فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

نگاهی به خلاء اندیشه در برنامه های صدا و سیما


صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از چه چیزی رنج می برد، این ابررسانه که سال به سال چشم به جیب دولت ها دارد تا دخل و خرج خود را تنظیم کند، بیشتر دچار کدام معضل است؟

هفته نامه اصولگرای پنجره - محمدعلی رحیمی مبارکی: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از چه چیزی رنج می برد، این ابررسانه که سال به سال چشم به جیب دولت ها دارد تا دخل و خرج خود را تنظیم کند، بیشتر دچار کدام معضل است؟ وقتی سخن از بحران در صدا و سیما می شود، تمام نگاه ها به بودجه این نهاد غول پیکر معطوف می شود و مسئولان صدا و سیما معتقدند که بودجه کافی نیست و کفاف هزینه های سازمان را نمی کند و مخالفان هم با قیاس بودجه صد و سیما با شبکه های ماهواره ای، نظیر بی.بی.سی فارسی بخش فارسی صدای آمریکا و من و تو، بر مدیران رسانه ملی می تازند و می گویند که صدا و سیما در جذب مخاطب ضعف دارد در حالی که این شبکه ها با بودجه های نه چندان کلان خود، در جذب مخاطب موفق عمل کرده اند!

سال 1392 بود که علی جنتی، در قامت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم روز پژوهش که در پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات برگزار شد، گفت: «جامعه ما به تدریج دچار سقوط اخلاقی می شود و بسیاری از ارزش های مهم جامعه اسلامی به سوی کمرنگ شدن می رود. در گذشته برخی اقدامات در کشور انجام می شد که امروز خنده دار به نظر می رسد. کاری نکنیم که پنج سال دیگر به کارهای خود بخندیم. 71 درصد مردم تهران از ماهواره استفاده می کنند. رسیدگی به این موضوع ضرورت عرصه علم و فن آوری روز است که باید ببینیم با آسیب های این شبکه ها چگونه مقابله کنیم».

نگاهی به خلاء اندیشه در برنامه های صدا و سیما

صدا و سیما به زبان آمار و ارقام

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با 50 هزار کارمند رسمی، پیمانی و قراردادی یکی از بزرگ ترین رسانه های جهان از نظر حجم نیروی انسانی است و بیش از 110 شبکه رادیویی و تلویزیونی درون مرزی، برون مرزی و محلی زیر نظر مدیریت متمرکز این سازمان به فعالیت می پردازند.

سازمان صدا و سیما دارای 34 مرکز استانی در اقصی نقاط ایران و حدود 20 دفتر نمایندگی در برخی از کشورهای جهان است که نیمی از کل هزینه سالانه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هر سال در قانون بودجه مشخص می شود و نیمی دیگر از راه هایی دیگر از جمله فروش زمان پخش رادیو و تلویزیونی به تبلیغات بازرگانی، دریافت هزینه آبونمان از تمام مشترکان برق در ایران، دریافت مبلغی با عنوان عوارض توسعه شبکه صدا و سیما از فروش هر دستگاه تلویزیون دریافت مبلغی از تیم های ورزشی که مسابقه هایشان پخش می شود و... تامین می شود.

بودجه جاری سال 93 برای رسانه ملی 872 میلیارد تومان بود و این رقم برای سال 94، مبلغ 932 میلیارد تومان درنظر گرفته شده بود. هم چنین بودجه این ابررسانه در لایحه بودجه سال 95 به 1335 میلیارد و 800 میلیون تومان رسیده است. با وجود این، نهادها و افراد وابسته به سازمان صدا و سیما، همواره این موضوع را تکرار کرده اند که بودجه تخصیص یافته برای سازمان غول پیکری چون صدا و سیما، کم است.

 نگاهی به خلاء اندیشه در برنامه های صدا و سیما

به طوری که روزنامه جام جم در مطلبی، بعد از ارائه لایحه بودجه به مجلس توسط دولت نوشته بود: «علی رغم افزایش تا نود و چند درصدی بودجه برخی از وزارتخانه ها و سازمان های دولتی، بودجه بزرگ ترین و فراگیرترین رسانه کشور در بخش جاری تنها هشت درصد افزایش داشته و در بخش عمرانی 21 درصد کاهش یافته است! به عبارت بهتر، قاعده و فرمول رشد شش تا هشت درصدی بودجه جاری و کاهش 20 درصدی بودجه عمرانی دستگاه ها در سال 95 فقط شامل سازمان صدا و سیما شده و بسیاری از نهادها و سازمان های دیگر از آن معافیت گرفته اند».

