فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

«هیاهوی همهمه همگانی» برای هیچ...



 

 

تئاتر

 

 

آیا تئاتر هم قربانی فضای سطحی هنر امروز می‌شود!؟

معضلی كه سینمای ما رابه جایی كشانده كه به عنوان مثال آثار به ظاهر كمدی، با درونمایه هایی بسیار سخیف و بی ارزش ساخته و تحویل مردم می دهند تا فقط ذائقه آنها را تامین كنند و اقتصاد سینما را رونق بدهند. معامله ای كه برای سینما سراسر ضرر است و به تدریج، آنچنان كه شاهدیم، منجر به از دست رفتن مخاطبان، كه سرمایه های اصلی سینما هستند، می شود.

سرویس فرهنگی ـ این روزها نمایشی با عنوان «هیاهوی همهمه همگانی» در خانه هنرمندان ایران به روی صحنه می رود که بازخوانی صرف واقعیت های اجتماعی است.

به گزارش «تابناک»، تالار استاد سمندریان خانه هنرمندان میزبان نمایشی از شادمهر راستین است که مبتنی بر کار گروهی به اجرایی رسیده اند که عنوان «هیاهوی همهمه همگانی» را بر آن نهاده اند؛ عنوانی که به تناسب رویدادهای مختلفی که توسط آدم های متفاوت، در مکان های مختلف روی می دهد و گروه نمایشی با تکنیکی خاص همه را در یک صحنه خلاصه کرده اند.

در واقع به تعداد هر زوج این نمایش رویدادگاه دارد، در حالی که صحنه ثابت است و از ابتدا تا انتها همه آدم ها دیده می شوند. با این تمهید که هر بار نوبت یکی از این زوج هاست و بقیه هم با تماشای آن زوج توجه تماشاگر را معطوف به اشخاص محوری می کند.

البته کسانی هم هستند که به جز سوژه مورد نظر خود به دیگری نمی نگرند، چون به تناسب شخصیت پردازی آن قدر درگیر هستند و ناراحت، که هیچ نمی بینند، به جز خودشان و گرفتاری هایشان.

در این نمایش انواع و اقسام آدم ها، که تقریبا همگی جوان و با بحران انتخاب زوج درگیر هستند، دیده می شوند. تمهید جالب توجه برای نشان دادن تغییر مکان هم، تغییر بازی گارسون است که برای هر زوج، تیپی متفاوت را نمایش می دهد.

در «هیاهوی همهمه همگانی» همه این تمهیدات به کار گرفته می شود تا واقعیت های اجتماعی، با همان مختصات، شکل و ادبیات به صورتی عریان به تماشاگر نشان داده شود و تمام.

تمام، به این معنا که گویی تماشاگر فقط آنچه می داند را بار دیگر و در تالار استاد سمندریان خانه هنرمندان بازبینی می کند؛ واقعیت هایی که به هر حال یکی از قسمت های آن، به نوعی شامل تماشاگران می شود.

به عبارت دیگر برای گروه فرقی نمی کند که آنجا، صحنه تئاتر است و تئاتر اگر چه با موادی از زندگی و واقعیت شکل می گیرد، اما با افزودن ماهرانه نگاه زیبایی شناس و هنرمندانه عوامل یك نمایش، به خصوص كارگردان، تبدیل به اثری می شود كه در جامعه نایاب یا كم یاب است؛ و با شیوه بیانی هنرمندان، تماشاگران به سمتی كه نمایش نشان می دهد هدایت می شوند تا خوب و زیبا زیستن را تجربه كنند و از آن چه هستند لذت ببرند.

به تعبیر دیگر هنر تئاتر، همواره و همیشه به ایشان می آموزد كه چگونه نقاط نامطلوب را بزدایند و بر داشته های زیبا (نقاط قوت) بیافزایند.

اتفاقی كه در اجرای راستین دیده نمی شود و كار را تا حد یك نق نق اجتماعی تنزل می دهد. در حالی كه شان و جایگاه آن می توانست و باید بسیار فراتر از نمایش صرف واقعیت باشد. اتفاقی كه بسیار نگران كننده است چرا كه در این شكل و شمایل و با روندی كه آدم های نمایش «هیاهوی همهمه همگانی» طی می كنند، خودشان را در سطح عامه شدن تنزل داده اند؛ بدون آنكه در ادامه، عامه را با خود بالا برده و ارتقا دهند.

معضلی كه سینمای ما رابه جایی كشانده كه به عنوان مثال آثار به ظاهر كمدی، با درونمایه هایی بسیار سخیف و بی ارزش ساخته و تحویل مردم می دهند تا فقط ذائقه آنها را تامین كنند و اقتصاد سینما را رونق بدهند. معامله ای كه برای سینما سراسر ضرر است و به تدریج، آنچنان كه شاهدیم، منجر به از دست رفتن مخاطبان، كه سرمایه های اصلی سینما هستند، می شود.

