فرهنگ و هنر


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

خواندنی ها با برترین ها (81)

در این شماره از خواندنی ها با کتاب جدید دکتر صادق زیباکلام، اثری درباره طنز در آثار صادق هدایت، تاریخ فلسفه یونان و... آشنا شوید. برترین ها - محمودرضا حائری: در این شماره ...

متن و حواشی روز هفتم جشنواره فیلم فجر



متن و حواشی روز هفتم جشنواره فیلم فجر

مهرجویی تماشاگر را ناامید کرد، یک معترض مقابل پرده سینما نشست!

به احتمال فراوان، این اثر نیز به واسطه کستینگ و حضور ستاره‌هایی چون حامد بهداد و به ویژه نقش آفرینی رضا عطاران به عنوان تنها نقطه قوت فیلم، به همراه نام مهرجویی که کارگردان اثر است، به فروش میلیاردی در گیشه خواهد رسید؛ اما اینکه مردم تا کجا برای نام مهرجویی بلیت بخرند و پشیمان سالن‌ها را ترک کنند، پرسشی است که اگر وی اصرار بر ادامه همین رویه داشته باشد، در آینده‌ای نه چندان دور پاسخش را دریافت خواهد کرد.

هفتمین روز جشنواره سی و یکم فیلم فجر با اکران آخرین ساخته داریوش مهرجویی آغاز شد تا انبوه بینندگانی که به انتظار یک فیلم جدی راهی کاخ جشنواره شده بودند، پس از یک ساعت و نیم با حسرت سالن اصلی برج میلاد را ترک کنند و جالب‌تر آن که داریوش مهرجویی ترجیح داد با برگزار نکردن نشست خبری برای این فیلم، نقدگریزی کرده و فیلمش را از گزند انتقاداتی که چشم انتظارش بود، حفظ نماید و با کمترین حاشیه، به اکران عمومی برساند.

به گزارش «تابناک»، در هفتمین روزِ مهمترین رویداد سینمایی کشور، یکی از سه فیلمی که انتظار می‌رفت، بالا‌تر از سطح فیلم‌های تاکنون دیده شده در این دوره ظاهر شود، «چه خوبه که برگشتی» ساخته داریوش مهرجویی بود. وی پس از فیلم «نارنجی‌پوش» با نقدهای شدیدی از سوی منتقدان روبه‌‎رو شد؛ منتقدانی که نمی‌توانستند ببینند یک فیلم‌ساز مؤلف و توانمند در دوران کسوت و استادی چنین اثری را به خورد مخاطب خاص و عام دهد و اعتبارش دستخوش آسیب های ماندگاری شود.

مهرجویی که در سال‌های پیشین، مخاطب خاص و عام را با هم داشت، به نظر می‌رسد انگار دیگر حوصله صرف انرژی برای تولید آثار گزیده و ماندگار را ندارد و در شرایطی به پرکاری روی آورده، که گویا به لحاظ مضمونی با مشکل روبه رو شده است. او که با لشکری از ستاره‌ها «چه خوبه که برگشتی» را از مرحله تولید گذراند و به جشنواره رساند، امروز جزو غایبین نشست های مطبوعاتی مهم‌ترین اکران جشنواره بود و شاید می‌دانست در برابر فیلمش چه بازخوردهایی را از افکار عمومی دریافت خواهد کرد.

 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

آخرین ساخته داریوش مهرجویی، عملا فیلمنامه منسجمی نداشت و آنچه روی پرده نمایش داده شد، شبیه مجموعه شوخی‌هایی است که کارگردان ترجیح داده، از آن ثمره‌‎ای بگیرد و به رغم ترکیب حرفه‌ای تولید فیلم «چه خوبه که برگشتی» را می‌توان جزو ضعیف‌ترین آثار به نمایش درآمده در جشنواره سی و یکم قرار داد. خالق «اجاره‌نشین‌ها» که گفته می‌شد مضامین این فیملش قرابت‌هایی با‌‌ همان اثر خاطره ساز دارد، عملا در چند فیلم اخیرش خوش ندرخشید.

بازیها نیز درنیامده بود و مهناز افشار مثل همیشه ظاهر شد و هیچ شخصیت خاص و متفاوتی را ترسیم نمی کرد. حامد بهداد نیز با یک گریم به شدت خنده دار و تصنعی در ناحیه شکم، بازیهایش به هر شخصی می خورد، به یک دندان پزشک از فرنگ برگشته، نمی خورد و یک بازی ادایی را ارائه کرده بود. حسن پورشیرازی نیز یک کاراکتر کمدی را بیش از حد با اغراق بازی می کند و اگرچه این اغراق بخشی از وجه کمیک اثر مهرجویی است اما بازی او نیز در نهایت شبیه بهداد، تا حدود بیرون از نقش است.