هم چنین محمد سرافراز، رییس رسانه ملی در گفت و گو با روزنامه جام جم در اعتراض به لایحه بودجه سال 1395 و رشد یک درصدی بودجه سازمان صدا و سیما، بیان کرده بود: «به نظر من، رشد یک درصدی بودجه رسانه ملی ناشی از نگاه حزبی، سلیقه ای، بخشی نگری، غیرملی و کاملا غیرمنصفانه است که چنین نگاهی به صدا و سیما شایسته رویکرد ملی دولت نیست». در مقابل این دیدگاه اما عده ای هم هستند که بر این باورند به رغم بالا بودن بودجه سازمان صدا و سیما، این رسانه در رقابت با سایر رسانه ها قافیه را باخته است.

محتوای بی محتوا؟!

محتوای برنامه های صدا و سیما، مخصوصا در بخش اعظمی از سریال های تولید شده، مورد انتقاد جدی است و حتی در مواردی باعث شده است صداهای مخالف علیه برخی از برنامه ها از داخل خود سازمان برخیزد. مثلا در اواخر ریاست عزت الله ضرغامی بود که وی در حین پخش مجموعه تلویزیونی ستایش، با ابراز گلایه از کیفیت پایین ساخت این مجموعه و خواستار توقف یا بازتدوین آن مجموعه شده بود.

گزارش مذکور که از سوی خبرگزاری سینما انتشار یافته بود، حکایت داشت عزت الله ضرغامی نسبت به بی محتوا بودن و به درازا کشاندن فیلم، معترض بوده و دستور داده بود که اگر مشکل این فیلم با بازتدوین حل نمی شود، جلوی پخش آن از ابتدا گرفته شود تا تهیه کنندگان متوجه شوند که هر چیزی را نباید برای پخش تحیول صدا و سیما دهند.

نگاهی به خلاء اندیشه در برنامه های صدا و سیما

البته فقط مجموعه های تلویزیونی نیستند که مورد انتقادهای اساسی قرار گرفته اند، محتوای سایر بخش های سازمان نیز مورد اعتراض قرار گرفته و گاه تنش های خطرناکی نیز خلق شده است که یکی از مواد حاد آن، اهانت خواسته یا ناخواسته- در برنامه مخصوص کودکان با عنوان فیتیله- به اقوام ترک ایران بود. در این نمایش طنز هفت دقیقه ای که به صورت ضبط شده و غیرزنده در روز جمعه 15 آبان 1394 از شبکه دو پخش شد، دیالوگ هایی بین شخصیت های این نمایش رد و بدل شده بود که موجب اعتراض مردم مناطق ترک نشین  ایران و در نهایت منجر به توقف پخش این برنامه، توبیخ و برکناری برخی از عوامل آن و عذرخواهی مسئولان صدا و سیما شد.

پیش تر هم پخش سریال «سرزمین کهن» به کارگردانی کمال تبریزی که به گفته برخی با توهین و تحریف تاریخ ایل بختیاری همراه بود، موجی از اعتراضات در مناطق بختیاری نشین، در استان های خوزستان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، لرستان و هم چنین شخصیت های تاثیرگذار را در پی داشت.

رسانه دانشگاه است

این تحلیل گر مسائل رسانه ای با تاکید روی این جمله که تلویزیون و رادیو جای تفکر هستند، اعتقاد دارد: «یکی از کارکردهای تلویزیون و رادیو آگاهی بخشی است و درواقع به تعبیر حضرت امام خمینی (ره) رسانه دانشگاه است و دانشگاه هم محل آموزش است. شما در جایی که آموزش می بینید یک نوع اندیشه ورزی را تمرین می کنید و به عنوان یک طالب علم دانش ها را کسب می کنید و بعد براساس علایق و باورهای خودتان دست به انتخاب می زنید.

