فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

«نهنگ عنبر» واقعا ارزش دیدن دارد


نهنگ عنبر روایت زندگی شخصی به نام ارژنگ صنوبر (رضا عطاران) است، در چهار دهه با زبانی طنز و کمدی و البته گزنده و اجتماعی ؛ در میان انواع تزها و مسلک ها و جدال بین سینمای روشنفکر و سینمای عوامانه، اعتراف میکنم هنگام تماشای نهنگ عنبر پس از مدت ها از حضور در سینما لذت بردم.



صبح بخیر - ایمان عبدلی: نهنگ عنبر روایت زندگی شخصی به نام ارژنگ صنوبر (رضا عطاران) است، درچهار دهه با زبانی طنز و کمدی و البته گزنده  و اجتماعی ؛ در میان انواع تزها و مسلک ها و جدال بین سینمای روشنفکر و سینمای عوامانه، اعتراف میکنم هنگام تماشای نهنگ عنبر پس از مدت ها از حضور در سینما لذت بردم.

خصوصا یک ساعت ابتدایی فیلم که ریتم مناسبی دارد، هم لبخند به لب می آورد هم این لبخند گران نیست و به هر قیمتی ایجاد نشده، سامان مقدم کارگردانی است که هیچگاه دغدغه های اجتماعی رهایش نکرده و در تازه ترین ساخته اش معشوقه ای به نام رویا(مهناز افشار) خلق کرده که چیزی نزدیک به چهار دهه هرگاه که به ارژنگ احتیاج پیدا میکند دلبری می کند ومی رود تا دفعه ی و بعدی و احتیاج بعدی... اگر از داستان نمادین فیلم توقیف شده ی مقدم (صدسال به این سالها) اطلاع داشته باشید نهنگ عنبر هم به نظر نمادین و اجتماعی به چشم می آید،این نام رویا و این چهار دهه و این رجوع به ارژنگ به وقت احتیاج و ...

نهنگ عنبر

با فیلمی مواجه ایم که زبان طنزش منحصر به لودگی و زیر پا گذاشتن خط قرمزهای اخلاقی نیست ، فیلم با بهره گیری از ترانه های پاپ خاطره انگیز و مردمی دهه های گذشته علاوه بر اینکه با خلق صحنه های دلپذیر جذابیت ایجاد می کند با تماشاچی ایجاد صمیمیت می کند، این صحنه های دلپذیر را دست کم نگیرید.

تماشاچی سینمای ایران بارها نشان داده که دلبسته ی «صحنه هاست» معروف ترش را مثال می زنم : خیلی ها پس از گذشت 50 سال ( گنج قارون) را به عشق سکانس آبگوشت خوری اش نگاه می کنند، این منحصر به فیلم های به اصطلاح کمدی نیست، قیصر را هم خیلی ها به عشق سکانس حمامش نگاه می کنند و خب "نهنگ عنبر" چندین و چند از این به اصطلاح صحنه ها دارد، نمونه اش سکانس ورود رویا به فیلم و آن موسیقی بارها شنیده شده ی کلاغ دم سیاه و...پس گیره ی اول فیلم به ذهن تماشاچی، صحنه های جذاب است .

نهنگ عنبر

در سری فیلم های( اخراجی ها) و یا در( ایران برگر) سکانس هایی که با استفاده از لهجه و یا شوخی های فیزیکی از تماشاچی خنده گرفته می شود بیشمار داریم، این جنس خنده گرفتن سطحی ترین نوع خلق کمدی است. اما در فیلم مورد بحث ما کمدی عمدتا از طریق بازی با خاطرات و خلق تضاد با ارزش ها و یا ایجاد موقعیت خلق می شود، پرداختش دشوارتر است اما خنده اش دلنشین تر ،ما به یک پرداخت کمیک لهجه در لحظه می خندیم و شاید قهقهه می زنیم، اما بازی خلاقانه ای که فیلم با موجودیت آمریکا می کند تا هر وقت که به خاطر می آوریم مفرح است.

