فرهنگ و هنر
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | خواندنی ها با برترین ها (81)در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ... |
مروری بر سریالهای ماندگار درباره عاشورا
ساخت سریالهای تاریخی، آن هم مربوط به تاریخ صدر اسلام، حساس و پرهزینه هستند چون هر کس بنا به اعتقادات و زاویه نگاهش، تفسیر و تعبیری از حوادث آن دارد که یکی از چشمگیرترین این حوادث ماجرای عاشورا و قیام امام حسین(ع) است.
قیامی که با گذشت بیشتر از 1373 سال همچنان تازه و پر نکته و نغز است و پرداختن به آن اگر چه جالب است اما ریسک بالایی دارد. واقعه عاشورا تصویریترین واقعه و پر نمادترین رویداد برای ما ایرانیهایی است که آن را با هنر تعزیه، پردهخوانی و شعر و کنایه در طول تاریخ پیش بردهایم که همین ویژگیها ساخت سریال درباره آن را مشکلتر میکند.
با این حال در طول سالیان گذشته، چند سریال، موضوع خود واقعه کربلا و نه بازتابهای عاشورا مانند سریالی مثل «شب دهم» و... را نشان دادهاند. از «مختارنامه» که پرخرجترین سریال تاریخ تلویزیون ایران است تا سریال نیمه تمام «ثارالله» که تحت همین فشارها و نکات، نیمه تمام در بیابانهای یزد رها شد. در اینجا نگاهی داریم به این چند سریال تا ببینیم چگونه سر و شکل گرفتند و چه سرانجامی داشتند.
مختارنامه(1381 – 1388 / داوود میرباقری):
پرهزینهترین سریال تاریخ تلویزیون ایران که با هزینه 30 میلیارد تومانی به ماجرای قیام مختار ثقفی و خونخواهی قاتلان دشت کربلا پرداخت. سریالی 45 قسمتی که 3 سال قبل، جمعه شبها روی آنتن شبکه اول میرفت و همین شبها هم هر شب ساعت 9:30 شب از شبکه آی فیلم پخش میشود. میرباقری در آخرین تجربه سریال تاریخیسازیاش برشی تاریخی از سال 41 هجری تا سال 67 هجری داشت؛ یعنی از صلح امام حسن(ع) با معاویه تا کشته شدن مختار.
در مختارنامه حدود نیم ساعت از صحنههای کربلا به تصویر کشیده شده بود که اکثرشان در بهار 88 در روستای طرود در 120 کیلومتری جنوب شاهرود ثبت و ضبط شده بودند. صحنههایی مانند نماز ظهر عاشورا، پیوستن زهیربنقین به امام، شهادت وهب، که بعد از شهادت سرش را برای مادرش پرت میکنند و مادرشام وهب آن را برمیگرداند، صحنه آب آوردن حضرت عباس و شهادتش که این آخری، سکانسی 11 دقیقهای بود که به دلیل اعتراضات به نحوه نمایش علمدار کربلا هیچوقت پخش نشد تا نقشآفرینی «کاوه فتوحی» در نقش حضرت عباس دیده نشود.
با این حال عاشورا و تاثیر فاجعه کربلا در همه قسمتهای این سریال هویدا بود و میرباقری با جزئیاتی دقیق در دکور و اکسسوار و گریم که بیشتر از 10میلیارد تومان هزینه در پی داشت توانست پیچیدگی قومی و عقیدتی جهان اسلام و کوفه آن دوران را به نمایش بگذارد. ضمن اینکه میرباقری با خلق شخصیتهای ماندگار مانند مختار(فریبرز عربنیا)، ابن زیاد(فرهاد اصلانی)، ابن سعد(مهدی فخیمزاده)، ابن زبیر(رضا کیانیان) و... نشان داد ید طولایی در خلق اینگونه شخصیتهای تاریخی دارد.
مختارنامه با بیشتر از 60 بازیگر اصلی، 120 بازیگر نقش فرعی و دوهزار سیاهی لشکر اگر چه انتقاداتی در نحوه نمایش تصاویر کربلا به همراه داشت اما بازپخش آن و استقبال مجدد از سریال نشان میدهد این سریال توانسته مهمترین بار تلویزیون ایران را در بخش پرداخت به عاشورا بردارد.
