فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

نقاشی‌هایی که سهراب سپهری کشید


سهراب سپهری از دانشجویان ممتاز دانشکده هنرهای زیبا بود و قبل از شاعری نقاشی می‌کرد و نمایشگاه می‌گذاشت؛ وجهی از این هنرمند که بعد از انتشار شعرهایش در محاق قرار گرفت.

خبرگزاری ایسنا: اول اردیبهشت ماه سال‌روز درگذشت این نقاش و شاعر معاصر است. شاید فراگیر شدن شعرهای سهراب در بین مردم عادی یکی از دلایل شهرت او به عنوان شاعر باشد. اقبال مردم به شعرهای ساده و آهنگین سپهری باعث شد وجه هنرمندی او در محاق قرار بگیرد. هنر نقاشی، به خصوص سبکی که سهراب انتخاب کرده بود، نمی‌توانست به اندازه شعرهای او در بین جامعه و مردم عام گسترش پیدا کند و او را به عنوان یک هنرمند نقاش معرفی کند.

این در حالی است که سهراب سپهری قبل از اینکه به عنوان شاعر شناخته شود، در زمینه هنر تحصیل می‌کرد و جزو دانشجویان ممتاز دانشکده هنرهای زیبای تهران بود.



تابلوهای سهراب سپهری چه به واسطه هنر او در نقاشی و چه به واسطه شهرتش در شاعری، در هر نمایشگاه و حراجی که به نمایش و فروش گذاشته می‌شوند، با قیمت‌های بالا به فروش می‌رسند و طرفداران بسیاری دارند. چندی پیش یکی از تابلوهای او در دوبی ۱۴۰ میلیون تومان قیمت‌گذاری شد.

به گفته خود سهراب، پدرش بود که او را از کودکی به نقاشی عادت داد. در ابتدا تابلوهایی از مناظر طبیعی زادگاهش می‌کشید و بعدها با هنر مدرن آشنا شد. روزهایی که برای نقاشی به تپه‌های اطراف قمصر می‌رفت با منصور شیبانی آشنا شد. این دیدار سهراب را وارد دنیای تازه‌ای کرد. خودش درباره این آشنایی گفته است: «آن روز شیبانی چیزها گفت. از هنر حرف‌ها زد. وَن‌گوک را نشانم داد. من در گیجیِ دلپذیری بودم. هرچه می‌شنیدم تازه بود. شب که به خانه برگشتم، آدمی دیگر بودم.»

سپهری در هنر، دنیاهای مختلفی را تجربه کرد. نقاشی ژاپنی را دوست داشت، کوبیسم و رئالیسم را تجربه کرد و به نگاه تازه‌ای در نقاشی از طبیعت رسید. سفر او به اروپا برای استفاده از بورس تحصیلی از نقاط عطف زندگی‌اش بود. او پس از قطع شدن بورس تحصیلی‌اش مجبور بود برای تامین مخارج زندگی و نقاشی از ساختمان‌های چند طبقه آویزان شود و شیشه آپارتمان‌ها را تمیز کند.



سپهری‌ کار جدی‌ خود را در مقام‌ نقاش‌ با سلسله‌ تصویرهای‌ برگرفته‌ و خلاصه‌ شده‌ از طبیعت‌ آغاز کرد. نخستین‌ آبرنگ‌ها و گواش‌های‌ او را می‌توان‌ بازنمایی‌ لحظه‌های ‌تجربه‌ شاعرانه‌ در جهان‌ اشیاء دانست‌. حرکت‌ آزاد و شتابان‌ قلمو، در هم‌ شدن‌ رنگ‌ها و استفاده‌ از عوامل‌ تمرکز در نقاشی از جمله‌ مشخصات‌ آثار او هستند.

علاوه بر منظره، اشکال هندسی، سنگ‌ها و قلوه‌ سنگ‌ها، تنه‌ درختان‌، گل‌ها، شاخه‌ها، بوته‌ها و گلدان‌ها از اجزا و موضوعات نقاشی‌های سپهری هستند.

آثار نقاشی سپهری تاثیر گرفته از دستاوردهای زیبایی‌شناختی شرق و غرب بودند. البته در اجرای کارها متفاوت عمل می‌کرد و فرم‌های هندسی نخودی و خاکستری رنگش با تمامی نقاشان فیگوراتیو همزمان خود متفاوت بود. بسیاری رسیدن به این نوع نقاشی را به دلیل تاثیر طبیعت کویر و روح شاعرانه سهراب می‌دانستند.



او در ایران در نمایشگاه‌هایی چون اولین دوسالانه تهران، تالار عباسی، تالار فرهنگ، نگارخانه گیل گمش، استودیو فیلم گلستان، نگارخانه نیالا، نگارخانه صبا، نگارخانه سیحون و نگارخانه مس حضور داشت. سهراب بعدها و در سفرهای مختلف به کشورهای‌ هند، پاکستان، فرانسه، یونان، مصر، انگلستان و آمریکا آثارش را در نمایشگاه‌های بسیاری به نمایش می‌گذاشت.

