فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

ویژگیهای فنی و آسیب شناسی گلیم




 

ویژگیهای فنی و آسیب شناسی گلیم

 

اشكالات در حین بافت و نحوه جلوگیری از آن

الف: سره شدن
اگر دقت در بافت گلیم نشود و پودها شل یا سفت باشند این اشكال پیش می آید كه برای رفع آن باید هر 10 سانتی متر بافت ، گلیم را به دو طرف راست رو ها گلیم ، با نخ چله ، محكم گره زد و با خط كش اندازة پهنای گلیم را كنترل كرد.


ب: ریش شدن چله
عوامل زیادی باعث ریش شدن چله می شود كه باید به آنها دقت كرد:
1- ناصافی و خمیدگی لبه ها و نوك تیغه های دفتین.
2- نا صافی سطح نخ به دلیل تاب بیش از حد.
3- تماس تیغه های دفتین و چله ها ( نا هماهنگی دفتین و نمرة نخ چله مصرفی ).
4- استفاده از چله های تهیه شده با الیاف كوتاه.
5- عدم دقت در دفتین زدن و برخورد بی دلیل تیغه های دفتین با چله ها.


ج: نخ نما شدن گلیم
در هر مرحله از پودگذاری گلیم ، باید دقت به عمل آید تا پود جدید كاملاً در پشت پود قبلی قرار گیرد. در صورت عدم توجه به این امر ، در سطح گلیم نقطه های سفیدی كه ناشی از نمایان شدن نخ های تار است به وجود می آید و باعث نخ نما شدن گلیم می شود و از كیفیت هنری گلیم و قهراً قیمت آن می كاهد.


د: پرز دادن گلیم
استفاده از خامه ( پرز ) های كوتاه جهت بافت گلیم یكی از عوامل مؤثری است كه باعث پرز دادن محصول در حین بافت یا بعد از آن می شود. به همین جهت لازم است تا برای پودگذاری حتی الامكان از پودهای كوتاه استفاده نشود ( مناسب ترین طول برای پودگذاری ، طولی است كه حداقل برای پوشاندن یكصد تار زیر و رو كافی باشد ).


ه: تصحیح پودگذاری
در مواردی كه بافندگان ، بدون اختیار كردن نقشه و به طور ذهنی بافت را انجام می دهند، احتمال اشتباه در پودگذاری بسیار است و حتی یك پود كم یا اضافه باعث ناهماهنگی بین نقوش خواهد شد و همچنین اندكی بی دقتی در حین بافت به كمك نقشه همین مشكل را به وجود می آورد. با این وجود تصحیح پودگذاری كار چندان دشواری نیست. در مواردی كه پودگذاری غلط باشد، بافنده می تواند با به جلو كشیدن چله های مربوط و ایجاد دهانه با كمك انتهای قلاب، پود اضافی را از لابه لای تارها خارج كند و به همین صورت چنانچه افزودن پودی به گلیم ضروری باشد بافنده می تواند به وسیلة قلاب یا سوزن با ظرافت و دقت، پود را از لا به لای چله ها عبور و در محل مورد نظر قرار دهد.


و: پارگی چله
چنانچه در حین بافت بی دلیل یك یا چند چله پاره شود، بافنده به كمك یك قطعه نخ هم نمره با نخ چله، كه اصطلاحا ًنخ رفو نامیده می شود، می تواند نسبت به ترمیم آن اقدام كند.
گرة رفو در گلیم بافی اهمیت خاصی دارد و نحوة بستن آن به این صورت است كه یك سر تار پاره شده و نخ رفو را به صورت ضربدر بین انگشتان شست و سبابه نگاه می دارند كه حدود دو سانتی متر از نخ آزاد باشد و نخ رفو زیر نخ تار قرار گیرد، سپس نخ رفو را یك بار به دور شست و انگشت سبابه می چرخانند و آن را بین دو سر نخ قرار و سر آزاد تار را از حلقة تشكیل شده عبور می دهند و آن را نگاه می دارند. آنگاه به كمك انگشت شست دست راست انتهای نخ رفو را به طرف پایین می كشند.
گره ای كه به این طریق ایجاد می شود بایذ حتی الامكان كوچك باشد تا هنگام دفتین زدن، مشكلی به وجود نیاید. توضیح آنكه طول دم گره نباید بیشتر از 5 میلیمتر باشد و اگر چند راستا در یك ردیف پاره شود، عمل رفو باید به گونه ای انجام گردد كه گره ها در مقابل یكدیگر قرار نگیرند.