معصومیت از دست رفته(1380 / داوود میرباقری):
یک داستان و شخصیت خیالی در بستر اتفاقی تاریخی. شوذب(امین تارخ)، خزانهدار کوفه بود که اوایل از محبان علی(ع) به شمار میرفت اما کم کم به دستگاه اموی پیوست و از عوامل حکومت شد. چنین شخصیتی در تاریخ وجود خارجی ندارد اما میرباقری به بهانه آن توانست اتفاقاتی را که قبل از فاجعه کربلا و بعدش در کوفه و دارالاماره این شهر میافتاد به تصویر بکشد.
شوذب عملا نقشی در تغییر حوادث کربلا نداشت ولی با بازی درخشان تارخ که خیلیها را یاد «شیخ حسن جوری» سریال سربداران و «ابن سینا»ی سریال بوعلی سینا میانداخت و گریم خیرهکننده «عبدالله اسکندری»، نقش باور پذیری شده بود. فضای تله تئاتری و روایت در فضای بسته که ماجرای مال دوستی و ترس کوفیان را از ابن زیاد(داریوش فرهنگ) نشان میداد و تردید و دودلی شوذب را که یار سابق علی(ع) بود و حالا میدید که ابن زیاد قصد جان پسر علی(ع) را کرده است.
شوذب اگر چه تلاش میكرد تا مانع فاجعه کربلا شود اما تمایل به مقامش و ترس از دست رفتن پستش باعث شده بود تا دستانش بسته شود. میرباقری کوشیده بود تا با ایجاد عشقی مثلثی بین سه دین، شوذب مسلمان، ماریای نصرانی(فریبا کوثری)، حمیرای یهودی(سارا خوئینیها) سرگردانی نقش اول سریال را تشدید کند.
بازی فرهنگ در نقش ابن زیاد بخصوص وقتی بعد از فاجعه کربلا دچار مالیخولیا و توهم شده بود و پایش عفونت کرده بود از صحنههای عجیب این سریال است. نمای پایانی سریال و فرار شوذب پیر و فرتوت از زندان حجاج بن یوسف(انوشیروان ارجمند) با فریادهای یاحسین هم نمایی امیدبخش به شمار میرود.
روایت عشق(1364 / علاالدین رحیمی):
تقریبا اولین سریال بزرگ درباره کربلا است که درست به خود فاجعه میپردازد. این سریال با هزینه 3 میلیون تومان ساخته شد. این سریال در بیدخت گناباد جلوی دوربین رفت و برای همین هم اکثر بازیگرانش از اهالی مشهد بودند مثل خود «انوشیروان ارجمند» که نقش ابن سعد را بازی کرد و همین طور مرحوم «رضا سعیدی» که ابن زیاد بود و نقش کوتاه اما موثرش، او را به خیلیها شناساند.
روایت تصویری در این سریال به شدت تحت تاثیر فیلم «محمد رسولالله» مصطفی عقاد بود. نقش امام حسین(ع) را دوربین برعهده گرفته بود و خبری از خویشان و یاران امام نبود. سریال، صحنههای جنگی چندانی نداشت و اشقیا روی تپهای که مثلا به میدان جنگ مشرف بود برای هم تعریف میكردند که چه کسی به میدان آمده و چه میکند. اما در میان صحنههای ماندگار این سریال، صحنههایی مانند برهنه شدن غلام سیاه(علی اوسیوند)، شهادت حر و شهادت خود امام هم در نوع خودش تازگی داشت.
در صحنه پایانی سریال، دوربین که زاویه دید نگاه امام است در گودال نشسته است و اشقیا با ترس و نیزه و شمشیر به او نزدیک میشوند. شمر، عربده کشان و خنجر به دست نزدیک میآید و قاب دوربین شکسته و خونین میشود. روایت عشق از سریالهای مهجور و کمتر دیده شدهای است که به نسبت زمان ساخته شدنش که در سالهای میانی جنگ ایران و عراق بود، سریالی قابل تامل است.
طفلان مسلم(1386 - 1387 / سیدمجتبی یاسینی):
نام سریال که محصول شبکه الکوثر- شبکه عرب زبانان صدا وسیماست- نامی واضح و یادآور تعزیهای به همین نام بود. با اینکه کل ماجرای حضور دو پسر مسلم در کوفه و شهادتشان شاید چندان معتبر نباشد(چون گفته شده مسلم بن عقیل به تنهایی و با دو راه بلد از کوره راهی، راهی کوفه شد و در میان راه، آن دو راه بلد از تشنگی مردند و او به سختی خود را به شهر رساند) اما یاسینی سعی کرد از این فضا سریالی تاریخی بسازد که به تبعیت از سریالهای میرباقری چاشنی عشق سلافه و غلام ابن حارث هم داشت.
