فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

مراسم نوروز در بین زرتشتیان یزد



 

مراسم نوروزدربین زرتشتیان یزد چگونه برگزارمی‌شود؟

 


شاید زرتشتیان در طول تاریخ بیشترین کوشش را برای نگهداری جشن نوروز که بخشهایی از آن به آیین‌های دینی آنان تعلق دارد داشته‌اند. با این وجود امروزه آیین‌های نوروزی در روستاهای مختلف زرتشتی نشین متفاوت است.

روشن کردن آتش در سپیده دم نوروز، یکی از قدیم‌ترین آیین‌های نوروزی ایران باستان، امروزه در قاسم آباد یزد برگزار می‌شود. در تاریکی سپیده دم صبح نوروز، خانه‌های قدیمی ‌محله قاسم آباد یزد یکی بعد از دیگری روشن می‌شوند.
هر خانواده و در پیشاپیش آنان زنان، سبزه، ظرفی پر از آب، یک سینی میوه که "ودرین" نامیده میشود، گلدانی از مورد و شمشاد، مجمر آتش و یک چراغ روغنی به بالای بام می‌برند و در کنار هیزم‌های از قبل آماده شده می‌گذارند. حدود ساعت پنج صبح سپیدی کلاه مردان زرتشتی در جرقه‌های آتش نمایان می‌شود.
همزمان با بر افروختن آتش آهنگهای نوروزی که از بلند گو پخش می‌شود، سکوت قاسم آباد را می‌شکند.
کیخسرو ماوندادی یکی از ساکنین محله قاسم آباد دلیل آتش افروزی بر بام‌ها را توضیح می‌دهد. او بیاد می‌آورد که در گذشته اجرای این مراسم با موسیقی زنده همراه بوده است:
"آتشی که در سپیده دم اورمزد برابر با اول فروردین بر روی بام افروخته می‌شود یک سنت کهن ایرانی است که در روستا‌های زرتشتی نشین باقی مانده است. ما بر این باور هستیم که ده روز مانده به عید نوروز که پنجه کوچک آغاز می‌شود، با آنش افروزی روان درگذشتگان را به خانه‌هایمان پذیرا می‌شویم. در پایان سال هم با آتش یعنی با نور و گرما آنها را بدرقه می‌کنیم و آب پشت سرشان می‌ریزیم."
"در آن زمانها پیرمردها- که روانشان شاد باشد، خدا بیامرز شدند- در پشت بام خانه‌ها به صورت پراکنده با ساز و دف و آواز این مراسم را برگزار می‌کردند. بیاد می‌آورم در آن زمان ما خیلی دوست داشتیم که نیمه شب از خواب بیدار شویم و صدای گرم آنها را با صدای دف، ساز و سرنا بصورت زنده بشنویم. اما امروزه چون آنها دیگر زنده نیستند ما این موسیقی را به حالت نوار در آوردیم و این همان صدای سازی است که در صدا و سیما هم پخش می‌شود. هدف زنده نگه داشتن این سنت است."
زرتشتیان معتقدند که روان یا به گفته آنان فروهر نیاکانِ درگذشته از ده روز پیش از نوروز به دیدار خانه و کاشانه پیشین خود می‌آیند و در صبح سال نو به محل اولیه خود بازمی‌گردند.
آنها باور دارند عطر میوه‌هایی که پاره می‌شوند، و بوی خوش اسپند و کندر که از آتش متصاعد می‌شود، همراه با زمزمه اوستا، روان نیاکان را که در حال ترک خانه خود هستند شاد می‌کند.
وقتی سپیده صبح می‌دمد، صدای بلندگو خاموش می‌شود و شعله‌های آتش فرو می‌نشیند، بخش آْئینی-دینی مراسم نوروز زرنشتیان در قاسم آباد یزد پایان می‌یابد و هر خانواده باقیمانده آتش خود را به آتشکده محله که به آن درب مهر می‌گویند، می‌برد.

