فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

پاسخ عموی پاشایی به آقای جامعه شناس



اخبار,اخبار فرهنگی,مرتضی پاشایی

اخبار فرهنگی و هنری - پاسخ عموی پاشایی به آقای جامعه شناس

شاید اندیشیده شود که ایشان از باب تلنگر به اجتماع خویش و در جهت اصلاح آن، این نوع ادبیات را بکار برده اند. در حالیکه هیچ کس نمی تواند و نباید حتی با دیدگاه و نیت مصلحانه به گروهی از مردم توهین و بی احترامی نموده و مع الاسف به آن افتخار نماید.

عموی مرحوم مرتضی پاشایی در یادداشتی به اظهارات یوسف اباذری در نشستی با عنوان «پدیدارشناسی فرهنگی یک مرگ» که با حضور استادان و جامعه شناسانی در تالار ابن خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، واکنش نشان داد.


منصور پاشایی گفت: درگذشت مرتضی پاشایی خواننده محبوب و مردمی پاپ و تشییع با شکوه و البته غیر قابل توصیف و انتظار وی چندی است که بازتاب وسیعی در جامعه داشته و منشا نقدها و تحلیل های جامعه شناسان و اهالی نظر گردیده است.
اساسا نقد یک پدیده اجتماعی نفیا و اثباتا امری مبارک است و باید از آن استقبال کرد و آن را منشا خیر و برکات آتی دانست. لذا اینجانب به نمایندگی از خانواده پاشایی و به عنوان عضوی از جامعه دانشگاهی کشور از هرگونه نقد منصفانه استقبال نموده و هرگز به دنبال تقدیس و بزرگنمایی آن مرحوم نیستم.


لکن اخیرا نقدی در یک جمع دانشگاهی مطرح شده که چه از نظر شکلی و ادبیات و چه از نظر ماهوی محل تامل و تاسف است و به ویژه آن که صاحب این نقد، جامعه شناس و دانشگاهی است. بنابراین لازم می دانم از باب تنویر افکار عمومی مطالبی را به اختصار عرضه نمایم.
منتقد مذکور در ابتدای سخنان خویش موسیقی پاپ را کلا و اساسا مبتذل معرفی می کند و در جای دیگری از سخنان خویش مدعی می گردد که این نوع موسیقی هیچ نسبتی با آرمانهای اول انقلاب ندارد.


مبتذل دانستن و زیر سوال بردن یک سبک موسیقی و هنر و یا تایید و تکریم آن مستلزم داشتن تخصص و دانش در خصوص موضوع است. ایشان خود اذعان می کند تخصصی در هنر و موسیقی ندارد و بر اساس نظرات دیگران گزاره های خویش را بنا نهاده است.
پس آیا بهتر نیست که نقد سطح هنری و اصالت و یا ابتذال موسیقی را به اهلش واگذاریم چنانکه فرموده اند: إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ... یعنی خدا به شما فرمان می‏دهد که سپرده ‏ها را به صاحبان آنها ردّ کنید و چون میان مردم داوری می‏کنید، به عدالت داوری کنید.


در باب ادبیات مطرح شده نکته قابل طرح این است که به فرض صحت ودرستی محتوای کلام، به قول ظریفی کلام حق، مشروط است به ادبیات و زمان مناسب. یعنی اگر کلامی با ادبیات نامناسب بیان گردید دیگر به حق نیز دانسته نمی شود.
شاید اندیشیده شود که ایشان از باب تلنگر به اجتماع خویش و در جهت اصلاح آن، این نوع ادبیات را بکار برده اند. در حالیکه هیچ کس نمی تواند و نباید حتی با دیدگاه و نیت مصلحانه به گروهی از مردم توهین و بی احترامی نموده و مع الاسف به آن افتخار نماید.


چنانکه نگارنده و خانواده آن مرحوم نیز علی رغم بی احترامی به عزیزمان، همچنین تازه شدن داغ دلمان، حتی با نیت مصلحانه و از باب نهی از منکر، بی احترامی و توهین به ایشان را حق خود نداسته و در شان خود و آن مرحوم نمی دانیم. آیا شایسته تر نیست که نقد خود را همراه با متانت و ادب مطرح کنیم؟
اما این اظهارات موجب شد که نقدی بر اینگونه اظهارات در جامعه از جمله منتقد محترم داشته باشیم، تا شاید اشاره ای باشد بر توقف این پدیده نابهنجار، یعنی شکستن حرمت دیگران در جامعه، و از سوی دیگر ترویجی برای باز کردن راه گفتگوی مشفقانه باشد.
به راستی چرا فکر می کنیم که همه باید همانند ما فکر کنند؟ چرا فکر می کنیم که همه باید با سلیقه ما هم رای باشند؟ چرا فکر می کنیم که اگر کسی مثل ما فکر نمی کند پس از ما نیست؟ چرا در برابر هر پدیده ای اینقدر خشن برخورد می شود؟ چرا اینقدر نسبت به هم بی مهر شده ایم؟ چرا عواطف و سبک ارتباطات انسانی یک جامعه شرقی یعنی جمع گرایی (Collectivism) را با سبک ارتباطات انسانی غربی فردگرایانه (Individualism) عوض کرده ایم؟