از تابلوهای معروف این هنرمند می‌توان به «طبیعت بیجان»، «شقایق‌ها، جویبار و تنه درخت»، «علف‌ها و تنه درخت»، «ترکیب‌بندی با نوارهای رنگی»، «ترکیب‌بندی با مربع‌ها» و «منظره کرمان» اشاره کرد. او نقاشی‌هایش را به خط نستعلیق امضا می‌کرد.



سهراب سپهری 15 مهر ماه سال 1307 در کاشان متولد شد. پدر و مادرش هر دو اهل هنر بودند. سهراب از معروف‌ترین هنرمندان و شاعران معاصر است. او در نخستین روز اردیبهشت ماه سال 1359 بر اثر ابتلا به سرطان خون درگذشت.


ویدیو مرتبط :
2 میلیارد و 800 میلیون تومان:فروش نقاشی سهراب سپهری

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

کتک خوردن سهراب سپهری به‌خاطر نقاشی


علاقه‌ی سهراب به هنر و بخصوص نقاشی از همان سال‌های کودکی شکل گرفت، علاقه‌ای که بعدها در سایه‌ی شعرهایش قرار گرفت و در محاق ماند.

ایسنا: «کتاب من باز بود. چیزی نمی‌خواندم. دفترچه‌ام را روی کتاب باز کرده بودم و نقاشی می‌کردم. درخت را تمام کرده بودم. رفتم بالای یک کوه یک تکه‌ ابر نشان بدهم، داشتم یک تکه‌ ابر می‌کشیدم، رسیده بودم به کوه که باران ضربه بر سرم فرود آمد. فریاد معلم بلند بود: "کودن، همه‌ی درس‌هایت خوب است. عیب تو این است که نقاشی می‌کنی." کاش زنده بود و می‌دید هنوز این عیب را دارم.»

این‌ها بخشی از خاطرات «سهراب سپهری» از سال‌های مدرسه است که در کتاب «اتاق آبی» به کوشش خواهرش پروانه منتشر شده است. علاقه‌ی سهراب به هنر و بخصوص نقاشی از همان سال‌های کودکی شکل گرفت، علاقه‌ای که بعدها در سایه‌ی شعرهایش قرار گرفت و در محاق ماند.

کتک خوردن سهراب سپهری به‌خاطر نقاشی

اثر سهراب سپهری

فردا 15 مهرماه سال‌روز تولد سهراب سپهری است. نقاشی که بیشتر، او را با شعرهایش می‌شناسند. شاگرد اول مدرسه‌ای که همه‌ی درس‌هایش را از حفظ بود و به نقاشی عشق می‌ورزید و معلمش این علاقه را تنها عیب او می‌دانست.

سهراب وقتی می‌خواهد از خودش بگوید، حتی در شعر هم، پیشه‌اش را نقاشی معرفی می‌کند. به گفته‌ی خودش، این پدرش بود که او را به نقاشی عادت داد و آن را در دانشکده دنبال کرد. وقتی هنوز به عالم شعر و شاعری وارد نشده بود که از نقاشی‌هایش چند نمایشگاه برگزار شده بود. او پس از فارغ‌التحصیلی از دانشکده‌ی هنرهای زیبا، به تدریس هنرش پرداخت.

تابلوهای نقاشی سهراب مانند شعرهایش مملو از عناصر طبیعت است. در آثار آبستره‌اش هم این عناصر حضور خود را با سبک تازه‌ای حفظ می‌کنند؛ درختان به خطوط تیره‌ای تبدیل می‌شوند که از طول صفحه‌ی نقاشی می‌گذرند و لکه‌های رنگ به رنگ میان آن‌ها یادآور گل و ماهی و سبزه است. سپهری در سفرهایش به اروپا و نیویورک، سبک‌های مختلف نقاشی مدرن را تجربه و در نمایشگاه‌هایی شرکت کرد.

کتک خوردن سهراب سپهری به‌خاطر نقاشی

اثر سهراب سپهری

از معروف‌ترین تابلوهای این شاعر و نقاش می‌توان به «طبیعت بیجان»، «علف‌ها و تنه درخت»، «شقایق‌ها، جویبار و تنه درخت» و «منظره کویری» اشاره کرد. همچنین نمایشگاه‌های بسیاری از آثار او برپا شد که از آن‌ها حضور در دوسالانه‌ی ونیز، دوسالانه‌ی تهران، دوسالانه‌ی سن‌پائولو، جشنواره‌ی بین‌المللی نقاشی در فرانسه و نگارخانه‌های مختلف تهران را می‌توان برشمرد.

سهراب در ادامه خاطراتش پس از تنبیه شدن به‌خاطر نقاشی می‌گوید: «نقاشی هنر است. هنر نفی عیب است. نمی‌توان به کسی گفت: عیب تو این است که هنر داری ...»