متاسفانه صدا و سیمای ما در جنبه آگاهی بخشی، ضعف های شدیدی دارد. ما می توانیم در این زمینه مثال هایی بزنیم که مثلا چقدر بحث کتاب به عنوان یک رسانه که تماما آگاهی بخشی است، در رسانه ملی ما جدی گرفته می شود؟

اگر صدا و سیمای ما به مقوله کتاب بپردازد، علاوه بر اینکه به آگاهی عمومی، رسالت و وظیفه خود عمل می کند، به بازار نشر هم خیلی کمک خواهدشد. سوال اساسی این است که چقدر از اقشار نخبه جامعه در برنامه های رادیویی و تلویزیونی حضور دارند و تا چه حد تعاطی افکار صورت می گیرد؟ یا چقدر از منابع و هزینه های صدا و سیما صرف تولید برنامه های سرگرم کننده می شود؟

نگاهی به خلاء اندیشه در برنامه های صدا و سیما

الان شاهدیم که سریال هایی با هزینه های میلیاردی تولید می شود و خط محوری سریال که در ذهن مخاطب می نشیند، چند سطر بیشتر نیست!».

حبیب الله معظمی گودرزی هم چنین معتقد است: «سریال های تلویزیون هم سریال های نافذی نیستند و ضعف های تکنیکی و سناریویی زیادی دارند و تحقیقی در زمینه تولید برنامه ها صورت نمی گیرد. چرا صدا و سیمای ما به آسیب های اجتماعی توجه نمی کند؟ چقدر صدا و سیما به مسئله مهاجرت، آسیب های شهرنشینی، فرهنگ آپارتمان نشینی، فرهنگ ترافیک، زنان خیابانی، اعتیاد، طلاق، آسیب های ناشی از فضای وب و... توجه می کند؟ شما در اغلب سریال ها می بینید که فقط روابط عاشقانه دو جنس مخالف به نمایش گذاشته می شود که ممکن است با یک سری خطوط موازی فرق هایی با هم داشته باشند، اما محور سناریوهای این سریال ها همین موضوعات است؛ برای همین باید گفت که صدا و سیما در همین جنبه سرگرم کنندگی هم موفق نبوده و در این زمینه هم فاقد تفکر، خلاقیت و اندیشه ورزی بوده است».

اعتماد بربادرفته!

معظمی با بیان اینکه صدا و سیما مسئولیت دینی و حرفه ای دارد که باعث مخاطب گریزی نشود، بیان می کند: «متاسفانه فقدان اندیشه در برنامه های سرگرم کننده و سایر بخش ها باعث شده است که صدا و سیما باعث گریز مخاطب شود. مهم ترین سرمایه رسانه از هر جنسی اعم از رسانه مکتوب، مجلات روزنامه ها، رسانه های سایبر و دیداری و شنیداری و... اعتماد مخاطب است. اعتماد هم این گونه به دست می آید که اهالی اندیشه هم احساس کنند که صدا و سیما متعلق به آن ها است؛ یعنی با صدا و سیما ارتباط داشته باشند.

صدا و سیما باید در قامت و فضای فکری اهالی اندیشه باشد. یعنی باید اندیشه ورزان ما تراز صدا و سیما را در حد خودشان ببینند نه اینکه صدا و سیما عمدتا به مسائل حاشیه ای توجه کند.اگر به اهالی اندیشه توجه شود، صدا و سیما گروه های مرجع جامعه را از آن خودش کرده است و همین گروه های مرجع در بین اقشار مختلف تاثیرگذار هستند. بنابراین من معتقدم که باید در این مسیر تجدیدنظر صورت بگیرد و بیشتر به مباحث فکری و تعاطی افکار پرداخته شود چرا که صدا و سیما یک رسانه ملی فراگیر است و در میدان عمل هم باید این گونه باشد و خود را در قالب و تنگنای سرگرم کنندگی اسیر نکند و برنامه ها به سمت مسائل آگاهی بخشی حرکت کند.»

نگاهی به خلاء اندیشه در برنامه های صدا و سیما

صدا و سیمای شجاع!

