فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

هنر کلاژ



 کلاژ چیست , هنر کوبیسم

کلاژ چیست؟
هنر کلاژ (Collage Art)، که در قرن 20 میلادی ایجاد و تحول یافت، یک فرم هنری است که به دنباله تحول هنری دادائیسم (دادا) معرفی گردید و اسم آن از کلمه فرانسوی (coller) به معنای چسباندن برگرفته شده است. اگرچه هنرکلاژ مدرن در فرانسه شکل گرفته است اما تاثیرات هنرمندان سایر نقاط جهان در شکل گیری آن تا بدین جا را نباید نادیده انگاشت.

 

هنر کلاژ عبارتست از به هم چسباندن و مرتبط ساختن تکه های اشیائی نظیر کاعذ، تکه های روزنامه، عکس و .... بر روی یک سطح. هنر کلاژ در ابتدا در دوران هنر کوبیسم به عنوان یک فرم هنری به وجود آمد که معاصر بود با هنرمندانی نظیر پابلو پیکاسو و جرج براک. هنر کلاژ یکی از عوامل اصلی ایجاد نوآوری در هنر معاصر است. چنانچه هنرمندان رشته های فیلم و ویدئو، مونتاژ عکس و ... نیز ممکن است در توسعه هنر چندرسانه ای از المان های هنر کلاژ بهره گرفته و آثاری بدیع خلق نمایند.

 

بدو ایجاد
یکی از اولین نمونه های هنر کلاژ، اثری از پابلو پیکاسو شامل یک پارچه روغنی بر روی یک سطح با نام "همچنان زندگی با صندلی چوبی" در سال 1912 است که البته این اثر جزء هنر مونتاژسازی هم به شمار می رود. جرج براک  (Georges Braque) یکی دیگر از هنرمندان هنر کلاژ به شمار می رود که اثری با عنوان "ظرف میوه و شیشه" (Fruit Dish and Glass) را در سال 1912 خلق نمود که در آن از یک کاغذ دیواری با تکه های چوب تقلید شده بود.

 

نمونه کارهای براک به نام "تکه کاغذهای چسبیده به هم (papier collé) نیز نام گذاری شده است که یک سبک خاص از هنر کلاژ است. علت اصلی استفاده و ایجاد هنر کلاژ به وسیله هنرمندانی نظیر پیکاسو و براک، آشنایی آنها با تحول هنری "کوبیسم" بود که می توانست به عنوان حرکت از دنیای دوبعدی به دنیای سه بعدی تعبیر شود.

 

هنر کلاژ تحت تاثیر دوره ها و تحولات هنری گوناگون تغییر یافته و به اوج خود رسیده است. در زیر به تاریخچه پیدایش و تحول هنر کلاژ اشاره شده است.

 

 کلاژ چیست , هنر کوبیسم

 

کلاژ در دوران هنر دادائیسم (دادا)
هنر کلاژ در دوران دادائیسم به تحولات و تکمل رسید. در این دوران هنرمندانی نظیر هانا هوش (Hannah Höch) آلمانی (1889-1978) آثار کلاژ بسیار بزرگی خلق نمود. در اثر "بریده شده به وسیله چاقوی آشپزخانه" (Cut with a Kitchen Knife) در سال 1920، او تکه های عکس از روزنامه ها و تبلیغات را به هم چسباند.

 

یکی دیگر از هنرمندان سبک دادائیسم که بر هنر کلاژ تاثیر بسیار گذاشته است، کرت کرت شویترز آلمانی (Kurt Schwitters) (1887 - 1948) است. او از دنباله روهای سبک دادائیسم بود و باور داشته که یک هنرمند می تواند از اشیاء به ظاهر بی اهمیت یک اثر ایجاد نماید و این اثر درصورتی که به یک فرم بدیع و خلاق هنرمندانه تبدیل گدد می تواند اثر هنری نام گیرد. شویترز عنوان آثار هنری کلاژ و مونتاژسازی خود را "مرزبیلدر" (Merzbilder) نام نهاد.

