فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

معرفی فیلم های روز جهان: سایه های تاریکی


سریالی كه اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 پخش می‌شد به یك فیلم تجملاتی با بودجه‌ای كلان تبدیل شده است به نام «سایه‌های تاریك».

شرق: سریالی كه اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 پخش می‌شد به یك فیلم تجملاتی با بودجه‌ای كلان تبدیل شده است به نام «سایه‌های تاریك».

اگرچه سازندگان فیلم از بعضی داشته‌های نسخه پر و پیمان قدیمی استفاده كرده‌اند، اما برای اینكه «سایه‌های تاریك» را اثری كامل و بی‌نقص بدانیم با تردیدهایی جدی مواجهیم. تیم برتون با همان سبك و شیوه مخصوص خودش خانواده‌ای قرن هجدهمی را ترسیم كرده كه با یك خون‌آشام بریتانیایی آشنا می‌شوند كه نقش‌اش را جانی دپ بازی می‌كند.

اما این طنزی است كه در لابه‌لای زیركی و ناپختگی در داستان جاری می‌شود. در حقیقت برتون با تمهیدات خویش داستان را از كششی كه ذاتا (و براساس اقتضائات ژانر) به سمت پیچیدگی دارد، دور كرده و نوعی طنز ملایم را به آن تزریق می‌كند.

 البته همچنان حواس همه هست كه خون‌آشام اصلی فیلم با بازی جانی دپ در یكی از عجیب و غریب‌ترین نقش‌آفرینی‌هایش باید طوری حضور داشته باشد كه كمپانی برادران وارنر استفاده لازم را از این محصول ابتدای تابستانش برده باشد.




خود تیم برتون در دوران نوجوانی كشته مرده نمایش روزانه سریال دن كورتیس (همان سریال اصلی منبع اقتباس) بوده كه طی سال‌های 1966 تا 1971 بعدازظهرها از شبكه ABC پخش می‌شد و مجموعا به 1225 اپیزود رسید. «سایه‌های تاریك» هشتمین همكاری جانی دپ و تیم برتون است كه به این بازیگر فرصت دوباره‌ای بخشیده تا یك‌بار دیگر با قیافه‌ای عجیب و غریب و صورتی سفیدشده و موهایی آرایش‌شده به یك خون‌آشام ترسناك تبدیل شود؛ موجودی كه پس از خوابی 200ساله در قبرش دوباره در سال 1972 به زندگی بازگشته است.

 اینجا هم برتون همچون «سویینی تاد» مقدمه‌ای پنج‌دقیقه‌ای را در ابتدای فیلم قرار داده و به وسیله آن داستان سفر خانواده كالینز به آمریكا و تاسیس امپراتوری تجاری ماهیگیری در «مِین» را بازگو می‌كند. در این مقدمه همچنین ماجرای عشق تراژیك كالینز به بانویی زیبا به نام ژوزت (بلا هیثكوت) روایت می‌شود. این بانوی زیبا توسط جادوگری كینه‌توز به نام انجلیك (اوا گرین) از صخره‌ای به پاین پرت می‌شود؛ جادوگری كه بارناباس را هم به خون‌آشام تبدیل و او را در اعماق زمین محبوس می‌كند.




زمانی در سال 1972 قبر بارناباس شكافته می‌شود تا از او به عنوان اولین قربانی انجلیك یادی شود. بارناباس تشنه انتقام بیدار می‌شود و به سوی خانه قدیمی به راه می‌افتد؛ خانه‌ای كه اكنون متعلق به كالینوود مانور بزرگ است و به شكل تاسف‌باری خراب شده و از ریخت‌افتاده است. بانو الیزابت (میشل فایفر) بزرگ خانواده‌ای افسرده‌حال و نامتعارف است كه در این خانه ساكن هستند. این بانو دختری گستاخ و بدذات دارد به نام كارولاین (كلویی گریس مورتز) كه دارای برادری نه‌چندان بهتر از خودش است كه راجر (جانی لی میلر) نام دارد. آخرین فرزند مادر خانواده پسری 10ساله است به اسم دیوید (جولی مك گراث). دكتر جولیا هافمن (هلنا بونهم كارتر) روانپزشك دیوید است.