این استاد علوم ارتباطات با بیان اینکه اهالی صدا و سیما نباید در بازنمایی آسیب های اجتماعی واهمه ای داشته باشند، ادامه می دهد: «متاسفانه در مسئولان صدا و سیما جسارت هم وجود ندارد. ما در دهه های گذشته گه گاه جسارتی می دیدیم. مثلا در برخی از این سریال ها به مسئله آسیب های اجتماعی می پرداختند؛ مثلا شاهد بودیم که گاهی به معضل فرار دختران از خانه شان پرداخته می شد اما حالا دیگر چنین جسارتی را نمی بینیم.

مسئولان صدا و سیما از این نترسند که به سیاه نمایی متهم خواهندشد، طبیعی است که وقتی به آسیب های اجتماعی می پردازید تلخی هایی هم در درون آن باشد، اما چاره ای جز پرداختن به این موضوعات نیست.  یکی دیگر از راه حل هایی که باید در زمینه اندیشه محور شدن تولیدات رسانه ملی بدان توجه کرد، کم شدن فاصله نشریات و رسانه های مکتوب (که بیشترین وجه رسانه های مکتوب وجه آگاهی بخشی است) با رسانه ملی است. یعنی صدا و سیما باید به جایی برسد که با آن ها تفاوت چندانی نداشته باشد. متاسفانه فاصله بین رسانه های مکتوب و صدا و سیما بسیار شدید است و این خلاق باعث می شود اعتماد مخاطب جلب نشود یا مخاطب گریزی اتفاق بیفتد.»

نگاهی به خلاء اندیشه در برنامه های صدا و سیما

معظمی با انتقاد از بلامنازع بودن صدا و سیما، معتقد است: «یکی از دلایل هم که صدا و سیمایی ها خودشان را مبسوط الید می دانند این است که رقیبی در داخل کشور ندارند. ما باید در قانون اساسی یا مجاری قانونی خود تجدیدنظری داشته باشیم که دیگران هم در این عرصه حضور داشته باشند؛ چرا که آن ها هم تجربیاتی دارند. بنابراین ما باید اجازه بدهیم که رسانه های رادیویی و تلویزیونی غیرصدا و سیمایی در کشور شکل بگیرد.

من در تحقیقی که انجام می دهم، دارم به این نتیجه می رسم که به خاطر قالب محدودی که صدا و سیما برای خود تعیین کرده، رسانه جدیدی در کشور متولد شده است که با توجه به زیست بوم فکری و سیاسی ایران رشد چشمگیری هم دارد و آن هم شبکه نمایش خانگی است. در کشورهای مختلف، این رسانه زیاد رسانه اصلی را تهدید نمی کند ولی در کشور ما شبکه نمایش خانگی، صدا و سیما را تهدید می کند که نمونه آن همین سریال شهرزاد است. متاسفانه یک سری برنامه سازی های سلیقه ای، محدود و قالبی باعث می شود که مثلا سریال هایی نظیر شهرزاد به برنامه پخش صدا و سیما راه پیدا نکنند و در قالب شبکه نمایش خانگی خودشان را نشان بدهند و موفق شوند. گردش مالی شبکه نمایش خانگی بسیار افزایش یافته و در حال تبدیل شدن به یک رقیب جدی برای صدا و سیما است.»

مداح محوری برنامه های مذهبی

جالب آنکه برنامه های مذهبی صدا و سیما نیز از تیغ منتقدین در امان نبوده و حجت الاسلام و المسلمین سیدمجید بنی هاشمی که پیش از این نماینده رییس قوه قضاییه در شورای نظارت بوده است و هم اکنون در آغاز سومین دهه از فعالیتش به عنوان نماینده حوزه های علمیه سراسر کشور در صدا و سیما قرار دارد، در گفت و گویی که با شفقنا انجام داده بود، اعتقاد داشت که گرایش صدا و سیما در ماه های محرم و صفر بیشتر به سمت «مداح محوری» است و گفته بود: «ما در کنار این حجم از برنامه هایی که به پخش ضریح مطهر و فضای سینه زنی هیئت ها اختصاص دادیم، می توانستیم از قطعات ادبی، نظرات فقیهان، دانشمندان علوم مختلف اجتماعی، علوم پزشکی، علوم روانشناسی و... راجع به امام حسین (علیه السلام) استفاده کنیم که امام حسین (علیه السلام) فقط در سینه زنی محض خلاصه نشود».