 

این کلمه از کلمه آلمانی  (Kommerz) به معنای تجارت گرفته شده است و علت این نام گذاری آن است که او در اولین اثر کلاژ خود تکه از یک روزنام که روی آن کلمه آلمانی "تجارت" نوشته شده بود را استفاده کرد و از آنجا که تنها چهار حرف آخر این کلمه یعنی (M, E, R, Z) آورده شده بود او از این چهار حرف برای نام گذاری آثار هنری خود استفاده کرد. او همچنین ماکتی از خانه پدری خود در هانور به سبک کلاژ در اوایل دهه 1920 ایجاد کرد و آن را " مرز زیبا" یا (Merzbau) نامگذاری کرد.

 

گاهی اوقات عوامل تاریخی موجبات به وجود آمدن اثر کلاژ را فراهم آورده اند. فردیناند لژه (1881 - 1955) در طول جنگ جهانی اول به علت نبود کاغذ برای نقاشی از وسایلی نظیر جعبه برای ایجاد اثر هنری استفاده کرد. هنری متیسه (1869 - 1955) نیز آثار کلاژ را از تکه های کاغذ رنگی، جلد کتاب، و تکه های پارچه می ساخت و حتی برای کشیشان در کلیسا به همین روش کت درست می کرد.

 

 کلاژ چیست , هنر کوبیسم

 

کلاژ و تحول هنری فوتوریسم
فوتوریست ها نیز از هنر کلاژ الهام گرفته و در آثار خود که برگرفته از ایده های نوآوری ها و فاکتورهای مرتبط با آینده نظیر تکنولوژی، سرعت و یا خشونت بود هنر کلاژ را به وجود آوردند. این تحول و سبک هنری در قرن بیستم در ایتالیا شکل گرفت. آمبرتو بوچیونه (1882 - 1916) (Umberto Boccione)، برجسته ترین مجسمه ساز آن دوران که مجسمه هایی از بیش از 20 ماده نظیر بنرز، فلز، شیشه، چوب، چرم، پارچه، نور، و ... ساخته بود، کلاژی با نام "در زیر پرگولا در ناپل" (Under the Pergula in Naples) که شامل یک تکه کاغذ حاوی یک شعر و یک تصویر منظره بود را خلق نمود.

 

گینو سرورینی (1883 - 1969) (Gino Severini) که پیرو سبک فوتوریسم بوده و در شهرهای رم و پاریس زندگی کرده بود کلاژی با نام "خشوع در برابر پدرم" (1913) که بینگر ایده فوتوریسم بود را به وجود آورد. کارلو کاررا (1881 - 1966) (Carlo Carra) نقاشی زیبایی با عنوان "همچنان زندگی با لوله خمیده" را خلق نمود که در آن یک بطری خمیده و در داخل آن یک تبلیغ یک نمایش موسیقی بود.

 

کلاژ و تحول هنری سازه  (Constructivism)
سبک هنری سازه که در زمان از هم فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی شکل گرفت و این تحول در روسیه در کل تاریخ هنر انقلاب بزرگی برپا نمود. قبل از شروع این تحول، هننر روسیه هنوز غرق در دوران رمانتیک و آثار هنری برگرفته از اشرافیت در دربار روسیه بود. در هنگام شروه هنر سازه که در سومین دهه از قرن بیستم شکل گرفت، هنرمندان از مواد و ابزارهای صنعتی مانند شسشه، سنگ، پلاستیک، فلز  وغیره برای به تصویر کشیدن هنر خود استفاده نمودند.

 

این سبک هنری بدون جهت گیری خاصی بوده و تاکید بر وجدان عمومی داشت. این تحول هنری منجر به پیدایش کلاژ در طراحی صحنه، هنر مجسمه سازی، هنر معماری و هنر نقاشی گردید. تاثیر هنرمندان سازه نیز بر روی معماری اروپا و مریکا شایان ذکر است. تاتلین (Tatlin) از شاگردان پابلو پیکاسو از طریق آثار سه بعدی سازه ای با هنر کلاژ ارتباط برقرار نمود.