در کوچه‌های قاسم آباد بر سر در هر خانه زرتشتی نشین شاخه ای سبز از درخت سرو یا شمشاد آویخته اند. علاوه بر آن در جلوی در خانه‌ها سنجد و آویشن می‌ریزند. آدابی که کیخسرو ماوندادی با مهمان نوازی و دید و بازدید روزهای نوروز مرتبط می‌داند و می‌گوید:
"بعد از اینکه سال نو تحویل شد و روز اورمزد و فروردین ماه آغاز شد رسم بر این هست که در بالای سر درگاه هر خانه‌ای که در آن زندگی وجود دارد یک سبزه یعنی مورد، سرو یا شمشاد را نصب می‌کنند. در پاشنه در خانه آویشن و سنجد می‌ریزند که نشانه عشق و دوستی هست و بدون اینکه کسی با شما سخنی بگوید با زبان بی زبانی به شما خوش آمد گفته می‌شود."
آتش افروزی بر بام خانه‌های قاسم آباد با تقویم دینی زرتشتیان ارتباط دارد. با این وجود، این آیین امروز در همه روستاهای زرتشتی نشین اجرا نمی‌شود. زمان بازگشت روان نیاکان به خانه خود در طول تاریخ پر فراز و نشیب زرتشتیان تغییر کرده است. در برخی مناطق آتش افروزی بر بام خانه‌ها نه در ایام نوروز بلکه در اواسط تابستان انجام می‌شود.

دکتر کتایون مزداپور، پژوهشگر و استاد دانشگاه علت این تفاوت زمانی را در گاهشماری‌های گوناگون می‌داند:
"روز نوروز که مطابق با تقویم قدیمی ‌در حال حاضر در اوایل تابستان است را نوروز مردگان می‌گفتند. نوروز قدیمی ‌که الان هم در اوایل تابستان جشن گرفته می‌شود در هند نیز وجود دارد. بیاد دارم که پدربزرگ ما همیشه در زمان این نوروز برای بزرگداشت درگذشتگان به دخمه می‌رفت و چیزهایی مثل میوه را همراه خود می‌برد و به زمین می‌زد تا بوی آنها متصاعد شود. این نوروز برای مردگان بود اما نوروز اول فروردین نوروز فصلی و برای زنده‌ها بود. در واقع دو جنبه دینی و جنبه ملی را از هم جدا کرده بودند و الان تقریبا دوباره با هم یکی شده است. در بعضی مناطق اعتقاد به اهمیت دینی دارند و فقط اهمیت آئینی صرف نیست. مثلأ در تفت در تابستان در نوروز آتش روشن می‌کنند و همانطور مراسم قدیم را نگه داشته اند. در حقیقت در جامعه زرتشتی یک تلفیق بین آئین ملی و آیین دینی هست که اینها را به هم انطباق می‌دهد."

محله باغ خندان تفت از جمله مناطق زرتشتی نشینی است که بافت قدیمی‌ خود را همچنان حفظ کرده است. مراسم پیشواز فروهرها و مراسم جشن نوروز در این روستا با قاسم آباد تفاوت دارد.
اگرچه آتش افروزی بر بام خانه‌ها ی این محل در روز نوروز اجرا نمی‌شود، اما برگزاری مراسم پنجه کوچک و پنجه بزرگ که از ده روز قبل از نوروز آغاز می‌شود، معمول است.
روزهای پنجه بر اساس اندرزهای دینی از یک سو زمان بازگشت فروهر درگذشتگان برای دیدار از بستگان خویش است از سوی دیگر بر پایه منابع اساطیری و باورهای مردمی، آفرینش انسان در روز اورمزد یعنی اولین روز سال نو به پایان می‌رسد.
در این روزها در بسیاری از خانه‌های زرتشتی مراسم گهنبار، یک نوع مراسم آیینی که شبیه خیرات است انجام می‌شود. در گهنبار موبدان آجیل خشک یا لرک و هفت میوه را با خواندن اوستا تقدیس و سپس بین مردم تقسیم می‌کنند.
در روزهای پنجه و نوروز، زرتشتیان تفت در جلوی خانه‌های خود گل سفید می‌پاشند که به معنی باز بودن در خانه به روی مهمان است. این سنت در کشورهای آسیای میانه به این صورت باقی مانده که در روزهای پیش از نوروز کنده درختان را سفید می‌کنند.