و سوال اساسی تر اینکه چرا به یک جوان تازه گذشته که به قول معروف هنوز آب کفنش خشک نشده اینگونه بی رحمانه تاخته و با بدترین و سخیف ترین کلمات از وی یاد می کنیم؟ آیا در هیچ جامعه ای سراغ داریم که به یک فردی که مورد استقبال میلیونها نفر از جوانان کشور است اینگونه توهین شود؟ چرا این همه خشونت و توهین؟ چرا این همه ناسزا گویی به ملت؟
اگر سیره پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) و خوی و خلق مهربان آن حضرت در برخورد با افراد جامعه آن زمان در جزیره العرب را معیار خود قرار دهیم و اگر فرمان خداوند متعال به آن حضرت را ملاک ارزیابی رفتار خود در جامعه بدانیم که فرمود: فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ القَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ یعنی: 'خداوند با رحمت خویش تو را با مردم مهربان و خوشخو گرداند و اگر تندخو و سخت دل بودی، مردم از پیرامون تو پراکنده می ‏شدند'، پس چگونه بپذیریم که اینگونه نقد ها در مواجهه با مسائل اجتماعی صحیح است؟


اشکال دیگری که در شیوه نقد جامعه شناختی منتقد محترم مشاهده می شود این است که ایشان علیرغم اصول و مبانی پذیرفته شده علمی در حوزه نقد و تحلیل، همانند یک فرد غیر علمی برخورد نموده اند.
همه افراد فرهیخته علمی می دانند که نقد و تحلیل یک پدیده یا می بایست بصورت قیاسی و از روی تئوری های پذیرفته شده در یک پارادایم علمی بوده، و یا به روش استقرایی و مشاهده، با روش های کمی و یا با روش های کیفی و مستند به شواهد و قرائن پژوهشی باشد.


یک محقق فرضیه ای را ساخته و تلاش می کند تا با استفاده از تئوری های موجود و یا شواهد و دلائل کافی آن فرضیه را اثبات کند. در واقع یک فرضیه علمی حدس هوشمندانه محقق است، اما ایشان فرضیه ای را ساخته که آن فرضیه اولا به جای اینکه یک حدس هوشمندانه باشد، یک ظن و گمان شکاکانه است. ثانیا این فرضیه مستند به هیچ یک از شواهد و قرائن پژوهشی نمی باشد و آن فرضیه تبدیل به یک قضاوت بی اساس شده است.


حدس و گمان ایشان از اینجا ناشی می شود که تصور می کنند حاکمیت می خواهد تا با بزرگ جلوه دادن بعضی از هنرمندان و ورزشکاران از جامعه سیاست زدایی کند. اولا باید عرض کنم که بنده در مقامی نیستم که بخواهم از سوی دولتمردان به ایشان پاسخ دهم، و این به عهده خود متولیان امور است.
اما بنده از مرتضی پاشایی دفاع می کنم و باید عرض کنم که وی در طول حیات کوتاه خود به هیچ وجه وارد عرصه سیاست نشد و ابزار دست هیچ کس و هیچ گروهی قرار نگرفت.


فقط به عنوان یک مصداق عرض می کنم که وقتی مرتضی هنوز به شهرت این چنین نرسیده بود، بعضی از دوستانش به وی پیشنهاد کردند که با توجه به صبغه مذهبی جامعه، اگر ترانه ای در وصف برخی مقدسات بخواند، ممکن است به سرعت پیشرفت نماید، اما آن مرحوم در پاسخ گفت که به هیچ وجه نمی خواهد از مقدسات به عنوان ابزار و نردبان ترقی استفاده کند.
آیا ما می توانیم با عنوان نقد علمی، اخلاق و اعتقادات مان را فراموش کنیم؟ خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ... (سوره حجرات آیه 12) یعنی: ای کسانی که ایمان آورده‏اید از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است....