 

"زندگی همچنان با مونالیزا" اثری از کازمیر مالویچ (Kasimir Malevich) است که به بازخلق اثر معروف دارینچی پرداخته که در آن صورت مونالیزا از طریق خطوطی و با المان های کوبیسم از فرم طبیعی خود خارج شده است. "فنجان چایی دیگر" اثری از روچنکو در سال 1923 نمایشگر صحنه ای از یک خدمتکار، مهمان و کارد و چنگال در فرم کلاژ است.

 

 کلاژ چیست , هنر کوبیسم

 

کلاژ و هنر سورئالیسم
هنر سورئالیسم همان طور که از نامش پیداست سبکی هنری است که در آن هنرمند عناصر غیر طبیعی و فانتزی را در دنیای واقعی دخیل می کند. زیگموند فروید و کارل جونگ (Sigmund Freud - Carl Jung) دو روانشناس، این تحول و سبک هنری را پایه گذاری نمودند. هم چنین آندره برتون  (Andre Breton) نویسنده فرانسوی با نوشتن مانیفستی در زمینه هنر سورئالیسم و برگزاری نمایشگاهی در سال 1925 به همین مناسبت نقش مهمی در پرورندان و اشاعه این هنر ایفا نمود.

 

اکثر هنرمندان قرن بیستم نظیر جرجیو دو چیریکو (1888 - 1978) (Giorgio de Chirico) نقاش و طراح ایتالیای این سبک هنری را تجربه نمودند. جرجیو در بیان هنر سورئالیسم چنین گفته است: " برای جاودان ماندن یک اثر، باید اثر از همه عناصر انسانی تخلیه و تهی گردد. منطق و حس تنها عناصر قابل درگیر شدن هستند. اما هنگامی که این موانع شکسته شوند اثر به سمت دوران کودکی، فنتزی و رویا سوق پیدا می کند"

 

سالوادور دالی (Salvador Dali)، رنه ماگریت (Rene Magritte) و مارک شاگال (Marc Chagall) از برجسته ترین و تاثیرگذارترین هنرمندان سورئال محسوب می شوند و کار در این سبک آنها را به سمت سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی نیز سوق داده است. برخی از نمونه آثار سورئال اکسپرسیون شامل اثر دالی "سخن خام و ناپخته" شامل یک قسمت نازک از شن و ذرات ریز است. مارک شاگال نیز اثر کلاژ خود را به صورت اشکال هندسی مثلثی و نوارهای باریک با وسایلی نظیر کاغذ و پاکت در سال 1921 ایجاد نمود.      
منبع:connecttoart.com


ویدیو مرتبط :
کلاژ من

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آشنایی با هنر زیبا و جالب منبت کاری



منبت کاریمنبت کاری با چوب یکی از ظریف ترین صنایع دستی است که تلفیقی از هنر و حوصله هنرمندانی است که با مواد اولیه ی ارزان و ساده، محصولاتی با ارزش خلق می کنند، هنرمندانی که با چند قلم و اسکنه ای فلزی ذهنیات خود را با خطوط کوفی، نقوش اسلیمی، ختایی و گل و مرغ و ... روی چوب کنده کاری می کنند.

منبت کاری هنری است مشتمل بر حکاکی و کنده کاری بر روی چوب . این هنر دستی نماد احساس، ادراک ، اندیشه و خلاقیت هنرمندان که با ذوق و سلیقه سرشار ، اثر هنری را ابداع می کنند.

با توجه به اسناد و مدارک موجود منبت کاری در ایران ، سابقه این صنعت به 1500 سال می رسد و قدیمی ترین اثر منبت کاری موجود یک لنگه در چوبی است و روی آن با خلال هایی از چوب گردو و نقوش زیبایی تزئین شده است.

