فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
مُد ترانههایی با مفهوم نفرین و انتقام
ترانههای با طعم «نفرین» و «انتقام»که تب آن دورهای حسابی واگیر دار شده بود، ترانههایی که دیگر پلی نبودند برای وصل عاشق و معشوق بلکه تمام آنها متنهایی مازوخیستیاند که نیستی و نبود معشوق را طلب میکنند.
مجله زندگی ایده آل: ترانههای با طعم «نفرین» و «انتقام»که تب آن دورهای حسابی واگیر دار شده بود، ترانههایی که دیگر پلی نبودند برای وصل عاشق و معشوق بلکه تمام آنها متنهایی مازوخیستیاند که نیستی و نبود معشوق را طلب میکنند، هزاران برچسب بی وفایی به او میزنند و آخر مرگش را هم خیلی غیر محترمانه از خدا میخواهند. اما اینکه چرا این دوره جوانترها به جای ابراز احساسات معقول به سراغ این ترانهها رفتند را از زبان دکتر افشین یداللهی روانپزشک و ترانه سرا بشنوید.
استقبال از نفرین نامهها
چند وقتی است که تب ترانههای نفرینی فروکش کرده و این قابل پیش بینی بود که ممکن است بعضی از مضامین این نوع ترانه فراگیر شود و بعد فروکش کند، اما اینکه چرا از نفرین و انتقام نسبت به معشوق در ترانه اینقدر استقبال شد و اینکه چرا ما با نفرین و ناسزا با معشوق صحبت میکنیم، در حالی که به طور معمول معشوق باید مورد محبت و دوست داشته شدن قرار بگیرد، عوامل مختلفی دخیل بودند. به طور کلی ترانه بازتاب روحیات جامعه است. ما نمیتوانیم ترانه را مقصر یا عامل این ماجرا بدانیم، گاهی جامعهای به مرور به سمتی میرود که نیاز دارد یکسری از خشمها را ابراز کند و بعضی از این خشمها به سمت ترانهها روانه میشود. یک عامل دیگر این است که ما طی این سالها قابلیتهای عشق ورزیدن و محبت کردن را به طور معمول یاد نگرفتیم، به خاطر اینکه شرایط اجتماعی که وجود داشته باعث شده که آدمها نتوانند تعاملهای واضح و تعریف شدهای داشته باشند و مجموعه عواطف و احساساتی که باید در یک رابطه معمول دیده شود در این روابط ابراز نشده است. دیگر اینکه خیلی وقتها خشمی نسبت به شرایط مختلف وجود دارد که باید ابراز شود، اما نمیشود؛ خشمی که مجالی برای بروز پیدا نمیکند و در جای دیگری خود را نشان میدهد. در جامعه هم این را میبینیم که مثلا کارمندی امکان ابراز ناراحتی از مدیرش را پیدا نمیکند و بعد این خشم را در خانه بر سر همسرش خالی میکند، درست مثل اینکه طرز کار با یک وسیله الکترونیکی را بلد نباشیم و با اشتباه زدن دکمهها به نتیجه دلخواه نرسیم و آن دستگاه هم نیاز ما را برطرف نکند و بعد ما خشممان را سر دستگاه خالی کنیم.
نگاه سطحی به عشق
یکی دیگر از مکانیسم هایی که شخص به سمت ترانههای نفرینی تمایل پیدا میکند مکانیسم واکنش سازی است که فرد وقتی چیزی را میخواهد و نمیتواند به دست بیاورد با بی ارزش کردن آن خودش را تسکین میدهد که ارزشی نداشت و این درواقع یک مکانیسم دفاعی غیربالغانه است. در ضرب المثلهای عامیانه هم این مکانیسم را میبینیم (گربه دستش به گوشت نمیرسد ...). در عمل تجربه کردیم خیلی از مسائل اجتماعی را با برخوردهای ضربتی نمیتوان حل کرد. ملتی که زنده است حرف هایی برای زمزمه کردن لازم دارد. زبان زنده باید تولیدات ادبی داشته باشد و ترانه یکی از فراگیرترین این تولیدات است. شما هیچ ملتی را نمیتوانید تصور کنید که ترانه زمزمه نکنند و از آنجایی که ترانه مجرای بروز افکار مردم و دیدگاه و احساسات آنهاست، میتواند به ما کمک کند بفهمیم در ذهن مردم و زیر پوست جامعه چه میگذرد. رواج این ترانهها نشان میدهد قشری که مخاطب آنها هستند چه دیدگاهی نسبت به عشق و رابطه عاطفی دارند. هر چه هم سن پایینتر میرود، میبینیم که نگاه به عشق سطحیتر میشود و خشمها هم صریحتر ابراز میشود. اگر این نوع فضاها مخاطب پیدا کرده؛ یعنی قشری از جوانان ما به این نوع نگاه علاقه دارند و با آن همذات پنداری میکنند، ترانه علامت این مساله است.
