فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

نقد فیلم: آزمایشگاه


پس از كاهش نسبی اكران كمدی‌های موسوم به سخیف در سینمای كشورمان، یكی دو سالی است، شاهد فیلم‌هایی هستیم كه سعی دارند حساب خود را از سخیف‌ها جدا كنند.

اعتماد: پس از كاهش نسبی اكران كمدی‌های موسوم به سخیف در سینمای كشورمان، یكی دو سالی است، شاهد فیلم‌هایی هستیم كه سعی دارند حساب خود را از سخیف‌ها جدا كنند.

در راستای این امر شاهد فیلم‌هایی هستیم كه در تلاشند ابسورد، هجو، اسلپ استیك (بزن و بكوب)، فارس و... باشند. حمید امجد نیز در آزمایشگاه تلاش‌هایی در ارائه یك كمدی اسلپ استیك كرده. اینكه در این مقطع زمانی فیلمسازانی به این سمت و سو كشیده شده‌اند، می‌تواند جالب توجه باشد و بررسی‌های بیشتری را می‌طلبد.



 اما سوال اصلی اینجاست كه چرا اكثر این تلاش‌ها به بیراهه رفته است؟ ابسوردی كه كاهانی ادعایش را دارد از پس خلق یك بحران برنمی‌آید و تبدیل به ادای جفنگ بودن می‌شود. مهرجویی نیز كه نارنجی‌پوشش بیانی هجوآمیز دارد و البته كمی نیز به ابسورد، حداقل از نگاه فلسفی‌اش نزدیك است، به‌شدت بالا و پایین دارد و لحن عوض می‌كند.

اولین ساخته عطاران نیز هر چند فیلم بدی از آب درنیامده، اما نتوانسته انسجام لحنش را حفظ كند و... این موضوعات نشان از این دارد كه این نوع از سینمایمان در حال درجا زدن است و هنوز راه زیادی را پیش رو دارد.




اما آزمایشگاه چگونه فیلمی است؟ به طور كلی ورود تئاتری‌های با سابقه به سینما می‌تواند مفید واقع شود چرا كه می‌توانند دیدگاه‌ها و رویكردهای تازه و متفاوت را در كنار خوانش خاصی كه از درام دارند به سینما تزریق كنند. ولی نباید از این موضوع غافل شد كه این نگاه مثبت نسبت به این ورود، در كشور ما غالبا نتیجه ناخوشایندی به همراه داشته است. حاصل آزمایشگاه امجد نیز اینچنین بوده است.

آزمایشگاه فیلم ساده‌یی است، مخاطب به سادگی وجوه كاراكترها را می‌یابد و خط اصلی داستان را تمام و كمال متوجه می‌شود. «قهرمان» (افشین هاشمی)، جوانی شهرستانی است كه دانشجوی نمونه دانشگاه شده است، او به یاری هم دانشگاهی‌اش نیلوفر (باران كوثری) وارد محیط آزمایشگاه پدر نیلوفر (رضا كیانیان) می‌شود و آن هنگام است كه رقابت‌ها آغاز می‌شود.



 در واقع آزمایشگاه نمونه‌یی از جامعه است كه افراد متفاوتی در آن حضور دارند و ابتدای امر قهرمان در این رقابت‌ها بازنده به نظر می‌رسد. او، سعی دارد در این جامعه حضوری فعال داشته باشد و در نهایت هنگامی كه اوضاع را طور دیگری می‌بیند، در مقابل این جامعه كوتاه می‌آید و از آن خارج می‌شود و در واقع قهرمان دنیای خودش می‌شود. دنیایی كه جامعه آن را فراموش كرده است و آن درستی و صداقت است. ولی آزمایشگاه موارد بسیاری را برای اینكه این قصه تبدیل به فیلمی موفق شود نادیده گرفته است و حاصل كار، بزن و بكوبی است كه فیلمساز به گمانش خلق كرده است ولی از جهات بسیاری ناكارآمد عمل می‌كند.

 شخصیت‌های غالب داستان و كنش‌هایشان در اغلب موارد تا حد فانتزی پیش می‌رود ولی فضا و لحن كلی داستان در سطح پایین‌تری از جنبه فانتزی و اغراق نسبت به كاراكترها قرار دارد، اتفاقی كه منطق داستان را مختل كرده است.