این تنزل فاحش و باج دهی نافرجام به تماشاگران در حالی رخ می دهد كه بر اساس صبغه متمادی تئاتر، قرار بر این بوده و هست كه هنرمندان، با ابزارهایی كه دارند و در اینجا صحنه و متعلقاتش است، آیینه ای برای مخاطبان شوند، برای ارتقای معنای زندگی، نه تنزل آن تا این حد.

نباید گذاشت این تعامل مضر به تئاتر هم سرایت كند و رونق نسبی كه گیشه آن پیدا كرده به سرنوشت سینما دچار شود..../تحلیل:تابناک


ویدیو مرتبط :
تلفن همگانی یا آكواریوم همگانی؟ مسئله این أست

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

در هیاهوی سقوط هواپیما ، صورت مساله وارونه نشود



 

 

در هیاهوی سقوط هواپیما ، صورت مساله وارونه نشود

 

در ادامه پیگیری های موضوع سقوط هواپیما در ارومیه و ایمنی پروازها ، یکی از دست اندرکاران صنعت هواپی کشور ، یادداشت زیر را در اختیار عصرایران قرار داد که عیناً منتشر می شود:

حادثه غم انگیز و رقت بار پرواز بوئینگ 727 هما به مقصد ارومیه که منجر به فوت دردناک 78 نفر از هموطنان گرامی و مجروح شدن 27 نفر از عزیزان دیگر گردید و اظهار نظرهای متنوع و مقالات متعدد و سخنرانی های بسیاری که در این راستا منتشر شد، مرا بر آن داشت که با اتکا به بیش از 3 دهه حضور مستمر در سطوح مختلف کارشناسی و مدیریتی هواپیمایی نکاتی چند را به مخاطبان محترم به ویژه مسوولین و تصمیم سازان بلندپایه نظام تقدیم دارم:

الف: بر خود فرض می دارم ارتحال ناگوار و دردناک جانباختگان این حادثه را به خانواده معزز و گرامی شان به ویژه اهالی غیور شهرستان ارومیه تسلیت عرض نموده و از خداوند منان بقای عمر بازماندگان و تسلی خاطر ایشان را خواستار باشم، همچنان دست دعا بر شفای عاجل مجروحان این حادثه غم انگیز بلند کرده و از خداوند منان شادی خانواده ایشان را به هدیه سلامتی شان خواستار باشم.

اما چه می توان کرد که این صنعت خطیر نیز به مانند بسیاری از طرق حمل و نقل همواره و همه جا در معرض خطراتی اینچنین بوده و تاکنون تلاش ها و فعالیت های جانکاه خبرگان و متخصصان جهانی صنعت گرچه احتمال حوادث را کاهش داده ، اما نتوانسته آن را به صفر برساند. گواه بنده حوادث تلخ و جانگدازی است که همه ماهه از طریق رسانه های عمومی و تخصصی گریبانگیر خانواده درد آشنای صنعت حمل و نقل هوایی جهان است و عجب آنکه این احتمال حتی گریبان آخرین تکنولوژی به کار رفته در آخرین محصولات کارخانجات معظم هواپیماسازی را نیز رها نکرده که از آن جمله می توان به سانحه هواپیمایی ارباس 380 شرکت کوآنتاس در چند ماه اخیر و یا ارباس 330 ارفرانس بر فراز اقیانوس آرام در چند سال اخیر اشاره نمود.

ب: آنچه تجربیات مکرر جهانیان در برخورد به این حوادث به ما می آموزد آن است که بایستی به شدت از هر گونه قضاوت عامیانه پسند و غیراصولی در خصوص علت حادثه پرهیز نمود و علت یابی را به همراه راه کارهای جلوگیری از احتمال تکرار به بعد از بررسی های دقیق کارشناسی موکول نمود. موضوعی که متاسفانه در حادثه اخیر به شدت از طرف صاحبان قلم نادیده انگاشته شد. عده ای بی مطالعه هواشناسی را متهم کردند، عده ای هواپیما را به نقص فنی مزین کردند، عده ای خلبان را بی تجربه خواندند، عده ای ...

حال آنکه همگی خود به خوبی می دانستند که کمترین گواهی بر مدعای خود ندارند که اگر می داشتند، لااقل پیگیری می فرمودند. نتیجه آن شد که با سلب اعتماد به نفس و یا سلب اعتماد عمومی از کادر پروازی حرفه ای شاغل در نظام، ضربات جبران ناپذیری را به سرمایه های این مرز و بوم وارد کردند.

به یاد دارم که همواره خاطره خوش مسافرین ایرانی، علیرغم برخی نامهربانی ها در فرایند پرواز من جمله تاخیرات ناخواسته، مهارت حرفه ای خلبانان ایرانی بود و چه افسوس که عزیزانی ناآگاه چه رایگان این سرمایه ملی را در معرض تاراج قرار دادند.