 شخصیتی فرومایه به نام ویلی (جكی ارل هیلی) و پرستار جوانی به نام ویكتوریا كه سخت شبیه ژوزت روزگاران دور است هم دیگر اعضای این خانواده را تشكیل می‌دهند. رییس بزرگ شهر همان كسی است كه صاحب كمپانی بزرگ ماهیگیری است و انجی نام دارد، كسی كه در حقیقت همان انجلیك افسانه‌ای است كه مدت‌هاست انتظار یك فرصت دیگر را می‌كشد تا بارناباس را مال خود كند.




نویسنده «سایه‌های تاریك» گراهام اسمیت است كه پیش از این «غرور و تعصب و زامبی‌ها» و «آبراهام لینكلن، شكارچی خون‌آشامان» را نوشته است. در این فیلم از روابط و اتصالات داستانی غیرقابل پیش‌بینی و عجیبی استفاده كرده است كه به عنوان نمونه می‌توان به ارتباط بارناباس با وسایل نقلیه موتوری، هیپی‌ها، رفتار خشن و امروزی كارولاین و وسایل الكتریكی و عروسك‌های ترسناك و چیزهای دیگری از تمدن مدرن اشاره كرد.

وقتی بارناباس با ویكتوریای متین و موقر روبه‌رو می‌شود متقاعد می‌شود كه به او فرصتی دوباره داده شده تا عشق قدیمی‌اش را باز یابد. البته حین جست‌وجوهای بارناباس دكتر هافمن هم هست كه با نقل و انتقال و آزمایش‌های مختلف روی خون او به دنبال برگرداندنش به وضعیت انسانی است. در این میان بارناباس باید خودش را برای نبرد با انجی هم آماده كند؛ دشمنی خطرناك كه نیمی از شهر را به نابودی كشانده و بارناباس یا باید به خدمت او دربیاید یا اینكه به تابوت 200ساله‌اش بازگردد.

با توجه به بازی هلنا بونهم كارتر در نقش موجودی ترسناك و وحشی به نام بلاتریكس لسترانج در مجموعه فیلم‌های «هری پاتر» شاید برای برتون راحت‌ترین كار این بود كه نقش انجی را به همسرش بدهد. اما بونهم كارتر در نقش دكتر هافمن به خوبی توانست چهره بیمارگونه یك دكتر دوره‌گرد مخصوص دیوانه‌ها در نیویورك را برای مخاطبان باورپذیر كند.



 بازی اوا گرین با آن رها بودنش و با آن دندان‌های براق كه از پشت لب‌های زخم و زیلی و سرخ‌رنگش به رخ تماشاگر می‌كشد، انجی را طوری نشان می‌دهد كه بیننده منتظر است تا هر آن بارناباس توسط او زنده زنده خورده شود. انجی از نظر تماشاگر یك عفریته تمام‌عیار است و بارناباس یك جنتلمن تمام‌عیار و در نبرد بین این دو مسلما تماشاگر طرفدار دومی است، اما خون‌آشام‌ها جذابیت‌های مخصوص خودشان را دارند و معمولا از هیچ‌كدام‌شان نمی‌شود به همین راحتی چشم‌پوشی كرد.


آنچه راجع به جانی دپ می‌توان گفت این است كه این بازیگر در نمایش جوانب مختلف شخصیت‌ها، از جدیت و سختكوشی آنها گرفته تا طنز فاخر و كنترل‌شده‌شان، همواره موفق بوده و به راستی شایستگی جایگاهی را كه اكنون به خود اختصاص داده داشته و دارد. فایفر و مورتز در لحظاتی كارشان خوب است، هرچند نقش‌هایشان در فیلمنامه چفت و بست خیلی محكمی ندارد. تمام فیلم در انگلستان فیلمبرداری شده و در مجموع همانند سایر فیلم‌های كارنامه سازنده‌اش ارزیابی می‌شود.  


ویدیو مرتبط :
بچگی های سایه تاریکی:))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

معرفی فیلم های روز جهان به همراه گفتگو با بازیگر "شوالیه تاریکی بر می خیزد"


با آغاز اكران یكی از سیاه‌ترین آثار كمیك بوكی كه تاكنون تولید شده، انتظار طولانی عده‌ای از طرفداران آثار جدی هم مثل هواداران داستان‌های ابرقهرمانی به سر رسید.