بستری كه فیلم بر آن جاری است به مراتب رئال‌تر از آن آست كه تا این حد، كاراكتر و كنش فانتزی را بطلبد و كاراكترها گویی به زور به داستان الصاق شده‌اند. البته در لوكیشن آزمایشگاه كه بخش قابل توجهی از داستان در آن جاری است بعضا این مشكل مرتفع شده است.



 ایفای نقش مبتدیانه توسط بازیگرانی كه لحن اغراق‌شده دارند و میمیك صورت‌هایشان نیز اغراق‌آمیز است، جز رامبد جوان و رضا كیانیان كه تا حدود زیادی موفق ظاهر شده‌اند، نیز مزید بر علت شده تا این دوپارگی بیشتر خود را نشان دهد. شاید یكی از دلایل این امر دست كم گرفتن این نوع از كمدی در كشور ما باشد و اینكه تاكنون تجربه چندانی در این حیطه صورت نگرفته است.


شخصیت قهرمان، سعی دارد در جلد یك آرك تایپ ظاهر شود. جوانی ساده و بی‌ریا كه چوب سادگی‌اش را می‌خورد و به همین دلیل مدام در محیط آزمایشگاه به بازی گرفته می‌شود. اما مشكل اصلی زمانی آغاز می‌شود كه فیلمساز سعی می‌كند به هر نحوی شده به او فردیت بیشتری ببخشد و به نوعی «قهرمان» را تبدیل به یك قهرمان كلاسیك كند.

اساس اینكه قهرمان به خودش می‌آید، وجود چند سوتفاهم و تله دم‌دستی است كه او در آن گرفتار شده است؛ اتفاقاتی كه خیلی ساده‌تر می‌توانستند رفع شوند تا حقانیت او ثابت شود، همین‌ها باعث شده این تحول تا این اندازه، خود را قلابی و ناپخته نشان دهد.



 از طرف دیگر در سكانس‌های پایانی به یك‌باره حضور قهرمان در داستان كمرنگ می‌شود و حتی كار تا جایی پیش می‌رود كه مخاطب گمان می‌كند كاراكتر اصلی، جایش را به نیلوفر داده است، اتفاقی كه باعث شده ریتم داستان نیز دچار مشكل شود.


آزمایشگاه اثری است كه سازنده‌اش سعی داشته در آن مخاطب را به هر قیمتی به خنده دعوت كند ولی نتیجه‌یی كه می‌بینیم شوخی‌هایی به‌شدت سطحی با پرداخت‌هایی ساده‌انگارانه است.

فیلمی كه سازنده‌اش شعور مخاطبانش را بیش از اندازه دست كم گرفته است و خیلی زود آستانه تحمل آنها را به سر می‌آورد. همه این كاستی‌ها در كنار هم جمع شده‌اند تا در نهایت نتیجه آزمایش منفی قلمداد شود و آزمایشگاه، فیلم خوبی نباشد.   


ویدیو مرتبط :
«كافه نقد» نقد و بررسی فیلم lucy

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )


تعداد وقوع جرم و جنایت در شهر ژوهانسبورگ واقع در آفریقای جنوبی افزایش پیدا کرده است و لزوم برقراری امنیت بیش از پیش احساس می شود.

وب‌سایت مووی مگ:

نام فیلم: چپی (Chappie)

کارگردان : Neill Blomkamp

نویسنده : Neill Blomkamp ، Terri Tatchell

بازیگران :

Sharlto Copley...Chappie

Dev Patel...Deon Wilson

Hugh Jackman...Vincent Moore

Sigourney Weaver...Michelle Bradley

و...