به احتمال فراوان، این اثر نیز به واسطه کستینگ و حضور ستاره‌هایی چون حامد بهداد و به ویژه نقش آفرینی رضا عطاران به عنوان تنها نقطه قوت فیلم، به همراه نام مهرجویی که کارگردان اثر است، به فروش میلیاردی در گیشه خواهد رسید؛ اما اینکه مردم تا کجا برای نام مهرجویی بلیت بخرند و پشیمان سالن‌ها را ترک کنند، پرسشی است که اگر وی اصرار بر ادامه همین رویه داشته باشد، در آینده‌ای نه چندان دور پاسخش را دریافت خواهد کرد.

«بزرگمرد کوچک» دومین اثر اکران شده به کارگردانی صادق دقیقی بود که روایت یکی از شهدای جنگ را به تصویر کشیده بود. فیلم در تمامی ابعاد فاقد کیفیت یک اثر فاخر است و متاسفانه ظرف کوچکی برای به تصویر کشیدن یک دلاورمرد ایرانی در نظر گرفته شد که حداقل بخشی از مخاطبان خاصِ حاضر در سالن جشنواره، این فیلم را پس زدند و ترجیح دادند سالن نمایش را ترک کنند. درباره «قضه عشق پدرم» اثر محمدرضا ورزی که دز بخش از خارج از مسابقه اکران شد، نیز به طور کلی ضعف ساختار اثر کاملاً نمایان بود.

با این حال توقعات از دو فیلم «دهلیز» و «دربند» تا حدودی برآورده شد و تماشاگران در هفتمین روز توانستند فیلم های جدی را نیز در میان اکران ها ببینند. «دهلیز» ساخته بهروز شعیبی با محوریت یک بازیگر کودک که بازی به اندازه ای ارائه کرده بود، در سایر نقش های محوری رضا عطاران و هانیه توسلی را به عنوان نقش آفرینان داشت. کودک این فیلم شاید حتی بهتر و حرفه ای تر از کودک فیلم «تنهای تنهای تنها» نقش آفرینی کرده بود و به نوعی ستاره روز هفتم بود. رضا عطاران در این ملودرام به گونه ای بازی کرد که مخاطبان متاثر از فضای ذهنی کمیکی که از او دارد، از صحنه های جدی «دهلیز» نخندند و فضای قصه را جدی بگیرند. هانیه توسلی در نقش یک زن شکسته و مستاصل بازی متفاوتی ارائه داده و مخاطب او را پس نمی زند.

فیلمبرداری به خوبی در این اثر دیده نمی شود و دکوپاژها در خدمت اثر است و نه تحمیلی. شعیبی در نخستین ساخته سینمایی اش نشان داده استعدادش در کارگردانی بیش از بازیگری است و طبیعتاً در صورت تقویت نگاهش در مسیر تازه ای که گام گذاشته می تواند جزو چهره های شاخص این حوزه باشد. دهلیز ظرفیت فروش در گیشه را دارد اما اینکه آیا دارای فروش بالایی خواهد شد یا تنها هزینه های تولیدش را بازخواهد گرداند، موضوعی است که تحقق پارامترهای موثر در یک اکران موفق بستگی خواهد داشت و به واقع نمی توان خیلی محکم از فروش این فیلم در سال 92 سخن به میان آورد.

 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

پرویز شهبازی پس از «نفس عمیق» و «عیار چهارده»، این بار «دربند» را ساخته که روایت همخانه شدن یک دختر شهرستانی دانشجوی پزشکی با یک دختر اهل تهران است که در این مسیر دختر دانشجو دچار چالش های جدی به واسطه کمک به دختر اهل تهران می شود. شهبازی پس از فیلم تشریح کرد که شیوه متفاوتی برای فیلمسازی دارد و علی رغم وجود فیلمنامه که در همان ابتدا به گروه تصویربرداری، نورپرداری و طراحی صحنه داده می شود، فیلمنامه صحنه به صحنه به بازیگران داده می شود و بازیگران آثار شهبازی بدون مطالعه فیلمنامه قرار بسته اند که البته این سبک قرارداد بستن، ریسک بزرگی است.