نگاهی به خلاء اندیشه در برنامه های صدا و سیما (اسلایدشو)

دکتر حبیب الله معظمی گودرزی، استاد علوم ارتباطات، در رابطه با انتقادهای وارده به رسانه ملی با اشاره به اینکه در عالم رسانه، پرداختن به صدا و سیما موضوعی حیاتی و مهم است، می گوید: «ما برای رسانه کارکردهایی را قائل هستیم و تمام آن کارکردهایی را که به لحاظ جامعه شناسی ارتباط برای یک رسانه می شود پیش بینی کرد، در رسانه رادیو و تلویزیون (Broadcasting) است. متاسفانه صداو سیمای ما کارکرد «سرگرم کنندگی» را بیشتر از کارکردهای دیگر مورد توجه قرار داده است.

نیروهای انسانی، سرمایه ها و بودجه خود را بیشتر به این سمت معطوف کرده است. حداقل طی 10 سال اخیر ما شاهد هسیتم که همین جنبه سرگرم کنندگی رادیو و تلویزیون افزایش یافته است. شاید یکی از دلایل چنین پدیده ای هم این باشد که تلاش می شود مخاطب پای تلویزیون و رادیو بماند و به شبکه های ماهواره ای سوق پیدا نکند. در صورتی که برای آن مسئله راه حل هایی هست. نباید در قالب مدیریت رسانه ای از جنس مدیریت رسانه ای رژیم شاه استفاده کنیم. ما به یاد داریم که در سال 1357 در مناسبت های مختلف در ایام انقلاب، تلویزیون سعی می کرد که مثلا روز 12 بهمن ماه مردم به خیابان نروند و برای همین فیلم های سینمایی پخش می کرد تا به زعم خود مردم را سرگرم کند.»


ویدیو مرتبط :
نگاهی به بازنشستگی معصومی، گوینده خبر صدا و سیما

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سرانجام قانون احقاق حق در برنامه های صدا و سیما اجرا شد



 

 

سرانجام قانون احقاق حق در برنامه های صدا و سیما اجرا شد

 

در روزهای اخیر، اتفاق خوبی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی رخ داد و آن اعتراف این رسانه به یک خطا و عذرخواهی بود. این موضوع در چارچوب قانون احقاق حق در صدا و سیما ارزیابی می شود.

ماجرا از این قرار بود که بخش «جهت اطلاع» از اخبار «20 و 30 » شبكه دو، طی روزهای گذشته با ارائه‌ی گزارشی از روز فلسفه، به اشتباه اعلام كرد كه زنگ روز فلسفه بدون حضور دانش‌آموزان توسط حداد عادل نواخته شد؛ این در حالی است كه خبرنگار صدا و سیما به دلیل دیر رسیدن به محل، موفق به ثبت تصویر نواختن زنگ فلسفه توسط حداد عادل در حضور دانش‌آموزان نمی‌شود؛ بنابراین از حداد عادل خواسته می‌شود كه بار دیگر برای ضبط این تصویر، زنگ را به صدا درآورد كه در تصویر ثبت شده توسط تلویزیون، دانش‌آموزی حضور نداشته است. اما بخش «جهت اطلاع» اخبار «20 و 30 » كه با نگاهی طنز به خبرهای هفتگی می‌پردازد، به اشتباه اعلام كرد كه زنگ فلسفه بدون حضور دانش‌آموزان توسط حداد عادل نواخته شد.

در پی بروز اشتباه در ارائه‌ی این خبر، شامگاه گذشته ـ پنج‌شنبه ـ «20 و 30» ضمن عذرخواهی چند باره از حداد عادل، با تصحیح خبر خود بر این نكته اذعان داشت كه مرتكب گاف شده است.