نهنگ عنبر

هر چند این لبخند در عمق آن خیلی هم یله ورها نیست، خب این نوع طنز کمیاب تر است وبه همین دلیل تازه تر نشان می دهد، در همین مورد آمریکا ذهن ما همیشه و یا حداقل از ابتدای انقلاب با بدخویی و دشمنی آمریکا آمیخته شده و ذهن ها همیشه نگاهی سیاسی چه خوب و چه بد نسبت به آمریکا داشته است، اما در فیلم در موقعیتی ویژه و با استفاده از نگاهی خلاقانه، ارژنگ داستان که اتفاقا مطابق با پیش فرض های ذهنی ما "مرگ بر آمریکا" می گوید، آن هم بامشتی گره کرده اما نه در راستای خباثت های آمریکا، بلکه فقط برای اینکه مادرش و همسرش به آمریکا مهاجرت کرده اند و از دست یانکی ها شاکیست که مهم ترین زن های زندگی اش را گرفته اند و خب هم سنت شکنی دارد و هم خلاقیت و مهم تر اینکه ما را می خنداند.پس گیره ی دوم داستان ارائه کردن طنزی کمتر کار شده است،یا همان تازگی.

نهنگ عنبر

مقدم در بازسازی فضای دهه ی شصت و هفتاد، منطقی و معقولانه فکر کرده ، حجم بالای نماهای بسته در سکانس های خارجی و گرفتن بسیاری از پلان ها در ساعات خلوت شب، کار را از جهت بازسازی فیزیکی محیط راحت کرده است به نوعی سازندگان با درک درست کمبودهای بیشمار برای خلق چنین فضایی، انرژی خود را روی «هجو و اغراق» کاراکتر ها گذاشته اند، همان عناصری که این روزها در شبکه های مجازی و ابزارهای ارتباطی مردم را می خنداند، بسیاری از لطیفه ها بر مبنای اغراق و هجو ساخته می شوند و خنده دار جلوه می کند، اغراق و هجو را می توانید در فکل های دهه ی شصتی ارژنگ و یا ابروهای بهم پیوسته ی رویا و آرزو کردن یک رنو، شلوار پیله دار، رقص پا در میهمانی شبانه و به طور کلی تر: طراحی لباس کاراکترهای داستان ببینید.

نهنگ عنبر

حال این طراحی با گریم هایی تیپیک فضا را در جهت خلق خنده بازسازی کرده است و این بازسازی چون در خاطر جمعی حداقل متولدین دهه های  قبل از هفتاد جا گرفته است، به راحتی خلق خنده ای سالم می کند، در حقیقت ما به خود می خندیم به شایعاتی چون برادری محمود دینی و شهرام شب پره و این نهنگ عنبر همچون آینه ای موج سواری ما را در مدهایی که بعضا چشم بسته پذیرفته ایم نقد می کند، گیره ی سوم فیلم همین «گذشته ی نقادانه ای» است که مقابل ما قرار داده است.

نهنگ عنبر

انسجام و همنشینی کمدی با زبان انتقادی فیلم، باعث شده این اثر به اصطلاحا بی سرو ته جلوه نکند، تمام دنیای فیلم در خدمت مضمون انتقادی اش قرار گرفته؛ به قولی فیلم برنامه دارد، دهه به دهه پیش می رود و نیشش را می زند، گوشه ای از این نیش ها را مرور می کنیم ،فردی که در دهه ی شصت جاعل بوده در دهه ی هفتاد روزنامه دار می شود به تبع فضای باز رسانه ای دوران اصلاحات بستر مناسبی برای سو استفاده پیدا می کند، در دهه ی هشتاد دست به ساخت و ساز می زند، زیرا بازار مسکن پولساز است و در سالهای بعد پس از موقعیت سازی برای خود،حالت شبه مافیایی می گیرد. این داستان رامیتوانید به بیشمار آدم های واقعی که ما از آنها به عنوان تازه به دوران رسیده یاد می کنیم، تعمیم دهید،  لحن فیلم کمدی و سویه ی آن انتقادی است پس انسجام چهارمین گیره ی فیلم است.