 

امیدوارم که خداوند متعال همه ما را به نور هدایت رهنمون فرماید، و بنده با توجه به شناختی که از مرتضای عزیزم دارم، مطمئن هستم که روح بزرگ ایشان برای همه مردم ایران آرزوی توفیق و سعادت داشته و برای منتقد محترم نیز طلب مغفرت خواهد نمود.
اخبار فرهنگی و هنری -  جام جم


ویدیو مرتبط :
ازدواج ،جوانان امروز دکترسیدجوادحسینی جامعه شناس

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

كنایه‌های بحث برانگیز یك جامعه شناس درباره پاشایی



اخبار,اخباراجتماعی,پاشایی

 

 اخبار اجتماعی - «پدیده پاشایی» بار دیگر خبرساز ش
كنایه‌های بحث برانگیز یك جامعه شناس

 تحلیل آنچه به «پدیده پاشایی» شهرت یافت، بار دیگر حاشیه‌ساز شد. این‌بار نه مرگ پاشایی و واكنش و حضور گسترده و غیرقابل پیش‌بینی مردم، بلكه اظهارات جنجالی روشنفكران و جامعه‌شناسانی كه در كمتر از یك ماه از گذشت این اتفاق، برای چندمین بار به تحلیل این پدیده نشسته بودند، خبرساز شد.

انجمن جامعه‌شناسی دانشگاه تهران روز سه‌شنبه ١٨ آذرماه نشستی تحت عنوان«پدیدارشناسی فرهنگی یك مرگ» با حضور اساتید و جامعه‌شناسانی همچون حمیدرضا جلایی‌پور، سعید معیدفر، یوسفعلی اباذری، نعمت‌الله فاضلی، محمدسعید ذكایی، هادی خانیكی، محمد‌امین قانعی‌راد و... در تالار ابن خلدون دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار كرد.

 

در میان همه تحلیل‌های صورت‌گرفته از «پدیده پاشایی» در این نشست، صحبت‌های یوسفعلی اباذری، استاد جامعه‌شناسی و دانشیار دانشگاه تهران با واكنش گسترده در رسانه‌ها و شبكه‌های اجتماعی همراه شد. لحن صریح و بی‌پرده اباذری در تحلیل «پدیده پاشایی»، كه با انتقاداتی به عكس‌العمل هواداران و حوزه رسمی همراه بود، در همان تالار ابن‌خلدون با واكنش حاضران و جنجالی شدن فضا همراه شد و با گذشت چند روز از انتشار فایل صوتی و متن صحبت‌های او در رسانه‌ها و شبكه‌های اجتماعی، همچنان موافقت‌ها و مخالفت‌ها به اظهارات «جنجالی» او ادامه دارد.

 

عده‌یی از مخالفت‌ها، به لحن تند و همراه با عصبانیت و انتقادی اباذری است. این دسته معتقدند اباذری می‌توانست همین تحلیل را با لحنی آكادمیك و محترمانه مطرح كند و بخش دیگری از مخالفت‌ها با محتوای صحبت‌های اباذری و قضاوتی است كه او در مورد سطح سلیقه عموم مردم دارد. در مقابل، موافقان صحبت‌های این استاد دانشگاه، تحلیل او را مبتنی بر واقعیت حال حاضر جامعه ایرانی می‌دانند.


اباذری در ابتدای سخنان خود به مستندی كه از تلویزیون درباره وضع بد اقتصادی یكی از استان‌های كشور پخش شده اشاره كرد و گفت: نكته جالب برای من این است كه هیچ‌كس، هیچ‌كس به این فیلم كوچك‌ترین توجهی نكرد... و شما كه اینجا نشسته‌اید نمی‌دانید چنین فیلمی تهیه شده، و این فیلم درباره زندگی یك استان مملكت است.

 

به گزارش ایرنا، اباذری این سوال را مطرح كرد: «چه شده كه می‌آیند و مسائل واقعی‌ای را كه ما با آن روبه‌رو هستیم از ذهن ما می‌برند؟» و در ادامه به مرتضی پاشایی پرداخت: «این آقایی كه عكسش را اینجا زده‌اند و چراغ‌ها را تاریك كرده‌اند، یك خواننده پاپ بود و پاپ در سیر موسیقی، مبتذل‌ترین نوع موسیقی است... من داده‌ام یك موسیقی‌دان، فرمت موسیقی او را تحلیل كرده... مبتذل محض است! ما [موسیقی] پاپی داریم كه پیچیده است.