ترانـه انعکاس حال و هوای جامعه است
ترانه، انعکاس حال و هوای جامعه است. در برههای ترانه سرایان که بیانگر بخشی از ناخودآگاه جمعی جامعه میشوند و خودشان هم در معرض این خشمهای ابراز نشده قرار گرفتهاند به ناچار این خشمها را در ترانههایشان منعکس کردند. در ضمن به این دلیل که نیاموختهایم احساساتمان را ابراز کنیم و این احساسات در وجود ما انبار میشوند دچار خشم میشویم. شما نمیتوانید احساساتتان را به شیوهای درست و مناسب بیان کنید و در نتیجه رابطه عاطفیتان دستخوش فراز و فرود میشود و تعادلش به هم میخورد. یک نکته دیگر هم این است که بعضی از واژه ها، تصاویر، مضامین یا حالات عاشقانه اجازه ورود به ترانه را پیدا نمیکنند و همین محدودیت هم باعث میشود که خشم ایجاد شود. به هر حال روند مسائل اجتماعی اینگونه است که یک جریان آهسته شروع میشود و بعد فراگیر میشود و جوانان به خاطر تعامل غلط با والدین و دیگران هم تحت فشارهایی بودهاند. این خشمها جمع میشود و به صورت عواطف ابراز نشده تلنبار میشود، مثلا آدمها به هم علاقهمندند، اما در جامعه مجال چنین ابراز علاقههایی فراهم نشده یا گاهی از سوی برخی خانواده برخورد غیرکارشناسی میشود و فردی که میخواسته عشقش را ابراز کند و نتوانسته و با او برخورد شده طی یک مکانیسم دفاعی میآید خشمش را به همان کسی که دوست دارد ابراز میکند. چون از ابتدا یاد نمیگیریم چگونه روابط عاطفی داشته باشیم و به ما آموزش داده نشده و این مهارتها را به دست نمیآوریم در نتیجه رفتارها و عکسالعملهای غلط، پاسخهای ناسازگارانه میگیریم و این سیکل معیوب عوارض خود را تشدید میکند.
ویدیو مرتبط :
ترانه زیبای نفرین با صدای میلاد فردمنش...
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چرا مریم حیدرزاده از خواننده “فقط بخاطر تو” شکایت نکرد؟ و چرا ترانه “نفرین” را برای چاووشی سرود؟
وی که متولد ۵۶ است از میانه دهه هفتاد کار خود را به عنوان ترانه سرا آغاز کرد و در اواخر همین دهه بود که نخستین کتابش را به چاپ رسانید. از همان زمان تا امروز به عنوان ترانه سرا با بسیاری از چهره های موسیقی پاپ همکاری داشته است.
حیدرزاده اما از میانه دهه هشتاد با ممنوعیت انتشار آثارش در ایران مواجه شد و به تازگی بعد از گذشت یک دهه مجوز مجموعه ای از او با نام “تو را در حضور همه دوست دارم” صادر شد.
این ترانه سرای بااحساس در گفتگویی تفصیلی که با “هفت صبح”انجام داده است درباره برخی از نقاط مهم کارنامه کاریش حرف زده است.
نمی توانستم شکایت کنم چون کارهایم ثبت نشده بود
از جمله این نقاط ماجرای سرقت ترانه “فقط بخاطر تو”ی وی توسط پاکسیما زکی پور ترانه سرای لوس آنجلسی و خواندن آن توسط منصور جعفری است. حیدرزاده درباره دلیل عدم شکایت از این ترانه سرا می گوید: آن زمان که خواننده لوس آنجلسی ترانه “فقط بخاطر تو” را خواند کپی رایت نبود و نمی توانستم از آنها شکایت کنم. برای خارج از کشور بعد از آن که منصور بدون اجاره کارم را خواند وکیل گرفتم به سفارت سوئیس رفتم و کارهایم را آنجا به ثبت رساندم تا دیگر این تجربه ها تکرار نشود.
وی ادامه می دهد: آن زمانی که ایشان “فقط بخاطر تو” را خواندن من هنوز کارم را ثبت نکرده بودم و اگر ثبت کرده بودم آن وقت می شد اقدامات حقوقی به عمل آورد. این ترانه را خانمی برداشت و بدون اجازه من و با اضافه و کم کردن عبارتهایی به آن خواننده داد برای همین در زیرش نوشتند با الهام از ترانه ای از مریم حیدرزاده. بعد هم پایه کار من و تکیه کلام این ترانه باعث شهرت بی جهت ایشان شد اما در هر حال ترانه را برداشتند و به اسم خودشان ثبت کردند.
حیدرزاده خاطرنشان می سازد: من آن موقع نمی توانستم کاری انجام دهم اما چند سال بعد این کار را ثبت کردم ولی به هر حال آب رفته به جوی بازنمی گردد.
ترانه “نفرین” محصول یک شکست عشقی وحشتناک است
مریم حیدرزاده خالق ترانه “نفرین” یعنی اولین قطعه اولین آلبومی است که بصورت زیرزمینی با نام محسن چاووشی پخش شد یعنی همان قطعه ای که مطلع آن چنین است: الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرت/بیای ببینی که همه حلقه زدن دور و برش.
حیدرزاده درباره نگاه نفرت انگیزی که در این کار به معشوق داشته است بیان می دارد: این ترانه برآمده از اتفاقی کاملا شخصی بود که در سال ۷۹ برای من رخ داد و این کمترین کاری بود که بعد از یک شکست وحشتناک از دستم برمی آمد. البته مهم نیست و الان خوشحالم در کتاب اخیرم هم نوشته ام که از همه کسانی که از زندگیم رفتند متشکرم چون اگر نمی رفتند آن کسی که بنا بود بیاید نمی آمد.
این ترانه سرا ادامه می دهد: خیلیها به من انتقاد کردند که تو بنیانگذار این گونه نگاههای منفی در ترانه ها بودی اما به نظر من آدمهای یک جامعه درست به مانند اعضای یک خانواده هستند و هر کس تجربه ای به دست می آورد باید آن را در اختیار دیگران بگذارد.
اخبار فرهنگی - سینماژورنال