در مراسم "میله گل سرخ" در مزار شریف، هفت میوه خشک در آب ریخته می‌شود و در روز نوروز بر سفره نوروزی قرار داده می‌شود.
بوی خوش و تمیزکردن خانه از دیگر سنت‌هایی است که برای استقبال از اجداد و نیاکان در ایام پنجه به آن توجه شده است. آنطور که رستم کاووسیان می‌گوید، خانه و کاشانه کثیف باعث آزردگی روان فروهر درگذشتگان می‌شود:
"ما زرتشتیان به اورمزد و فروردین ماه که جشن تازه شدن طبیعت است بسیار اهمیت می‌دهیم و آن را بسیار نیکو می‌شماریم. در پیشاپیش آن خانه تکانی‌هائی انجام می‌دهیم و معتقدیم تمام زندگی ما باید پاک باشد. در شب عید حتما خانه تکانی باید انجام شود و اگر کینه و عداوتی داریم باید حل کنیم."


ماهدخت فروهر:
"ما اسفند و کندر دود می‌کنیم، تا بوی خوش بیاید و وقتی فرشته و ملائکه می‌یایند و اجدادمان به خانه سرمی‌زنند، تمیز و پاک باشد و ما را دعا کنند و نه اینکه از کثافت ما را نفرین کنند."
در آخرین روز پنجه بزرگ مراسم دینی پیش از نوروز به پایان می‌رسد. فرارسیدن بهار و آغاز سال نو برای زرتشتیان همانند همه ایرانیان، جشن رستاخیز طبیعت و لحظه فرا رسیدن شادی است. پس از تحویل سال، زن خانه آینه و گلاب پاش را بر می‌دارد و به اعضای خانواده تبریک و شادباش می‌گوید.
عید دیدنی ساکنین باغ خندان در اولین روز از سال نو به شکلی خاص انجام می‌شود. در آغاز آنها دسته جمعی به درب مهر محل زندگی خود می‌روند و در کنار آتش، به نیایش و اوستا خوانی می‌پردازند. پس از آن دیداردسته جمعی از خانه‌ها آغاز می‌شود.

اولین دیدار نوروزی از خانواده ای شروع می‌شود که در سال قبل درگذشته ای داشته است. این مراسم که نو عید نامیده می‌شود، در سکوت برگزار می‌گردد. بر روی سفره نوروزی که مهمانان گرداگرد آن می‌نشینند، عکس درگذشته معمولا در کنار سبزه نوروزی قرار دارد. پرویز ورجاوند پژوهشگر فرهنگ زرتشتیان می‌گوید مراسم نو عید حضور نمادین شخص درگذشته در مراسم نوروزی است:
"بازدید از خانه کسی که در گذشته ای دارد برای سوگواری نیست. همانطور که در تصوف ایرانی مسند شیخ یا پیر را حتی اگر خودش حضور ندارد انداخته می‌شود و همیشه احساس حضور آن پیر در جمع وجود دارد، در مراسم نوروزی هم وقتی یک نفر از خانواده ای درگذشت، به دیدن او می‌رویم یعنی او روحأ حضور دارد و چون درگذشته و بازگشته، مهمان عزیز ما است. ابتدا به خانه او و برای دیدنی او می‌رویم؛ نه بخاطر سوگواری و تسلی بازماندگان، بلکه حضور او را همان ادامه زندگی قبلی او می‌دانیم."

پس از برگزاری مراسم نوعید، زرتشتیان با شادی و پایکوبی و نواختن ساز ضربی دایره مانند مخصوص خود که آنرا عربانه می‌نامند، به دید و بازدید خویشان و آشنایان می‌روند. میزبان که پیشاپیش میز نوروزی را با شیرینی‌های مخصوص و شربت و چای برای پذیرایی آماده کرده است، در ابتدا برای مهمانان خود آینه و گلاب می‌گیرد. سپس پذیرایی با خوردن نقل آغاز می‌شود و همزمان ساز و آواز و پایکوبی ادامه می‌یابد.
یکی از شیرینی‌های مخصوصی که زرتشتیان حتما بر خوان نوروزی خود می‌گذارند کماج است. کماج شیرینی کیک مانندی است که به شیوه سنتی تهیه می‌شود. ماهدخت فروهر آن را از مهمترین شیرینی‌های لازم برای این روزها می‌داند:
"کماج نوروزی از آرد گندم، قدری گلاب،هل و دارچین، تخم مرغ و شکردرست می‌شود. اینها را با هم قاطی می‌کنیم، بعد روغن را در کماجدان داغ می‌کنیم و خمیر را درآن می‌ریزیم و مغز پسته و بادام و گردو و کنجد روی آن می‌ریزیم. این کماج شیرین و کماج نوروزی، یک رسم قدیمی‌ست. نان هم می‌پزیم، اما در هر خانه ای اگر نان هم نپزند، پخت کماج برایشان واجب است. دم سال تحویل کماج باید باشد."