رده سنی : R ( مناسب برای افراد بالای 17 سال)

ژانر : اکشن     

زمان : 120 دقیقه 

منتقد : میثم کریمی


نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

« منطقه 9 » در سال 2009 اثری غیرقابل پیش بینی بود که به راحتی توانست تبدیل به یکی از موفق ترین آثار علمی تخیلی دهه مبدل شود و 4 نامزدی اسکار را نیز بدست آورد. نیل بلومکمپ، کارگردان جوان و مستعد « منطقه 9 » با بودجه محدود 30 میلیون دلاری توانست اثری را روانه سینما کند که به راحتی با بلاک باسترهای پر زرق و برق هالیوودی برابری می کرد و خبر از ظهور فیلمسازی بزرگ می داد. دومین ساخته سینمایی بلومکمپ به نام « بهشت / Elysium » نیز اثری اکشن و انتقادی درباره سیستمی بود که افراد ثروتمند را به منطقه ای در خارج از کره زمین که زندگی بهتری در آنجا وجود داشت منتقل می کرد و باقی انسانها را در شرایطی نامساعد در زمین نابود شده قرار داده بود. « چپی » سومین ساخته نیل بلومکمپ است که به فاصله دو سال از ساخته شدن « بهشت » روانه سینما شده است. داستان از این قرار است :

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

تعداد وقوع جرم و جنایت در شهر ژوهانسبورگ واقع در آفریقای جنوبی افزایش پیدا کرده است و لزوم برقراری امنیت بیش از پیش احساس می شود. به همین منظور دولت برای کاهش تلفات انسانی ربات هایی را به شهر روانه می کند تا تبهکاران را به دام بیندازد و از کشته شدن افراد واقعی جلوگیری کند. در یکی از این عملیات ها، یکی از این ربات ها آسیب می بیند و به عنوان ربات قراضه علامت گذاری می شود تا از وضعیت عملیاتی خارج گردد. دکتر دئون ویلسون ( دیو پتل ) که در زمینه هوش مصنوعی کار می کند به تازگی موفق به ساخت برنامه ای شده که به ربات ها حق انتخاب می دهد و باعث می شود رفتاری مشابه انسان داشته باشند. با اینحال این اختراع جدید او اجازه آزمایش پیدا نمی کند و وی مجبور می شود از طریق دیگر، ربات آسیب دیده را دزدیده تا آزمایشش را بر روی او عملی کند اما در میانه راه مورد هجوم گنگسترها قرار میگیرند که از او می خواهند رباتش را طوری برنامه ریزی کند که به آنها در جرم و جنایتشان کمک کند و...

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

« چپی » در حال و هوای دو اثر قبلی بلومکپ ساخته شده است و می توان به دغدغه های مشترک کارگردان اهل آفریقای جنوبی را در سه اثری که از وی به نمایش درآمده جستجو کرد. بلومکمپ متولد کشوری است که آپارتاید را از سر گذرانده و مشاهده درد و رنج سیستم دیکتاتوری اش به حدی بر روح و روانش اثر گذاشته که در سه فیلم ساخته شده از وی به خوبی می توان روحیه مبارزه و نقد سیستم دیکتاتوری و جنایت علیه بشریت را در آن مشاهده نمود.

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

جدیدترین فیلم بلومکمپ را می توان از لحاظ مختلف با « پلیس آهنی » ساخته پُل ورهون در سال 1987 مقایسه کرد. هر دوی این آثار درباره دولتی است که برای رهایی از شر جرم و جنایت رباتی خلق می کنند و این ربات در ادامه داستان رفتاری انسانی پیدا می کند. اما تفاوت این دو اثر را باید در تفکر دو کارگردان جستجو کرد. پُل ورهون تخصص در روایت قصه ای سرگرم کننده با شخصیت های دوست داشتنی داشت اما بلومکمپ مشخصاً تاثیرپذیری بیشتری از سیاست و مفاهیم انسانی داشته است به همین جهت « چپی » بیشتر از اینکه قصد داشته باشد اثری قصه گو باشد و شخصیت های دوست داشتنی خلق کند، اثری در ستایش انسانیت و مفاهیم فلسفی است که غلظت آن به حدی زیاد شده که به وجه سرگرم کننده بودن داستان خدشه وارد کرده است.