بعد از ظهور اسلام و با توجه به شیوع روحیه ساخت مراکز و مساجد اسلامی ، هنرمندان ایرانی جز اولین کسانی بودند که تمامی توان و استعداد خویش را صرف تزئین مساجد کردند و به موازت هنرنمایی معماری ، کاشیکاران و گچبرها منبت کاران نیز آثاری چون رحل قرآن، منبر، در و پنجره های که نشان دهنده ذوق و هنر بود ، را خلق کردند.

ایرانیان باستان هم چنان که در هنر نقاشی و کنده کاری و حجاری پیش از دیگر اقوام به موفقیت هایی دست یافته بودند،به تدریج به فنون و ظرافت هنری این رشته نیز آشنایی پیدا کرده اند.

مهرهای استوانه یی مربوط به آریاهاهمراه با نقوش بسیار زیبا و حک صور و اشکال مختلف بر روی آنها از هنرهای ارزنده ی قوم آریایی است که نمونه هایی از آنها مربوط به چندهزار سال قبل باقی مانده است.

 

منبت

 

سامی ها این هنر را از ایرانیان باستان تقلید و اقتباس کرده و بعد ها وسیله(فینیقی ها) به یونان راه یافته است.

همایونفرخ می نویسد« خوشبختانه اینک آثار بسیاری از نشان های (مهره های استوانه ای) متعلق به قبل از دوران ماد در ایران به دست آمده است،از جمله یازده مهر استوانه یی که دارای خطوط و علائمی هستند و از کاوشهای مارلیک کشف شده و خواندن خطوط آن به آقای دکتر کامرون محول شده است.

از ملت سونگیری(سومر)نیز تاکنون مهره های حکاکی شده بسیاری به دست آمده است و مسلم می دارد که آشوری ها و سپس یونانی ها از آنها این هنر را فرا گرفته اند.»

سابق بر این مغرضان و معاندان فرهنگ وتمدن ایرانی چنین وانمود می کردند که هنر حکاکی و منبت کاری متعلق به یونانی ها بوده است ولی با کشف مهرهای استوانه ای مربوط به شش هزار سال قبل از میلاد،دیگر چنین ادعاها رنگ و رویی ندارد و تعصب داشتن و غیر علمی بودن نشریه آنها را آشکار ساخته است.

 

هنر منبت کاری

 

پادشاهان ایران از قدیم وسیله ی مهرهای استوانه ای که به طرز هنرمندانه ای حکاکی میشد،فرمانهای لازم را صادر می کردند و علامات و سمبل هایی نیز به مناسبت امور مختلف بر روی این مهرها حک می کردند .

گرچه تعدای زیادی از این مهرهای حکاکی شده ی مربوط به آریاها و قبل از روی کار آمدن شاهنشاهی هخامنشی موجود است ، ولی متاسفانه از مهرهای دوره ی هخامنشی زیاد به دست نیامده است.تعدادی از مهرهای این دوره موجود است که از روی آنها می توان به چگونگی هنر حکاکی و دقت و ذوق هنری آنها پی برد.

مهرهای اورارتویی و هخامنشی از نظر ظرافت و هنر حکاکی در حد اعلای زیبایی است.هنرمندان ایرانی با ذوق و قریحه خاص خود،سنگهای عقیق و زیبای الوان برای حکاکی انتخاب کرده وصورتها و اشکال مورد نظر را به طور برجسته بر روی عتیق حکاکی و تراشکاری می کرده اند.

پروفسور پوپ می نویسد: «اساساً باید گفته شود هنر حکاکی عتیق و سنگهای قیمتی دیگر مانند لاژورد و قان داش به چند هزار سال قبل از هخامنشی میرسد و ایرانی ها ، قرنها قبل از به وجود آمدن دولت هخامنشی این هنر را ابداع کرده و به کار می برده اند.»

همین دانشمند در جای دیگر رسماً اعلام می کند: سبکی که به غلط و اشتباه یونانی میمنبت خواندند امروز اصلاح شده و آن را نمونه ی هنر هخامنشی می دانند و در واقع یونانی ها در حکاکی و مهر سازی مقلد هخامنشی ها بوده اند. پروفسور پوپ این نظریه را جهت بطلان گفته های قبل که اصرار می شد به نحوی هنر دوره ی هخامنشی را ماخوذ از یونان بدانند آورده است.