خوان نوروزی زرتشتیان در طول تاریخ تغییر کرده است. گذاشتن اوستا و تصویر زرتشت بر سفره نوروزی اهالی باغ خندان، از تفاوت‌های عمده آن با سفره هفت سین دیگر اقوام ایرانی است. پرویزورجاوند این سفره را در ارتباط با خوان مقدسی می‌داند که در ایران قدیم "میزد" نامیده می‌شده و کلمه میز به فارسی امروز از آن گرفته شده است. برای او تقدس نوروز در عدد هفت و لحظه تغییر سال است.
"هفت سین در واقع در مرحله اول مِیزدی هست که در زمان خاص گسترده می‌شود، و فامیل دور آن جمع می‌شوند تا برکت لحظه مقدس و گردش سال را دریافت کنند. هفت علامت از هفت امشاسپند بر سفره گذاشته می‌شود که این علامت‌ها در طول زمان تغییر کرده است. زمانی هفت چین یعنی هفت میوه ای که می‌چیدند بوده است و یا هفت شین یعنی شیر، شکر، شایه- سبزه ای که سبز می‌کنند را فارسی به آن شایه می‌گویند و شمشاد و البته شرابی را که بر سر خوان نوروزی هست. این شراب‌ها را اکثرا در جام رودین می‌خورند که اسم درگذشته ای در آن حک شده است و وقتی می‌خورند یادی از آن شخص می‌کنند."

دید و بازدید‌های نوروزی زرتشتیان درروزهای نوروز به روستاها و شهر‌های دورتر ادامه می‌یابد. اما روز ششم فروردین یکی از مهمترین روزهای مذهبی آنان و روز تولد زرتشت و یا بقولی نوروز بزرگ است. زرتشتیان این روز را با گرد همائی‌های گسترده وبرنامه‌های سخنرانی و هنری درهر منطقه جشن می‌گیرند.
در این روز بسیاری از زرتشتیانی که سالها از زادگاه خود دور بوده اند به شهر و دیار خود بازگشته و در این جشن شرکت می‌کنند. جوانان با اجرای شعر و سرود و نمایشنامه‌های مذهبی - سنتی در تهیه و تدارک این جشن نقش مهمی‌ایفا می‌کنند.