نهنگ عنبر

گیره ی پایانی هم استفاده از ستاره ی این سالهای سینمای ایران جناب «رضا عطاران» است که یک بار دیگر می درخشد و از جذابیت ها گفتیم و در پایان از حسرتی که می ماند می گوییم  ؛ شصت دقیقه ی ابتدایی فیلم یکی از خوش ریتم ترین های سالهای اخیر است، نمی دانم از زخمی است که به نهنگ وارد شده(اصلاحیه) یا از اشکال کار سازندگان است که فیلم در بیست دقیقه پایانی افت فاحشی دارد، ماجرای دندانپزشک آنقدرها جای کار نداشته و فیلم را از ریتم انداخته ، همان اشکالی که سن پترزبورگ هم داشت و فیلم را قابل نقد کرد،به هر روی فیلم ارزش دیدن دارد و اگر توقیف میشد چند قهقه ی درست و حسابی از سالن های سینما دریغ شده بود.


ویدیو مرتبط :
واقعا ارزش دیدن دارد +18

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تونل عشق واقعا ارزش دیدن دارد !



شکوفه باران در ایستگاه راه آهن

 تونل عشق,مکانهای تفریحی جهان,زیباترین مکانهای تفریحی جهان

 این ایستگاه راه آهن شگفت انگیز و زیبا در شهر جینهای کشور کره جنوبی قرار دارد. در این شهر بیش از 340000 درخت گیلاس وجود دارد. به دلیل وجود تعداد زیادی از درخت های گیلاس در اطراف ریل راه آهن ایستگاه گینگوای شهر جینهای، در فصل بهار و در ماه آوریل، هنگامی که درخت ها شکوفه می دهند، صحنه حیرت آوری از رویش فراوان شکوفه ها در این ایستگاه به وجود می آید که همه را به وجد می آورد. این ایستگاه زیبا، یکی از سه جاذبه توریستی مهم این شهر است که همه ساله مسافران زیادی که از سراسر جهان به کره جنوبی آمده اند در ماه آوریل به این شهر سفر می کنند تا از ایستگاه راه آهن گینگوا دیدن کنند. اگر از طرفداران سینمای کره جنوبی بوده باشید این مکان زیبا را حتما در بسیاری از فیلم ها و سریال های کره ای دیده اید.

تونل عشق
این تونل بی نظیر لوکیشنی از یک فیلم یا برنامه تلویزیونی نیست، بلکه قسمتی از جاذبه های طبیعت است. تونل عشق، نامی است که مردم محلی به یکی از زیباترین نقاط کلوان در کشور اوکراین داده اند. سه کیلومتر از ریل راه آهن شهر کلوان که به کارخانه فیبرسازی ختم می شود از داخل این تونل می گذرد. البته هر قطاری، اجازه عبور از این ریل و تونل را ندارد فلکه فقط قطارهای باربری که مخصوص حمل چوب مورد نیاز کارخانه اند مجوز عبور از این تونل را دارند.

  تونل عشق,مکانهای تفریحی جهان,زیباترین مکانهای تفریحی جهان

قطارها سه مرتبه در روز، با گذر از این تونل، چوب ها را به کارخانه می رسانند، این گذرگاه زیبا برای عده ای از مردم، یادآور داستان معروف باغ اسرار آمیز است، درختان درهم تنیده و زیبا، دالان سبز و دلربایی در این مسیر به وجود آورده اند و به همین دلیل، این گذرگاه دلفریب روزانه تعداد زیادی از زوج ها، عکاسان و علاقمندان به طبیعت زیبا را به سمت خود می کشاند.