از آثار مختلف، نمونه های بسیار زیبایی از هنر حکاکی و نقاری مربوط به هخامنشیان، مانند سکه های دریک(داریک) به دست آمده است

حکاکی این سکه ها نشان می دهد که استادان حکاک،با شیوه ها و سبکهای مختلف این هنر آشنایی داشته و آموزش ها و فنون لازم را کسب کرده اند.

با توجه به پیشرفت کلی هخامنشیان به خصوص در معماری و تزیینات مربوط به آن و حکاکی هایی که بر روی ظروف وسکه ها به صورت کنده کاری بر روی تمثالها و تصاویر به دست آمده باید قبول کرد که نحوه ی فراگیری و آموزش این هنر در این زمان به نحو قابل ملاحظه ای پیشرفت داشته است.علاوه بر این در روی بسیاری از سر ستونها و اشیا فلزی و گچ بری ها ، ریزه کاری های هنری بسیار جالبی به چشم می خورد که به حق باید گفت استاد کاران و هنرمندان این دوره دستگاه و وسایل منظم آموزشی برای تعلیم این هنرها داشته اند.

در زمان اشکانیان نیز این هنر اصالت خود را حفظ کرده، چنان که از روی سکه های مختلف و اشیا فلزی و کنده کاری های این دوره می توان به پایداری و رواج این هنر در زمان پارتیان پی برد.هنر حکاکی و منبت کاری و نقاری این دوره نه تنها تحت تاثیر هنر یونانی قرار نگرفته،بلکه دنباله ی هنر هخامنشی است.

از آثار و بقایایی که از دهکده های پارتی واقع در مغان آذربایجان کشف شده نمونه هایی از هنر حکاکی و منبت کاری این عهد را به دست می دهد،که مهارت و استادی سازندگان آنها را به خوبی آشکار می سازد.

 

ضمن بحث از دهکده های پارتی و قبور آنها کامبخش فرد می نویسد:


« در چند نمونه از این قبور در پنج انگشت دست مرده، انگشتری وجود دارد که از آهن و یا برنز ساخته شده و عموماً دارای نگین شیشه می باشد.

نگین ها اگر چه کوچکند، ولی در کمال مهارت حکاکی شده و هیکل انسانی و نیم تنه(سه ربع صورت و یا نیم رخ) با سبک یونانی در آنها حک شده است».

در موارد مختلف هخامنشیان و اشکانیان جنبه های ارزنده و مفید هنر ملل مختلف را گرفته و با هنر اصیل ایرانی تلفیق نموده و شاهکارهای هنری مستقل و نوینی را خلق و ابداع کردند و سبک تازه یی را به وجود آوردند که نشان دهنده ی تحول هنری در این دوران است.

استادان پارتی اشکال و صور گوناگون را به صورت مراسم مذهبی و یا جنگ تن به تن بر روی ابزار و ادوات، کنده کاری می کردند. بقایایی از این ابزار و کنده کاری ها در کوه خواجه نشان می دهد که هنرمندان پارتی با ظرافت هر چه بیشتر در خلق آثار بدیع به صورت کنده کاری، گچ بری، منبت کاری مهارت پیدا کرده و دانش خاص هنری خود را در این آثار جلوه گر ساخته اند.

در زمان ساسانیان هنر منبت کاری و حکاکی توسعه و ترقی بیشتر داشته و بر تعدد و تنوع آنها افزوده شده است. ساسانیان در نگاهداشتن و بهتر ساختن و افزودن به میراث هنری نیاکان خود اهتمام ورزیده و در پایداری و تحویل آنها به آیندگان کوشا بوده اند.آثار هنری این دوره به قدری غنی و پیشرفته است که در این مختصر نمی گنجد و فقط به ذکر نمونه هایی از آنها اکتفا می شود.علاوه بر انواع حکاکی ها و کنده کاری هایی که در دوره های قبل به آنها اشاره شد و در زمان ساسانیان ترقی و تکامل یافت، انواع مدال های نقره ای شاهنشاهان ساسانی به طرز بسیار جالبی ساخته می شده است.