به نظرمی‌رسد که جشن سیزدهمین روز فروردین و یا سیزده بدر ارتباطی با باورهای آیینی زرتشتیان ندارد. امروز زرتشتیان تفت نیز مانند دیگر ایرانیان این روز را در طبیعت به سر می‌برند. ماهدخت فروهر می‌گوید که زرتشتیان گاهی نیز در این روز آشی به نام آش پس پائی نوروز می‌پزند.
کامران فروهر معتقد است که سیزده نوروز بین زرتشتیان تفت نه تنها نحس نیست بلکه آنرا روزی عزیز و مبارک می‌دانند:
"روز سیزده بدر را روز، ‹تیشته ریزد› یا روز تیر می‌گویند. این روز فرشته باران است و برای ما خیلی عزیز است. این روز را کار نمی‌کنیم و به باغ و صحرا می‌رویم...ما سیزده را نحس نمی‌دانیم، آن را عزیز می‌دانیم."
اما دکتر کتا یون مزدا پورمی‌گوید که اعتقاد به نحسیت و ناخجسته بودن سیزده نوروز در بین زرتشتیان نیز وجود داشته و ریشه تاریخی دارد. او اضافه می‌کند:
"سابقه سیزده بدر را تا بابل می‌توانیم دنبال کنیم که دوازده روز را جشن می‌گرفتند به نشان دوازده ماه سال و روز سیزدهم در حقیقت پایان جشن بوده که روز آشفتگی و به هم ریختن همه چیز هست و جشن تمام می‌شود. عدد سیزده نحس است و کلا همان است که در جامعه اکثریت ایران هم وجود دارد."
اگر چه زرتشتیان درحفظ وتداوم برگزاری مراسم نوروز نقش مهمی ‌داشته اند اما در اوستا، به نوروز و آئین‌های نوروزی اشاره ای نشده است. از این رو می‌توان گفت که نوروز قدمتی بیش از دین زرتشت دارد چنانکه دکتر کتایون مزداپور می‌گوید:
"به نظرم قدیمی‌ترین جائی که اسم از نوروز آمده کتاب نیرگستان است که البته هم پهلوی است و مقداری هم اوستا دارد اما در خود اوستا اسم نوروز نیامده ولی فروهر‌ها که با نوروز ارتباط دارند، یک یشت فروردین یشت فروهر‌هاست."
جشن نوروز قاعدتأ باید دارای دو ریشه متفاوت باشد. یکی آنچه در این سرزمین از هزاره‌های دوم و سوم قبل از میلاد، جشن بهاری منطقه بوده است. یعنی جشنی به نام "عید اکی تو" که در هزاره دوم قبل از میلاد در بین النهرین جشن گرفته می‌شده است و آثاری از برگزاری این جشن به شکل مکتوب به جا مانده است. ولی به نظر می‌رسد در سرزمین ایران احتمالأ در ‹سیلک کاشان› نیز این مراسم وجود داشته است و منطقأ این طور به نظر می‌رسد که این مراسم در این منطقه نیز وجود داشته است. بعدأ اجداد هند و اروپائی ما، آداب نیاکان و در حقیقت بزرگداشت ارواح نیاکان را با خود به این منطقه آوردند."

جشن نوروز زرتشتیان چون نوروز دیگر مناطق ایران در طول تاریخ همواره دست خوش تغییر و تحول بوده است. امروزه در تفت مراسم چهارشنبه سوری که به نظر نمی‌رسد جزو آداب محلی باشد، برگزار می‌شود. از سوی دیگر مردم می‌گویند که بعضی از سنن آنان چون نوروز خوانی از بین رفته است. سنتی که در بعضی مناطق مثلا در کوههای البرز و در اطراف گرگان هنوز یافت می‌شود.
نوروزخوانی تنها سنتی نیست که در بین زرتشتیان و دیگر ایرانی‌ها مشترک است. بسیاری از آداب نوروزی که در بین زرتشتیان این یا آن روستا وجود دارد به شکلی تغییر یافته در حوزه جغرافیایی نوروز که از شرق عراق تا غرب هند و از خلیج فارس تا قزاقستان و گرجستان گسترده است، یافت می‌شود. کورش نیکنام پژوهشگر آداب و رسوم زرتشتیان باور به بازگشت فروهر نیاکان در روزهای نوروز را با رفتن به گورستان در این ایام مقایسه می‌کند. سنتی که در تاجیکستان و آذربایجان تا امروز از آداب جدانشدنی نوروزی هستند:
"به مناسبت‌های مختلف جامعه اسلامی‌ا یرانی به مزار درگذشتگان می‌روند و در آنجا شمع روشن می‌کنند. روشنائی ایجاد کردن یعنی درخواست از روان فروهر درگذشتگان که به زندگی آنها سری بزند. ما آمدن نوروز را با آتش روشن کردن به استقبال فروهر درگذشتگان می‌رویم و بعد روز اول نوروز، باز با آتش روشن کردن به بدرقه آنها می‌نشنیم. همین آتش روشن کردن را مسلمان ایرانی امروزه برا ی مزار درگذشتگان شان انجام می‌دهند."

