری می‌کند. این پول مستقیم به حساب سورینت می‌رود و مابقی سرمایه‌گذاری هم که با من است.

 بعد از پایان فیلمبرداری و حواشی که بابت حضور آقای زنجانی اتفاق افتاد، برای شما هم مشکلی ایجاد شد یا خیر؟

در مورد بابک زنجانی، نه نهادی من را خواست و نه اتفاق بد دیگری افتاد.

 معمولا در فیلم‌های قبلی شما این اتفاق افتاده که حاصل کار در زمان اکران یا ساخت هم حواشی زیادی داشته، نمونه آن فیلم«تلفن همراه رییس‌جمهور» که زمان اکران، شرایط ویژه‌ای داشت. هدف شما از ساخت فیلم «تلفن همراه رییس‌جمهور»چه بود؟

هدفم از ساخت این فیلم انتقادهایی بود که از آقای احمدی‌نژاد داشتم. من انتقادهایی به آقای احمدی‌نژاد داشتم که فکر کردم با این فیلم می‌توانم آنها را خیلی سازنده و در کمال ادب و به دور از بی‌ادبی و گستاخی در قالب یک اثر هنری مطرح کنم. اما خب، آقای احمدی‌نژاد از مقامش استفاده و فیلم را توقیف کرد. فیلم یک‌سال به دستور آقای احمدی‌نژاد، توقیف شد و زمانی اکران شد که زمان خوبی نبود. رسما اعلام می‌کنم هدفم از انتخاب فیلمنامه و ساخت فیلم«تلفن همراه رییس‌جمهور» انتقادهایی بود که به شخص آقای احمدی‌نژاد داشتم.

 بسیاری بر این باورند که این فیلم به نوعی فیلم تبلیغاتی آقای احمدی‌نژاد محسوب می‌شد. نظر شما در این‌باره چیست؟

هرکس این حرف را زده، مطمئن باشد که آدم مساله‌داری است. چطور فیلمی که از اول تا آخر پر از انتقاد است؛ می‌تواند فیلم تبلیغاتی باشد؟ اگر اینطور است، چرا یک‌سال توقیف شد؟ اگر قرار بود این فیلم آقای احمدی‌نژاد را تایید بکند، چرا باید بدترین زمان ممکن نمایش داده شود؟

 در مورد فیلم «تلفن همراه رییس‌جمهور»با آقای احمدی‌نژاد گفت‌وگویی داشتید؟ مستقیم نظرشان را در مورد فیلم پرسیدید؟

اردیبهشت سال 1391 قرار بود، فیلم اکران شود. تبلیغات محیطی آن آغاز شد و لابراتوار در حال آماده‌کردن کپی‌های آن بود. یک روز، تهیه‌کننده فیلم آقای علی اکبری با من تماس گرفت و گفت که یک دی‌وی‌دی جهت بازبینی ریاست محترم جمهور آماده کنم. ظاهرا در جلسه عالی سینما، آقای احمدی‌نژاد به آقای علی اکبری گفته بود که می‌خواهد این فیلم را ببیند. به هر حال یک دی‌وی‌دی آماده کردم و بعد از آن آقای علی اکبری با من تماس گرفت و گفت که آقای احمدی‌نژاد گفتند، فیلم فعلا نمایش داده نشود و فیلم یکسال بعد اکران شد.

 اتفاق خوبی که مدتی است در وزارت ارشاد رخ داده، رفع توقیف برخی فیلم‌هاست. «نقش نگار»هم جزو فیلم‌هایی بود که سرانجام تکلیفش مشخص شد. نظر شما درباره عملکرد وزارت ارشاد در این مدت چیست؟

 من هم از این اتفاق بسیار خوشحالم، اما فکر می‌کنم معدود افرادی در کنار آقای ایوبی حضور دارند که راهنمایی‌های درست نمی‌کنند. آقای ایوبی بسیار آدم دوست‌داشتنی و فهیمی است و عملکرد بسیار خوبی داشته و قطعا تصمیمات خوبی در آینده خواهد گرفت. آقایان احسانی و فرجی هم همینطور، کسانی که این گفت‌وگو را می‌خوانند می‌دانند که منظور من چه کسانی هستند که مشاوره‌های خوبی به آقای ایوبی نمی‌دهند. ما فیلمسازان چیز زیادی نمی‌خواهیم، فقط می‌خواهیم که سازمان سینمایی، حامی ما باشد.

 زمان نمایش فیلم «نقش نگار» مشخص شده است؟

آقای باباییان، پخش‌کننده فیلم پیگیر زمان اکران هست. اما فکر می‌کنم اکران دوم عید فطر زمان نمایش این فیلم باشد.