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

چپی پس از اینکه توسط برنامه نویسش به مرحله بالاتری از هوش مصنوعی سوق داده می شود، رفتاری همانند یک کودک خردسال پیدا می کند که این به دلیل ورود تازه اش به دنیا همانند یک کودک است. او نمی داند که چه رفتارهایی درست و چه رفتارهایی غلط است و تاثیرپذیری او از محیط گنگستری پیرامونش از او موجودی متناقض می سازد که از طرفی باید با گنگسترها همصحبت شود و تفکر آنان را دریابد و از طرف دیگر باید به سوالات فلسفی اش درباره مفاهیم زندگی از سازنده اش گوش بسپارد؛ سوالاتی همانند : « چرا وقتی که من قرار هست بمیرم من رو خلق کردی؟ »

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

نگاه ویژه بلومکمپ به مفاهیم انسانی در « چپی » از جهاتی شایسته تقدیر است و می تواند مخاطبش را به فکر فرو ببرد اما عدم توجه به شخصیت های انسانی داستان و پرداخت تک بعدی شخصیت آنان، از جمله نفاط ضعف کارگردانی وی به شمار می رود. « چپی » شخصیت های جالبی در داستان گنجانده اما از پرداخت مناسب آنها سر باز زده و می توان گفت که حضور آنان در صحنه بیشتر برای تکمیل پرداخت شخصیت اصلی داستان یعنی ربات بوده است. اختلاف نظر میان دئون و وینست ( با بازی هیو جکمن ) بر سر استفاده از هوش مصنوعی و هدف بکار گیری ربات ها در زندگی بشر، می توانست با پرداخت دقیق تر به سرانجام بهتری برسد اما در حد یک ایده یک خطی باقی مانده است و بطور کل شخصیت های داستان قادر نیستند توجه تماشاگر را به خود جلب کنند و در بررسی روابط آنها با یکدیگر ایرادات مشخصی به « چپی » وارد است.

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

در بخش جلوه های ویژه، « چپی » همانند دو اثر قبلی بلومکمپ کیفیت بسیار خوبی دارد و استفاده بهینه ای از CGI شده است. بلومکپ که با بودجه ای محدود توانسته بود جلوه های ویژه فیلم« منطقه 9 » را به زیبایی خلق کند، در چپی نیز ثابت کرده که در بکارگیری از جلوه های ویژه کامپیوتری به بلوغ رسیده و می تواند بهترین استفاده را از این امکان ببرد. اکشن فیلم نیز با بهره گیری از تکنیک فیلمبرداری روی دست و اسلوموشن ( در نماهای نسبتا لانگ شات ) جذابیت دو چندانی را برای تماشای این اثر رقم زده است.

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

بازیگران فیلم نیز اگرچه از پرداخت مناسب شخصیت هایشان خبری نیست اما به خوبی کار خود را انجام داده اند. هیو جکمن و دیو پتل بازیهای بسیار خوبی از خود به نمایش گذاشته اند و سیگورنی ویور در یک اثر " رباتی " دیگر ما را به یاد بازی اش در سری « بیگانه » می اندازد. اما به نظرم جذاب ترین بازیگران فیلم نینجا و یو-لاندی ویسر هستند که با نام های هنری واقعی خودشان مقابل دوربین آمده اند. این دو بازیگر که در کشور آفریقای جنوبی خواننده سبک موسیقی " رپ " هستند، در « چپی » دوست داشتنی تر از بازیگران هالیوودی فیلم هستند.

نقد و بررسی فیلم چپی ( Chappie )

« چپی » در مجموع اثری انتقادی درباره دیدگاه انسان به زندگی و تلاش او برای کسب قدرت بیشتر است. می توان گفت که چپی دغدغه های ذهنی بلومکپ را در قالب شخصیت چپی به نمایش می گذارد. رباتی که هیچ اطلاعی از روابط ویرانگر بشر با محیط پیرامون خودش ندارد و مانند کودکی خردسال می ماند که قصد دارد خوب باشد اما هرگز نمی تواند در این ویرانه به چنین هدفی دست پیدا کند. « چپی » مسلما می تواند تلنگری به خوی جنگ آوری بشر باشد که این روزها سراسر جهان را در بر گرفته است. بلومکپ با ساخت « چپی » به خوبی مفاهمیم انسانی که مد نظرش بوده را به نمایش گذاشته است اما شاید اگر به شخصیت های انسانی فیلمش نیز اهمیت می داد، می شد که بار دیگر جذابیت تماشای یک اثر دیگر در حال و هوای « منطقه 9 » را داشته باشیم.