 

این ساده‌ترین، مسخره‌ترین، احمقانه‌ترین و بدترین نوع موسیقی است. صدای فالش، موسیقی مسخره، شعر مسخره‌تر. بنابراین من چطور می‌توانم چنین چیزی را تحلیل نكنم؟» اباذری از رفتار مردم و حضور آنها در مراسم رسمی پاشایی انتقاد كرد و گفت: «برای من خیلی جالب است كه ۲۰۰-۳۰۰ هزار، یك میلیون نفر، یك ملتی می‌افتند به... و در مجلس ترحیم... شركت می‌كنند... چرا مردم ایران به این افلاس افتاده‌اند؟ اینجا است كه تحلیل بسیار مهم است.»

 

اباذری دلیل اصلی شكل‌گیری پدیده پاشایی را سیاست‌زدایی دانست كه نمود آن میدان دادن به افراد غیر نخبه همچون ورزشكاران، بازیگران، خوانندگان و... در امور سیاسی است. به گفته این مدرس دانشگاه، در سال‌های اخیر هم حاكمیت و هم مردم دچار ترسی متقابل از یكدیگر شده‌اند. از این رو هم مردم و هم حاكمیت به سمت سیاست‌زدایی حركت می‌كنند و در این فضا شخصی چون پاشایی به یك اسطوره و نماد تمركز بر امور غیرسیاسی تبدیل می‌شود.

 

اباذری ادامه داد: «وقتی قرار است سیاست‌زدایی انجام شود، لاجرم چنین وقایعی پیش می‌آید. متوسل می‌شوند به خوانندگان پاپ برای اینكه جای سیاست واقعی را بگیرند.» این استاد دانشگاه، تشییع جنازه مرتضی پاشایی را با تشییع جنازه خواننده كوچه و بازاری زمان شاه مقایسه كرد و از حضور مردم و رفتار دولت و حوزه رسمی در مراسم تشییع و خاكسپاری پاشایی انتقاد كرد.

 

اباذری ادامه داد: این مساله، یك نكته شبه‌فاشیستی دارد كه من از آن وحشت دارم. یك ترس متقابل است... سیاست‌زدایی، انهدام هر آن چیزی است كه برایش انقلاب شد و عده زیادی برایش ایستاده‌اند... چرا وقتی یك روشنفكر می‌میرد كسی برای تشییع جنازه‌اش نمی‌رود؟ مگر وقتی [ساموئل] بكت مرد، چند نفر رفتند؟ سه نفر... این ماجرا نشانه بدی است...  در بخش پرسش و پاسخ این برنامه كه با اعتراض‌هایی هم همراه بود، اباذری ضمن دفاع از گفته‌های خود گفت كه «سرانجام این موسیقی، فاشیزم است.»

 حضور در مراسم پاشایی اقدامی خودانگیخته بود
حمیدرضا جلایی‌پور، عضو هیات علمی دانشگاه تهران نیز در این نشست در بیان چرایی حضور گسترده مردم در مراسم تشییع پاشایی گفت: تغییرات اجتماعی فراگیر جامعه ناشی از گسترش آموزش و رسانه‌های عمومی، ستاره بودن پاشایی در موسیقی پاپ و پرطرفدار بودن این موسیقی، حضور در برنامه‌های صدا و سیما و همسانی ویژگی‌های شخصیتی خواننده پاپ با شركت‌كنندگان در مراسم وی، چهار عامل و محرك برای حضور مردم در مراسم تشییع جنازه پاشایی بود.

 

«سعید معیدفر»، جامعه‌شناس و استاد بازنشسته با اشاره به مساله شكاف نسلی در ایران گفت: بحث شكاف نسلی در كشور ما چند سال است كه مطرح شده است اما شاید كسی باور نداشت كه چنین پدیده‌یی اتفاق می‌افتد. ما نسلی داریم كه برآمده از انقلاب است و این نسل همچنان صدای بسیار بلندی دارد.  «هادی خانیكی» استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی بحث خود را با عنوان «روایت در بستر شبكه» آغاز كرد و مرگ پاشایی را یك «فراواقعیت» دانست كه مدت‌ها در ذهن بسیاری از كارشناسان خواهد ماند زیرا شكل‌گیری این پدیده موجب شد بسیاری از كارشناسان اجتماعی و مسوولان جامعه غافلگیر شوند.