آیا عزیزانی که خلبان 30 سال تجربه و یا کمک خلبان هواپیما را به خبط و خطای احتمالی متهم فرمودند، کمترین شاهدی را بر مدعای خود ارائه کردند. غرور آسیب دیده خانواده گرانقدر مرحوم دادرس (خلبان هواپیما) را از یک سو و سلب اعتماد عمومی از کادر پرواز فعلی را چه کسی جبران می کند؟

از سوی دیگر آقایان کارشناس محترم فراموش کرده اند که مجوز پرواز مبتنی بر شرایط هواپیما و نه سن و سال آن صادر می شود و چه بسیار هواپیماهای جوانی که به علت عدم رعایت قوانین در سطح دنیا زمینگیرند و چه بسیار هواپیماهای سالمندی که به علت رعایت شرایط و استانداردها در سطح جهان پرواز می کنند. شاهد آن پرواز بیش از 150 فروند از جنس و نوع و سال همین هواپیمای 727 است که در خاک ایالات متحده آمریکا پرواز می کند.

ج: بر تمامی اهل صنعت است که در این هیاهوی غم انگیز دست در دست هم در پوشش و جبران آن کوشیده و خدای ناکرده به دنبال سوءاستفاده های صنفی نباشند.

در خبرها خواندم که می توانستند هواپیمای نو بخرند و نخریدند. گواه آن را نیز یکی از شرکت های فعال صنعت آوردند و فرمودند عمر ناوگانش 6 سال است. آنچنان تعجب کردم که به دیدگان خود نیز شک کردم. دوباره و چند باره با مراجعه به سایت آن شرکت همکار و با مطالعه ناوگانش فغان و آه از نهادم بلند شد که جانا سخن از زبان ما می گویی!!! او که متوسط عمر ناوگانش از هواپیمایی ملی پیرتر است!!!

همکاران عزیزم در بخش خصوصی، شبانه روز در تلاشند تا تحریم را دور بزنند، ولی برادر بگذار راز در سینه نگه دارم که چگونه صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته اند و نامردمانی استکبار چه هزینه های هنگفت و عجیب و غریبی بر دوششان نهاده است. عزیزان آیا آسیب های رنگارنگ این قشر را در بخش خصوصی نمی بینند که ناشیانه همان نسخه را برای بیمار بعدی تجویز می فرمایند.

آیا زیبنده است ساحت فرودگاه های کشور بیش از این قبرستان هواپیماهای بلا مجوز شود؟

آیا زیبنده است از ترس قوانین بین المللی بیش از این سرمایه های مملکت در پروازهای خاص محبوس شود؟

آیا زیبنده است بیش از این دلالان بین المللی، هواپیماهای دست دوم خود را بدون هرگونه مسوولیت پذیری، بسیار بالاتر از قیمت کارشناسی به این عزیزان بفروشند؟

آیا زیبنده است روز به روز توان مالی این زحمتکشان زیر بار دیون بین المللی و بعضا داخلی به واسطه خرید بدون در نظر گرفتن صرفه و صلاح اقتصادی تحلیل رود.

آیا زیبنده است پروازهای مان بیش از یک سال به علت کار نکردن ارتفاع سنج و شکایت مزرعه دار انگلیسی از رفتن به اروپا منع شود؟

د: بزرگواران سیاست گذار را به شدت از عجله کردن در تصمیمات پرهیز می دهم. مسلم آن است که دست سخاوت عزیزان در پی این حادثه در جهت پوشش نقصان تامه صنعت حمل و نقل هوایی گسترده است و از هیچ کمکی دریغ نخواهند فرمود.

اما مراقب باشند تا خدای ناکرده این کمک ها از ناکجا آبادهای ناشی از مشکلات عدیده فعلی سر در نیاورد. توضیح بیشتر را در مقالات خصوصی تقدیم خواهم کرد.

ه: پیشینه هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران، با آن سابقه قابل اتکا برای هموطنان سراسر دنیا، به شدت آسیب دیده است. بر مدیران و کارکنان هماست که با تصمیمی جدی و با تلاشی مضاعف اثرات نامیمون این حادثه را با افزایش در کیفیت خدمات جبران کنند. هما متعلق به همه مردم ایران است و مسوولین فعلی امانت داری موقتند. باشد تا رسالت تاریخی خود را فراموش نکرده و در جهت اعتلای نام این شرکت ملی بیش از این بکوشند. فراموش نکنند که رسیدگی به خانواده دردمند حادثه دیده وظیفه نخست ایشان است. بدور از جنجال و هیاهو به وظیفه اخلاقی خود در قبال ایشان عمل کنند و بدانند هر چه دارند از صدقه سر این مردم مهربان و صبور دارند. اگر بکوشند و بخواهند و همه بخواهیم، روزگار سعادت دور نیست....../تحلیل:عصرایران