شهبازی در این اثر به جز پگاه آهنگرانی، دیگر بازیگرانش را از میان غیربازیگران انتخاب کرده و به نوعی معرفی چهره های تازه ای از سینما را شاهد هستیم که اکثر نقش آفرینان توانسته مطابق با ویژگی های کاراکتری که به آنها سپرده شده، ظاهر شوند، هرچند در فیلم حداقل اطلاعات درباه شخصیت ها داده می شود و مخاطب به دید کاملی نسبت به بازیگران - به استثنای بازیگر نقش اول- نمی یابد و شاید این از ضعف های اثر تازه شهبازی باشد که محتوا را فدای ریتم کرده است. در عین حال با فیلم سرپایی روبرو هستیم که در گیشه وضعیتی شبیه به «دربند» دارد و به واسطه حضور تنها یک بازیگر شناخته شده، ریسک فروش مدنظرِ تهیه کننده بالاست.

در حواشی جالب روز هفتم نیز حرکت اعتراضی یکی از خبرنگاران با نشستن مقابل پرده سالن اصلی نمایش بزرگ برج میلاد به پر شدن صندلی ها توسط اشخاص غیرمنتقد و غیررسانه ای است که با فرزندان و کودک شان به نمایش ها می آیند و در نهایت بسیاری از خبرنگاران یا باید در نقاط دارای دید بسیار بد و بسته نسبت به فیلم به تماشای آثار بنشینند یا اینکه ایستاده یک فیلم را تماشا کنند که واقعاً چنین اتفاقی منصفانه نیست و اعتراض این خبرنگار، اعتراض به حقی بود که امیدواریم پاسخ مناسبی از روز هشتم به این مطالبه داده شود و سالن های نمایش و به خصوص نشست های خبری خالی از اشخاص غیرحرفه ای شود.

در مجموع روز هفتم، جزو روزهای خوب جشنواره بود که عملکرد مهرجویی تحت تاثیرش قرار داد و ای کاهش مهرجویی بر روی سناریوی قوی تری وقتی می گذاشت و یک اثر سردستی را به اکرانم نمی رساند اما روز هشتم شاید از روز هفتم نیز جذاب تر باشد. «کلاه هنرپیشگی» ساخته داوودنژاد در نخستین سانس روز هشتم اکران خواهد شد، سپس «تاج محل» که گفته می شود از فیلم های جدی جشنواره است، اکران خواهد شد. در سانس سوم «بشارت یک شهروند هزاره سوم» ساخته محمد هادی میرکریمی به نمایش در می آید و «استرداد» از علی غفاری، آخرین فیلمی است منتقدان بر روی آن به یک اثر سبک فاخر تمرکز خواهند کرد. «به خاطر پونه» نیز فیلم خارج از بخش مسابقه روز هشتم خواهد بود./تابناک



ویدیو مرتبط :
گزارش روز هفتم سی و سومین جشنواره فیلم فجر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

متن و حواشی روز ششم جشنواره فیلم فجر



متن و حواشی روز ششم جشنواره فیلم فجر

تضمین فروش میلیاردی رسوایی ده نمکی، اعتبار میرکریمی حفظ شد

سه سانس نخست ششمین روز جشنواره فیلم فجر به عنوان مهم ترین نمایش های روز سالن اصلی کاخ جشنواره را تا عصر پر نگه داشت و در این میان همان گونه که پیش بینی شده بود، اکران «رسوایی» آخرین ساخته ده نمکی با استقبال کم سابقه ای همراه گشت اما در کنار اکران های روز ششم، مطابق با پیش بینی «تابناک» یک فیلم مهم به بخش خارج از مسابقه افزوده شد و جدول نمایش جشنواره تکمیل شد.

به گزارش «تابناک»؛ روز ششم جشنواره سی و یکم با یک اتفاق ارزشمند همراه بود که شاید مهم ترین اتفاق روز باشد و آن هم بازگرداندن «زندگی مشترک آقا و خانم محمودی» ساخته روح الله حجازی به جشنواره است که اتفاقی بعید به نظر می رسید اما علی الظاهر پیگیری مسئولان این فیلم و منتقدان با پاسخ مثبت شمقدری همراه شد.

 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

بر همین اساس این ملودرام، تنها سانس خالی سالن اصلی جشنواره (سانس ساعت 22 روز دهم) را به خود اختصاص داد تا در بخش خارج از مسابقه فرصت نمایش پیدا کند و دومین فیلم حجازی که مضمونی نزدیک به «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» فیلم پیشین این کارگردان دارد، توسط مخاطب خاص و تاثیرگذار مشاهده شود و که این یک اتفاق مبارک و تایید خبر روز پیشین «تابناک» نیز محسوب می شود.