طفلان مسلم با وجود 9 بار بازنویسی و بازی موثر «جهانگیر الماسی» در نقش «قاضی شریح»، قاضی کوفه که نقش منفیاش خیلیها را یاد نقش منفیاش در پس از باران میانداخت، اما در مابقی نقشها دچار افت شد. شاید اوج این افت در شخصیتپردازی و قصهسازی برای ابراهیم و محمد، دو پسر مسلم بود که نه، چندان همراهی مخاطب را در پی داشت و نه فضای بهشدت مثبتشان، مخاطب را تحتتاثیر قرار میداد.
آخرین دعوت(1387 / حسین سهیلیزاده):
تنها سریالی که در ماشین زمان، زمان حال را به محرم 61 پیوند داده بود! البته «حسین سهیلیزاده» که با ساخت سریالهایی مثل «فاصلهها»، «ترانه مادری» و «دلنوازان» و همین روزها هم با «دختران حوا» نشان داده که فضای ملودرام محبوب مخاطب تلویزیونی را میشناسد، سعی کرد تا از این تلفیق، فضایی متفاوت بسازد. یوسف (فرامرز قریبیان) نماینده سابق مجلس در جادهای بهطور اتفاقی سر از کوفه سال 61 هجری در میآورد. کوفهای که در آستانه مهمانکشی است.
این فضا تقریبا شبیه همان فضایی بود که قریبیان در فیلم سفیر (1361/ فریبرز صالح) تجربه کرده بود. او آنجا نقش «قیس بن مسهر» سفیر امام حسین(ع) را بازی میكرد که در کوفه غریبه بود و اینجا در آخرین دعوت هم نقش مردی غریبه در کوفه را بازی میكرد. سریال 13 قسمتی سهیلیزاده برشهایی مداوم بین زمان گذشته، قصه یوسف در کوفه و زمان حال و تلاش نزدیکان یوسف برای پیدا کردن او بود. البته این برشها و فضای نامتعارف برای بیننده سنتی تلویزیون جالب بهنظر نمیرسید.
ثارالله(1382 / شهریار بحرانی):
پروژه بلندپروازانهای که بعد از 100 دقیقه فیلمبرداری و هزینه یک میلیارد و دویست میلیون تومانی متوقف شد. این سریال که قرار بود در 32 قسمت تولید شود بهدلیل اعتراض بعضی مراجع و علما به نحوه نمایش امام حسین(ع) و واقعه عاشورا، متوقف ماند. «علی لاریجانی»، رئیس وقت سازمان صداوسیما بعد از 8 ماه، پیش تولید این سریال را در اسفند 81 در بیابانهای یزد کلید زد.
سریالی که در آن 50 بازیگر مانند «محمدعلی كشاورز»(معاویه)، «جمشید مشایخی»(هانی بنعروه)، «اكبر عبدی»(ولید)، «عنایت بخشی»(عمر بن سعد)، «رویا تیموریان»(ام البنین)، «شهرام حقیقت دوست»(یزید) و «جعفر دهقان»(حر) بازی میكردند. با وجود اینها، این سریال راه بهجایی نبرد تا با تغییر رئیس سازمان و رفتن بودجه به سمت سریال مختارنامه و همینطور ساخت فیلم «ملک سلیمان» توسط «شهریار بحرانی» این سریال، پروندهای نیمه مختومه پیدا کند.
ویدیو مرتبط :
مروری بر شب عاشورا
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
شخصیتهای ماندگار و محبوب سریالهای ماه رمضان + تصاویر
شخصیتهای ماندگار و محبوب سریالهای ماه رمضان + تصاویر
بیش از یک دهه سریال سازی در ماه رمضان، چهره ها و شخصیت های ماندگاری را به سریال های تلویزیونی هدیه داده است. این گزارش، مروری است بر همه این شخصیت های خاطره انگیز ماه های رمضان این سالها.