 از کار جدید چه خبر؟ ظاهرا برای پروانه ساخت اقدام کردید؟

کار جدیدم همه را غافلگیر می‌کند. برای همین است که مدتی خبری از من نیست.

 فیلم امسال مقابل دوربین می‌رود؟

به احتمال زیاد؛ بله.
اخبار فرهنگی - شرق 


ویدیو مرتبط :
مرسدس پای این ستارگان را به سینما باز كرد

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

پای همسر بابک زنجانی هم به پرونده فساد اقتصادی باز شد



اخبار ,اخبار اقتصادی ,پرونده بابک زنجانی

 

اخبار اقتصادی - پشت پرده رابطه زنجانی با تحریم‌های علیه ایران
پای همسر بابک زنجانی هم به پرونده فساد اقتصادی باز شد

ابعاد جدیدی از پرونده بابک زنجانی به دست آمده که نشان می‌دهد وی وابستگی‌های مشکوکی با غرب در موضوع اعمال تحریم‌ها علیه ایران دارد.

 ابعاد جدیدی از پرونده بابک زنجانی به دست آمده که نشان می دهد وابستگی های مشکوکی با غرب در موضوع اعمال تحریم ها علیه ایران دارد. براساس این اخبار او نه تنها در جهت دور زدن تحریم‌ها اقدام نکرده، بلکه خود عاملی بوده برای تحریم‌های جدید غرب علیه کشور.

* ماجرای بانک مالزی
بابک زنجانی در ماجرای خرید 138 شرکت از شستا که به کمک سعید مرتضوی انجام شده بود، مبلغ 442 میلیارد ین ژاپن (معادل 4 میلیارد دلار) را از طریق first Islamic investment bank ltd «اولین بانک سرمایه‌گذاری اسلامی» در مالزی، به تاریخ 10/3/91 واریز میکند. بانکی که متعلق به خود بابک زنجانی است.

 

تنها چند روز بعد آمریکا به طور معجزه‌آسایی از ماجرای این پول خبردار می شود و بدون اینکه معامله هیچ ارتباطی با مسائل بین‌المللی داشته باشد، مبلغ فوق در آن بانک و در حساب خود زنجانی بلوکه می شود. سئوالی که در اینجا وجود دارد این است که چرا باید برای یک معامله داخلی، پول در خارج از ایران تحویل داده شود؟ مهمتر اینکه سرویس‌های آمریکایی چطور از جابه‌جایی این پول خبردار شدند؟

* توقیف 1.5تن طلا
در تاریخ 1 ژانویه 2013، (دیماه 91) هواپیمایی متعلق به خطوط هوایی یو.ال.اس با محموله 1.5تن طلا در فرودگاه آتاتورک متوقف می شود. خبرگزاری‌های داخلی و خارجی به صورت وسیعی به انعکاس خبر توقیف این هواپیما پرداختند. همان تاریخ گفته شد که این طلاها بدهی دولت ترکیه به ایران بابت خرید گاز طبیعی است. عدم موضع‌گیری صریح مقامات ایران نیز باعث شد تا طلاهای مذکور متعلق به ایران پنداشته شود. به این ترتیب اصل ماجرا از دید‌ها پنهان ماند.

* طلاهای توقیف شده متعلق به زنجانی بود
واقعیت این است که طلاهای توقیف شده متعلق به بابک زنجانی بود. او سه نفر از کارمندان خود به نام‌های «ح ی»، «ب ز» و «و م‌م» را به کشور غنا می‌فرستد تا 1.5تن طلا خریداری کنند. نمایندگان بابک زنجان از طریق شرکت‌ «Swift Investment & Development» دبی که مالکیتش متعلق به خود زنجانی بود و شرکت «Gold Malding Limited» کشور غنا با واسطه خواندن شرکت «Mester Sara Tourism Import Export Limited» (شرکتی که متعلق به «و م ‌م» است) اقدام به معامله می‌کنند.

 

براساس این معامله مقدار 1.5تن طلا به ارزش 80 میلیون دلار خریداری و مبلغ 12میلیون دلار به آنها پرداخت می شود. مقرر می‌شود الباقی مبلغ پس از تایید عیار طلا از سوی «ریفاینری طلا» در دبی، به فروشنده پرداخت شود.