من فکر می‌کنم نوروز به دلیل برجسته بودنش به عنوان یک جشن ایرانی باوری است که ایرانیان نسبت به دنیا مینوی، یعنی جهان پس از مرگ داشتند. چون این جشن، جشن آفرینش انسان هم هست، آمدن فروهر و روان درگذشتگان به سوی زمین هم هست. و ایرانیان خانه تکانی می‌کنند و یک زندگی نوئی را به خود می‌گیرند به دلیل این که در باور سنتی شان این‌ها از روان فروهر درگذشتگان پاسداری می‌کنند و میزبان مهمان‌های ارزشمندی هستد. به همین دلیل است که این جشن تا به امروز مانده و هر قوم و ملتی که به ایران آمده این جشن را پذیرفته و در واقع پاس می‌دارد."
اما ارتباط مستقیم نوروز با طبیعت، تغییرات جوی و ستاره شناسی در این زمان، رهایی از شب‌های سرد و بلند زمستان برابری شب و روز و شروع فصل کشاورزی دلایل دیگری هستند که دوام نوروز در طول تاریخ را ممکن ساخته اند.
بدین ترتیب جشن نوروز با وجود تغییرات اعتقادی و اجتماعی در منطقه، همچنان در خاطره فرهنگی اقوام ایرانی باقی مانده است. برای زرتشتیان ایران نوروز یکی از مهمترین آیین‌های دینی و ملی است. امروز شاید در تمام کشورهایی که در آنها نوروز برگزار می‌شود هیچ عنصر فرهنگی دیگری تا به این اندازه قادر به معرفی هویت کهن ایرانی آنان نباشد.

منبع: mantrasepand.blogfa.com


ویدیو مرتبط :
نوروزان (نوروز زرتشتیان)

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

جشن آب‌پاشان ؛ از مراسم باستانی ویژه نوروز



 

 

 

 

آیین نوروز


جشن آبریزگان، علل پیدایش
برابر با روایت ابوریحان بیرونی، منشأ جشن مربوط است به زمان جمشید. در این زمان عدد جانوران و آدمی ‌آنقدر زیاد شد که دیگر جایی باقی نماند. خداوند زمین را سه برابر فراخ تر گردانید و فرمود مردم غسل کنند تا از گناهان پاک شوند، و از آن گاه جشن آبریزگان به یادگار ماند. ابوریحان در ضمن شرحی که راجع به جشن تیرگان آورده، آن را نیز مربوط به کی خسرو کرده است که در ساوه بر کوهی بالا رفت. کنار چشمه ای خواست برآساید که فرشته ای به وی نمودار گشت. کی خسرو از هوش برفت. بیژن پسر گودرز سر رسید و از آب چشمه به چهره شاه پاشید تا هوش آید. و از آن زمان رسم اغتسال و شست و شو و آب پاشیدن به هم یادگار ماند.

جشن آبریزگان _ آبریزان، آب پاشان، نوروز طبری، جشن سرشوری، آفریجکان و عیدالاغتسال، در مآخذ دیگر چندان قدیم نیست و به عهده ساسانیان مربوط می‌شود، هر چند چنان که خواهد آمد بدان رنگ و رسم تازی نیز داده اند که چیز تازه ای نیست؛ ابن فقیه همدانی، در اواخر سده سوم، آورده که:
«در روزگاز شهریاری فیروز بن یزگرد بن بهرام ( 459_ 483 میلادی ) هفت سال مردم ایران باران ندیدند. آن گاه مردی در جوانق درگذشت. فیروز کسانی برای تحقیق حال آن مرد فرستاد. فرستادگان دیدندش که او را سه انبار گندم بوده است. این خبر را به فیروز دادند. فیروز آن کس را که این مژده آورده بود، چهار هزار درهم بداد و گفت: سپاس خداوند را که هفت سال مملکت مرا باران نداد و با این همه یک تن از گرسنگی نمرد. جوانق در آن روزگار از ماهات بود و ملک مردمی‌ بود با خطر و شأن. لیکن آنان از فیروز خواستند تا آن را به اصفهان بپیوندد و فیروز بپیوست.