با اینکه این تونل طول زیادی ندارد اما همین طبیعت مهیج داخل تونل هر چند برای مدتی کوتاه، برای خیره کردن چشم ها کافی است. علاوه بر این، از این تونل به عنوان لوکیشنی زیبا برای فیلمبرداری از عروس و دامادها نیز استفاده می شود، در یکی از افسانه ها گفته می شود که اگر خانواده ای وارد این تونل شوند و صادقانه آرزو کنند، آرزوی آنان به حقیقت می پیوندد. پس اگر روزی گذرتان به اوکراین افتاد زمین به این تونل جادویی را فراموش نکنید.

فرودگاه گیسبورن، گذرگاهی برای قطارها
ریل آهن «نیپیر - گیسبورن» از آن جهت بی همتاست که از وسط باند هواپیمایی فرودگاه گیسبورن می گذرد.، از آنجا که گذر یک قطار از وسط فرودگاه، چندان کار رایجی نیست تمامی قطارهای عبور کننده از روی باند فرودگاه، برای جلوگیری از خطر تصادف، قبل از رسیدن باید اجازه برج مراقبت فرودگاه را کسب کنند.

فرودگاه گیسبورن، یک فرودگاه کوچک ایالتی در نواحی غربی گیسبورن در نیوزلند است. این فرودگاه به مساحت 160 کیلومتر، دارای سه باند پوشیده شده با چمن و یک باند اصلی متقاطع با ریل راه آهن شمال پالمرستون - گیسبورن است. قطارهای گذرنده از گیسبورن روزانه بین ساعات 6:30 صبح و 8:30 شب از فرودگاه گذر می کنند.

  تونل عشق,مکانهای تفریحی جهان,زیباترین مکانهای تفریحی جهان

 این ریل آهن، تقریبا فرودگاه را به دو نیمه تقسیم کرده است، به دلیل استفاده مشترک قطارها و هواپیماها از زمین فرودگاه، هر گاه هر کدام در حال گذر از فرودگاه باشند، دیگری مجبور به انتظار می شود. تقاطع باند فرودگاه و ریل قطار، مسئولیت سنگینی برای مقامات فرودگاه بوجود آورده است، چرا که آنها باید مدیریت دقیق فرود و یا پرواز هواپیماها و همچنین عبور و مرور قطارها را به طوری که تداخلی در زمان ورود آنها به فرودگاه ایجاد نشود در دست بگیرند.

این فرودگاه مهمترین بخش ارتباطی منطقه کوچک گیسبورن است که میزبان بیش از 60 پرواز داخلی است، همچنین بیش از 1500000 مسافر سالانه از این فرودگاه پرواز می کنند. فرودگاه ویندیارد واقع در جزیره تاسمانی استرالیا نیز دارای شرایطی مشابه با فرودگاه گیسبورن بود و ریل راه آهنی از این فرودگاه گذر می کرد اما در اوایل سال 2005 مقامات این شهر ریل آهن این فرودگاه را برای همیشه بستند و از آن سال به بعد دیگر قطاری از این فرودگاه گذر نکرد.

عبور قطار از قلب بازار

بازار روز راه آهن «مائک لانگ» تایلند به ظاهر شبیه همه بازارهای روباز آسیایی است، در آنجا انواع مواد غذایی از سبزیجات و میوه ها گرفته تا غذاهای دریایی و محلی، به فروش می رسد. مردم این منطقه، روزانه در این بازار شلوغ از دستفروشان خریداری می کنندو مایحتاجشان را تهیه می کنند، فروشندگان با چتر و چادرهای آفتابگیر اجناس خود را از گزند باد و باران و نور خورشید محافظت می کنند، اما اگر کمی دقیق تر شویم درمی یابیم که خریداران درست از روی ریل راه آهن در حال گذر و خرید کردن هستند.