از این اتفاق که بگذریم باید به سه فیلم مهم روز سه شنبه اشاره ای اجمالی داشت. مسعود ده نمکی پس از ساخت سه گانه «اخراجی ها»، این بار با «رسوایی» به جشنواره فیلم فجر بازگشت؛ رویدادی که ده نمکی دل خوشی از آن ندارد اما تلاش می کند خود را به سطح استانداردهای جشنواره برساند و به همین دلیل به اذعان خودش، مدت هاست در حال فراگیری کارگردانی از ابراهیم حاتمی کیا است و به همین دلیل در ابتدای تیتراژ «رسوایی» از ابراهیم تقدیر کرد.

پیش بینی ها با اصل وقایع تطبیق یافت و «رسوایی» سانس نخست روز ششم جشنواره را یکی از شلوغ ترین سانس های نخست جشنواره کرد و اسباب سحرخیزی مخاطبان خاص را فراهم ساخت؛ مخاطبان خاصی که گروهی شان خیلی خاص هستند و در جایگاه هایی خارج از منتقد و خبرنگار و عمدتاً در قالب میهمان بعضاً حتی با اطفالشان به جشنواره می آیند! همین فضا باعث شد در نشست خبری این فیلم نیز، عرصه برای خبرنگاران تنگ شود.

«رسوایی» سوای ضعف های روایی و فنی، از مضمون ارزشمندی برخوردار است. چهارمین فیلم بلند ده نمکی روایت یک روحانی با بازی متفاوت اکبر عبدی است که به واسطه یک سلسله اتفاقات با یک زن بدکاره با بازی الناز شاکردوست مواجه می شود و طالب این زن بدکاره که یک بازاری پول پرست با بازی محمدرضا شریفی نیا است، سعی در بردن آبروی روحانی می کند.

فیلم مضامین اخلاقی و مذهبی را پوشش داده اما حجم بالای پیام هایی که قرار است به مخاطبان منتقل شود آنقدر فراوان است که حرف ها رو زده شده و در عمق نرفته است. «رسوایی» به لحاظ فنی رشد ده نمکی را نشان می دهد و از هم اکنون می توان چشم انتظار فروش تضمین شده ی میلیاردی اش در اکران نوروز 92 بود. با این حال به ده نمکی می توان توصیه کرد، روحیه یادگیری فنی اش از دیگر کارگردانان را نیز تقویت کند و بر نوشتن سناریو توسط خود اصرار نورزد که بزرگ ترین کارگردانان جهان، سناریوی پخته دیگران را به مرحله تولید می رسانند.

اشاره نهایی به حواشی اکران «رسوایی» در کاخ جشنواره است که الناز شاکردوست با ارسال نامه ای خطاب به اهالی رسانه و منتقدین، نقدهای صورت پذیرفته نسبت به بازی هایش در یک دهه اخیر را علت غیبتش در نشست خبری فیلم ده نمکی عنوان کرده و علی الظاهر به این نقدها معترض بوده و علی الظاهر خود را یک بازیگر توانمند تلقی کرده است.

 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

واقعیت آن است که شاکردوست و بسیاری از چهره های شبیه به او که متاسفانه رشد قارچی در سینمای ایران یافته اند، صرفاً به واسطه ظاهر و جذابیت هایشان برای افزایش فروش فیلم در کستینگ قرار می گیرند و الا شاکردوست اصولاً توان ارائه بازی تیپ را هم ندارد. با این حساب رفتار عاقلانه این بود که به افکارعمومی توهین نمی شد و شاکردوست حداقل همچون برخی هم تیپ هایش کسالت را بهانه غیبت در این نشست، مطرح می کرد.

«من عاشق سپیده صبحم» که در واقع اسمش پیش از این، «من از سپیده صبح متنفرم» بود نیز دومین اثری بود که به نمایش درآمد. فیلم علی رغم ساخت با بودجه محدود، یک اثر جالب بود که علی کریم از شاگردان عباس کیارستمی ساخته بود و به مدل فیلم سازی کیارستمی نیز شباهت هایی داشت. فیلم علی رغم نقاط مثبتش، از ریتم بسیار کندی برخوردار بود، به شکلی که بخشی از سالن در نقاطی از فیلم به خواب فرورفته بودند و شانس بسیار اندکی برای اکران وسیع در سال 92 خواهد داشت و در صورت اکران نیز نمی توان چشم انتظار فروش بالایی برای این اثر بود.

«خسته نباشید!» سومین و شاید مهم ترین فیلم روز محسوب می شد که شاید کمتر از فیلم «رسوایی» مورد توجه قرار گرفت اما جزو ساخته های ارزشمند حوزه هنری است که در جشنواره حضور دارد. فیلم با هزینه میلیاردی ساخته نشده و افشین هاشمی و محسن قرایی کارگردانی مشترکش را برعهده داشته اند. در این اثر بی شک رضا میرکریمی به عنوان تهیه کننده اثر که ایده و طرح اصلی را خودش به زوج کارگردان اثر پیشنهاد کرده، نقش مهمی داشته و تم فیلم به آثار میرکریمی نزدیک است و بی شک با این اثر دارای ساختار محکم روایی، اعتبار میرکریمی حفظ و تقویت شد.