ز: ناصافی پودها
چنانچه بافنده ضمن بافت متوجه شود در بعضی از قسمت ها، پودگذاری، خط مستقیمی را طی نكرده باشد می تواند با پودگذاری موضعی آن را رفو كند.
پودگذاری موضعی به این ترتیب است كه بافنده با كمك سوزن در قسمت های گود، چند رج پود قرار می دهد و نا صافی آن را اصلاح می كند.


ح: حذف چله های اضافی
بافنده در صورتی كه در حین بافت متوجه شود یك یا چند چله اضافه است، می تواند بافت گلیم را طوری انجام دهد كه چله های اضافی همراه با سایر چله ها به صورت جفتی مورد استفاده قرار گیرند.
بدیهی است این كار در بافت خود را نشان خواهد داد و برای رفع آن بافنده می تواند بعد از بافت 50 رج به آرامی آن را از فاصلة مختلف قطع و بافت را ادامه دهد و در پایان قطعات كوتاه شدة نخ را به كمك شیئ نوك تیزی از لا به لای پودها خارج كند.


ط: كم عرض شدن گلیم:
در حین بافت ممكن است به تدریج عرض گلیم كمتر شود، این در اثر كشیدگی بیش از حد پودهاست و باید مراقبت كنند كه این چنین نشود. می توان این كار را با خط كش انجام داد. یعنی هر ده یا بیست سانتی متر كه بافته می شود اندازه بگیرند و تساوی آن را با عرض بافت هنگام شروع داشته باشند. مورد دیگر كنترل این است كه هر بیست سانت باید حدود همین اندازه قسمت بافته شده را از دو طرف به راست رو ها ببندند و به اندازة لازم كشیدگی داشته باشد.


ویژگی های فنی گلیم:

جنس الیاف: الیاف مورد استفاده در گلیم ها باید از پشم صد در صد خالص، نو ، شسته شده و یا پشم هایی كه به روش صحیح از پوست جدا شده اند باشند.
قطر الیاف: قطر الیاف باید از 20 تا 50 میكرون باشد.
در صد چربی: حداكثر چربی موجود در خامه ها ( بعد از كلاف شدن ) نباید از 5/1 در صد بیشتر باشد.
ضد بید: گلیم ها باید با مواد شیمیایی مخصوص ضد بید شوند و این عمل به وسیلة برچسب بر پشت گلیم ها ذكر شود.


ثبات رنگ در مقابل آب: گلیم های دست بافت هنگامی طبق این استاندارد پذیرفته خواهند شد كه ثبات رنگ آنها در برابر آب از ارقام زیر كمتر نباشد:
الف- درجة تغییر رنگ نمونة اصلی حداقل 4 باشد.
ب- درجه لكه گذاری روی پارچه پنبه ای وپشمی روی استاندارد باشد.


ثبات رنگ در مقابل شستشو یا صابون: گلیم های دست بافت هنگامی طبق این استاندارد پذیرفته خواهند شد كه ثبات رنگ آنها در مقابل شستشو با صابون از ارقام زیر كمتر نباشد:
الف- درجه لكه گذاری روی پارچه پشمی حداقل (4-3) باشد.
ب- درجه تغییر رنگ نمونه اصلی و درجه لكه گیری روی پارچه پشمی باید روی استاندارد باشد.


ثبات رنگ در مقابل نور: گلیم های دست بافت هنگامی طبق این استاندارد پذیرفته خواهند شد كه ثبات رنگ آنها در مقابل نور حداقل 4 باشد.
ثبات رنگ در مقابل مالش مرطوب و سایش خشك: گلیم های دست بافت هنگامی طبق این استاندارد پذیرفته خواهند شد كه ثبات رنگ آنها در مقابل مالش مرطوب و سایش خشك حداقل 4 باشد.


نمونه خامه گلیم: نمونة خامه گلیم های دست بافت بر مبنای یك لا در سیستم تكس باید از 200 تا 340 باشد كه سیستم متر یك برابر 3 تا 5 است در تار گلیم به منظور استحكام بیشتر باید از نخ دو لا استفاده شود.تاب خامه می تواند به شكل S یا Z باشد.
طول الیاف: طول متوسط الیاف نباید از 7 سانتی متر كمتر باشد.
تاب خامه: خامه باید در هر سانتی متر حداقل 20 تاب داشته باشد.


عوامل آسیب رسان

1) عوامل آسیب رسان زنده:
انسان:انسان می تواند به طرق مختلف نا خواسته در آسیب رسانی به انواع دست بافت ها مؤثر باشد.به عنوان مثال نباید با كفش آلوده بر روی گلیم قدم گذاشت.نفوذ گل و لای به داخل الیاف باعث پوسیدگی زود هنگام گلیم می شود، از طرف دیگر حمل و نقل و بسته بندی صحیح گلیم ها در هنگام جا به جایی می تواند باعث طول عمر بیشتر گلیم گردد.
انواع قارچ ها، كپك ها و سایر موجودات ذره بینی:
رطوبت مهمترین عامل رشد موجودات ذره بینی به ویژه قارچ ها و كپك هاست.پشم، پنبه و ابریشم، هر سه در برابر رطوبت طولانی آسیب پذیرند.