پس از آن به آبان روز (روز دهم) از فروردین ماه باران آمد و مردم از این شادمانی که پس از روزگاری دراز باران بیاید بر یکدیگر آب پاشیدند. این کار تا امروز چون آیینی در ماه و همدان و اصفهان و دینِوَر و آن اطراف بر جای مانده است.»
چنانکه گذشت، ابن فقیه تاریخ این جشن را دهم فروردین ماه ضبط کرده است. همه روایات درباره این جشن، حاکی از تقدس آب و اهمیت ویژه آن و لزوم بارش باران به هنگام و آیین‌ها و مراسم آن بوده است. یکی از رسوم مهم نوروزی، مطابق اقوال و روایات قدیم آوردن آب از مظهر قنات‌ها و چشمه‌ها و آسیاها بوده است. اشاره به رسم دزدیدن آب که رسم جادوی تقلیدی جهت ازدیاد آب و بارش باران یا باران سازی را در بر دارد.

 

مراسم باستانی نوروز

 

گونه ای دیگر از این روایت که شکل اسلامی‌پیدا کرده، حاکی از وجه تسمیه و علت پیدایی جشن آبریزان است:
«نویسندگان مسلمان به اهمیت و شگون این سنت نوروزی پی برده بودند و درباره آن چنین روایت کرده‌اند. و مُعَلّی بن ِ خُنَیس روایت کرده که صبح روز نوروز به خدمت شریف ابی عبدالله صلوات الله علیه سرافرازی یافتم. فرمود آیا شرف این روز را می‌دانی؟ گفتم پدر و مادرم فدای تو باد این قدر می‌دانم که عجم این روز را تعظیم می‌نماید و بر خویش مبارک شمارند. آن جناب فرمود که شرف این روز نه به همین است، بلکه به جهت امری است قدیمی، بلکه یکی از شرف‌های این روز آن است که در زمان گذشته در حوالی واسط طاعونی ظاهر شده، بعضی از مردم آن شهر از آن مکان بیرون رفتند و جمعی در شهر ماندند و مردند. سال دیگر خطاب الاهی بر ایشان نازل شد که: «موتوا» همه به یکبارگی نقد حیات را سپردند: حیث قال عزو الا الم تر الی الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیا هم ان الله لذو فضل علی الناس و لکن اکثر الناس لا یشکرون». و حیوانات که همراه ایشان بودند نیز از شر و قهر الاهی به آتش و فنا سوختند. جمعی اراده دفن آن‌ها کردند و از عهده دفن بیرون نیامدند. بنابراین دیواری بر گرد ایشان کشیدند. و مدتی بر این امر گذشت. روزی یکی از انبیا را که از خلفای موسا بودن گذر بر آن مقام افتاد. توده‌های استخوان دید و از حضرت واهب ارواح، اِحیای ِ ایشان را مسألت نمود. خطاب آمد که در فلان روز که روز نوروز بود آب بر استخوان‌های پوسیده ریز و از روی تضرع دعا کن تا از خانه به خانه قدرت خلعت حیات بر ایشان پوشانیم. آن نبی در آن روز که نوروز باشد به موجب وحی یزدان عمل کرد. همه زنده شدند و به این جهت آن روز را نوروز گفتند و پاشیدن آب در روز نوروز سنت شده و راز این عمل را غیر از ما که اهل بیتیم دیگری نمی‌داند.
چنانکه اشاره شد، روایتی دیگر از این خبر را به نقل آوردیم. در کتاب زین الاخبار مراسم اغتسال و آب پاشان همه در جشن تیرگان آمده است که هنگام شرح آن جشن نقل خواهد شد.
برای انگیزه و علت این جشن، وجوه مختلفی چنان که گذشت نقل شده است. به گواه بعضی، انگیزه این جشن بنابر اعتقاد و باوری بوده است که چنین مراسمی ‌موجب دور شدن شرور و فساد می‌شود. یا به اعتدال هوا و ترسالی (= جادوی تقلیدی ) می‌انجامد.

 

آیین نوروز

بعضی را نیز بیان آن بوده که به این وسیله کثافات و ریمنی‌های زمستانی که به موجب دود و دم آتش زمستانی، بدن را آلوده کرده است پاک می‌گردد.