بابک زنجانی یک هواپیمای باربری ایرباس A300B4F باری به شماره پرواز KZU755/56 با خدمه متعلق به شرکت هواپیمایی ULS CARGO AIRLINE ترکیه به کشور غنا می‌فرستد. طلاها توسط سه نماینده زنجانی آزمایش و پس از تایید کارشناسان گمرک در صندوق‌های مخصوص حمل طلا، بسته بندی و بارگیری می‌شوند.

مسیر رفت و برگشت هواپیما مذکور توسط شرکت هواپیمایی ULS CARGO AIRLINE فرودگاه‌های صبیها استانبول، بن‌غازی لیبی، کوتوکا اکرا و در برگشت، فروگاه‌های کوتوکا اکرا، آتاتورک استانبول، امام‌خمینی(ره) تهران و دبی در امارات اعلام و تعیین می‌شود. با وجودی که مشخصاً در مسیر برگشت نام فرودگاه آتاتورک استانبول قید شده بود، اما زمانی که هواپیما برای ساعاتی در استانبول توقف می‌کند، در اقدامی مشکوک، دلیل فرود نقص فنی هواپیما عنوان می‌شود.

همان زمان پرس‌تی‌وی به نقل از دادستان ترکیه مستقر در باکیرکوی استانبول گزارش می‌دهد، شخصی به نام دوغلو که از کارمندان هلدینگ بابک زنجانی در ترکیه است، اعلام کرده است، قرار بود 500 کیلیو از این محموله در استانبول تخلیه شده و مابقی به ایران حمل شود. این در حالی است که براساس مقررات بین‌المللی، این هواپیما اجازه تخلیه بار به جز در کشور مقصد (امارات) را نداشته است.

سوال اصلی اینجاست که چرا آنها تصمیم گرفتند به جای پرواز مستقیم از غنا به امارات (مشکلی در انجام پرواز مستقیم وجود نداشته) به استانبول رفته، در آنجا با سروصدای زیاد، رسانه‌های گروهی از جریان حمل طلا‌ها با خبر شوند و به دروغ محل تخلیه به جای امارات ایران اعلام شود؟ براساس مقررات بین‌المللی این طلاها باید در کشور امارات با تاییدیه «ریفانری دبی» (پالایشگاه طلا) و با تنظیم صورت‌جلسه از صندوق‌ها خارج شوند.

انتشار و انعکاس گسترده توقیف طلا در ترکیه توسط کارتل های رسانه‌ای صهیونیستی در جهان موجب می‌شود تا تهاتر طلا با ایران تحریم شود و قیمت طلا در بازار داخل به طرز سرسام‌آوری افزایش پیدا کند. به این ترتیب آنچه بابک زنجانی اندوخته بود، ارزشی چند برابر به خود می گیرد.

* طلاهای قلابی
بابک زنجانی پس از رفع توقیف ساختگی طلاها در ترکیه و حمل آن به دبی توسط همان هواپیمایی که از ابتدا مسئول حمل آن بود، طلاها را مدیرعامل ایرانی وقت شرکت Swift Investment & Development LTD دبی با تنظیم صورتجلسه به همراه دو نفر از مدیران شرکت هواپیمایی ULS Cargo و پنج نفر از ماموران گمرک دبی آزمایش می‌کنند. بعد از گذشت دو روز از ترخیص محموله از گمرکات دبی، آقای زنجانی به یکباره مدعی می شود طلاها قلابی بوده است. درحالی که از 19ژانویه 2013 تا به امروز از ارائه گزارش پالایشگاه طلای دبی و اثبات مدعای خود طفره رفته است. به این ترتیب او باقی‌مانده بدهی خود بابت خرید طلاها در غنا را نیز پرداخت نمی‌کند.

* رسوایی در غنا
درحالی که خبر توقیف هواپیمای حامل طلای بابک زنجانی در ترکیه در صدر اخبار دنیا قرار می گیرد، اخباری که در ارتباط با این حادثه در غنا رخ داده بود به هیچ وجه بازتاب داده نمی شود. خبرگزاری «رادیو ایکس وای زد» در 13 فوریه 2013 با تیتر «رسوایی 80 میلیون دلار طلا؛ دو نفر از مسئولین بازداشت شدند» خبر از دستگیری معاون رئیس اداره کل زمین‌شناسی «دکتر توماس آدو» و «جاستین آدوم آکواه» کارمند ارشد فنی اداره زمین‌شناسی را می‌دهد.

به دنبال آن «جان ماهاما» رئیس جمهور غنا دستور تحقیق درباره رسوایی 80 میلیون دلار طلا را صادر می‌کند تا هر کس در این موضوع دخیل بوده مورد بازخواست قرار گیرد. همین خبرگزاری موضوع تعهدات مالی متقابل میان ایران و غنا را رد کرده و اعلام می‌کند که این معامله یک معامله کاملا خصوصی بدون مداخله افراد دولتی بوده است.