حشرات:در میان حشرات آسیب رسان به گلیم، می توان بید را خطرناك ترین برشمرد.بهترین راه از بین بردن بید، نظافت و تمیز كردن است.

 

2) عوامل آسیب رسان غیر زنده:
آب و هوا:یكی از مهمترین عواملی است كه می تواند خود به خود و به طور مستقیم نیز به اشیا صدمه برساند و یا اینكه شرایط را طوری فراهم سازد كه عوامل دیگر به اشیا صدمه رسانده و آنها را نابود كند.


نور:قرار گرفتن اشیا به مدت طولانی در برابر نور خورشید و حتی لامپ های فلور سنت موجب رنگ پریدگی، خشكی و شكنندگی مواد سلولوزی مانند پنبه می شود.نور نه تنها موجب تغییر رنگ گلیم می گردد بلكه باعث كاهش مقاومت مواد اولیه آن نیز می شود.ممكن است نور شدید در كوتاه مدت همان اندازه زیان بار باشد كه نور ملایم در بلند مدت است.پنبه، پشم و ابریشم در حالت خیس، نسبت به وضعیت خشك سریع تر دچار تغییر و تخریب نوری می شوند.


مواد آلوده كننده هوا:در مناطق شهری دی اكسید سولفور وجود دارد كه توسط وسایل نقلیه موتوری و كارگاه های صنعتی تولید می شود.دی اكسید گوگرد، ذرات آهن، ذرات گوگرد و انواع سولفورها از جمله آلودگی های هوای اطراف ماست كه از این بین سولفورها زیانبارترین آلودگی موجود در هوا برای گلیم می باشند.این مواد با بخار آب موجود در هوا تركیب شده و به اسید سولفوریك تبدیل می شوند و موجب سستی الیاف می شوند.

منبع:carpetmaster.ir


ویدیو مرتبط :
انواع آسیب ها ، تخریب و ترکهای بتن -کلینیک فنی و تخصصی بتن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نگاهی به تاریخچه گلیم و فرش در ایران



در طول تاریخ فرش و تابلو فرشهای ایرانی از نظر زیبایی و هنر نقش مهمی در اقتصاد کشورو خانواده ها داشته که شایسته است بیشترتوجه به این هنر ارزشمند که یادگار نیاکان ما میباشد و برای خلق آن رنجهای زیاد و راههای بسیار طی شده است داشته باشیم باید پذیرفت که پیدایش هنر ارزنده قالیبافی به یکباره و خلق الساعه نبوده بلکه به تدریج و بنا به اصول علمی و روند قدم بقدم روبه رشد حسب قواعد سنت تمدنهاو میزان علاقه واحتیاجات مردم آن روزگار بوده که راه تکامل در بافت وسایر عواعل تولید را پیموده است تا به زمان خشایارشا حدود 2489سال قبل رسیده است . پس قدمت و پیشینه فرش را در ایران باید در سده های پیشین تر جستجو کرد و مسائل اجتماعی مردم هر عصر مدیون جامعه پیش از خود بوده که تجربیات هنری خود را به نسل جوان تر آموخته است .

 

درست است که یک تخته فرش و یک روانداز اسب در منطقه پازیریک بخش جنوبی سیبری بدست آمده و تاریخ بافت آن را حدود سده پنجم قبل از میلاد می دانند ولی آراء و عقاید فرش شناسان و پژوهشگران بطور پراکنده بر آن است که قدمت فرشبافی به تمدنهای پیش تر ایران می رسد ادله این تفکر با توجه به زیبایی بافت و نقش و نگار موجود در فرش مضمون رشد تمدن و پیشرفت هنر بافندگی و صنایع دستی آن روز ایران بوده است .