«خسته نباشید!» از سناریوی روان و ریتم خوبی برخوردار است و علی رغم آنکه بازیگر چهره ای در آن نقش آفرینی نمی کند، اما مملو از بازیهای درآمده و باورپذیر است که نشان می دهد در شهرستان ها چه استعدادهای نابی نهفته است و امثال شاکردوست ها صرفاَ به خاطر جذابیت های ظاهری جای این بازیگران را پر کرده اند. در فضای پر از ناامیدی سینمای ایران، این فیلم داستان مسافرت دو ایرانی و دو ساکن کانادا را روایت می کند و ضمن خلق موقعیت های خاص، به معرفی پیشینه های فرهنگی و طبیعی ایران بدون آنکه اثر ذره ای جنبه تبلیغاتی و سفارشی بگیرد، می پردازد.

این فیلم که در ادامه جریان نوی فیلم سازی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مبنی بر ساخت آثاری با محتوای ملی و دارای نگاه نقادانه است که نیم نگاهی نیز به گیشه دارد. هر چقدر درباره «حوض نقاشی» دیگر ساخته ارزشمند حوزه در جشنواره سی و یکم با قاطعیت می توان درباره گیشه موفق سخن گفت، درباره «خسته نباشید!» با احتیاط می توان اظهارنظر کرد. به هر حال باید پذیرفت فروش فیلم تا حدودی به حضور بازیگران توانمندِ چهره بستگی دارد و این فیلم علی رغم برخورداری از بازیگران توانمند، بازیگر سرشناسی ندارد و داستان سرگرم کننده و به قول تجاری سازها «دخترو پسرپند» ندارد اما احتمالاً حداقل هزینه تولیدش را بازخواهد گرداند.

حوزه هنری مسیری را در پیش گرفته که در صورت ورود کاگردانان بیشتر به این فضا، ذائقه مخاطب ایران بیشتر تغییر خواهد کرد و به تماشای هر فیلمی نخواهد نشست؛ این اتفاقی است که در 20 سال اخیر یک بار رخ داده و باعث شد سازندگان فیلم فارسی های بی محتوا با چنان شکست های تجاری روبرو شوند که بسیاری شان مسیر فیلم سازان را به سمت ملودرام ها پیرامون دغدغه های اجتماعی سوق دهند و با استقبال مخاطب از نگاه تازه شان، به استمرار جضور در این سطح فیلمسازی تشویق شدند.

فیلم «گام های شیدایی» ساخته حمید بهمنی سانس چهارم اکران را در اختیار داشت و متاسفانه یکی از ضعیف ترین شکل ترسیم جنایت های آمریکا در خاورمیانه را به تصور کشیده بود و مصداق دفاع بد است. بهمنی پس از ساخت فیلم های فراوانی که اکثراً به شکست مواجه شده، همچنان طرف قرارداد می شود.

بی شک برخی از کارگردانان اگر فیلم هایشان خروجی بسیار ضعیفی داشته باشد و همچنان به ایشان پروژه میلیاردی سفارش داده شود، درصدد اصلاح شیوه خود بر نمی آیند و بهمنی مصداق همین مسئله است. «عملیات مهد کودک» نیز اکران آخر و خارج از مسابقه روز ششم بود که فیلمی در ژانر کودک بود که شاید در سطح جشنواره محسوب نمی شد اما به هر حال یکی از نماینده های سینمای کودک در جشن سی و یکم بود.

در روز هفتم جشنواره به استقبال فیلم تازه داریوش مهرجویی خواهیم رفت و در سانس نخست برج میلاد، «چه خوبه که برگشتی» اکران خواهد شد؛ فیلمی که امید می رود بازگشت مهرجویی به دوران درخشانش باشد و حداقل ضعیف تر از فیلم پیشینش ارزیابی نشود. «دهلیز» به کارگردانی بهروز شعیبی و «دربند» اثر پرویز شهبازی دو اثر مهم دیگری است که چهارشنبه اکران می شود و می تواند یکی از مهم ترین روزهای جشنواره را رقم بزند. «بزرگمرد کوچ» به کارگردانی صادق دقیقی و «قصه عشق پدرم» اثر محمدرضا ورزی دیگر نمایش های هفتمین روز است./تابناک