مرگ پاشایی به مثابه یك حیرت
«محمد امین قانعی‌راد»، رییس انجمن جامعه‌شناسی ایران یكی دیگر از سخنرانان حاضر در این نشست با یادآوری برخی مراسم‌های تشییع چند صد هزارنفری قبل و بعد از انقلاب گفت: مردم ایران از لحاظ فرهنگی مردمانی عاطفی هستند كه معمولا در سوگ افراد بزرگ همیشه نهایت احترام را به فرد دارند و مصداق این سخن من حضور گسترده مردم در تشییع جنازه «آیت‌الله بروجردی» مرجع تقلید برجسته، «غلامرضا تختی» قهرمان كشتی جهان و المپیك سال‌های قبل از انقلاب است. در مورد پاشایی نیز حضور مردم در مقابل بیمارستان محل بستری خواننده پاپ (بیمارستان بهمن) و انتشار فیلم‌هایی از آخرین لحظات زندگی وی موجب شد كه مردم بیشتر نسبت به مرگ وی حساس شوند.

واكنش شبكه‌های اجتماعی به سخنان اباذری در دانشگاه تهران
پس از درگذشت مرتضی پاشایی، اظهارنظرها درباره حركت اجتماعی مردم در حمایت از این خواننده در اكثر مطبوعات و رسانه‌ها مطرح شد، اساتید دانشگاه‌ها هم با برگزاری نشست‌های مختلف این پدیده اجتماعی را تحلیل كردند و بعد از گذشت چند روز این اتفاق را «پدیده پاشایی» نامیدند. اما صحبت‌های هفته گذشته یوسف اباذری در دانشگاه تهران، واكنش‌های مختلفی را در شبكه‌های اجتماعی به وجود آورد. نزدیك به دو روز تمام تایم لاین‌های شبكه‌های اجتماعی و بحث‌های مردم به این اظهارنظر مربوط می‌شد. به نظر می‌رسد كه لزوم بحث درباره مسائل اجتماعی وقتی به شبكه‌های اجتماعی می‌رسد می‌تواند محلی برای ارایه نظرات مختلف برای تحلیل یك پدیده باشد و كاركرد صحیح این شبكه‌ها كه برای تبادل نظرات مردم با یكدیگر است را بار دیگر نشان می‌دهد.

 

در میان موافقان صحبت‌های اباذری عده‌یی این لحن تند را برای شرایط اجتماعی كشور لازم می‌دانستند و معتقد بودند كه سلیقه مردم دچار تغییر و تحولاتی شده كه مثبت نیست. حرف‌های اباذری تند بود اما همیشه حقیقت برای مردم تلخ بوده كه اینگونه بعضی‌ها به ایشان تاخته‌اند. «اما مخالفان این لحن را نپسندیدند و پاسخ‌های تندی به این اظهارنظر دادند.» باید به سلیقه توده مردم احترام گذاشت، عده‌یی نمی‌خواهند انتخاب مردم را مهم تلقی كنند، اگر هم انتقادی بخواهد مطرح ‌شود می‌توان با لحن آرام‌تر و محترمانه‌تری این اتفاق بیفتد. تحلیل اباذری از این تجمع خیلی تك بعدی و غیر علمی بود.

 

من تعجب می‌كنم چرا استاد بزرگی مثل اباذری باید لایه‌های پنهانی كه در این تجمع وجود داشت را به یك مكانیسم ساده تقلیل بدهد؟ و آن را طرحی از جانب مردم برای گریز از دنیای سیاست قلمداد كند.موافقان از جنبه‌های دیگری هم به این صحبت‌ها نگاه می‌كنند و معتقدند كه منظور اباذری شخص مرتضی پاشایی نبوده است و به‌طور كلی مساله اجتماعی را در كشور بررسی كرده است.

 

كلا اشاره اباذری به مراسم پاشایی فقط یك كنایه بود وگرنه منظور ایشان دشمنی یا مخالفت با شخص پاشایی نبود. در واقع هدف اباذری مطرح كردن سطحی شدن افكار جامعه بود كه درست هم هست. البته باید این را هم در نظر گرفت كه در اكثر دنیا عموم مردم نسبت به نخبه‌ها افكار سطحی‌تری دارند.

 

عموم مردم ترجیح می‌دهند فكر نكنند چون فكر كردن سخت‌ترین كار دنیاست. در اكثر شبكه‌های اجتماعی و سایت‌ها موافقان و مخالفان زیادی در این باره اظهارنظر كرده‌اند. اما در شبكه اجتماعی توییتر هم با قرار دادن هشتگ اباذری صحبت‌های او را تحلیل كرده‌اند. یكی از مخالفان نوشته است «به هیچ كس اجازه و فرصت این شهامت را نباید داد كه به مردم توهین كند. چرا این دسته از افراد به جای اینكه صدای مردم را بشنوند از آن فرار می‌كنند؟»


 اخباراجتماعی  - ایرنا