 

نکته مستند تر آنکه در 480 سال قبل از میلاد مسیح هنگامی که تمیستوکل ( Temistocle )سردار آتنی بعلت رشگ برخی از رجال آتن به او تهمت خیانت زدند و مورد مذمت و اتهام قرار گرفت و حتی جان وی در معرض خطربود بنابراین برای نجات جان خود به ایران گریخت . چون کشور یونان در آن زمان در حال اهتزاز با کشور بزرگ ایران قرار داشت خشایارشا که پادشاه ایران بود با نگرش کسب اطلاعات نظامی و اوضاع واحوال اقتصادی و اجتماعی یونان با مهربانی با وی رفتار کرد و حتی هدایای ارزنده ای از جمله چند قطعه قالی وگلیم های زیبایی که دارای نقش و نگار دلفریب و گیرا که با دستهای هنرآفرین فرزندان ایران بافته شده بود به وی داد . سردار آتنی که از قبل به زیبایی گلیم وفرش ایران آگاه بود تا هدایای فرش و گلیم را دید مورد پسند قرار داد و تعریف و تمجید از آن کرد که این امر در تاریخ فرشبافی ایران یک سند قطعی و مورد اطمینان بایستی در نظر گرفته شود .

 

یا گزنفون در کتاب بازگشت ده هزار یونانی می نویسد :در یک مهمانی که سوتس (Seuthes ) امیر تراکیه حضور داشت بعنوان هدیه یک تخته فرش ایرانی به وی داده می شود بدیهی است آنچه را که به امیر کشوری هدیه می دهند چیزی نفیس و ارزنده ای باید باشد پس نتیجه می گیریم که فرشهای ایرانی در آن زمان چنان زیبا و دلفریب بوده که شایستگی پیشکشی به پیشویان کشور ویا ملتی را داشته است .

 

(نقل از زندگانی مردان نامی پلوتارک )

حبیب ابن صهبان نقل می کنند هنگامی که سپاه سعد در جنگ با ایرانیان ظفر آمد آنها به کاخ مدائن رسیدند غنایم فراوان بدست آوردند مثل جامه ها زیورآلات شمشیر خسروپرویز و ده ها قلم دیگر از جمله یک تخته فرش شصت ذرع در شصت ذرع یکپارچه به اندازه یک جریب که همچون کشتزار و سبزه زار بهاران بود و متن فرش چون نهرها و لابه به لای آن همانند مروارید بود ومتن از حریر بر پودهای طلا که گلهای طلاو نقره و امثال آن داشت چشم همگان را خیره می کرد آنها خمس همه غنایم را بین خود تقسیم کردند و فرش بماند چون تقسیم آن میسر نبود سعد مسلمانان را خواند و گفت خداوند دستهای شمارا پر کرده است تقسیم این فرش مشکل است رای من این است که آن را به امیر مومنان عمر واگذاریم که هر چه خواهد کند چنان کردند گویند چون فرش به مدینه نزد عمر بردند شب خوابی دید و کسان را فراهم آورد و حمد ثنای خدارا کرد و در باره فرش رای خواست نظرهای متفاوت دادند در آن جلسه که امام علی (ع) نیز حضور داشت به عمر فرمود : ای عمرکار چنانست که گفتید اما تامل باید کرد که اگر اکنون آن را بپذیرید فردا کسانی به دستاویز آن به ناحق چیزهای بگیرند: عمر گفت راست گفتی و اندارز دادی فرش را پاره پاره کردند و تا بین کسان تقسیم نمایند که یک تکه از فرش که از بقیه تکه ها بهتر نبود به حضرت رسید امام تکه فرش را در بازار به بیست هزار دینار فروخت

( نقل از تاریخ طبری جلد پنجم )

 

نظر عزیزان را به سه نکته مهم معطوف میدارم:

1-پیدایش قالی و گلیم به یکباره نبوده وبه تدریج در سده پنجم قبل از میلاد به تکامل رسیده است و حصول نتیجه می گردد خلق این هنر خیلی پیشین تر بوده است.

 

2-خلق اولیه فرش در ایران بوده وبعدها از طروق مختلف به سایر نقاط انتقال یافته است .

 

3-فرش ایران در طول تاریخ اعتبار جهانی داشته و همیشه بعنوان یک کالای ارزنده و سرمایه ای ایفای نقش کرده است.

 

فرازی از سروده شاعر خوش ذوق تقدیم به همه هنرمندان وبافندگان رنج دیده و همه کسانی که در این راه قدمهای مفیدی برداشته اند:

 

چو استاد دستش قلم بر رقم برگرفت بیکباره آن برگ بیمایه جان بر گرفت

 

چو نقشی برنگ لب لعل شیرین یار بنرمی بزد سرخیش جان گرفت

 

گل و بلبل سرو قامت بلندی نشاند بدین چیرگی هم غزالی دویدن گرفت

 

ترنجی بچند وسپس طره ای درکنار توگویی که یکباره باع عدن جان گرفت

 

گره از یی هم زد و رج نشاند ضخیمش یکی پودو نازک دگر جا گرفت

 

همه روزها را بدینگونه اش پیش برد چنین از سحر تا که شب پا گرفت