ماراتن سریال های رمضانی از امشب شروع خواهد شد. این بار هم تلویزیون مطابق سنت بیش از یک دهه گذشته خود،سریال سازی در ماه رمضان را دنبال کرده است.. سنتی که هم اکنون به فرصتی برای رقابت بین شبکه ها تبدیل شده است چون در ماه رمضان، تلویزیون حالت مرجع بودن پیدا می کند. مخاطبان برای فهمیدن زمان سحر و افطار، سفره را پیش پای تلویزیون پهن می کنند و همین زمان، فرصتی تکرار ناپذیر به تلویزیون می دهد که مخاطب را درگیر خودش کند. بین همه برنامه های تلویزیونی، سریال ها جایگاه ویژه ای دارند و گواه این ادعا ساخت حدود 50 سریال در10 -12 سال اخیر است.
از بین این سریال ها، تعدادی بیشتر دیده شدند و در یادها ماندند. آغاز ماه رمضان بهانه ای شد تا چند نقش ماندگار سریال های رمضانی این سال ها را مرور کنیم. نقش هایی که بدون شک ماندگاری آنها به عوامل متعددی همچون قصه، کارگردانی، بقیه بازیگران، موسیقی، ساعت و شبکه پخش و...وابسته بوده است.
سید جلال/ گمگشته (1380):
آتیلا پسیانی در اولین تجربه رمضانی قابل توجه تلویزیون، ریسک بزرگی کرد. او در سریال رامبد جوان، دو نقش کاملا متفاوت را داشت. یکی نقش جلال، مردی دین دار و مقبول و دیگری نقش کریم که یک دله دزد است. جابجا شدن این دوشخصیت، فضای سریال را می ساخت. کریم با کمک داوود(صالح میرزاآقایی)، جلال را می دزدید و خودش را جای جلال جا می زد تا مال و منال او را بالا بکشد.
اما کم کم متنبه می شد و حتی جانش را برای جلال می داد. می توان ادعا کرد موفقیت پسیانی و گمگشته مسیر را برای ساخت سریال های رمضانی باز کرد.
ماشاالله/ خانه به دوش (1383):
تلاش موثر حمید لولایی برای فرار از سایه خشایار مستوفی «زیر آسمان شهر / مهران غفوریان». او در سریال رضاعطاران، ماشاالله مرزوقی بود. مردی از طبقه پایین جامعه که می خواست برای کار و پول درآردن به مالزی برود اما پول سفرش را می دزدند. تقلای ماشالله برای حفظ آبرویش طوری که کسی فکر نکند که پولش را خورده اند و ایران است در مقابل تلاش ارصلان، باجناق پولدارش (غلامحسین لطفی) برای ریختن پته او روی آب، شاکله سریال را می ساخت. قابل انکار نیست بخشی از موفقیت لولایی مرهون حضور مریم امیرجلالی بود. امیرجلالی نقش زن ماشالله را داشت. زنی عصبی، غرغرو اما مهربان.
فرشته / او یک فرشته بود (1384):
اولین بازی بهاره افشاری چنان تاثیرگذار بود که بعد از 8 سال و نقش های دیگر، همچنان او را با این نقش می شناسند. افشاری، اولین شیطان ماه رمضانی تلویزیون بود که به قلم علیرضا کاظمی پور، کارگردانی علیرضا افخمی و موسیقی آریا عظیمی نژاد موج ماورایی سازی در رمضان را راه انداخت. مخاطب، چون هیچ پیشینه ذهنی و قضاوت قبلی نسبت به او نداشت، مثل بهزاد (حسن جوهرچی) مدام از فرشته شیطان صفت رو دست می خورد. فرشته ای که اول به عنوان دختری مصدوم وارد خانه بهزاد شد اما کارش به کشتن عزیز، مادر بهزاد (ثریاقاسمی) و جداشدن رعنا، زن بهزاد (مریم کاویانی) کشید.