از جمله مدال های نقره یی بهرام سوم به شکل بیضی می باشد که در وسط آن نیم رخ بهرام با تاج و تزیینات حک شده و یکی از زیباترین نوع حکاکی و نمونه ی پیشرفت این هنر در آن دوران است.

از حکاکی های دیگر دوره ی ساسانی مهرهای استوانه یی متعددی است که بیشتر مربوط به خسروپرویز است، این مهرها بر روی عقیق و سنگهای گرانبهای دیگر به طرز جالب و زیبایی حکاکی شده و در حال حاضردر موزه ی ارمیتاژ لنین گراد نگه داری می شود.دقایق و ریزه کاری های هنر حکاکی این دوره حاکی از پیشرفت و تکامل آموزش هنری و وجود هنرمندان ماهر و چیره دستی است که از دانش های مربوط به این رشته از هنرها اگاهی کامل داشته ومدتها تحت نظر استادان فن به آموختن و فراگیری فنون لازم قرار می گرفتند.

منبت كاري مانند خاتم كاري در دوران صفويه راه پيشرفت و ترقي را به سرعت پيمود و هنرمندان منبت كار آثار بسيار زيبائي در اين دوره از خود باقي گذاردند؛ ولي در دوره قاجاريه به علت عدم توجهي كه به هنر و هنرمندان شد، اين هنر نيز در بوتة فراموشي ماند و رو به انحطاط نهاد، تا اين كه با ظهور سلسله پهلوي هنر منبت نيز مانند ساير صنايع مستظرفه مورد توجه قرارگرفت و موجبات احياي اين هنر فراهم گشت.

 

منبت

 

يك فرد با ذوق و علاقمند به اين هنر، اگر بخواهد براي اولين بار با فنون و اصول منبت كاري آشنا شود و به فراگرفتن اين هنر اشتغال ورزد بايد گام نخستين را از كوي طراحي بردارد و پس از آن با آشنائي كامل به انواع چوب‌ها و وسايل كار و آموختن فن درودگري، هنر مشبك را تعقيب و فنون موزائيك كاري، معرق كاري، رنگ كاري و رويه كوبي را فرا گيرد.

 

 

براي توضيح مختصر هر يك از فنون ذكر شده مي توان چنين گفت:


منبت كاري در دو نوع ريز و درشت برروي چوب و عاج و استخوان انجام مي شود و شامل مجسمه سازي، نيمرخ و تمام رخ، گلبرگهاي اسليمي، ختائي و غيره مي‌باشد.

مشبك كاري در تزيين قابها و ساير وسايل تجملي به كار برده مي شود و معمولاً بر روي چوبهاي گوناگون و عاج و استخوان انجام مي گردد.

معرق كاري و موزائيك كاري شامل قرار دادن چوبهائي به رنگهاي طبيعي و عاج و استخوان و صدف در كنار هم و به هم آميختن آنها و ايجاد يك سري نقشه هاي زيبا و بديع مانند اشكال گوناگون هندسي، برگ اسليمي، مينياتور و نظائر آن است.

رنگ كاري و رويه كوبي به منظور زيباتر ساختن و جلا بخشيدن به كارهاي منبت كاري است تقريباً مراحل نهائي كار است و در هنر تزئيني منبت مورد نظر هنرمندان و صاحبنظران اين فن مي‌باشد. رنگ كاري و رويه كوبي علاوه بر افزودن بر زيبائي اثر، چوب را از گزند رطوبت و گرما و نظائر آن حفظ مي‌كنند.

در بين شهرهاي ايران دو شهر آباده و شيراز از مراكزي است كه در آن منبت كاري و ساير رشته هاي اين هنر رواج بسيار دارد و مخصوصاً در شهر آباده هنر مزبور رونق بيشتري دارد.