در نُخبَة الدَّهر آمده است که: همه ایرانیان در عیدهای خویش به شب هنگام آتش می‌افروزند و سپیده دمان آب می‌پاشند و می‌پندارند که آتش افروزی عفونت‌هایی را که زمستان در هوا به جا گذاشته است از بین می‌برد و هم چنین مردم را از فرا رسیدن نوروز یادآوری می‌کند و از آمدن این عید آگاهی می‌دهد؛ و آب پاشی و ریختن آن برای پاکیزه گردانیدن تن‌ها از آلودگی دود آتش‌هاست، _ و نیز بدان جهت است که چون فیروز پسر یزگرد از کار خویش رهایی یافت، شهر رشورجی را که همان اصفهان قدیم است بنا نهاد و پس از آن هفت سال باران نبارید، آن گاه در این روز بارانی سخت درگرفت ومردم آب باران را به تن خویش می‌ریختند و پس از آن این کار هر سال بین مردم رسم گردید.

میان مردم گیل و دیلم، هنوز در مناطق سواحل جنوبی دریای خزر، رسم آتش افروختن به عناوین گوناگون تعبیر می‌شود. از جمله: آتش افروزی بر روی گورها، مقارن با نوروز است. این شیوه‌ای است که در مناطق کوهستانی شمال گیلان، از جمله هنوز در طالقان دیده می‌شود. وقتی از آنان پرسیده شود که چرا بر فراز گورها، به ویژه در نخستین شبی که مرده را دفن کرده اید آتش می‌افروزید، می‌گویند این کار را برای دفع جانوران و حشرات موذی و ارواح شریر انجام می‌دهیم. این عقیده‌ای بسیار کهن در ایران است که در کتب پهلوی و منابع رسوم مذهبی زرتشتی ملاحظه می‌شود. و هنوز چون کسی فوت کند، زرتشتیان تا سه شب در محل وقوع مرگ یا سر گور، چراغ می‌افروزند و آتش نگاه می‌دارند.


چنین مراسم و نقل‌هایی از آن، از وجوه مشترکی است که در منابع و مآخذ وجود دارد. اما گاه گاه ملاحظه می‌شود که در ضمن نقل‌هایی به مآخذی بر می‌خوریم که نا آشناست و یا دست رسی بدان‌ها نیست. و هم چنین اشاراتی می‌شود که هر چند کوچک و جزئی، اما به ندرت به آن اشارات برخورده ایم. در فرهنگ نظام زیر عنوان نوروز نقل است: نوروز، روز اول سال نو ایران که روز اول برج حَمَل است و اکنون که کبیسه گرفته می‌شود مطابق روز اول فروردین ماه است در شمال ایران _ و زرتشتیان که کبیسه نمی‌گیرند مطابق اول فروردین نیست.

 

مراسم باستانی نوروز

 

سیزده روز از اول حَمَل تا سیزدهم آن که ایام عید بزرگ ایرانیان است. چون هوای ایران دارای چهار فصل است و معتدل ترین و بهترین آن بهار است که بعد از سرمای سخت زمستان می‌آید. ایرانی‌ها از قدیم در ابتدای بهار عید بزرگ می‌گیرند که سیزده روز ادامه دارد و چون عید ملی است، علی رغم تغییرات مذهبی، هم چنان ماندگار بوده است و از قدیم در اطراف آن قصه‌هایی درست شده. ملا مظفر منجم در شرح بیست باب گوید، نوروز عامه اول فروردین ماه بود، و مصنف عبدالعلی بیرجندی از صاحب کشف‌الحقایق نقل کرده که گمان مجوس آن است که در این روز خدای تعالا عالم را آفرید ...

جمشید که عرب او را متوشلخ گویند در جهان طواف می‌کرد، چون به آذربایجان رسید، در این روز بر تخت زرین نشست ... چون آفتاب از مشرق برآمد و بر تخت و تاج جمشید افتاد، شعاع روشن ظاهر شد. مردمان شادی کردند و گفتند امروز نوروز است که دو آفتاب برآمد یکی از مشرق و دیگری از مغرب و آن روز را جشنی بزرگ ساختند ...

پس جمشید رسم‌های نیکو نهاد و گفت خدای تعالا شما را بیامرزد و فرمود تا همه غسل کردند به آب پاکیزه و حق سبحانه و تعالا را شکر کردند و فرمود تا هر سال چنین کنند.