جلیل/ صاحبدلان(1385):
درست از آب درآوردن نقش منفی کار سختی است اما این کار را محمد کاسبی در سریال محمدحسین لطیفی افتاد. او، جلیل، برادر پولدار خلیل(حسین محجوب) بود. مردی که اعتقادات خلیل را به مسخره می گرفت. اوج بازی اش در میانه سریال بود که خلیل برای هشداد دادن پیش اش آمده بود. جلیل هم اینجوری جوابش را می داد:«چشماتو وا کن! یه نگاه به این زندگی بکن!...این فقط یه گوشه از زندگیمه...حالا یه نگاه به خودت بکن...به قد و قواره زوار در رفته ات...به خونه خرابه ای که توش می لولی...به این نوه یتیم یسیر پرمدعات...به پیر پسر آفتابه دزدت...به من بگو خدایی که مدام ورد زبونته و عمریه خیال می کنی همه جا هواتو داره با توئه یا با من؟»
حاج یونس/ میوه ممنوعه (1386):
«سر پیری و معرکه گیری؟» قصه یک خطی سریال حسن فتحی، شاید با همین عبارت تعریف شدنی باشد. اینکه حاج یونس فتوحی (علی نصیریان) که پیرمرد بازاری و خانواده داریست ناگهان عاشق هستی، دختر بهرام ،بزرگ ترین بدهکارش (هانیه توسلی) می شود. اما نصیریان، فضاهای دیگری مثل تقابل با تمرد غزاله، دختر کوچکش (طنازطباطبایی)، زیاده خواهی پسر بزرگش، جلال (امیرجعفری) و افزایش نقش بیرون از خانه همسرش قدسی (گوهرخیراندیش) به عنوان مدیر آموزش و پرورش را هم به تصویر می کشد. همین تلفیق شرایط است که حاج یونس را سردرگم می کند. اقتدار قاضی شارح سربداران کجا و تزلزل حاج یونس فتوحی میوه ممنوعه کجا؟
الیاس/ اغما (1386):
«تو برگزیده شدی دکتر.»«تو نباید پیربابا رو عمل کنی.» حامد کمیلی در 25 سالگی در اولین سریال ماورایی سیروس مقدم، نقش الیاس را برعهده داشت. این بازیگر اصفهانی الاصل سال قبل اش در دو سریال «به دنیا بگوئید بایستد/محمدرضا آهنج» و «پرواز در حباب/ سیروس مقدم» هم بازی کرده بود اما الیاس، او را به همه شناساند. الیاس، جوانی ظاهرالصلاح بود که به طاها پژوهان (امین تارخ) که جراح کاربلد مغز پناه می برد و او را گول می زد تا آدم های خوب را مداوا نکند. کم کم می فهمیدیم الیاس، شیطان است که برای از راه به در کردن پژوهان، وجوه جسمانی پیدا کرده.
نادر/ بزنگاه (1387):
آخرین بازی رضاعطاران در یک سریال تلویزیونی.عطاران در بزنگاه که سومین سریال رمضانی اش هم بود نقش نادر را داشت. پسر معتاد و طرد شده خانواده که با تنها دخترش، درسا (نیکی نصیریان) برای گرفتن حق الارث پدر تازه درگذشته اش به خانواده برمی گشت. فضای تلخ سریال و شوخی های نادر موقع استفاده از مواد در دستشویی و ... با انتقادات تندی روبرو شد. با این حال هم بازی او، هم بازی های دیگر و به خصوص بازی مرجانه گلچین در نقش بهجت، زن برادر نادر چشمگیر بود. عطاران با سری تراشیده یک معتاد دوست داشتنی را بازی کرد و حالا حدود 4 سالی است که به تلویزیون برنگشته است.
بزرگ/ جراحت(1389):
اگر بینندگان تلویزیون در دهه 60، امین تارخ را با نقش های بوعلی سینا« ابن سینا / کیهان رهگذار» و شیخ حسن جوری«سربداران / محمد علی نجفی»می شناختند او در آخرین سال دهه 80، این فضا را شکاند و بزرگ را خلق کرد. تارخ در سریال محمد مهدی عسگرپور که سعید نعت الله آن را نوشته بود، برادر بزرگ خانواده بود. زندگی خوش آنها با تنشی که در ازدواج دخترش اکرم(مهدخت مهدوی فرد) با امیرحافظ، پسر برادرش(یاسرجعفری) ایجاد می شود آغاز می شود. صحنه بگو مگوی بزرگ با برادرش، اسماعیل(علی عمرانی) و زن برادرش، انسی(آتنه فقیه نصیری) از صحنه های خیره کننده سریال های تلویزیون است.
آیا امسال هم درمیان سریال های رمضانی تلویزیون، شخصیت ماندگار دیگری به این لیست اضافه خواهد شد؟
منبع: namehnews.ir