چند روز بعد وزیر اطلاعات کشور غنا دستگیر و دو نفر دیگر به نام‌های «پیتر بدزرا» و «فردریک کوجو اسومانگ» که تحت نام شرکت «اومانیه گلدمالدینگ لیمیتد» طلا را صادر کرده بودند، در یک خانه در تانیتا هیل در آچیموتا دستگیر شده و اعلام می‌کنند که «و م م» خریدار اصلی طلاها بوده است. دولت غنا از بابت دور زدن قانون توسط فروشندگان جهت عدم پرداخت مالیات واقعی آنها را تحت تعقیب قرار می‌دهد.

رادیو و تلویزیون غنا به بازتاب این مسائل می پردازند. خبرگزاری اسپای غنا در 25 مارس 2013 خبر می‌دهد رئیس حزب «ان پی پی» منطقه آگونای غربی که متهم به کمک به «کوفی درزرا» در صادر کردن این طلاهاست، احضار و با قید وثیقه آزاد شده است. همین خبرگزاری با نام بردن از «و م م»، او را یک تبعه عرب معرفی کرد که با شرکای خود به غنا آمده تا طلای قاچاق خریدار کنند.

* ردپای همسر مطلقه زنجانی
خبرگزاری پرس‌نیوز با انتشار خبری از تحقیقات دادستانی مستقر در باکیرکوی استانبول به تحت تعقیب قرار گرفتن شرکت‌های «دورو تریدینگ» به مدیرعاملی «ا خ»، «کانت گروب اند کاسمتیک» با سهامداری بابک زنجانی و «ث ا»، شرکت مستر سارا با عضویت هیات مدیره «و م م» و «س خ»، به اتهام اسناد تقلبی پرده بر می دارد.

خانم «ث ا» که از اعضای سهامدار شرکت «کانت گروپ» است، همسر مطلقه بابک زنجانی است. این درحالی است که بابک زنجانی به دروغ مدعی شده که ازدواج نکرده است. براساس اسناد، آنها در شعبه 265 دادگاه خانواده تهران از یکدیگر جدا شده‌‌اند.

دادستان ترکیه اظهار داشته بود که براساس شنود تلفن‌های این افراد، متوجه شدند که آنها قصد داشتند 500 کیلو از طلاها را در استانبول تخلیه کرده و مابقی را به تهران ببرند. خبرگزاری زمان تودی نیز در 16 ژانویه 2013 در گزارشی خبری، مقصد نهایی محموله طلا را ایران اعلام می کند.

* شکل گیری تحریم‌ها
پس از بهره برداری رسانه‌‌ای از این موضوع و آزاد شدن هواپیما و عودت داده شدن طلاها به بابک زنجانی، دولت آمریکا مدعی شد که ایران در مقابل فروش نفت و گاز خود، مبالغی را به صورت طلا دریافت می‌کند. با همین بهانه تحریم طلای ایران ابلاغ و عملی شد. درحالی که از این رهگذر بابک زنجانی و نزدیکان وی که مدت‌ها به جمع آوری هنگفت طلا پرداخته بودند، با افزایش ناگهانی قیمت طلا در ایران به ثروتی نجومی دست پیدا کردند.

* دریافت وام با پول‌های نفت ایران
پس از دستگیری زنجانی فردی در دفاع از وی در صفحه شخصی او مدعی شد: «درحالی که نمی توان یک دلار وارد ایران کرد، بابک زنجانی چطور می‌تواند پول های نفت را به ایران پس بدهد.» این درحالی است که براساس گزارش های دریافتی الف، بابک زنجانی از طریق اعتباری که پول های بلوکه شده برای وی فراهم کرده، از سه بانک اروپایی وام‌هایی کلانی دریافت کرده است.

به این ترتیب او نه تنها از رفع تحریم‌ها و آزاد شدن پول های نفتی که نزد وی است، خوشحال نخواهد شد، بلکه در این صورت مجبور است وام‌های دریافتی اروپایی را که در تاجیکستان، ترکیه و چند کشور دیگر سرمایه‌گذاری کرده پس دهد. مهمتر اینکه باید پرسید، در صورتی که غرب اعتقاد داشته بابک زنجانی برای دولت ایران کار می‌کرده و به همین بهانه این مبالغ را بلوکه کرده است، با چه توجیهی این وام‌ها را در اختیار او قرار داده‌اند؟!

اخبار اقتصادی - سایت الف