ریل آهن این شهر، درست از وسط بازار روز شهر گذر می کند، این بازار در نبود قطارها مانند بقیه بازارهای روباز دنیاست اما به محض شنیده شدن بوق هشدار دهنده قطار، به ناگاه همه چیز تغییر می کند، بازار تغییر شکل می دهد، فروشندگان سایه بان هایشان را جمع می کنندو بساطشان را عقب می کشند و خریداران ناپدید می شوند.

 تونل عشق,مکانهای تفریحی جهان,زیباترین مکانهای تفریحی جهان

 خرید و فروش متوقف می شود و فروشندگان سریعا جعبه های میوه، سبدهای سبزیجات و هر چیز دیگری را از روی ریل کنار می کشند تا راه را برای عبور قطار باز کنند، همه اینها در چشم بر هم زدنی اتفاق می افتد و قطار از راهروی تنگ به وجود آمده با سرعت 15 مایل در ساعت، عبور می کند و بازار را پشت سر می گذارد. زمانی که قطار کاملا از بازار خارج شد، فروشندگان، مواد غذایی و سایه بان هایشان را دوباره به جای اول برمی گردانند و فروش را از سر می گیرند، گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است، به دلیل گذر مکرر قطارها، فروشندگان مجبورند چند مرتبه در روز، بساط خودشان را جمع آوری کنند و سایه بان هایشان را کنار بزنند تا مسیر قطارها را برای رفت و آمد باز کنند. سال ها قبل از راه اندازی این بازار (در سال 1905)، این ریل آهن در همین مکان وجود داشته است، به دلیل عقب کشیدن چادرها و سایبان ها به هنگام گذر قطار، مردم محلی این بازار را «تالاد روم هود» می نامند که ترجمه تحت اللفظی آن، «بازار چادر عقب کشان» است.

راه آهنی بر فراز دره
تا قبل از قرن 19، شنیدن نام سرزمین های کوهستانی، این تصویر را در ذهن مردم تداعی می کرد کهس فر به آن سرزمین کاری است بس دشوار و در نتیجه، آن سرزمین از قدرت ارتباطی ضعیفی برخوردار است. کشور سوئیس، آب و هوایی سرد و کوهستانی دارد و همه ساله در طول فصل سرما با بارش برف سنگین روبرو است، به طوری که تا قبل از قرن نوزدهم سفر کردن با پای پیاده یا اسب به این سرزمین در فصل سرما، کاری بس دشوار و خطرناک بوده است، از این رو، مهندسان راه آهن سوئیسی در قرون 19 و 20 باید بسیار خلاق و پر دل و جرأت می بودند که دست به ساخت یک راه آهن پیچیده و کارآمد در دل کوهستان زده اند.

 تونل عشق,مکانهای تفریحی جهان,زیباترین مکانهای تفریحی جهان

 طراحی این راه آهن شگفت انگیز نه تنها شامل یک برنامه ریزی دقیق وساخت مسیری برای عبور قطار در دل کوه بود، بلکه نیاز به ساخت تعداد فراوانی پل و تونل در داخل و زیر مکان های کوهستانی نیز بود. سوئیسی ها هنوز هم برای بهتر شدن و ارتقاء کیفیت راه آهن شان سرمایه گذاری می کنند و این موضوع باعث شده است تا این شبکه ریلی به یکی از کارآمدترین و پیبشرفته ترین شبکه های ریلی جهان تبدیل شود، یکی از بی نظیرترین شاهکارهای این پروژه، ساختمان و نوع معماری یکی از پل های آن است که در سال 1902 ساخته شد. این پل به دلیل استفاده از متدهای جدید در ساخت آن، شهرت بسیاری یافته است.