قانون احقاق حق در برنامه های صدا و سیما

متن قانون احقاق حق در صدا و سیما چنین است:

« چنانچه در برنامه‌های پخش شده سازمان ( اعم از خبری، گزارشی، تولیدی در قالب‌های مختلف بیانی ـ تصویری و نمایشی) از شبکه‌های محلی، سراسری و بین‌المللی و یا در اطلاعیه‌های صادره از سوی آن سازمان، مطالبی مشتمل بر توهین، افتراء یا خلاف واقع نسبت به هر شخص ( اعم از حقیقی یا حقوقی) باشد و یا به هر نحوی اظهارات اشخاص تحریف گردد مراحل ذیل برای احقاق حق طی خواهد شد:

مدعی می‌تواند اعتراض خود را کتباً به سازمان صدا و سیما منعکس نماید. سازمان صدا و سیما در صورت قبول اعتراض ظرف 24 ساعت پاسخ را به صورت عادلانه و حداقل دو برابر زمان اصل مطلب که از پنج دقیقه کمتر نباشد در همان برنامه و ساعت و در همان شبکه به صورت رایگان پخش نماید.

در صورت عدم توافق میان معترض و سازمان صدا و سیما، وی می‌تواند موضوع را برای رسیدگی به شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما به عنوان مرجع تشخیص وقوع توهین، افترا، تحریف یا خلاف واقع منعکس نماید و شورای نظارت نیز موظف است در اسراع وقت ( حداکثر 48 ساعت) به مسأله رسیدگی نموده و در صورتی که حق را به ذینفع داد نظر خود را به سازمان صدا و سیما ابلاغ کند و سازمان صدا و سیما موظف است پاسخ ذینفع را مشروط به آنکه متضمن توهین و افتراء به کسی نباشد حداقل دوبرابر مدت زمان مطالب اصلی که از پنج دقیقه کمتر نباشد و تا حداکثر 24 ساعت پس از دریافت پاسخ در همان برنامه و ساعت و در همان شبکه به طور رایگان پخش نماید.

شورای نظارت موظف است برای تحقق وظایف مندرج در این قانون ساز و کار لازم را فراهم سازد.

چنانچه سازمان صدا و سیما از اجرای مصوبه شورای نظارت خودداری نماید و یا شاکی نسبت به نظر شورای نظرات معترض باشد بنابر شکایت شاکی، شعبه خاصی که به این منظور تشکیل می‌شود، نسبت به موضوع خارج از نوبت ( حداکثر یک هفته) رسیدگی و حکم مقتضی را براساس این قانون صادر خواهد نمود.

صدا و سیما مکلف است نظر دادگاه را ظرف 24 ساعت اجرا کند و در صورت عدم اجرای حکم، متخلف به مجازات مستنکف از اجرای حکم دادگاه محکوم خواهد شد. »

یک اقدام و چند نکته

1- اینکه صدا و سیما به خاطر گاف یک خبرنگار خود، عذرخواهی نماید و در بخش های مختلف، سعی در جبران خطا نماید، فی نفسه اتفاق مبارکی است.

2- مدیران صدا و سیما فراموش نکنند که قانون مذکور فقط برای آقای حداد عادل وضع نشده و همه آحاد مردم می توانند از این حق قانونی بهره مند شوند.

3- در حالی این قانون درباره آقای حداد عادل - به درستی- اجرا شد که از زمان ابلاغ آن در مرداد 88 تاکنون افراد بسیاری در همین صدا و سیما در اخبار، مناظره ها، میزگردهای سیاسی و ... مورد اتهام قرار گرفتند اما برغم درخواست های مکررشان برای دفاع از خود، هرگز نتوانستند با  استناد به این قانون مترقی احقاق حق کنند. این سیاست یک بام و دو هوا هرگز نمی تواند در منظر ملت ایران، مقبول بیفتد.

وقتی مردم می بینند برای یک خطا ، آن هم در حد زدن زنگ یک مدرسه ، صدا و سیما بارها از شخص مربوطه عذرخواهی می کند اما در قبال سنگین ترین اتهامات اقتصادی ، سیاسی و امنیتی به افراد دیگر ، قانون احقاق حق را نادیده می گیرد و خود را به نشنیدن می زند ، با تمام وجود از تبعیض موجود آزرده خاطر می شود.

صدا و سیما نباید فراموش کند که عنوان "رسانه ملی" را یدک می کشد و یکی از الزامات رسانه ملی شدن نیز اجرای بی طرفانه این قانون درباره همه است...../تحلیل:عصرایران