سفری به ابرها
سفر به ابرها، یک سرویس راه آهن توریستی در شهر «سالتا پرووینس» آرژانتین است. این قطار شمال غربی آرژانتین را به رشته کوه های آند متصل می کند. این راه آهن، سومین راه آهن بلند دنیاست، ریل آهن این قطار 4220 متر بالاتر از سطح دریاست. این راه آهن در ابتدا به دلایل اقتصادی و اجتماعی ساخته شده است اما در حال حاضر از آن در درجه اول به عنوان یک جاذبه توریستی استفاده می شود، این راه آهن از 29 پل، 21 تونل، 13 پل دره گذر، 2 مارپیچ و 2 زیگزاگ تشکیل شده است، از این رو این سرویس را سفری به ابرها می نامند که وقتی قطار بر روی ریل در حال حرکت است به دلیل ارتفاع ریل از سطح زمین، شما می توانید ابرهای رونده را در پایین، بالا و دور تا دور قطار ببینید.

  تونل عشق,مکانهای تفریحی جهان,زیباترین مکانهای تفریحی جهان

کار ساخت و ساز این راه آهن در سال 1921 آغاز شده و در سال 1948 به طور کامل پایان یافت. از این راه آهن در ابتدا برای انتقال مواد از معادن استفاده می شد، اما از اواخر دهه 70 به بعد، از آن به عنوان یک جاذبه توریستی استفاده شد. طراحی این راه آهن توسط یک مهندس آمریکایی به نام «ریچارد ماری» صورت گرفت که بعدها به احترام او یکی از ایستگاه ها را به نام وی نام گذاری کردند.

این قطار با ظرفیت 640 مسافر، به طور متوسط با سرعت 35 کیلومتر بر ساعت حرکت می کند و فقط در یک ایستگاه توقف می کند و مسافران می توانند در این ایستگاه از قطار پیاده شده و از شهر دیدن کنند، صنایع دستی خریداری کنند، در رستوران غذا بخورند و از برنامه های محلی و فولکلور یک لذت ببرند. به طور متوسط سالانه 30000 توریست با این قطار سفر می کنند، شروع کار این قطار پس از پایان فصل بارندگی یعنی از آوریل تا نوامبر هر سال است.

طولانی ترین راه آهن دنیا
شبکه راه آهن ترانس سیبیر (راه آهن سیبری) به عنوان طولانی ترین راه آهن دنیا، مسکو را به شرق دور روسیه و دریای ژاپن متصل می کند. همچنین شعبه های متصل شونده دیگری به این راه آهن عظیم از جمله ریل هایی به مقصد مغولستان، چین و کره شمالی نیز وجود دارد.

  تونل عشق,مکانهای تفریحی جهان,زیباترین مکانهای تفریحی جهان

 کار شبانه روزی و بی وقفه ساخت و ساز این راه آهن عظیم، در سال 1891 زیر نظر «سرجی ویت» که بعدها به سمت وزیر اقتصاد ارتقا یافت آغاز شد. این شبکه ریلی مهمترین راه ارتباطی و حمل و نقل روسیه است چرا که صدها شهر کوچک و بزرگ بخش اروپایی و آسیایی روسیه را به هم متصل می کند. این خط آهن 9288 کیلومتر دراز دارد و از شهر مسکو آغاز شده در شهر ولادی وستوک پایان می یابد.

راه آهن سراسری سیبری به ویژه برای حمل کالاها اهمیت زیادی دارد و بخش بزرگی از ترابری کالا در روسیه توسط این خط انجام می شود و 30 درصد از صادرات این کشور از طریق این مسیر حمل می شود، از این رو، این راه آهن شاهرگ ترابری و اقتصادی سیبری به شمار می آید و بسیاری از مناطق، پس از احداث این خط به رونق اقتصادی دست یافتند. علاوه بر این، گردشگران زیادی هر ساله با قطارهای این مسیر مسافرت می کنند، راه آهن سراسری سیبری سالانه 200 هزار مسافر را به اروپا می رساند. نام معروف ترین قطار فعال در این خط «روسیا» نام دارد که یک روز در میان بین مسکو و ولادی وستوک رفت و برگشت دارد.


منبع:همشهری سرنخ